پ1- معانى الاخبار: قيس بن عاصم گويد: با گروهى از بنى تميم شرفياب محضر رسول خدا شديم پس وارد شدم در صورتى كه صلصال بن دلهمس در خدمت آن حضرت بود.
سپس عرض كردم اى رسول خدا موعظه كن ما را اندرزيكه از آن بهرهاى بريم زيرا ما قومى هستيم كه رفت و آمدمان در بيابانست.
سپس رسول خدا فرمود: اى قيس همانا با هر عزتى ذلتى است و با زندگى مرگ است، با دنيا آخرت است، براى هر چيزى حسابگرى، بر هر چيزى نگهبانيست، براى هر حسنهاى پاداشى، براى هر گناهى كيفرى، براى هر مدتى نامهاى است. و همانا اى قيس ناچارى از يك رفيق براى خود كه با تو دفن شود و او زنده است و تو با او دفن شوى و حال اينكه تو مردهاى اگر آن رفيق خوب باشد ترا گرامى دارد و اگر ناكس باشد ترا واگذارد بعد او با تو برانگيخته شود و تو هم برانگيخته نشوى مگر با او و بازجوئى نميشوى مگر از او پس آن رفيق را قرار مده مگر شايسته زيرا كه اگر او را شايسته كردى باو انس ميگيرى
و اگر فاسد باشد هراس مكن مگر از او و آن رفيق عمل تو است.پ قيس عرض كرد: اى پيامبر خدا! دوست دارم اين سخن بصورت شعر باشد تا بباليم به آن بر كسى كه بعد از ما آيد در عرب و آن را پسانداز قرار دهيم.
پيامبر فرمان داد كه حسان بن ثابت را حاضر كنند قيس گفت من بانديشه رفتم در شعرى كه اين موعظه را مجسم كنم بعد آشكار شد براى من سخنى پيش از آنكه حسان بيايد سپس عرض كردم چند شعر بخاطرم آمد گمان مىكنم موافق باشد آنچه را كه شما اراده فرمودهايد: سپس نبى اكرم فرمود: بگو اى قيس گفتم:
تخير خليطا من فعالك انما قرين الفتى في القبر ما كان يفعل
و لا بد بعد الموت من ان تعده ليوم ينادى المرء فيه فيقبل
فان كنت مشغولا بشيء فلا تكن بغير الذى يرضى به اللَّه تشغل
فلن يصحب الانسان من بعد موته و من قبله الا الذى كان يعمل
الا انما الانسان ضيف لأهله يقيم قليلا بينهم ثم يرحل «1»
پ 2- امالى صدوق: از حضرت صادق روايت شده كه فرمود: مشهور شدن بعبادت رياء است همانا پدرم از پدرش از على بن ابى طالب مرا حديث كرد كه
همانا رسول خدا فرمود:پ عابد ترين مردم كسى است كه واجبات را بپا دارد، جوانمردترين مردم كسى است كه زكات مالش را بپردازد، پارساترين مردم كسى است كه از حرام دورى كند، پرهيزكارترين مردم كسى است كه حقرا بگويد چه به نفعش و چه بضررش باشد.پ دادگرترين مردم كسى است كه آنچه را براى خود مىپسندد براى ديگران بپسندد و آنچه براى خود ناخوش دارد براى ديگران هم چنان باشد، زيركترين مردم كسى است كه سخت بياد مرگ باشد، رشك برترين مردم كسى است كه زير خاك است و در امان است از عقوبتها اميدوار ثواب است، بيخبرترين مردم كسى است كه پند نگرفته از دگرگونى دنيا از حالى بحالى، و بزرگترين كسان كسى است كه براى دنيا شأنى قرار نداده، داناترين مردم كسى است كه دانش مردم را با دانش خود گرد آورده.پ شجاعترين مردم كسى است كه بر هوايش پيروز شده، گرانبهاترين مردم كسى است كه دانشش بيشتر است، كمبهاترين مردم كسى است كه دانشش اندك است و كم لذتترين مردم حسود است، كم آسايشترين مردم بخيل است، بخيلترين مردم كسى است كه بواجبات خدا بخل ورزيده، سزاوارترين مردم بحق داناترين آنانست بحق، كمترين مردم از نظر احترام فاسق است، بيوفاترين مردم پادشاهانند، كم رفيقترين مردم پادشاه است، فقيرترين مردم آزمند است، بىنيازترين مردم كسى است كه اسير حرص نباشد، برترين مردم از نظر ايمان خوشخوترين آنانست، گرامىترين مردم پرهيزكارترين ايشانست، بزرگترين مردم از نظر منزلت كسى است كه واگذارد آنچه را كه فائده ندارد.پ پارساترين مردم كسى است كه ستيزه را واگذارد اگر چه حق با او باشد،
كممروتترين مردم كسى است كه دروغگو باشد، بدبختترين مردم پادشاهانند، دشمنترين مردم خود خواه است.پ سختترين مردم از نظر كوشش كسى است كه گناهان را واگذارد، بردبارترين مردم كسى است كه از نادانان فرار كند، و خوشبختترين مردم كسى است كه رفتن و آمد كند با مردمان ارزشمند، خردمندترين مردم سختترين آنان است از نظر مداراى با مردم، و سزاوارترين مردم به تهمت كسى است كه همنشينى اهل تهمت را كند، سركشترين مردم كسى است كه غير قاتل خود را بكشد، غير زنندهى خود را بزند، سزاوارترين مردم بگذشت كسى است كه توانائى بر كيفر داشته باشد، سزاوارترين مردم بگناه نادان غيبتكننده است، پستترين مردم كسى است كه مردم را جسارت كند، دور انديشترين مردم فرو برندهترين آنانست خشم را، شايستهترين مردم شايستهتر ايشانست براى مردم، و بهترين مردم با بهرهترين بمردم است.
كتاب غايات «1» مشهور بودن بعبادت است.پ 3- امالى صدوق: رسول خدا فرمود: خوشا بحال كسى كه عمرش دراز، كردارش نيك و آيندهاش خوب باشد زيرا كه پروردگار عز و جل از او خوشنود است، واى بر حال كسى كه عمرش دراز و كردارش بدو آيندهاش بد است زيرا كه خشم كرده بر او خداى عز و جل.پ 4- امالى صدوق: رسول خدا فرمود: كسى كه باقيماندهى عمرش را نيكى كند بازجوئى بگذشتهى گناهان نميشود، كسى كه بدى كند باقيماندهى عمرش را بازجوئى از اول و آخر عمرش مىشود.پ 5- امالى صدوق: رسول خدا فرمود: براى من شش چيز را بپذيريد منهم تعهد بهشت براى شما ميكنم: هر گاه سخن گفتيد دروغ مگوئيد، هر گاه
وعده داديد وفا كنيد، هر گاه امين مردم شديد خيانت مكنيد، چشمهاتان را ببنديد، شرمگاه خود را نگهداريد زبان و دستتان را نگهداريد.پ 6- امالى صدوق: از حسين بن على روايت شده كه جدم رسول خدا ميفرمايد:
بواجبات خدا عمل كن پرهيزكارترين مردم ميباشى، به قسمت خدا راضى باش داراترين مردم ميباشى، خود دارى از حرامهاى خدا بكن پارساترين مردم ميباشى، نيكو همسايه دارى كن كسى را كه همسايه تو است مؤمن ميباشى، نيكو همراهى همراهت را بكن مسلمان ميباشى.پ 7- خصال و امالى صدوق: رسول خدا فرمود: كسى بامداد كند با بدن سالم، ايمن باشد در خانهاش روزى يك روزش را هم داشته باشد گويا تمام دنيا برايش فراهم گشته.
اى پسر جعشم! بس است ترا از دنيا آنچه كه جلو گرسنگى ترا ميگيرد و عورت ترا ميپوشاند پس اگر ترا خانهاى باشد كه نهان شوى همان كافيست و اگر چهار پائى دارى كه سوار شوى به به و گر نه نان و آب باران و پس از اينها حساب است بر تو يا عذاب.پ 8- امالى صدوق: كنانى گفت: بحضرت صادق جعفر بن محمّد عرض كردم از اين گفتن مرا خبر ده كه گفتهى كيست آن؟ ميخواهم از خدا ايمان و پرهيز- كارى را و پناه ميبرم بخدا از شر سر انجام كارها، همانا بهترين سخن ياد كردن خداست و اصل خدمت فرمانبردارى اوست و بهترين سخن و رسانندهترين اندرز و بهترين داستانها كتاب خداست، بهترين دستگيرهها ايمان بخدا، بهترين ملتها ملت ابراهيم خليل، بهترين روشها روش پيامبرانست، بهترين رهنمائيها راهنمائى محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلم است، بهترين توشه پرهيزكارى است، بهترين دانش آنچه كه بهره دهد، بهترين رستگاريها آنچه پيروى شود، بهترين ثروتها بىنيازى نفس است، بهترين چيزى كه در دل افكنده شود يقين است، آرايش سخن راستى است، آرايش دانش بخشش است، بهترين مرگها شهادت و كشتهشدنست، و بهترين
كارها خوشعاقبتترين آنهاست، آنچه كه اندك است و كفايت كند بهتر است از آنچه كه بسيار است و بيهوده، بدبخت كسى است كه در شكم مادر بدبخت شده، خوشبخت كسى است كه بغير خودش اندرز داده شده، زيركترين زيركها كسى است كه پرهيزكار است، بىخردترين بىخردها بدكار است، بدترين سخنها سخن دروغ است، بدترين كارها مدها است، بدترين كورى كورى دل است، بدترين پشيمانيها پشيمانى قيامت است بزرگترين خطاكنندگان در پيشگاه خداى عز و جل زبان دروغگوست، بدترين كسبها كسب رباست، بدترين خوردنيها خوردن مال يتيم است از روى ستم بهترين آرايش مرد سنگينى با ايمان است، و كسى كه پيروى كند رسوائى را خدا او را رسوا ميكند، كسى كه بلا را بشناسد شكيبائى بر آن ميكند و كسى كه بلا را نشناسد انكار ميكند، شك نمودن كفر است، هر كس خود خواه باشد خدا او را پست نمايد هر كس پيروى شيطان را نمايد خدا را معصيت ميكند، هر كس معصيت خدا را كند خدا او را عذاب نمايد، و هر كس سپاسگزارى خدا را كند خدا از يادش نمايد، هر كس بر مصيبت صبر كند خدا پناهش دهد هر كس بر خدا اعتماد كند پس خدا او را كافيست، براى خوشنودى هيچ كس از بندگان خدا را بخشم در نياوريد، بدور شدن از خدا به هيچ كس از آفريدگان نزديك نشويد زيرا كه نيست ميان او و هيچ كس از آفريدگان چيزى كه بواسطهى آن خوبى را به بخشد يا نيروئى كه بواسطه آن بدى را از او برطرف نمايد مگر به فرمانبردارى خدا و طلب نمودن خوشنودى او همانا اطاعت خدا آسان نمودن تمام خوبيها است كه طلب ميكند و رهائى از هر بديست كه نگه ميدارد، همانا خدا نگه ميدارد كسى را كه اطاعت او را كند ولى از خداوند در امان نيست كسى كه نافرمانى او را كند، فراركنندهى از خدا فرار گاهى ندارد زيرا كه فرمان خدا فرود آيد بخوار كردن او اگر چه مردمان ناخوش دارند، در آيندهاى نزديك است، آنچه را خدا بخواهد پديد آيد، آنچه را نخواهد نباشد، همكارى كنيد به نيكى و پرهيزكارى،
بگناه و ستم همكارى نكنيد، بپرهيزيد خدا را كه همانا كيفر خدا سخت است.
راوى گفت حضرت صادق فرموده: اين سخن، سخن رسول خدا است.پ ين- از صباح سيابه روايت شده كه رسول خدا فرمود: خوشبخت كسى است كه در شكم مادرش خوشبخت باشد.پ 9- امالى صدوق- از حضرت صادق از پدرش از پدرانش كه رسول خدا فرمود: از خدا شرم كنيد شرم درست. عرضكردند: چه كنيم يا رسول اللَّه فرمود پس اگر شما انجام دهندهايد شب را به صبح نرساند هيچ كس مگر اينكه مرگش در برابر ديدگانش باشد بايد سر را و آنچه كه در اوست نگهدارى كند شكم را و آنچه كه ظرفيت دارد، بياد آورد قبر و كهنگى را و كسى كه ارادهى آخرت دارد بايد آرايش دنيا را واگذارد.پ 10- تفسير على بن ابراهيم: رسول خدا بعلى عليه السلام فرمود، خانهاى نيست در آن خانه شادى باشد كه پيرو شادى اندوهى نيايد و اندوهى نباشد مگر اينكه براى آن شادمانيى باشد مگر اندوه دوزخ هر گاه كار ناشايستهاى انجام دادى پيگرد آن شايستهاى انجام ده كه با شتاب آن ناشايسته را نابود كند، بر تو باد بكارهاى نيك كه برطرف ميكند زمين خوردنهاى بدى را. مفسر گفته: جز اين نيست كه رسول خدا بامير المؤمنين بعنوان ادب كردن مردم فرموده نه اينكه براى امير المؤمنين كردار بدى است.پ 11- تفسير على بن ابراهيم: از حضرت ابى عبد اللَّه عليه السلام روايت شده كه چون اين آيه نازل شد: لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ. «1» رسول خدا فرمود كسى كه صبر نكند بمعصيت خدائى افسوسهاى دنيائى او را هلاك ميكند كسى كه چشم بياندازد آنچه
در دست ديگرى است اندوهش فراوان است و خشمش را بهبود نداده است و كسى كه نداند براى خدا بر او نعمتى است جز در غذا و لباس، مسلم كردارش اندك است و كسى كه بر دنيا با حال اندوهناك بامداد كند بامداد كرده در حالى كه بر خدا خشمگين است، كسى كه مصيبتى بر او فرود آيد و شكايت آن را بديگران كند جز اين نيست شكايت پروردگارش را ميكند، كسى كه از اين امت وارد دوزخ شود از آنان كه قرآن خواندهاند پس او از كسانيست كه آيات خدا را بريشخند گرفته، كسى كه بيايد ثروتمندى را پس مر او را براى ثروتش فروتنى كند دو سوم دينش رفته بعد فرمود: شتاب مكن و نميباشد مرد كه از مرد كمك بخواهد پس او را بزرگ شما دو فراوانش دهد پس مسلم واجب مىشود اين كمك او را بر آن خواهنده ولى مينماياند كه اراده ميكند بفروتنى كردن آنچه را كه در پيش خداست و اراده ميكند از آنچه كه در دست اوست او را فريب دهد.پ 12- خصال صدوق: رسول خدا فرمود: دو چيز دور است فرا گيريد سخن حكيمانه از نادان بپذيريد و سخن نادرست از حكيم پس آن را بپوشانيد.پ 13- خصال صدوق: رسول خدا فرمود: بيمناكترين چيزى كه بر امتم هراس دارم هوى و درازى آرزو است اما هوا همانا جلو حق را ميگيرد و اما درازى آرزو آخرت را از ياد ميبرد و اين است دنيا كه پشت كرده و كوچ نموده و اين آخرت است كه كوچ نموده و رو آورده و براى هر يك از اين دو فرزندانيست اگر ميتوانيد از فرزندان آخرت باشيد و مباشيد از فرزندان دنيا بجا آوريد كه شما امروز در سراى كردار و عمل هستيد و حسابى نيست و شما فردا در سراى حسابيد و كردارى نيست.پ 14- خصال صدوق: و از عبد اللَّه عمر روايت شده كه سوره إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ در ايام تشريق «1» بر رسول خدا فرود آمد. حضرت فهميد كه اين
سورهى وداع است مركب عضبا را سوار شد خداى را ستايش و ثنا كرد بعد فرمود اى مردم هر خونى كه در جاهليت بوده آن خون باطل است و اول خونى كه باطل شد خون ربيعة بن حارث بود كه شير ده ميخواست در قبيلهى هذيل قبيله بنى ليث او را كشتند يا بر عكس در بنى ليث استرضاع كرد و بنى هذيل او را كشتند و هر چه ربائى بود در زمان جاهليت وضع شد و اول ربائى كه وضع شد عباس بن عبد المطلب وضع كرد.پ اى مردم زمان ميچرخد امروز مانند روزى كه آسمانها و زمينها آفريده شد و همانا شمارهى ماهها در پيش خدا دوازده ماهست در كتاب خدا روزى كه آسمانها و زمين را آفريد چهارتاى آنها حرام: رجب پاكيزهاى كه بين جمادى و شعبان است، ذى القعده، ذى الحجة، محرم، پس در بارهى اينها بخود ستم نكنيد زيرا كه از ياد بردن زيادى در كفر است كه گمراه ميشوند بآن كسانى كه كافر شدند يك سال را حرام و يك سال را حلال مىپنداشتند تا پامال كنند آنچه را كه خدا حرام كرده، چنين بودند كه محرم را يك سال حرام ميپنداشتند و صفر را حلال مىشمردند يك سال صفر را حرام ميدانستند و محرم را حلال مىشمردند اى مردم شيطان نااميد شده كه پرستش گردد در بلاد شما تا ابد و از شما خوشنود است بعملهاى كوچك. اى مردم هر كس در پيش او امانتى است بصاحبش رد كند.پ اى مردم زنان در پيش شما نكوهيدهاند اختيار خود را نه از حيث زيان و نه از نظر سود دارند، گرفتيد شما ايشان را امانت خدا، شرمگاه آنان را به سخنان خدا حلال شمرديد پس براى شما بر ايشان حقى است و براى ايشان بر شما حقى و از حق شما بر آنها اينست كسى قدم بر فرش شما نگذارد و نافرمانى شما را در نيكى نكند اگر چنين كارى انجام دادند روزى و لباسشان بعهدهى خود آنانست به نيكى آنها را نزنيد.پ اى مردم! من چيزى در ميان شما گذاردم اگر آن را بگيريد هرگز گمراه
نشويد كتاب خداى عز و جل پس چنگ بزنيد بكتاب. اى مردم امروز چه روزى است گفتند روز حرام بعد فرمود: اى مردم پس چه ماهيست اين ماه گفتند ماه حرام بعد فرمود: اى مردم چه شهريست اين شهر عرضكردند شهر حرام فرمود، پس همانا خداى عز و جل حرام كرده بر شما خون و مال و آبروى شما را مانند حرام كردن امروز شما در ماه شما و شهر شما تا روزى كه او را ملاقات كنيد آگاه باشيد پس بايد برساند حاضر شما غائبتان را كه پيامبرى پس از من نيست و امتى بعد از شما نباشد بعد دستهايش را بلند كرد تا اينكه سفيدى زير بغلهايش ديده شد بعد فرمود، بار الاها گواه باش كه من رساندم.پ 15- قرب الاسناد: رسول خدا فرمود: كمى عيال يكى از آسانيهاست و فرمود همانا خداى تبارك و تعالى بودجه را باندازه جمعيت فرو مىفرستد و صبر را باندازهى گرفتارى مىدهد و فرمود امانت دارائى را جلب مىكند و خيانت تهى دستى آورد.پ 16- قرب الاسناد: على از برادرش روايت كند كه مردم پيشى گرفتند بسوى غلاف شمشير رسول خدا بعد از مرگش ناگاه نامهاى كوچك در آن پيدا كردند: كسى كه پناه دهد بدعتگذارى را كافر است، كسى كه جز آقايانش را دوست داشته باشد پس بر او باد لعنت خدا و متجاوزترين مردم بر خداى عز و جل كسى است كه غير قاتلش را كشته باشد يا غير زنندهاش را زده باشد.پ 17- قرب الاسناد: از حضرت جعفر از پدرش روايت شده كه فرمود در غلاف شمشير رسول خدا نامهاى سر بمهر پيدا شد آن را گشودند پس در آن يافتند كسى كه تجاوز كند در حق مردم را بر خدا كشنده غير قاتلش و زنندهى غير زنندهاش را و كسى كه بدعتى «1» گذارد يا بدعتگذارى را پناه دهد پس بر اوست لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردمان خداوند از او قبول نميكند انفاق و عدالتش
را و كسى كه جز آقاهايش را دوست دارد. مسلم بآنچه كه خدا بر محمّد فرو فرستاده كافر است.پ 18- عيون اخبار الرضا: رسول خدا فرمود: اختيار كنيد بهشت را بر دوزخ، عملهاى خود را باطل مكنيد كه برو در آتش افتاده و در آن جاويدان باشيد.پ 19- قرب الاسناد: رسول خدا فرمود: سه چيز است كه ريشه تمام مرضهاست پادشاهى كه اگر باو نيكى نمائى سپاسگزارى نكند، اگر بدى كنى از تو نگذرد، همسايهاى كه چشمش ترا ميچراند و دلش ترا ستم ميكند اگر خوبى به بيند پنهان كند و آشكار ننمايد اگر بدى به بيند ظاهر و آشكار نمايد و زنى كه اگر حاضر باشد چشمت باو روشن نشود اگر پنهان شوى اطمينان باو ندارى.پ 20- امالى طوسى: رسول خدا فرمود: كسى كه پنهان ميكند آنچه را كه خوشنودى خداست خداوند آشكار ميكند آنچه را كه نهان كرده و كسى كه پنهان ميكند آنچه كه خدا را بخشم مىآورد خداوند آشكار كند آنچه كه او را افسرده خاطر نمايد، كسى كه مالى از حرام بدست آورد خداى عز و جل او را بينوا كند.پ هر كس براى خدا فروتنى كند خداوند او را بلند نمايد، كسى كه در خوشنود كردن خدا كوشش كند خداوند او را خوشنود نمايد كسى كه مؤمنى را خوار كند خداوند او را خوار نمايد، كسى كه بيمارى را عيادت كند پس همانا او در رحمت خدا فرو ميرود و رسول خدا اشاره كرد بدو پهلويش پس هر گاه در پيش بيمار بنشيند او را رحمت فرا گيرد و كسى كه از خانهاش در جستجوى دانش بيرون شود او را هفتاد هزار فرشته همراهى كنند و برايش طلب آمرزش نمايند و هر كس خشم خود را فرو برد خداوند دلش را لبريز از ايمان
كند و هر كس از حرامى دورى كند خداوند بجاى آن عبادتى نصيبش كند كه او را شادمان نمايد و هر كس از حقى كه دارد بگذرد خداوند در عوض او را در دنيا و آخرت عزيز كند و اگر كسى مسجدى بسازد باندازهى خوابگاه مرغى خدا براى او خانهاى در بهشت بنا كند.پ و هر كس بندهاى در راه خدا آزاد كند پس آن عمل فدائيست از آتش هر عضوى از آن فداى عضوى از بدن آزادكننده است.پ هر كس در راه خدا درهمى بدهد خدا براى او هفتصد حسنه مىنويسد، هر كس از سر راه مسلمانان چيزى كه باعث اذيت و آزار آنانست دور كند خداوند پاداش خواندن چهار صد آيه برايش بنويسد كه هر حرفى از آن آيه ده حسنه باشد، هر كس ده نفر از مسلمانان را ديدار نمايد و بر آنان سلام كند خداوند پاداش آزاد كردن يك بنده برايش بنويسد.پ هر كس لقمهى غذائى به مؤمنى بخوراند خداوند از ميوههاى بهشت باو بخوراند، هر كس مؤمنى را آب دهد خداوند از شراب سر بمهر بهشتى باو بچشاند، هر كس مؤمنى را لباس بپوشاند خداوند از ابريشم و استبرق بهشت او را بپوشاند و فرشتگان تا زمانى كه در آن لباس باشد درود بر او فرستند.پ 21- امالى طوسى: از امام صادق از پدرش از جدش روايت شده كه فرمود: شنيدم رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلم ميفرمود: بواجبات خدا عمل كن پرهيزكارترين مردم ميباشى، به نصيب خدا راضى شو ثروتمندترين مردم ميباشى، از حرامهاى خدا خوددارى كن پارساترين مردمى، بهمسايهات نيكى كن مؤمن ميباشى، نيكى كن در همراهى همراهت مسلمان ميباشى.پ 22- امالى طوسى: پيامبر اكرم فرمود دنيا نوبت است پس آنچه كه براى تو است از دنيا مىآيد ترا بر حال ناتوانيت و آنچه بر ضرر تو است مىآيد
در حالى كه با توانائيت نمىتوانى برگردانى و هر كس اميدش را از آنچه از دست داده قطع كند بدنش در آسايش است.پ هر كس خوشنود شود به آنچه كه خداوند روزيش كرده ديدهاش روشن مىشود.پ 23- امالى طوسى: از جابر بن عبد اللَّه روايت شده كه همانا رسول خدا در سخنرانيش فرمود: كه بهترين سخن كتاب خداست، بهترين رهنمائى راهنمائى محمّد است، بدترين كارها تازههاى آنهاست و هر تازهاى بدعت است و هر بدعتى گمراهى است و هر گاه سخنرانى ميفرمود در سخنرانيش ميگفت: اما بعد هر گاه ياد قيامت ميكرد صدايش سخت ميشد و گونههايش سرخ، بعد ميفرمود: صبح و شام آمد شما را «1». بعد ميفرمود من و ساعت برانگيخته شديم مانند اين از اين بعد اشاره بانگشتانش ميكرد.پ 24- امالى صدوق: رسول خدا فرمود در دنيا مانند آدم غريب باش گويا تو رهگذرى و خود را جزء اهل گورستان شمار، مجاهد گفت كه عبد اللَّه عمر بمن گفت و تو اى عبد اللَّه هر گاه روز را شام كنى بخودت وعده مده كه صبح زندهاى و هر گاه صبح كنى بخود وعده مده كه شام زندهاى و بگير از زندگيت براى مرگت و از سلامتيت براى بيماريت كه تو نمىدانى فردا نامت چيست؟پ 25- امالى طوسى: پيامبر فرمود: پيامبران پيشروانند، فقيهان بزرگانند همنشينى آنان فايدهى فراوان دارد و شما در گذشتنگاه شب و روز و در مرگها درهم شكستهايد و در كردار نگهدارى شده و ناگهان شما را مرگ فرا رسد پس كسى كه نيكى بكارد رشك ميدرود و هر كس بدى كشت نمايد پشيمانى درو كند. 26- امالى طوسى: از حضرت امير المؤمنين عليه السلام روايت شده كه مردى به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلم عرضكرد كه اى رسول خدا بمن كردار شايستهاى بياموز كه
ميان آن كردار و بهشت فاصلهاى نباشد. فرمود: خشم مكن و چيزى از كسى نخواه، هر چه را براى خود مىپسندى براى مردم همان را بپسند. عرضكرد: اى رسول خدا بيشتر بفرما فرمود: هر گاه نماز عصر را خواندى هفتاد و هفت مرتبه طلب آمرزش از خدا كن كه هفتاد و هفت گناه از تو بريزد. عرضكرد من هفتاد و هفت گناه ندارم فرمود قرار ده آن را براى خود و پدرت عرضكرد براى من و پدرم هفتاد و هفت گناه نيست. سپس رسول خدا باو فرمود: براى خود و پدر و مادرت قرار ده عرضكرد براى من و پدر و مادرم اين قدر گناه نيست فرمود:
براى خودت و آنها و فاميلت قرار ده.پ 27- امالى طوسى: از حضرت امير المؤمنين روايت شده كه ابو ايوب خالد بن زيد بخدمت رسول خدا آمد و عرضكرد مرا سفارشى كن ولى اندك باشد كه بتوانم حفظ كنم فرمود: در باره پنج چيز ترا سفارش ميكنم:
1- نااميد شدن از آنچه كه در دست مردم است كه ثروتمندهاست.
2- بپرهيز از آز و طمع زيرا كه طمع فقريست آماده. 3- نماز بگذار مانند نماز كسى كه خداحافظى ميكند. 4- و بپرهيز از آنچه كه عذر از آن مىآورى. 5- و براى برادرت دوست دار از آنچه را كه براى خودت دوست دارى.پ 28- امالى طوسى: از امير المؤمنين روايت شده كه از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلم شنيدم كه فرمود هر كس همش زياد شود بدنش بيمار شود و هر كس خويش بد شود جانش در عذاب است و هر كس مردان را نكوهش كند مروتش سقوط ميكند و كرامتش ميرود بعد رسول خدا فرمود: فراوان جبرئيل مرا از نكوهش مردان نهى ميكرد همانسان كه از نوشيدن شراب و پرستش بتان نهى ميكرد.پ 29- خصال: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود سريعترين خيرها از نظر ثواب نيكى كردنست و سريعترين بديها از نظر پاداش سركشى و ظلم است بس دست مرد را از نظر عيب اينكه كور خود و بيناى مردم باشد در عيب و مردم را سرزنش كند
بچيزى كه خودش نمىتواند واگذارد و همنشينش را آزار دهد بدون قصدى.پ 30- معانى الاخبار: از حضرت ابى عبد اللَّه امام صادق عليه السلام از پدرانش روايت شده كه رسول خدا فرمود:
كسى كه دوست دارد گرامىترين مردم باشد بايد، بپرهيزد خداى عز و جل را و كسى كه دوست دارد پرهيزكارترين مردم باشد، پس بايد توكل بخدا داشته باشد و كسى كه دوست دارد كه داراترين مردم باشد، پس بايد به آنچه كه در پيش خداى عز و جل است اطمينانش بيشتر باشد از آنچه كه در دست خودش هست بعدپ فرمود: آيا آگهى دهم شما را به شريرترين مردم؟ عرضكردند: بلى اى رسول خدا! فرمود: كسى كه مردم را دشمن دارد و مردم نيز او را دشمن دارند.
بعد فرمود: آگهى دهم شما را ببدتر از اين؟ عرضكردند: آرى اى رسول خدا! فرمود: كسى كه لغزش و پوزشى را نمىپذيرد و گناهى را نمىبخشد فرمود آگاه كنم شما را ببدتر از اين؟ عرضكردند: بلى اى رسول خدا! فرمود: كسى كه از شرش كسى در امان نيست و اميد خيرى در او نباشد و همانا عيسى بن مريم در ميان بنى اسرائيل ايستاد.پ و سپس فرمود: كه حكمت جاهلان را بنفسهاى خويش واگو نكنيد كه بر آنها ستم كردهايد و اهلش را جلوگيرى نكنيد كه بر ايشان ستم ميكنيد و ستمكار را در ستمش همكارى نكنيد كه برترى شما باطل شود، كارها سه قسم است: كارى كه براى تو هدايتش روشن است پيروى كن و كارى كه براى تو گمراهيش روشن است از آن دورى كن و كارى كه در آن اختلاف است پس بسوى خداى عز و جل برگردان.پ 31- معانى الاخبار: حضرت ابى عبد اللَّه عليه السلام فرمود: در غلاف شمشير رسول خدا نامهاى پيدا شد كه در آن نوشته بود:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ نافرمانترين مردم نسبت بخدا روز قيامت كسى
است كه غير قاتلش را بكشد و كسى است كه غير زنندهاش را بزند و كسى كه غير از آقاهايش را دوست دارد پس او منكر است به آنچه كه فرو فرستاده خدا بر- محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلم و كسى كه بدعتى در دين گذارد يا بدعتگذارى را پناه دهد، نپذيرد خداوند از او روز قيامت توبه او را و بعد فرمود: ميدانى چيست؟ معناى آقايان كه فرموده، عرضكردم چيست؟ فرمود: يعنى اهل دين.پ 32- تحف العقول: پيامبر فرمود چرا مىبينم دوستى دنيا بر تمام مردم غلبه كرده بطورى كه گمان مىكنند كه مرگ در اين دنيا براى ديگرانست و گويا حق در دنيا براى ديگران واجب شده بدرجهاى كه هر گاه ميشنوند كه فلانى مرد، گمان مىكنند كه او بجائى از زمين مسافرت كرده، بزودى بسوى آنان برميگردد بعد از مدتى جا ميدهند ايشان را در قبرهايشان و ميخورند ارثشان را و شما بعد از آنان جاويدانيد دور است دور آيا پند نميگيرد آخرشان باولشان. مسلم نادانند و فراموش كردند هر پندى را كه در كتاب خداست و ايمن شدند از شر پايان هر بدى و نترسيدند فرود آمدن سختى را و نه بدى حادثه را.پ خوشا بحال كسى كه ترس خدا او را از بيم مردم باز دارد، خوشا بحال كسى كه كسبش پاك و نهادش شايسته و ظاهرش آراسته و خويش استوار، خوشا بحال كسى كه زيادى مالش را انفاق كند و از زيادى سخن خوددارى نمايد، خوشا بحال كسى كه جلوگيرى كند عيبش او را از عيبهاى مؤمنان از برادرانش، خوشا بحال كسى كه براى خدا فروتنى كند و پارسائى ورزد در آنچه كه براى او حلال كرده بدون دورى كردن از سنت من و دور افكند زرق و برق دنيا را بدون اينكه از سنت من بر گردد و پيروى كند نيكان از عترت مرا بعد از من و آميزش كند با اهل فقه و حكمت و رحم كند گرفتاران را، خوشا بحال كسى
كه كسب كند از مؤمنان مالى را از غير نافرمانى و برگرداند و مصرف كند به نيازمندان و دورى كند از متكبران و خودخواهانى كه ميل به دنيا دارند و از بدعتگذاران خلاف سنت من عملكنندگان بغير راه و رسم من.پ 33- تحف العقول: وصيت حضرت رسول بمعاذ بن جبل «1» هنگامى كه او را بسوى يمن فرستاد.
اى معاذ بياموز مر ايشان را كتاب خدا را، نيكو نما ادب آنان را بر خوىهاى شايسته، مردم را بدشان و خوبشان را در منزلهايشان فرود آور، و نفوذ ده در ميانشان فرمان خدا را و در فرمان خدا و مال او از هيچ كس مهراس و وحشت مكن، زيرا آنها نه در ولايت و دوستى و نه در مال تو اثر دارند و برگردان بمردم
امانت را در كم و زياد و بر تو باد بمدارا و بخشيدن در غير ترك براى حق نادان ميگويد همانا واگذاشتى از حق خدا و پوزش طلب بسوى اهل عملت از هر كارى كه مىترسى كه از آن بتو عيبى رسد تا اينكه ترا معذور دارند و بميران كار جاهليت را مگر آنچه را كه اسلام دستور داده و آشكار كن فرمان اسلام را تمامش، كوچك و بزرگش را بايد بيشتر همت تو در بارهى نماز باشد زيرا نماز سر اسلام است بعد اقرار بدين و ياد آورى كن خدا و روز قيامت را بمردم، پيروى اندرز كن زيرا كه پند نيرومندتر است براى ايشان بر كردار به آنچه كه خدا دوست دارد بعد در ميانشان آموزگارانى پراكنده كن و پرستش كن خدائى را كه بسوى او برميگردى و در راه خدا بيم نداشته باش از سرزنش سرزنشكننده و ترا به پرهيزكارى و راستگوئى، وفاء به پيمان، و بر گرداندن امانت، واگذاردن خيانت، كلام نرم، سلام كردن، نگهدارى همسايه، رحم كردن يتيم، نيكى كردار، كوتاهى آرزو دوستى آخرت، بيتابى از حساب، لازم داشتن ايمان، فهم در قرآن، فرو بردن خشم و تواضع، سفارش ميكنم.پ زينهار مبادا مسلمانى را فحش دهى با گناهكارى را اطاعت كنى، امامى عادل را نافرمانى كنى، راستگوئى را تكذيب كنى بياد آور پروردگارت را در پيش هر درخت و سنگى و براى هر گناهى توبهاى تجديد كن گناه پنهان توبهى پنهان آشكار آشكارا. اى معاذ اگر نبود اينكه من ترا تا روز قيامت نمىديدم سفارشم را كوتاه ميكردم و ليكن مىبينم كه يك ديگر را هرگز ملاقات نميكنيم «1».
بعد بدان اى معاذ كه همانا دوستترين شما بسوى من كسى است كه ملاقات و ديدار كند مرا مانند حالى كه از او جدا ميشوم «1».34- تحف العقول: از كلام رسول خداست كه فرمود: براى هر چيزى شرفى است و همانا شرافت مجلسها رو بقبله بودنست، هر كس دوست دارد عزيزترين مردم باشد بايد بپرهيزد خدا را، هر كس ميخواهد نيرومندترين مردم باشد توكل بر خدا كند.
هر كس ميخواهد بىنيازترين مردم باشد به آنچه كه در دست خداست اطمينانش بيشتر باشد از آنچه كه در دست مردم است بعد فرمود: آيا شما را آگهى ندهم به بدترين مردم عرضكردند: بلى يا رسول اللَّه فرمود: كسى كه تنها فرمود آيد، حقوق واجبه و مستحبه را ادا نكند و غلامش را تازيانه بزند فرمود:
بشريرتر از اين شما را خبر ندهم؟پ عرضكردند: بلى يا رسول اللَّه فرمود: كسى كه اميد خيرى در او نيست و از شرش مردم در امان نيستند فرمود: خبر دهم شما را ببدتر از اين؟ عرضكردند:
آرى فرمود: كسى كه از لغزش نميگذرد و عذر را هم نمىپذيرد بعد فرمود: خبر دهم شما را ببدتر ازين؟ عرضكردند: خبر ده اى رسول خدا فرمود: كسى كه مردم او را دشمن و او مردم را دشمن دارد.
پهمانا عيسى بن مريم در ميان بنى اسرائيل ايستاد در حال سخنرانى سپس گفت: اى بنى اسرائيل در برابر نادان سخن حكمت نگوئيد كه در حق حكمت ستم كردهايد و حكمت را از اهلش دريغ مداريد كه در حق اهلش ستم كردهايد به ستمگر ستم نكنيد و مانند او نشويد كه برترى خود را باطل كردهايد. اى بنى اسرائيل كارها سه قسم است: كارى كه روشن است هدايتش، پيروى كنيد آن را، كارى كه روشن است گمراهيش از آن دورى نمائيد، كارى كه معلوم نيست، آن را بسوى خدا برگردانيد.پ اى مردم براى شما وظايفى است بسوى آنها برويد و همانا براى شما سرانجام است كه بدان جا برويد.پ همانا مؤمن در ميان دو ترس قرار گرفته يكى اجلى كه گذشته و نميداند كه خدا درين باب چه ميكند و در ميان اجلى كه بجا مانده و نميداند كه خداوند درين باره چه حكومت ميكند پس بايد بنده توشهى خود را از نفس خود بگيرد و از دنيايش براى آخرتش و از جوانيش پيش از پيرى و از زندگيش پيش از مرگش، به آن كسى كه جان من در دست اوست پس از مرگ زحمتى نيست و بعد از دنيا خانهاى جز بهشت و جهنم نباشد.پ 35- محاسن: سلمان فارسى گفت وصيت و سفارش كرد مرا دوستم بهفت خصلت كه در هيچ حالى آنها را ترك نكردم: سفارش كرد مرا كه بزير دستم نگاه كنم نه ببالا دست و همانا فقيران را دوست دارم و نزديكشان روم و حق را بگويم گرچه تلخ باشد و پيوند خويشاوندى كنم اگر چه آنان از من پشت كنند و از مردم چيزى نخواهم و سفارش كرد كه فراوان بگويم: «لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظيم» زيرا كه اين ذكر گنجى است از گنجهاى بهشت.پ 36- محاسن: از حضرت ابى جعفر عليه السلام روايت شده كه مردى بمحضر
رسول خدا آمد و عرضكرد: بياموز مرا اى رسول خدا. حضرت فرمود: بر تو باد بنا اميدى از آنچه كه در دست مردم است زيرا كه آن ثروت حاضر است عرضكرد بيشتر بفرمائيد، فرمود: زينهار بپرهيز از آز و طمع كه تهىدستى و فقر حاضر است عرضكرد: زيادتر بفرما اى رسول خدا فرمود: هر گاه بكارى تصميم گرفتى سرانجامش را فكر نما اگر خوبى و هدايت بود پيروى كن و اگر گمراهى بود پس آن را واگذار.پ 37- محاسن: همانا على عليه السلام نوشتهاى در غلاف شمشير رسول خدا پيدا كرد مانند انگشت در آن نوشته بود كه همانا سركشترين مردم بر خدا كسى است كه غير كشنده خود را بكشد و غير زنندهى خويش را بزند و كسى كه جز مواليان خود را دوست دارد منكر است بآنچه بر محمّد فرود آمده و هر كس بدعتى بجاى گذارد يا بدعت گذارندهاى را پناه دهد توبه و فداء او پذيرفته نميشود و مسلمان حق ندارد در بارهى حدود الهى شفاعت كند.پ 38- مجالس مفيد: رسول خدا فرمود: شگفت است براى بىخبرى كه بيخبر از او نيستند و براى طالب دنيا كه مرگ او را جستجو ميكند و شگفت است از كسى كه غرق در خنده است ولى نميداند خوشنودى خدا براى اوست يا غضبش.پ 39- مجالس مفيد: حضرت ابى عبد اللَّه عليه السلام فرمود: كه رسول خدا در منى سخنرانى ايراد كردند و فرمودند: نعمت خدا ارزانى كسى كه سخن مرا بشنود و در گوش گيرد و برساند بآن كس كه نرسيده چه بسا در بردارندهى علم فقهى است كه فقيه نيست و چه بسا حامل فقهى است بسوى كسى كه او فقيهتر است.
در سه چيز خيانت نميشود: دل بندهى مسلمان، اخلاص عمل براى خدا و نصيحت پيشوايان مسلمانان.پ 40- كشف الغمة: جابر بن عبد اللَّه گفت سخنرانى رسول خدا در روز جمعه
اين بود كه خداى را ستايش كرد و حمد نمود بعد ميگويد: اثر اين و صدايش را بلند كرد و سخت خشم نمود و گونههايش سرخ شد گويا طليعه سپاه بود، بامداد كنيد يا شام كنيد. بعد ميگويد برانگيخته شدم و حال اينكه ساعت مانند اين دو است بعد اشاره كرد بانگشت سبابه و انگشت وسطى كه بعد از انگشت ابهام است، بعد ميگويد: همانا بهترين سخن كتاب خداى عز و جل است و بهترين هدايت، هدايت محمّد است و بدترين كارها بدعتها است و هر بدعتى گمراهى است هر كس مالى را واگذارد براى اهل خودش بجا ماند و هر كس قرض و ملكى بجا گذارد بعهدهى من است.پ 41- جامع الاخبار: رسول خدا فرمود: عفت آرايش بلاست، فروتنى آرايش حسب است، فصاحت آرايش سخن است، دادگرى ايمانست، وقار آرايش بندگى است حفظ كردن آرايش روايت است، نگهدارى دليل آرايش دانش است، ادب نيكو آرايش خرد است، گشادهروئى آرايش بردبارى است، از خود گذشتن آرايش پارسائيست، انفاق كردن آنچه هست آرايش يقين است، اندك خرج كردن آرايش قناعت است، منت نكردن آرايش نيكى است، خاشع بودن آرايش پارسائى است.پ 42- كافى: جابر بن عبد اللَّه ميگفت همانا روزى رسول خدا بر ما گذشت در محل خود بوديم او سوار بر شتر وقتى بود كه حضرت از حجة الوداع برگشته بود پس در برابر ما ايستاد و سلام كرد پاسخ داديم بعد فرمود: چه شده كه مىبينم دوستى دنيا بر بيشترى از مردم غلبه كرده بطورى كه گويا مرگ در دنيا براى آنان نيست و گويا حق در دنيا براى غير آنان واجب شده و گويا در نظر آنان كسانى كه ميميرند بسفر ميروند و پس از مدتى برميگردند خانهايشان گورهايشانست و ارث آنان را ميخورند گمان ميكنند آنان جاويدانند در دنيا، دور است دور آيا پند نميگيرند آخرشان از اولشان همانا نادانند و فراموش كردند هر پندى كه در كتاب خداست و ايمنند از شر سرانجام بد و نميترسند بلا و حوادث را، خوشا بحال كسى كه ترس خدا او را از ترس مردم باز داشته.
پخوشا بحال كسى كه عيب خودش او را از عيبجوئى برادران مؤمنش جلوگيرى كرده، خوشا بحال آنكه براى خدا فروتنى كند و پارسائى ورزد در آنچه كه خدا براى او حلال كرده بدون دورى كردن از روش من و دور اندازد مظاهر فريبندهى دنيا را بدون اينكه از سنت من برگردد و پيروى كند نيكان از عترت مرا بعد از من و دورى كند از متكبران و خود فروشان و كسانى را كه ميل بدنيا دارند بدعتگذاران خلاف سنت مرا عملكنندگان بغير روش من خوشا بحال كسانى از مؤمنان از غير نافرمانى مال بدست آورند و در غير نافرمانى مصرف كنند و به بينوايان بدهند، خوشا بحال آنكه خويش را با مردم نيك نمايد و از كمكش دريغ ننمايد و شرش را از آنان برگرداند، خوشا بحال كسى كه با اقتصاد انفاق نمايد و زيادى مالش را به بخشد و از سخنان زشت خوددارى كند.پ 43- اختصاص: پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلم هنگامى كه بسوى جنگ تبوك بيرون آمد در ثنية الوداع سخنرانى كرد پس از درود و سپاس خداوند فرمود: اى مردم بهترين سخن كتاب خداست، مطمئنترين دستگيرهها پرهيز كاريست، بهترين ملتها ملت ابراهيم است، بهترين سنتها سنّت محمّد است، شريفترين سخنان ياد خدا است نيكوترين داستانها قرآنست، بهترين كارها تصميم است بدترين كارها بدعتها است، نيكوترين هدايت هدايت محمّد پيامبر است و شريفترين كشتهشدنها شهادت است، كورترين راهنمائيها گمراهى بعد از هدايت است، بهترين كردار كاريست كه فائده دارد، بهترين هدايت آنست كه پيروى شود، بدترين كورىها كورى دل است دست بخشنده بهتر است از دستگيرنده، آنچه كه اندك است و كفايت ميكند بهتر است از آنچه كه زياد است و سرگرم مىنمايد، بدترين پشيمانى پوزش هنگام مردن است، بدترين پشيمانى پشيمانى روز قيامت است.پ و از مردم كسانى هستند بجمعه نميروند مگر اينكه نذر كرده باشند و از آنان كسانى هستند كه ياد خدا نميكنند مگر هنگام دورى از خدا، از بزرگترين
گناهان، زبان دروغگوست، بهترين بىنيازىها بىنيازى نفس است، بهترين توشه پرهيز كاريست، اصل حكمت بيم از خداست، بهترين چيز كه در دل افكنده شود يقين است، شك و ريب از كفر است، نوحه كردن از كردار جاهليت است خيانت از آتش جهنم است، سستى پارهاى از آتش است، بيهوده گوئى از شيطانست، شراب جامع تمام گناهانست، زنان ريسمانهاى شيطانند جوانى نمايانگر ديوانگى است. بدترين كسبها كسب رباست، بدترين خوردنيها خوردن مال يتيم است، خوشبخت كسى است كه بغير خودش پند دهد و بدبخت آنست كه در شكم مادر بدبخت باشد و همانا ميرود يكى از شما بجائى كه چهار ذرع است و كار بسوى آخرش برود و ملاك در كار ختم كار است، رباترين رباها دروغ است و هر چه كه مىآيد نزديك است، فحش دادن بمؤمن فسق است، كشتن مؤمن كفر است، خوردن گوشت مؤمن گناهست، احترام مالش مانند احترام خونش باشد و هر كس درگذرد و عفو كند خداوند از او درگذرد، هر كس خشمش را فرو برد خداوند او را پاداش دهد، هر كس بر مصيبتى بردبارى كند خداوند او را عوض دهد، هر كس پيروى ذكرى را كند خداوند بياد اوست، كسى كه خدا را دور كند تكذيب كرده و هر كس خدا را نافرمانى كند خدا هم او را عذاب نمايد بار الاها مرا و امتم را بيامرز مرا او امتم را بيامرز خدايا طلب آمرزش براى خود و امتم ميكنم. 44- ين: از حضرت على عليه السلام روايت شده كه مردى اجازهى ورود از رسول خدا خواست، سپس عرض كرد اى رسول خدا مرا وصيت و سفارش فرما حضرت فرمود: ترا وصيت ميكنم كه شرك بخدا نياورى اگر چه پاره پاره شوى و بآتش بسوزى، پدر و مادرت را زجر مكن و اگر ترا فرمان دهند كه از دنيايت بيرون شوى بيرون رو، مردم را فحش مده، هر گاه برادر مسلمانت را ديدار كنى با چهره باز ديدار كن و بريز براى برادرت از زيادى ظرفت، هر كس از مسلمانان را ديدار كردى از طرف من سلام برسان، مردم را بسوى اسلام دعوت
كن بدان كه بهر كارگشائى تو پاداش بنده آزاد كردن است از فرزندان يعقوب.
بدان كه شراب بر آنان حرام است و تمام مسكرات بر ايشان حرام است.پ 45- ين: عربى بسوى پيامبر آمد جلو شترش را گرفت در حالى كه حضرت عازم بعضى از جنگها بود سپس عرضكرد اى رسول خدا بمن كردارى بياموز كه وارد بهشت شوم فرمود آنچه را كه دوست دارى مردم براى تو بياورند تو براى آنان ببر و آنچه را كه ناخوش دارى برايت بياورند براى مردم مبر، راه شتر را واكرد و رفت.پ 46- نوادر راوندى: حضرت موسى بن جعفر عليه السلام از پدرش روايت كرده كه حضرت على فرمود: رسول خدا براى ما سخنرانى كرد سپس فرمود: اى مردم شما در زمان صلح و آشتى هستيد و شما عازم سفر ميباشيد و حركت شما تند است مسلم شب و روز و خورشيد و ماه را مىبينيد كه هر تازهاى را كهنه مىكنند و هر دورى را نزديك مىنمايند و هر وعده و وعيدى را مىآورند پس آماده كنيد تجهيزات را براى دورى سفر.پ سپس مقداد بن اسود حركت كرد و عرضكرد: اى رسول خدا ميفرمائيد چه عملى انجام دهيم فرمود: دنيا خانه بلا و گرفتاريست و خانه جدائى و نابوديست هر گاه كارها پوشاند شما را مانند پارههاى شب تاريك بر شما باد بقرآن زيرا كه شافع است و شفاعتكننده، كوششكننده و تصديقكننده است، هر كس قرآن را پيش رويش قرار دهد او را بسوى بهشت ميكشاند، هر كس پشت سر قرار دهد او را بسوى جهنم كشاند، هر كس رهنما قرار دهد بسوى راه رهنمائيش كند و قرآن كتابى است تفصيل دهنده و بيانيست بدست آورنده، قرآن تواناست نه ناتوان براى قرآن ظاهر و باطنى است، ظاهرش حكم خدا باطنش علم خداى تعالى و ظاهرش محكم و باطنش تو دار، براى قرآن ستارههائى است و بر ستارگانش ستارگانى كه شگفتيهايش شمرده نميشود، مشكلاتش كهنه نمىگردد،
در قرآن چراغهاى هدايت است، نورهاى حكمت است دليل بر معرفت است براى كسانى كه انصاف دهند بايد مراعات ديدش را كند و منصفانه نظرش را برساند نجات مىدهد كسى را كه هلاك شود و آزاد مىنمايد كسى را كه به پستى گرايد زيرا كه انديشيدن زنده بودن دل بيناست آنچنان كه كسى كه جستجوى نور ميكند در تاريكيها و نور نيكو آزاد ميكند و كم درنگ ميكند.پ 47- نوادر راوندى: على عليه السلام فرمود: رسول خدا براى ما سخنرانى فرمود اى مردم مرگ، مرگ ناگهانى است شتاب كنيد شتاب كه مرگ را خوشبختى و بدبختى بر نگرداند مرگ آمده با آنچه كه در او است از آسايش براى ساكنان سراى زندگى آنان كه كوشششان براى آن سرا و در آن سراست، مرگ آمد با آنچه كه در اوست از هلاكت و اندوه و حملهى زيان آور براى ساكنان خانهى فريب و غرور و كسانى كه سعى آنان در آن خانه و براى آن خانه است و ميلشان در آنست.پ بد بندهايست بندهى دو رو كه با يك رو رو مىآورد و با روئى پشت ميكند، اگر ببرادر مسلمانش خير و خوبى داده شود حسد مىورزد و اگر گرفتار شود او را پست و خوار نمايد.پ بد بندهايست بندهاى كه اولش نطفه و آخرش مردار مىشود نميداند درين ميان باو چه مىشود، بد بندهايست بندهاى كه براى عبادت آفريده شده كه او را دنيا از آخرت باز داشته قانع شده بميل كردن بدنيا از آخرت و سرانجامش بدبخت شده، بد بندهايست بندهاى كه تكبر ورزد و خداى بزرگ متعال را فراموش كند، بد بندهايست بندهاى كه سركشى و نافرمانى كند و خداى جبار بلند پايه را فراموش كند.پ بد بندهايست بندهاى كه براى هوائيست كه گمراهش ميكند و نفسى است كه ذليلش مىنمايد بد بندهايست بندهاى كه براى او آزيست كه او را به سوى طبيعت ميكشاند.