پ (37) در باره بدعت و نو پيدا شدن بر خلاف دين و سنّت و روش و آئين و فريضه و آنچه واجب شده و جماعت و با هم بودن و فرقت و جدائى، و در آن است يادى از كمى پيروان حق

پ‏1- از امير المؤمنين (عليه السّلام) رسيده كه فرموده:

شنيدم رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) ميفرمود: بر شما باد به سنّت و طريقه و روش من، پس عمل و كار كم كه از روى سنّت باشد بهتر است از عمل و كار بسيار كه از روى بدعت و طريقه‏

 

و روش تازه‏اى كه بر خلاف دين و آئين مقدّس اسلام است.پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: شايد تفضيل و برترى در اينجا (: عمل كم از روى سنّت بهتر از عمل بسيار از روى بدعت است) از روى مماشاة و با نرمى رفتار نمودن و همراه رفتن با خصم و دشمن است يعنى اگر در بدعت خير و نيكى باشد پس كمى از (رفتار كردن از روى) سنّت بهتر است از بسيارى (رفتار نمودن از روى) بدعت.پ 2- رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: قول و گفتارى نيست مگر بعمل و كردار، و كردارى نيست مگر به نيّت و آهنگ، و آهنگى نيست مگر برسيدن بسنّت و طريقه و روش.پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: قول در اينجا بمعنى اعتقاد و باور است يعنى ايمان بحقّ و درستى نفع و سود تمام نميدهد مگر آنگاه كه مقرون و پيوسته بعمل باشد، و نيز اعتقاد و عمل با هم نفع و سود ندهند مگر آنكه با خلوص نيّت و آهنگ پاك و پاكيزه باشد از آنچه آن را خلط و درهم ميگرداند از هر گونه‏

 

رئاء و خودنمائى و قصدهاى فاسده و تباه شده، و نيز اعتقاد و عمل و خلوص نيّت نفع ندهد مگر آنگاه كه عمل موافق و سازگار سنت (طريقه و روش پيغمبر، صلّى اللَّه عليه و آله) بوده و بدعت و آئين نو كه بر خلاف دين است نباشد، و سنّت در اينجا در برابر بدعت اعمّ از فريضه و واجب است (سنّت در اينجا مستحبّ و واجب هر دو را شامل شده و فراگيرد).پ 3- از حضرت صادق (امام ششم، عليه السّلام) رسيده كه فرموده: شيطان بسجده و خضوع و فروتنى آدم مأمور و فرمان داده شد گفت: اى پروردگارم سوگند به عزّت و بزرگواريت اگر مرا از سجده براى آدم عفو نموده و ببخشى چنان عبادت و بندگيت كنم كه كسى تو را هرگز مانند آن عبادت نكرده باشد، خدا كه بزرگ است بزرگوارى او فرمود: محقّقا من دوست دارم‏

 

اطاعت شده و فرمانم برند از جايى كه اراده نموده و خواسته‏ام.پ 4- از مرازم بن حكيم رسيده كه گفته: شنيدم ابا عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) ميفرمود: كسى كه خلاف سنّت و روش (گفتار و كردار) محمّد (صلّى اللَّه عليه و آله) رفتار كند محقّقا او كافر و نگرويده (بآن حضرت) است.پ 5- از علىّ (عليه السّلام) رسيده كه آن حضرت فرموده:

سنّت دو سنّت است: سنّت و روشى است در فريضه و آنچه بر انسان واجب است كه فرا گرفتن آن هدايت و راه راست است و ترك و رها نمودن آن ضلالت و گمراهى است، و سنّت و روشى است در آنچه واجب نيست (مستحبّ و نيكو است) كه فرا گرفتن آن فضيلت و برترى است و رها كردن آن گناه نميباشد.پ 6- امير المؤمنين علىّ (عليه السّلام) فرموده: جان‏ها لشكرهائى هستند فراگشته و گرد آمده پس آنچه از آنها يك ديگر

 

را شناخته (با هم سنخيّت داشته و هم بنياد و پايه بوده‏اند) ائتلاف و انس و خوى داشته و سازگار است، و آنچه از آنها يك ديگر را ناشناخته اختلاف داشته و ناسازگار است.پ 7- مردى نزد امير المؤمنين (عليه السّلام) آمده گفت:

 

مرا از سنّت و روش و از بدعت و آئين نو، و از جماعت و گروه و از فرقت و جدائى خبر ده و آگاهم ساز، امير المؤمنين (خدا بر او تحيّت و درود فرستد) فرمود: سنّت چيزى (احكامى) است كه رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) آن را وضع نموده و آشكار ساخت، و بدعت چيزى (گفتار و كردارى) است كه پس از آن حضرت نو پيدا شد، و جماعت و گروه پيروان حقّ و راستى و درستى هستند اگر چه اندك باشند، و فرقت پيروان باطل و نادرستى‏اند اگر چه بسيار باشند.