باب ديگرى از آن و در اين باب وقوع تكليف نخست، فزون است
باب در اينكه رسول خدا (ص) اول كس بود كه پاسخ گفت و به ربوبيت خدا عز و جل اقرار كرد
باب چگونه پاسخ دادند با اينكه ذرّهاى بودند
باب در اينكه مؤمن در صُلب كافر باشد
باب هر گاه خدا خواهد مؤمن آفريند
باب در اينكه صبغه، همان مسلمانى است
باب در اينكه سَكينه، ايمان است
باب در اينكه اسلام حفظ جان كند و وسيله اداى امانت گردد ولى ثواب آخرت بر ايمان است
باب هر جا ايمان هست مسلمانى هم هست ولى اسلام ملازم با ايمان نيست و ممكن است از او جدا باشد
باب ديگر از آن و در آن است كه اسلام پيش از ايمان است
باب در اينكه ايمان بدون انجام واجبات و ترك محرمات پذيرفته نيست
باب در اينكه ايمان به همه اعضاء تن، پخش است
باب نسب اسلام و ماده و بنياد آن
باب در شرح اسلام و ايمان و كفر و نفاق
باب فضل ايمان بر اسلام و فضل يقين بر ايمان
باب تفويض بر خدا و توكل بر خدا
باب حسن ظن و خوشبينى به خدا عز و جل
باب استوارى بر عمل و پىگيرى آن
باب اقتصاد و ميانه روى در عبادت
باب كسى كه به او برسد عملى، ثوابى از طرف خدا دارد
باب دوستى در راه خدا و دشمنى در راه خدا
باب نكوهش دنيا و بيان زهد در دنيا
باب در اطراف آنچه در باب گذشته، گذشت
باب اهتمام به امور مسلمانان و نصيحت و خير خواهى و سودمندى براى آنان
باب اجلال سالمندان و پيرهمندان
باب برادر بودن مؤمنان با يك ديگر
باب در حقى كه براى وابسته به ايمان و ناقض آن ثابت است
باب در اينكه برادرى بر پايه دين واقع نشده و همانا روى تعارف است
باب حق مؤمن بر برادرش و اداى حق او
باب مهرورزى و دلسوزى به يك ديگر
باب در اينكه كسى كه مؤمنى را بپوشاند
باب در اظهار لطف و مهربانى به مؤمن و گرامى داشتن او
باب در خدمت به او (يعنى به مؤمن)
باب اندرز دادن و خير خواهى براى مؤمن
باب در اينكه خدا دين را به كسى دهد كه او را دوست دارد
باب رضا به موهبت ايمان و صبر بر هر چه بعد از آن
باب در خاطر جمعى و آرامشِ دل مؤمن به مؤمن
باب در آنچه خدا به واسطه مؤمن دفع مىكند
باب اندازه مسئوليّتِ مؤمن براى صبر بر گرفتارى خود
باب در اينكه دل دو گوش دارد كه فرشته و شيطان در آنها مىدمند
باب در آن روحى كه مؤمن بدان تأييد مىشود
باب حيلهگرى در طلب دنيا به وسيله دين
باب در حال كسى كه دم از عدالت زند و عمل ديگر كند
باب در خودنمائى در بحث و ستيزه و دشمنى با مردان
باب كسى كه پرهيز كنند از وى براى بدى او
باب مكر و پيمانشكنى و فريب كارى
باب قهر كردن از برادر دينى و ترك او
باب عقوق و ناسپاسى (پدر و مادر)
باب در كسى كه مسلمانان را آزار كند و خوار شمارد
باب در كسى كه از لغزش و عيب مؤمنان جستجو كند
باب غيبت و بدگوئى در پشت سر و بهتان زدن
باب شماتت (و شادكامى به گرفتارى مؤمن)
باب در كسى كه براى برادر مؤمن خود خيرخواهى نكرده
باب در كسى كه در را به روى برادر مؤمن خود ببندد
باب در كسى كه برادر دينى از او كمك خواهد و او را كمك ندهد
باب در كسى كه مانع مؤمنى شود از چيز خود يا ديگرى
باب فاش كردن (اسرار مذهب) براى تقيّه و حفظ اسرار
باب در كسى كه مخلوق را فرمانبرد به نافرمانى از خالق
باب «مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ» آنها كه كارشان با خدا است
باب در بيان اصناف مخالفان و ذكر قدريّه و خوارج و مرجئه و بيان حال اهالى كشورها و بلاد
باب در ذكر منافقين و گمراهان و ابليس در دعوت اليه
باب كمتر چيزى كه به وسيله آن بنده، مؤمن باشد و يا كافر گردد و يا گمراه شمرده شود
باب ثبوت ايمان و بحث در اينكه آيا روا هست خدا ايمان را از كسى بگيرد
باب در تيرگى دل منافق گرچه زبان آور باشد و روشنى دل مؤمن گرچه زبانش كوته باشد
باب اعتراف به گناه و پشيمانى از آن
باب در كسى كه قصد حسنه كند يا سيّئه
باب در آنچه خدا عز و جل به آدم (ع) داد هنگام توبه
باب در اينكه خدا به وسيله عملكننده از تارك عمل دفاع مىكند
باب در اينكه نكردن گناه آسانتر است از توبه كردن
باب در اينكه مسلمان بدان چه در جاهليت (پيش از مسلمانى) كرده مؤاخذه نشود
باب در اينكه كفر با توبه و برگشت از آن عمل سابق را باطل نمىكند
باب در آنچه از امت برداشته شده است و از آن معاف شدهاند
باب در اينكه با وجود ايمان، هيچ گناهى زيان ندارد و با كفر هيچ حسنهاى سود ندهد (باب كردار)