پ (24) در باره فضل و برترى نوشتن حديث و سخن (نقل‏شده از پيغمبر يا امام‏ها، صلوات اللَّه عليهم، يا از اصحاب و ياران ايشان) و روايت و باز گفت آن

پ‏1- از معاوية بن وهب رسيده كه گفته: از حضرت ابا عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) پرسيدم از دو مرد:

يكى مردى است فقيه و عالم و داناى باحكام شرعيّه و در باره دين و آئين بسيار حديث و روايت نموده و بازگو مينمايد، و ديگرى برايش مانند او روايت و بازگوئى نيست (مردى است عابد و پارسا، كداميك افضل و برتراند)؟ حضرت فرمود: مرد

 

بسيار روايت‏كننده حديث كه يادگيرنده فقه و علم و دانش باحكام شرعيّه است از هزار عابد و پارسا كه فقه و روايت براى او نيست افضل و برتر است.پ 2- از (ابان) ابن تغلب از حضرت ابى عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) رسيده كه گفته: حضرت ابى عبد اللَّه فرموده: نفس (هواء اى كه از بينى و دهان به ريه و جگر سفيد فرورفته و بيرون آيد) از مهموم و اندوهگين براى ظلم و ستمى كه بما روى آورده تسبيح (سبحان اللَّه گفتن و خدا را بپاكى ياد كردن) و اندوه او براى ما عبادت و بندگى، و كتمان و پوشيدن سرّ و راز ما جهاد و پيكار در راه خدا است (ثواب و پاداش تسبيح و عبادت و جهاد را دارد) پس از آن حضرت ابو عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) فرمود: واجب و بايسته است كه اين حديث و سخن با آب طلا نوشته شود.پ 3- از حسين بن محمّد بن مالك از برادرش جعفر از رجال و مردان روايت‏كنندگانش كه آن را بآخرين راوى ميرساند رسيده‏

 

كه آخرين راوى گفته: نزد حضرت صادق (عليه السّلام) بودم كه نام امير المؤمنين (عليه السّلام) بميان آمد پس حضرت صادق (به ابن مارد كه در آن مجلس بود) فرمود: اى پسر مارد هر كه (قبر) جدّم (امير المؤمنين، عليه السّلام) را زيارت و ديدار نمايد در حالى كه بحقّ و درستى او عارف و آشنا باشد (او را امام و نخستين خليفه و جانشين خاتم الأنبياء، صلّى اللَّه عليه و آله، بداند و از آن حضرت پيروى نمايد) خدا براى او بهر گام و فاصله ميان دو پا در راه رفتن (ثواب و پاداش) حجّ مقبول و پذيرفته شده و عمره مبرورة و نيكو مينويسد (حكم و فرمان ميدهد) اى پسر مارد بخدا سوگند خدا قدم و گامى را كه در (راه) زيارت امير المؤمنين (عليه السّلام) پياده باشد يا سواره گرد آلود گردد بآتش (دوزخ) نميرساند. اى پسر مارد اين حديث و سخن را با آب طلا بنويس.

 

پ‏مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: ممكن است و مى‏شود باين دو خبر دليل آورد بر جواز و روا بودن نوشتن حديث با (آب) طلا، بلكه مى‏شود دليل آورد بر استحباب و نيكو بودن نوشتن اوّلهاى اخبار را با (آب) طلا، ليكن ظاهر و آشكار اينست كه غرض و خواسته بيان و آشكار ساختن رفعت و بلندى و برترى شأن و چگونگى خبر است، و معنى حقيقى و اصلى در امثال و مانند اين گونه اخبارى كه مطلق است و قيد و بندى در آنها نبوده در نظر و انديشه گرفته نشده است.پ 4- حضرت جعفر بن محمّد (امام صادق فرزند امام محمّد باقر، بر ايشان سلام و درود باد) فرموده: منازل و بزرگواريهاى شيعه و پيروان ما را باندازه (نقل) روايتشان از ما و فهم و دريافتشان (معانى آن روايت) را از ما بشناسيد (هر كدام از ايشان آن روايت را درستتر نقل كرده و معانى آن را بهتر فهميده او در نزد ما برتر و بزرگوارتر است).پ 5- از داود بن قاسم جعفرى رسيده كه گفته: كتاب و

 

نوشته (در باره اعمال) روز و شب يونس را بر حضرت ابى محمّد صاحب العسكر (امام يازدهم امام حسن عسكرىّ، عليه السّلام) عرضه داشته نشان دادم، بمن فرمود: اين كتاب تصنيف و نوشته كيست؟ گفتم: تصنيف يونس (ابن عبد الرّحمن) مولى آل يقطين (متوفّى سال دويست و هشت، رحمه اللَّه) است، فرمود: خدا روز رستاخيز بهر حرفى (ا، ب، ج، د، و ...) نور و روشنائى باو عطاء نموده و ميبخشد (تا راهنماى او ببهشت باشد).پ 6- از مفضّل بن عمر رسيده كه گفته: حضرت ابو عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) فرموده: علم و دانشت را در ميان برادران (همكيشان) خود بنويس و پراكنده كن، پس اگر مردى (هنگام مردنت) كتابهايت را ميراث (دارائى كه پس از مردن ببازماندگان ميرسد) فرزندانت گردان، زيرا بر مردم، روزگار

 

هرج و تباهكارى و آشوب خواهد آمد كه در آن جز بكتابهاشان انس و خونگرفته و آرامش دل بدست نياورند.پ 7- از حضرت صادق (عليه السّلام) رسيده كه فرموده:

كلام و سخن ما را اعراب نموده و واضح و آشكار نمائيد (و به غلط و نادرستى نخوانيد) زيرا ما (آل محمّد، صلوات اللَّه عليهم) گروه فصحاء و كسانى هستيم كه سخنمان رسا است و تعقيد و پيچيدگى و درهم كردن در آن نيست (پس اگر آن را بغلط بخوانيد مقصود ما دانسته نميشود).پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: (سخن ما را اعراب نمائيد) يعنى آن را واضح و آشكار كنيد، يا اينكه قوانين اعراب (فتحه، كسره، ضمّه، مدّ و تشديد) را ترك نكرده و رها ننمائيد (تا آن را بغلط و ناشناخته نخوانيد) يا اينكه لفظ آن را هنگام نوشتن اعراب (------------) گذاريد (تا غلط و نادرست خوانده نشود).پ 8- حضرت ابو جعفر (امام محمّد باقر، عليه السّلام) فرموده محقّقا حديث و سخن ما دلها را زنده (شاد) ميگرداند (چون‏

 

احاديث و سخنان محمّد و آل محمّد، صلوات اللَّه عليهم وسيله بدست آوردن سعادت و نيكبختى دنيا و آخرت است) و (از اين رو) آن حضرت فرموده: منفعت و سود سخن ما سختتر است بر شيطان از عبادت و بندگى هفتاد هزار عابد و پرستنده خدا.پ 9- امير المؤمنين (عليه السّلام) فرموده: بزيارت و ديدار يك ديگر برويد و حديث و سخن (رسول خدا و ائمّه معصومين، صلوات اللَّه عليهم اجمعين) را مذاكره و گفتگو كنيد، اگر بجا نياوريد (چنين نكنيد) حديث ناپديد شده مى‏شود (از دست ميرود).پ 10- و از حضرت حسن بن علىّ (امام دوّم، عليهما السّلام) رسيده كه آن حضرت فرزندان خود و فرزندان برادرش را دعوت نموده و خوانده پس فرموده: شما صغار و خردسالان گروهى هستيد كه نزديك است كبار و بزرگ‏سالان گروه ديگر باشيد، پس علم و دانش را بياموزيد، و هر كه از شما استطاعت و توانائى‏

 

 

داشته آن را حفظ و نگهدارى كند بايد آن را بنويسد و در خانه‏اش بنهد (تا خود و ديگران از آن استفاده نموده و بهره‏مند گردند).پ 11- از ابى بصير رسيده كه گفته: شنيدم حضرت ابو عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) ميفرمود: (احاديث و اخبار را بنويسيد) كه محقّقا شما (آنها را) حفظ و نگهدارى نميكنيد تا اينكه بنويسيد.