باب 50 در باره اينكه آن رقم بيهوشى و از خود بيخودشدنى كه بعضى از افراد بهنگام قرائت قرآن و يا ذكر از خود نشان ميدهند اين خود از اثر تسلط شيطان بر آنها است (كه ا

پ‏1- امالى صدوق ... جابر بن جعفى گويد بحضرت باقر عليه السّلام عرضه داشتم گروهى وضع آنها چنين است كه هنگام شنيدن مقدارى از قرآن و يا هنگام خواندن و بازگو كردن آن بناگاه فريادى كشيده و مى‏افتد بيهوش و از خود بيخود بطورى كه اگر فرضا دست و پاهايش را قطع كنند احساس نميكند. فرمود سبحان اللَّه عجيب است اين عمل از شيطان است. اين گونه دستور بآنان داده نشده. دستورى كه هست فقط عبارت از نرمى و آمادگى دل و رقت قلب و تاثر و گريه كردن و ترسيدن. (چون در آيات قرآن توصيف مؤمنين در مواقع استماع آياتش باين اوصاف شده- تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ- تَرى‏ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ- وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ  الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ و همچنين آيات ديگر در اين موضوع و لذا اين حالت كاذب كه آنها اظهار ميكنند يك امر شيطانى است).

 

ميگويم من (مجلسى) قسمتى از اين اخبار در باب آداب قرائت قرآن و اوقات قرائت و نكوهش كسانى كه اظهار بيهوشى مينمايند هنگام قرائت در جلد مربوط به قرآن و ذكر و دعا خواهد آمد.