پ1- از هشام بن سالم گويد: به امام صادق (ع) گفتم (30 سوره روم): «آفرينش حق كه مردم را بر پايه آن آفريده است» فرمود:
يگانهپرستى است.پ 2- از عبد الله بن سنان از امام صادق (ع) گويد: از او تفسير قول خدا عز و جل را پرسيدم (30 سوره روم): «فطرت خدا كه مردم
را بر آن آفريده است».
فرمود: مقصود از آن اسلام است، خدا آنان را بر آن آفريد هنگامى كه از آنها ميثاق بر يگانهپرستى گرفت.
فرمود (172 سوره اعراف): «آيا نيستم من پروردگار شما» و در آن بودند مؤمن و كافر.پ 3- از زراره گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم از قول خدا عزّوجل «فطرت خدا كه مردم را بر آن آفريده است» فرمود: همه را بر فطرت يگانهپرستى آفريده است.پ 4- از زراره از امام باقر (ع) گويد: از او پرسيدم از قول خدا عز و جل (32 سوره حج): «راست رو باشيد براى خدا و به او شرك نورزيد» گويد: فرمود: همان فطرت يگانهپرستى است كه خدا مردم را بر آن آفريده «آفرينش خدا را ديگر گونى نيست» فرمود: آنان را به معرفت خود هستى داده است، زراره گويد: و از آن حضرت پرسيدم از قول خدا عز و جل (172 سوره اعراف): «و گاهى كه بر گرفت پروردگارت از آدميزادهگان نژادشان را از پشتشان و گواهشان ساخت بر خودشان كه آيا نيستم من پروردگار شما، گفتند بلى» الآيه، فرمود: نژاد آدم را از پشت او تا به روز قيامت بر آورد، آنان چون ذرّه بيرون شدند و خود را بدانها شناساند و وانمود و اگر اين نبود احدى پروردگار خود را نمىشناخت، و گويد كه رسول خدا (ص) فرمود:
هر نوزادى بر فطرت زايد، يعنى شناسائى اينكه خدا عز و جل آفريننده او است، چنين است قول خدا (35 سوره لقمان): «و اگر بپرسى از آنان كه چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است هر آينه مىگويند خدا».
پ5- از امام صادق (ع) در تفسير قول خدا عز و جل «فطرت خدا كه مردم را بر آن آفريده است» فرمود: آنها را بر توحيد آفريده.