پ1- عبد اللَّه بن مسعود روايت كند كه من و پنج دسته از يارانمان روزى بر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم وارد شديم قحطى سختى بما رسيده بود كه چهار ماه تمام جز آب و شير و برگ درختان چيزى نچشيده بوديم، عرضكردم: يا رسول خدا تا كى ما در اين قحطى بسر بريم؟
رسول خدا فرمود: هميشه در اين قحطى خواهيد بود سپاسگزارى خدا را كنيد زيرا كه من خواندم كتاب خدا را كه بر من و پيامبران پيش از من فرود آمده پيدا نكردم در آسمانها كسى را كه وارد بهشت شود مگر شكيبايان را.
پاى پسر مسعود همانا خداى تعالى فرموده: إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ «1» «أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا» «2»، «إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ» «3».
پاى پسر مسعود سخن خداى تعالى است: وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ
حَرِيراً «1» «أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا» ايشان پاداششان در برابر صبرشان دو مرتبه است. خداى عز و جل ميفرمايد: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ «2» آيا پنداشتيد كه وارد بهشت مىشويد و هنوز نيامده شما را مثل آنان كه بودند پيش از شما كه رسيد ايشان را سختى بىچيزى و سختى رنجورى وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ «3» عرضكرديم:
اى رسول خدا! صابرين كيانند؟ فرمود: آنان كه بر فرمان بردارى خدا صبر كنند و خوددارى از گناه نمايند آنان كه كسب پاك دارند و انفاق مىكنند در حال اقتصاد و زيادى مال را در انفاق مقدم دارند پس رستگار و پيروز شوند.
پاى پسر مسعود بر ايشانست زارى، سنگينى و وقار، انديشيدن، آرامش، دادگرى، آموختن، اندرز گرفتن. دورانديشى، پرهيزكارى، بخشش، دورى از گناه، دوستى در راه خدا، دشمن داشتن براى خدا، پس دادن امانت، دادگرى در حكم، بپاداشتن شهادت و گواهى دادن، همكارى اهل حق، تجاوز كردن از بدى، گذشت از كسى كه ستم كرده.
پاى پسر مسعود اينان هر گاه گرفتار شوند صبر كنند، هر گاه چيزى به آنان داده شود سپاسگزارى كنند، هر وقت حكم كنند دادگرى نمايند، هر گاه سخن گويند سخن راست گويند، هر گاه پيمان بندند وفا كنند، هر گاه بدى كنند طلب آمرزش نمايند، هر گاه نيكى كنند شادمان شوند، هر گاه با نادان رو برو شوند سلام كنند، و هر گاه از لغو بگذرند بطور گرامى بگذرند و آنان كه شب را بروز آورند براى پروردگارشان در حال سجود و قيامند و براى مردم به نيكى
سخن ميگويند.
پاى پسر مسعود! سوگند بآن خدائى كه مرا بحق پيامبرى برانگيخته همانا ايشان هستند كه پيروز مىشوند.
پاى پسر مسعود! هر كس سينهاش را خدا براى اسلام بگشايد او بر يك روشنائيست از طرف پروردگارش زيرا كه نور هر گاه در دل پيدا شود دل باز مىشود. گفته شد اى رسول خدا آيا براى اين نور نشانهاى هست؟ فرمود: آرى دورى از سراى فريبنده و برگشت بسوى خانهى جاويدان و مهياى براى مردن پيش از آنكه از دست رود، پس هر كس در دنيا پارسا شود آرزويش كوتاه مىشود و دنيا را براى دنيا طلبان وامىگذارد.
پاى پسر مسعود گفتهى خداى تعالى: لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا «1» براى اينكه شما را آزمايش كند كه كدام يك استعدادش بهتر است يعنى كدام يك از شما پارساتر است در دنيا همانا دنيا سراى فريب و خانه كسى است كه خانهاى براى او نيست و براى دنيا گرد مىآورد كسى كه خرد ندارد، همانا احمقترين مردم كسى است كه جستجوى دنيا كند، خداى تعالى فرموده: اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ «2» و خدا فرموده: وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا «3» يعنى زهد در دنيا.
پو خداى تعالى بموسى فرموده: اى موسى هرگز آرايش نميدهند آرايشكنندگان بآرايشى بهتر در نظر من از پارسائى.
اى موسى هر گاه ديدى فقيرى رو آورنده است بگو مرحبا بشعار شايستگان و هر گاه ديدى كه ثروتمندى رو آورد پس بگو گناهى است كه كيفرش زود رسد.
پاى پسر مسعود گفتهى خداى تعالى است: وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ. وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِؤُنَ. وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ كُلُّ ذلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ «1».
و گفتهى خداى تعالى: مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فِيها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً. وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعى لَها سَعْيَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً «2».
پاى پسر مسعود كسى كه دلباختهى بهشت است شتاب ميكند بسوى نيكىها و كسى كه از آتش بيمناك است واميگذارد شهوتها را و كسى كه مواظب مرگ است از لذتها دورى مىكند و كسى كه پارسا شده در دنيا مصيبتها بر او آسان مىشود.
پاى پسر مسعود گفتهى خداى تعالى است كه ميفرمايد:
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِينَ وَ الْقَناطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ «1».
پاى پسر مسعود خدا موسى را به سخن گفتن و نيايش اختيار كرد هنگامى كه مىبينى رنگ سبز سبزيها را از شكم او از لاغرى و نخواست موسى هنگامى كه پشت بسايه كرد مگر غذائى كه آن را از گرسنگى بخورد.
پاى پسر مسعود اگر بخواهى ترا از رفتار نوح آگاه كنم همانا نوح نهصد و پنجاه سال زندگى كرد و خدا را ميخواند چنين بود هر گاه بامداد مىكرد ميگفت به شام نمىرسم و هر گاه شام مىكرد ميگفت تا صبح زنده نيستم، لباسش موئى بود، غذايش نان جو، و اگر بخواهى ترا خبر دهم بكار داود خليفه خدا در زمين لباسش مو و خوراكش نان جو بود و اگر بخواهى ترا از سليمان با آنچه سلطنت با او بود خبر دهم چنين بود كه نان جو ميخورد و مردم را آرد سفيد ميخوراند و لباسش موئين بود و چنين بود كه هر گاه تاريكى شب او را فرا ميرسيد دستش را بگردنش محكم ميكرد تا صبح نماز مىخواند و اگر بخواهى ترا خبر دهم از رفتار ابراهيم خليل الرحمن لباسش پشمين بود، غذايش نان جو و اگر بخواهى ترا از يحيى خبر دهم لباسش از پوست درخت خرما و غذايش برگ درخت بود و اگر بخواهى ترا از عيسى بن مريم خبر دهم و آن عجيب است چنين بود كه ميگفت نان و خورش من گرسنگى است و شعارش بيم از خدا، لباس من پشمين است، مركبم پاهايم، چراغ شبم ماهتاب، آتشم نور خورشيد.
ميوه و گل من گياهان زمين از آنچه وحشيان و چهار پايان ميخورند شب را بسر بردم چيزى نداشتم و بامداد ميكنم چيز ندارم و حال اينكه در روى
زمين كسى بىنيازتر از من نيست.
پاى پسر مسعود تمام اينها از ايشان است كه دشمن دارند آنچه را كه خدا دشمن دارد و كوچك مىشمارند آنچه را كه خدا دشمن ميدارد و دورى ميكنند از آنچه كه خدا دورى مىكند و خدا ايشان را در كتاب محكمش ستايش مىكند.
سپس بنوح فرمود: إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً «1».
و براى ابراهيم فرمود: اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا «2» و براى داود فرموده إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ «3» و براى موسى فرموده: وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْلِيماً «4» و نيز براى موسى فرموده: وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا و براى يحيى فرموده: آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا «5» و براى عيسى بن مريم فرموده: يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَ عَلى والِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلًا «6» اى عيسى بن مريم بياد آر نعمت مرا بر خود و مادرت هنگامى كه تو را بروح القدس نيرو دادم و در گهواره با مردم سخن ميگفتى و هنگامى كه از گل بفرمان من مرغ آفريدى و فرموده:
«إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعِينَ» «7» و همانا بودند ايشان كه در نيكىها شتاب ميكردند و ميخواندند مرا از راه بيم و اميد و بودند براى ما فروتن.
پاى پسر مسعود آتش براى كسى است كه حرامها را انجام دهد و بهشت،
براى كسى است كه حلال را واگذارد پس بر تو باد بپارسائى زيرا كه پارسائى از چيزهائيست كه خدا بواسطهى آن بر فرشتگان مىبالد و با آن پارسائى خدا متوجه تو مىشود و جبار بر تو درود ميفرستد.
پاى پسر مسعود: گروهى پس از من بيايند كه غذاهاى رنگين و گوارا ميخورند، چهار پايان را سوار شوند، مانند زنان كه براى شوهر آرايش ميكنند آرايش كنند آرايش خود را مانند زنان بديگران نشان دهند لباسشان لباس پادشاهان ستمگر باشد اينان در آخر الزمان منافقان امتند بادهگسارى كنند، نرد ببازند، بفرمان هوا و هوس باشند، اجتماع را واگذارند و نماز خفتن را نخوانند، زياده روى در ستم كنند و خداى تعالى ميفرمايد: فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا «1».
پاى پسر مسعود مثل آنان مانند خر زهره است گلشن خوب مزهاش تلخ است سخنانشان حكمت است كردارشان مرضى كه دارو نمىپذيرد «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها». «2»
پاى پسر مسعود بىنياز نمىشود كسى كه در نعمت دنياست آنگاه كه در آتش جاويدان باشد «يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ» ميدانند زندگى ظاهرى دنيا را و ايشان از آخرت بىخبرند. خانه بنا ميكنند و كاخها را محكم ميكنند، مسجدها را آرايش دهند ولى همتشان جز دنيا نيست اعتكاف در آنها ميكنند، سقف در آنها بنا ميكنند، خدايانشان شكمهايشان باشد «وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ. وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ. فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ
أَطِيعُونِ» «1» خداى تعالى ميفرمايد: أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ تا قول خداى تعالى أَ فَلا تَذَكَّرُونَ. «2» و نيست او جز دورو كه دينش را هوا و خدايش را شكمش قرار داده هر گاه ميل بحلال و حرام پيدا مىكند جلوگيرى از آن نمىشود و فرموده خداى تعالى: وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتاعٌ «3».
پاى پسر مسعود محرابشان زنانشان باشد، شرفشان درهم و دينارشان، همتشان شكمهايشان اينان بدترين بدانند كه فتنه با ايشان و بسوى ايشان باز گردد.
پاى پسر مسعود قول خداى تعالى است: أَ فَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْناهُمْ سِنِينَ. ثُمَّ جاءَهُمْ ما كانُوا يُوعَدُونَ. ما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يُمَتَّعُونَ «4».
پاى پسر مسعود بدنهايشان سير نمىشود و دلهايشان فروتنى ندارد.
پاى پسر مسعود اسلام ابتدايش غريب بود بزودى بغربت خودش برگردد همان طورى كه ابتدايش بود، پس خوشا بحال غريبان كسى كه درك نمايد آن زمان را از نسل شما پس سلامت نيستند در حوادثهايشان و تشييع نمىشود جنازههايشان عيادت نمىشوند بيمارانشان پس همانا آنان روش شما را پيروى كنند دعاهاى شما را آشكار نمايند ولى كردارشان مخالف كردار شما است پس بر غير دين
شما مىميرند ايشان از امت من نيستند و نه من از آنانم پس بايد كسى جز از خدا نهراسد زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد: أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ «1» و ميفرمايد: يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ تا وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ. فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ «2».
پاى پسر مسعود بر آنان از طرف من نفرين باد و از طرف تمام پيامبران و فرشتگان مقرب و بر ايشان است خشم خدا و بدى حساب در دنيا و آخرت و خداوند فرموده: لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ تا وَ لكِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ «3»
پاى پسر مسعود! ايشان آشكار ميكنند آز بسيار سخت را و حسد آشكار را از خويشاوندان مىبرند، ناخواهان مىشوند در نيكىها، خداى تعالى فرموده:
الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ «4» و خداى تعالى ميفرمايد: مَثَلُ
الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً «1»
پاى پسر مسعود زمانى بر مردم بيايد كه صبركنندهى بر دينش مانند كسى است كه آتش در دست خود بگيرد ميگويد براى اين زمان اگر گرگ بودى در اين زمان كه بسيار خوب و گر نه مرا گرگ صفتان ميخورند.
پاى پسر مسعود دانشمند و فقيهان آن زمان نادرست و دروغگويند آگاه باش كه اينان بدان خلق خدايند و مانند آنانست كسانى كه پيروان ايشانند و كسانى كه پيش آنان ميروند و از آنان ميگيرند و دوست دارند ايشان را و همنشينى با آنان ميكنند و با آنها بدان آفريدگان خدا مشورت ميكنند وارد ميكنند ايشان را در آتش جهنم: صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ «2» وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعِيراً «3» كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ «4» و إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ. تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ «5» كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا
مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيها (و قيل لهم) ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ «1» لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ «2» آنان ادعا ميكنند كه بر دين و سنت، راه و روش منند آنان از من بدور و من از آنان بيزارم.
پاى پسر مسعود با آنان در اجتماع همنشينى ننمائيد در بازار با ايشان خريد و فروش مكنيد، راه را نشانشان ندهيد، آبشان ندهيد. خداى تعالى فرموده: مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ «3» و خداى تعالى ميفرمايد: وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ «4».
پاى پسر مسعود آنچه كه از امت من در ميانشان دشمنى و كينه و جنگ آشكار شود ايشان ذليلان اين امتند در دنياشان، سوگند بخدائى كه مرا بحق برانگيخت خداوند آنان را بزمين فرو برد و بصورت ميمون و خوك در آورد.
ابن مسعود گفت سپس رسول خدا گريه كرد ما هم براى گريه آن حضرت گريه كرديم و عرض كرديم اى رسول خدا چه چيز شما را بگريه در آورد فرمود مهربانى من براى بدبختان، خداى تعالى ميفرمايد: وَ لَوْ تَرى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ. «5» يعنى علما و فقها.
پاى پسر مسعود اگر كسى دانش را بياموزد براى دنيا و بر آن دانش دوستى و زينت دنيا را اختيار كند سزاوار خشم خداست و جايش در آخرين طبقهى دوزخ است با يهود و نصارى، آنان كه كتاب خدا را دور افكندند خداى تعالى فرموده است: فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكافِرِينَ «1».
پاى پسر مسعود! هر كس قرآن را بخاطر دنيا و آرايش آن بياموزد خدا بهشت را بر او حرام ميكند.
پاى پسر مسعود هر كس علم را ياد بگيرد و عمل نكند بآنچه كه در اوست خدا او را روز قيامت كور برانگيزاند و هر كس علم را براى خودنمائى بياموزد و ارادهى دنيا كند از او، خداوند بركتش را ميكند و زندگيش را تنگ مىنمايد و او را بخودش وامىگذارد و هر كس بخودش واگذاشته شود نابود گردد، خداى تعالى فرموده: فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً «2».
پاى پسر مسعود بايد همنشينانت نيكان، برادرانت پرهيزكاران و پارسايان باشند بجهت اينكه خداى تعالى در كتابش فرموده: الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ «3».
پاى پسر مسعود بدان كه ايشان معروف را منكر و منكر را معروف ميبينند پس در اين صورت خداوند بر دلهايشان مهر مىنهد لذا نمىباشد در ميان ايشان گواه دهندهى بحق و نه هم بپا دارندهى عدل، خداى تعالى فرموده: كُونُوا
قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ «1».
پاى پسر مسعود! بحسبهايشان و مالهايشان برترى مىجويند خداى تعالى ميفرمايد: وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى وَ لَسَوْفَ يَرْضى «2».
پاى پسر مسعود! بر تو باد بترس از خدا و بجا آوردن واجبات، زيرا كه خدا ميفرمايد: هُوَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ «3».
اوست اهل تقوى و اهل آمرزش و ميفرمايد: رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ «4».
خدا از ايشان خوشنود و ايشان از خدا، اين براى كسى است كه بترسد پروردگارش را.
پاى پسر مسعود! واگذار آنچه را كه فايده ندارد و بر تو باد به آنچه كه فايده دارد زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد: لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ «5».
پاى پسر مسعود بپرهيز از اينكه واگذارى طاعتى را و انجام دهى گناهى را براستى دوستى اهل بيت زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد: يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْا يَوْماً لا يَجْزِي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً
إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ «1».
پاى پسر مسعود! دورى كن از دنيا و لذتها، زينتها و شهوتهايش، خوردن حرامش، طلا و نقره، مركبها، زنها و فرزندانش، مالهاى بسيار تحصيلكردهى از طلا و نقره، چهار پايان، زراعتها اينها كالاى زندگى دنياست و در پيشگاه خداوند بهترين بازگشت است.
قُلْ أَ أُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ «2».
پاى پسر مسعود بخدا مغرور مشو و بنماز، عبادت خويش فريب مخور.
پاى پسر مسعود هر گاه كتاب خدا را ميخوانى هر گاه برسى به آيهاى كه در آن امر و نهى است پس سرگردان بمانى از جهت عبرت در آن آيه، فراموش نكنى كه نهى آيه دلالت بر ترك گناهانست و امرش دلالت ميكند بر كردار نيك و شايسته.
زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد: فَكَيْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ
وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «1».
پاى پسر مسعود! گناه كوچك را كوچك مشمار، بپرهيز از گناه بزرگ زيرا كه بنده روز قيامت زمانى كه نگاه كند بگناهش ديدگانش بجاى اشك چرك و خون ميبارد خداى عز و جل ميفرمايد: يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً «2».
پاى پسر مسعود! هر گاه بتو گفته شود پرهيزكار باش خشم منما زيرا كه خدا ميفرمايد: وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ «3».
پاى پسر مسعود آرزويت را اندك نما پس هر گاه صبح كردى بگو شام نمىكنم، هر گاه شام كردى بگو بامداد نميكنم، تصميم بر جدائى دنيا بگير، دوست بدار ديدار خدا را و ناخوش ندار ديدارش را زيرا كه خدا دوست دارد ديدار كسى كه او را دوست دارد و ناخوش دارد كسى را كه ديدار او را ناخوش دارد.
پاى پسر مسعود! درختان را كشت مكن، نهرها را جارى منما براى زيادى ثروت، كاخها را نگارين مكن، حياطها و بستانها را مگير زيرا كه خدا مىفرمايد: أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ «4».
پاى پسر مسعود بخدائى كه مرا بحق برانگيخته سوگند زمانى بر مردم بيايد كه شراب را حلال شمارند و نامش را نبيذ بگذارند بر اينان باد لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم، من از آنان بيزار و آنان از من بدورند.
پاى پسر مسعود! زناكنندهى بمادرش آسانتر است از كسى كه داخل شود در مالش از ربا باندازهى دانه خردل و كسى كه شراب بخورد كم يا زياد، در پيش خدا از خورندهى ربا بدتر است زيرا كه شراب كليد همه بديهاست.
پاى پسر مسعود ايشان نيكان را ستم ميكنند، فاجران و فاسقان را تصديق نمايند حق در نظر اينان باطل است، باطل در پيش آنان حق است تمام اين كارها بخاطر دنياست و ايشان مىدانند كه آنان بر غير حقند ولى شيطان كردارشان را زينت داده و راهشان را بسته پس ايشان هدايت نميشوند.
رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «1».
پاى پسر مسعود! خداى تعالى فرموده: هر كس برگردد از ياد من و آخرت:
نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ. وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ. «2»
پاى پسر مسعود! ايشان عيبجوئى كنند بر كسانى كه اقتداء به روش من كه واجبات خداست كردهاند.
خدا ميفرمايد: فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ. إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ «1».
پاى پسر مسعود از مستى گناه بپرهيز زيرا كه براى گناه مستى است مانند مستى شراب بلكه مستى گناه سختتر است از مستى شراب، خداى تعالى ميفرمايد:
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ «2» و ميفرمايد: إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا. وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً «3».
پاى پسر مسعود! دنيا لعنت شده و لعنت شده كسى كه در طلب آنست و آن را دوست دارد و مر آن را بردارد و تصديق اين قول گفتهى خداى تعالى است: كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ. وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ «4» و گفتهى خداست:
كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ هر چيز جز ذات خدا نابودشدنيست.
پاى پسر مسعود! هر گاه كردارى انجام دهى انجام ده براى خدا خالص زيرا كه خدا نمىپذيرد از بندگانش كردارشان را مگر آنچه كه خالص باشد زيرا كه خدا ميفرمايد: وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى. إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى. وَ لَسَوْفَ
يَرْضى «1»
پاى پسر مسعود! واگذار نعمتهاى دنيا و حلاوت و خوردن و سرد و گرم و نرم و لذيذ آنها را و بر خود شكيبائى را واجب كن زيرا كه تو از تمام آن نعمتها پرسيده مىشوى خداى عز و جل فرموده: لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ «2».
پاى پسر مسعود! دنيا و شهواتهايش ترا سرگرم ننمايد زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد: أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ «3».
پاى پسر مسعود! هر گاه كردار نيكى انجام دهى و نظرت غير خدا باشد از آن كردار انتظار پاداشى نداشته باش زيرا كه خداى عز و جل ميفرمايد: فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً «4»
پاى پسر مسعود! هر گاه مردم تو را ستايش كنند پس بگويند: همانا تو روزه داشتى، شب زنده دارى كردى و تو اين اعمال را انجام ندادهاى باين حرفها شادمان مباش زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد: لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «5»
پاى پسر مسعود! فراوان كارهاى نيك و پسنديده انجام ده زيرا كه نيكوكار و بد كار هر دو پشيمان مىشوند، نيكوكار مىگويد اى كاش زياد ميكردم كارهاى نيكم را و بدكار ميگويد كوتاهى كردم و تصديق اين بيان سخن خداى تعالى است:
وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ. «1»
پاى پسر مسعود! گناه را پيش و توبه را بتأخير مينداز بلكه توبه را پيش بيانداز و گناه را عقب، زيرا كه خداى تعالى در كتابش ميفرمايد: بَلْ يُرِيدُ- الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ. «2»
پاى پسر مسعود! مبادا اينكه بدعتى در دين گذارى زيرا كه بنده هر گاه سنت بدى ايجاد كند گناهش و گناه كسى كه به آن عمل كرده باو پيوندد خداى تعالى فرموده: وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ «3» و خداى سبحان فرموده:
يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ
«4».
پاى پسر مسعود! ميل بسوى دنيا مكن و اطمينان باو نداشته باش كه بزودى از آن جدا شوى پس خداى تعالى ميفرمايد: فَأَخْرَجْناهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ و بيرون آورديم ايشان را از بهشتها و چشمهها و كشتها و نخلهاى كه شكوفهاش لطيف است.
پاى پسر مسعود! بياد آور قرنهاى گذشته و سلاطين ستمگرانى كه گذشتهاند خدا ميفرمايد: وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَيْنَ ذلِكَ كَثِيراً «5».
پاى پسر مسعود! متوجه باش گناه را در آشكار و نهان بزرگ و كوچكش را واگذارى زيرا كه خداى تعالى مىفرمايد: حيث ما كنت يراك و هو معك فاجتنبها
در هر كجا باشى خدا تو را مىبيند و او با تو است از گناه دورى كن.
پاى پسر مسعود! بپرهيز خدا را در نهان و آشكار، بيابان و دريا، شب و روز زيرا كه خدا ميفرمايد: ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كانُوا «1»
پاى پسر مسعود! شيطان را دشمن خويش بگير زيرا كه خداى تعالى مى- فرمايد: إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا «2» و از قول ابليس مىگويد:
ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ «3» و ميگويد: قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ «4» پس درست است و درست ميگويم مسلم دوزخ را از تو و همهى پيروانت پر ميكنم.
پاى پسر مسعود! دقت كن حرام نخورى، حرام نپوشى، از مال حرام نگيرى نافرمانى خدا را نكنى بواسطه اينكه خداى تعالى ميفرمايد بابليس: وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً «5» و فرموده: فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا
وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ «1».
پاى پسر مسعود! بايد بحرام نزديك نشوى از مال و زن زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد: وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ «2» و نه بايد اختيار كنى زندگى دنيا را بر آخرت بلذتها و شهوتهايش زيرا كه خداى تعالى در كتابش ميفرمايد: فَأَمَّا مَنْ طَغى وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى «3» يعنى دنيا ملعونست و ملعون است آنچه كه در آنست مگر آنچه كه براى خدا باشد.
پاى پسر مسعود! خيانت مكن هيچ كس را در مالى كه در پيش تو مىگذارند يا در امانتى كه تو را بر آن امين قرار دادهاند زيرا كه خداى تعالى مىفرمايد:
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها «4».
پاى پسر مسعود! سخن مگو مگر بدانستن چيزى كه آن را شنيدهاى و ديدهاى زيرا خداى تعالى ميفرمايد: لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا «5». و فرمود: سَتُكْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ يُسْئَلُونَ «6». و فرموده إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ ما
يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ «1». و فرموده است: وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ «2».
پاى پسر مسعود! بروزيت اهمت مده كه خداى تعالى فرموده: ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها «3» و فرموده است: وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «4» و فرموده: وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «5»
پاى پسر مسعود! سوگند بخدائى كه مرا پيامبر بحق برانگيخته كه همانا هر كس دنيا را واگذارد و رو آورد به بازرگانى آخرت زيرا كه خداى تعالى براى او دنبال بازرگانيش بازرگانى ميكند و سود ميدهد خدا بازرگانى او را خداى تعالى ميفرمايد: رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ «6».
پابن مسعود عرضكرد: پدر و مادرم فدايت اى رسول خدا چه راهى است براى
من ببازرگانى آخرت فرمود: زبانت را از ياد خداوند باز مدار و اين كار باين است كه بگوئى: سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اكبر پس اين است بازرگانى سودمند.
خداى تعالى ميفرمايد. يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ «1».
پاى پسر مسعود! آنچه را بچشمت مىبينى و دلت را آرايش ميدهى آن را براى خدا قرار ده پس همين است بازرگانى سودمند آخرت زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد: ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ «2».
پاى پسر مسعود! و هر گاه به لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ سخن بگوئى و حق آن را نشناسى همانا آن بتو برميگردد و هميشه گفتن لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ بر ميگرداند خشم خدا را از بندگانش تا زمانى كه بىباك نشوند در آنچه كه از دينشان كم شود بعد از آنكه دنياشان سالم بماند خداى تعالى ميفرمايد: «دروغ گفتيد شما و در دين راستگو نيستيد» «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» «3».
پاى پسر مسعود شايستهگان را دوست بدار زيرا كه مرد با كسى كه دوست دارد خواهد بود، اگر توانائى كردار نيك را ندارى پس دانشمندان را دوست بدار زيرا كه خداى تعالى مىفرمايد: وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً «4».
پاى پسر مسعود! مبادا آنكه يك چشم بهم زدن بخدا شرك آورى و اگر چه با اره بريده يا قطع شوى يا بدار آويزان يا به آتش بسوزى.
خداى تعالى ميفرمايد: وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ «1».
پاى پسر مسعود صبر كن با كسانى كه خدا را ياد مىكنند تسبيح و تهليل و ستايش او را مىنمايند و فرمانش را اطاعت مىكنند و صبح و شام او را ميخوانند همانا خدا ميفرمايد: وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ «2».
ما عَلَيْكَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَ ما مِنْ حِسابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ «3».
پاى پسر مسعود! چيزى را بر ياد خداوند مقدم مدار زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد: وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ «4» همانا ياد و ذكر خداوند بزرگتر است و نيز ميفرمايد: فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لِي وَ لا تَكْفُرُونِ «5».
و ميفرمايد: إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ «1».
و ميفرمايد: ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ «2».
پاى پسر مسعود! بر تو باد به سنگينى و وقار و نرمى و آسان، پاكدامن، پرهيزكار، پاكيزه و مسلمان، نيكوكار، پاك و پاككننده، راست و خالص، تسليم و درست، خردمند و شايسته، شكيبا و سپاسگزار، مؤمن و پارسا، عابد و زاهد و مهربان، عالم و دانشمند باش كه خداى تعالى ميفرمايد: إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ «3».
وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً «4».
وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً و براى مردم سخن نيكو گويند وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً «5» وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً «6».
.
وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً، أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً، خالِدِينَ فِيها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً «1».
پو ميفرمايد: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ، وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ، وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ، وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ، إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ، فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ، وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ، أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ، الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ «2».
و خداى تعالى مىفرمايد: أُولئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ «3».
و فرموده است: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ تا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ
كَرِيمٌ «1».
پاى پسر مسعود! دوستى فرزندان و اهلت تو را وادار بنافرمانى خدا و وارد شدن در حرام نكند.
زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد: يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ «2».
و بر تو باد بياد كردن خدا و كردار شايسته زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد:
وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلًا «3».
پاى پسر مسعود! مباش از كسانى كه مردم را راهنمائى به نيكى ميكند و فرمان نيكى مىدهد ولى خودش از آن نيكى بيخبر است.
خداى تعالى ميفرمايد: أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ «4».
پاى پسر مسعود! بر تو باد به نگهدارى زبانت زيرا كه خداى تعالى مىفرمايد: الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «5».
پاى پسر مسعود! بر تو باد برازها زيرا كه خداى تعالى مىفرمايد: يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ «1».
پاى پسر مسعود! بترس از روزى كه نامههاى اعمال باز شود و رسوائىها آشكار گردد زيرا كه خداى تعالى ميفرمايد: وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ «2».
پاى پسر مسعود! بيمناك باش خدا را در نهان گويا كه تو او را مىبينى پس اگر تو او را نبينى او ترا مىبيند خداى عز و جل مىفرمايد: مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ «3».
پاى پسر مسعود! مردم را از طرف خود انصاف ده، جمعيت را اندرز ده و مهربانى كن با ايشان پس هر گاه تو اين طور بودى و خدا بر شهرى خشم كرد و تو در آن شهر بودى و خدا اراده كرد كه عذاب بر آن جماعت بفرستد بتو نگاه كند و آنان را ببخشد بواسطهى تو، خداى تعالى ميفرمايد: وَ ما كانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرى بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ «4».
پاى پسر مسعود! زينهار مبادا از خود فروتنى و بيم براى آدميان آشكار
نمائى و حال اين كه تو بين خود و خدا اصرار بنافرمانى و گناه دارى.
خداى تعالى ميفرمايد: يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ «1».
پاى پسر مسعود مباش از آنان كه بر مردم سخت ميگيرند و بر خود آسان كه خداى عز و جل ميفرمايد: لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ «2».
پاى پسر مسعود! هر گاه خواستى عملى انجام دهى با دانش و خرد انجام ده، زينهار مبادا كارى را بدون دورانديشى و دانش انجام دهى، خداى تعالى ميفرمايد:
وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً «3»
پاى پسر مسعود! بر تو باد براستى و هيچ گاه بيرون نيايد از دهنت دروغى، مردم را از طرف خود انصاف ده و نيكى كن، مردم را بنيكى دعوت كن، و پيوند خويشاوندى كن و مردم را فريب مده، پيمانى را كه بمردم وعده دادهاى وفا كن، خداى تعالى ميفرمايد: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «4».