پ1- امير المؤمنين (عليه السّلام) فرموده: هر كس (در چيزى) بر يقين و باور بوده او را شكّ و دودلى روى آورد بايد بر يقين خود باقى و برجا باشد، زيرا يقين و باور بشكّ و دو دلى دفع نشده و دور نميگردد.
پ2- حضرت صادق (عليه السّلام) فرموده: هر چيز (حكم و فرمان خدا و رسول) مطلق و آزاد و رها است (مقيّد و پاىبند نيست) تا اينكه نصّ و سخن آشكار كه جز يك معنى از آن استنباط نشود در آن در آيد (آنگاه آن را از اطلاق و يله بودن بيرون مىآورد).پ 3- پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: حكم و فرمان من بر يكى همان حكم و فرمان من است بر جماعت و گروه.پ 4- حضرت صادق (عليه السّلام) فرموده: محقّقا علىّ (عليه السّلام) ميفرمود: پوشيده نمائيد آنچه (فرمانى) را كه خدا آن را پوشيده داشته (از پيش خود حكم و فرمانى را كه خدا بيان نكرده آشكار نسازيد).پ 5- پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: حرام و حلال
جمع نشده و گرد نيامده مگر آنكه حرام و ناروا بر حلال و روا غالب و چيره بوده.پ 6- و آن حضرت (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: محقّقا مردم بر اموال و دارائيهاشان مسلّط و برگماشته شدهاند (ناگفته نماند: در ميان مردم و برخى از اهل علم و دانش كه متوجّه نيستند مشهور است كه پيغمبر «صلّى اللَّه عليه و آله» فرموده:
النّاس مسلّطون على أموالهم و أنفسهم
يعنى مردم بر دارائيها و بر خودشان تسلّط و چيرگى دارند. در حالى كه جمله و أنفسهم را در كتابى نديده و نيافتم و بعلاوه درست هم نيست، زيرا انسان بر نفس خود مسلّط نميباشد يعنى نميتواند خود را بكشد و اگر كشت معاقب بوده و بكيفر خواهد رسيد).پ 7- از ابى عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) رسيده كه فرموده: هر چيزى (حكمى) كه در قرآن (بين آن و جز آن) كلمه أو (يا) است پس صاحب و پيرو آن مختار است اختيار نموده و برگزيند آنچه (هر كدام) را خواهد.پ 8- از سماعة، از آن حضرت (امام صادق، عليه السّلام)
رسيده كه فرموده: نيست چيزى از آنچه خدا حرام و ناروا نموده جز آنكه آن را بر مضطرّ و كسى كه چارهاى ندارد حلال نموده.پ 9- از مسعدة بن صدقه، از ابى عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) رسيده كه مسعدة بن صدقه گفته: شنيدم حضرت صادق ميفرمود: هر چيزى براى تو حلال و روا است تا اينكه بدانى همان چيز حرام و ناروا است پس آن را از پيش خود رها كن، و آن مانند ثوب و جامهاى است كه آن را خريدهاى در حالى كه آن دزدى است، يا مملوك و بردهاى است نزد تو و شايد او حرّ و آزاد بوده كه خود را فروخته يا از روى خدعه و فريب دادن بوده كه فروخته شده يا (بزور او را گرفته) مغلوب و بر وى چيره شده باشند، يا زنى كه همسر تو است و او خواهرت يا خواهر همشير تو است (كه هر دو از پستان يك زن شير نوشيدهايد) و همه چيزها اين چنين است تا اينكه براى تو جز آن آشكار شود
يا حجّت و دليل و راهنما (بر خلاف آن) بپا ايستد (بدست آيد).پ 10- از ابى جعفر (امام محمّد باقر، عليه السّلام) رسيده:
سمرة بن جندب (يكى از منافقين اصحاب رسول خدا، صلّى اللَّه عليه و آله) در ديوار مرد انصارىّ درخت خرماى با بار داشت و منزل و خانه انصارىّ پهلوى درب بستان و باغ بود، پس سمرة نزد درخت خرماى خود ميرفت و (از مرد انصارىّ) اذن و فرمان نميگرفت، مرد انصارىّ با او سخن گفت باينكه هر گاه (نزد درخت خرمايش) مىآيد اذن و فرمان گيرد، سمرة اباء و خوددارى و سرپيچى نمود، و چون خوددارى كرد مرد انصارىّ نزد رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) آمده شكايت و گله نمود و او را از آن گفتار آگاه ساخت، رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) باو پيغام داد و وى را خواسته و بگفتار انصارىّ و آنچه شكايت
و گله كرده آگاهش ساخت و فرمود: هر گاه خواستى (بمنزل انصارىّ) داخل شده و درآئى (از انصارىّ) اذن و فرمان بخواه، سمرة إباء و سرپيچى نمود،پ پس چون خوددارى كرد رسول خدا قيمت و بهاى آن درخت را بيان كرد تا اينكه ثمن و بهاى آن رسيد بآنچه خدا خواسته (بيشترين قيمت را بيان كرد تا سمرة درخت را بانصارىّ بفروشد) سمرة اباء و خوددارى نمود از اينكه (درخت را) بفروشد، حضرت فرمود: (اين درخت را بفروش كه) براى تو در بهشت بجاى درخت خود درخت خرماى با بار باشد كه خوشههاى آن بر شاخههاى آنست (درخت خرمائى كه بسيار خرما داشته) سمرة خوددارى كرد از اينكه (آن را) قبول نموده و بپذيرد، پس رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) بمرد انصارىّ فرمود: برو آن درخت را از جايش بكن و بسوى او انداز، زيرا (بر مؤمن) ضرر و زيان و ضرار و زيان رساندن نيست.پ 11- از عبد الاعلى مولى آل سام رسيده كه گفته: به ابى عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) گفتم: لغزيده و افتادم
و ناخنم جدا شد و بروى انگشتم مرارة (گياهى است خار دار و تلخ) گذاردم پس هنگام وضوء گرفتن (دست و رو شستن براى نماز) چه كنم؟ فرمود: (حكم) اين (مسأله) و مانندهاى آن را از كتاب خدا (قرآن كريم) ميشناسى، خداى توانا و بزرگ (سوره 22 آيه 78) فرموده: ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ يعنى در دين و آئين (در اوامر و نواهى خود) بر شما تنگى و دشوارى قرار نداده (بلكه آنها را سهل و آسان گردانيده) بر آن انگشت (كه زخم شده و مرارة بروى آن نهاده و بستهاى) مسح كن و دست بكش.پ 12- رسول خدا (خدا بر او و بر خويشاوندانش رحمت فرستد) فرموده: از امّت و پيروان من نه چيز برداشته شده (بسبب آن نه چيز عقاب و سزاى گناه بر آنان نيست): (1) خطاء و نادرست (گناهى كه از روى قصد و آهنگ نباشد) و (2) نسيان و فراموشى، و (3) چيزى را كه بر آن كراهت داشته و آن را نپسندد (وادار شوند) و (4) چيزى كه طاقت و توانائى نداشته
باشند، و (5) چيزى را كه نميدانند، و (6) چيزى را كه بآن اضطرار داشته و ناچار شوند، و (7) حسد و رشك بردن (بر ديگران) و (8) طيرة و فال و شگون بد، و (9) تفكّر و انديشه نمودن در وسوسه و بد انديشيدن در باره مردم تا هنگامى كه بلب سخن نگفته (بر رشك بردن و فال بد زدن و بد انديشيدن گناهى نيست تا هنگامى كه لب بسخن نگشوده باشد).پ 13- از ابن محبوب، از عبد اللَّه بن سنان رسيده كه ابن مجبوب گفته: عبد اللَّه بن سنان از ابا عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) پرسيد و من در آنجا بودم: من جامه خود را بكسى كه ذمّى است (مسلمان نيست مانند يهود و نصارى كه جان و مال و دارائى او در پناه اسلام باشد و جزيه و ماليات دهد) بعارية دادم (عارية چيزى كه كسى بديگرى دهد تا از آن سود برد و پس دهد) و من ميدانم آن ذمّى خمر و مى مينوشد و گوشت خوك ميخورد پس آن جامه را بمن باز گردانيد، آن را پيش از آنكه در آن نماز گزارم بشويم؟ ابو عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) فرمود: در آن جامه نمازگزار و آن را براى
اينكه آن ذمّى مى مينوشد و گوشت خوك ميخورد نشو، زيرا تو آن جامه را باو عارية دادى و پاك بوده و باور ندارى كه آن ذمّىّ آن جامه را نجس و پليد نموده پس باكى (گناهى) نيست اينكه در آن جامه نماز گزارى تا اينكه يقين و باور داشته باشى كه آن ذمّى آن جامه را نجس و ناپاك كرده باشد.پ 14- از ضريس كناسىّ رسيده كه گفته: از ابا جعفر (امام محمّد باقر، عليه السّلام) پرسيدم روغن و پنير را در زمين مشركين (كسانى كه براى خدا شريك و انباز ميگيرند) به (شهر) روم مييابيم آيا آن را بخوريم؟ حضرت فرمود: آنچه را ميدانى حرام با آن آميخته است نخور، و آنچه را نميدانى بخور تا اينكه بدانى آن حرام است.
پ15- از عبد اللَّه بن سنان رسيده كه گفته: حضرت ابو عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) فرموده: هر چيزى در آن حرام و حلال است آن براى تو هميشه حلال و روا است تا اينكه حرام و نارواى دانسته از آن را بشناسى پس آن را رها ميكنى.