پ (11) در باره علوم و دانشهائى كه مردم بتحصيل و بدست آوردن آنها مأمور شده‏اند و بايشان سود ميرساند، و در آن تفسير و آشكار ساختن معنى حكمت است

پ‏1- از حضرت عليّ (امير المؤمنين، عليه السّلام) رسيده كه فرموده: مرد (هر كسى مزه) حقيقت و اصل و پايه ايمان (گرويدن بخدا و رسول) را نميچشد تا اينكه در او سه خصلت و خوى باشد: (1) فقه و دانائى در دين و آئين، و (2) صبر و شكيبائى بر اندوهها و سختيها، و (3) نيكو اندازه‏گيرى در زندگانى.

 

پ‏مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: اندازه‏گيرى در زندگى: زياده روى و تنگگيرى نكردن و ميانه‏روى نمودن است يعنى زندگانى را باندازه‏اى قرار دهد كه معلوم و دانسته شده است كه با (قوانين) شرع و عقل موافق و سازگار است.پ 2- از حضرت ابو الحسن موسى بن جعفر از پدرانش (عليهم السّلام) رسيده كه فرموده: رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) بمسجد در آمده ناگاه ديد گروهى گرد مردى را گرفته‏اند فرمود: اين چيست (چه شده است)؟ گفتند: علّامه و مرد بسيار دانائى است (كه گردش را گرفته‏اند) فرمود: علّامه چيست (چگونه كسى است)؟ گفتند: داناترين مردم است به نژادهاى عرب و پيشآمدهاى سخت ايشان و بروزگار جاهليّت (زمان پيش از مبعوث شدن حضرت رسول اكرم) و شعرها و عربيّت (آنچه را كه عرب بآن سخن ميگويد) پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمود:

 

پ‏آن (چه اين مرد ميداند) علم و دانائى است كه نادان بآن را زيان نرساند، و دانايش را سودى نبخشد، پس از آن آن حضرت (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمود: جز اين نيست علم و دانائى (كه موجب سعادت و نيكبختى هميشگى است) سه علم است:

 (1)

آيه محكمه‏

و نشانه استوار (علم اصول عقائد كه آيات و نشانه‏هاى آن استوار است) و (2)

فريضه عادله‏

و واجب بين افراط و تفريط (علم اخلاق كه خويش از روى عقل و بدش از روى جهل است، و بر هر كس واجب است آنچه را از روى عقل است بپذيرد و آنچه را از روى جهل است نپذيرد و (3)

سنّت قائمه‏

و احكام برپا و هميشه (مسائل حلال و حرام كه تا روز قيامت تغييرپذير نيست) و جز اينها فضل و برترى است (علم و دانائى سودرسان كه موجب سعادت و نيكبختى شود نميباشد).پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: علّامه صيغه و هيئت و چگونگى مبالغه است يعنى بسيار دانا، و تاء براى مبالغه و رسا بودن سخن است، فرمايش آن حضرت (صلّى اللَّه عليه و آله) و چيست‏

 

علّامه؟ يعنى علّامه‏اى كه ميگوئيد و او را باين نام ميناميد يعنى چه و جز اين نيست كه علم سود دهنده سه علم است: آيه محكمه يعنى دلالت آن آشكار است يا نسخ نشده و از ميان نرفته، زيرا متشابه و آشكار نبودن دلالت و نسخ شده بوسيله آنها از جهت معنى سود بسيار برده نميشود، و مقصود از فريضه عادلة مطلق و همه واجبات است، و وصف آن بعادلة براى آنست كه حدّ وسط بين افراط و تجاوز از حدّ و تفريط و كوتاهى در حدّ است،پ و مقصود از سنّت، مستحبّات است، يا آنچه از سنّت دانسته مى‏شود و اگر چه واجب باشد، و مقصود از قائمه، باقى بودن و هميشگى است كه نسخ نشده است، و غير از آن سه علم فضل و برترى است يعنى زيادتى و افزونى است باطل و نادرست كه سزاوار نيست عمر و زندگانى در تحصيل و بدست آوردن آن‏

 

ضائع و تباه گردد.پ 3- از سفيان پسر عيينه رسيده كه گفته: شنيدم ابو عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) ميفرمود: علم و دانائى همه مردم را (كه بايد آن را بدانند) در چهار چيز يافتم: اوّل آنها اينكه پروردگارت را بشناسى، و دوّم اينكه بشناسى چه چيز در (ساختمان وجود و هستى) تو بكار برده، و سوّم اينكه بشناسى چه چيز از تو خواسته است، و چهارم اينكه بشناسى چه چيز تو را از دين و آئينت بيرون ميبرد.پ 4- از حضرت ابو عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) رسيده كه فرموده: عربيّت و آنچه را كه عرب با آن سخن ميگويد ياد گيريد، زيرا عربيّت سخن خدا است كه بوسيله آن با آفريده‏شدگانش (پيغمبران) سخن ميگويد.

 

پ‏5- مردى بحضرت ابو عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) گفت: مرا پسرى است دوست دارم حلال و حرام را از تو پرسيده از آنچه اراده نكرده و نخواسته نپرسد (اين دوست داشتن من او را چگونه است)؟ آن مرد گفته: حضرت فرمود: و آيا مردم چيزى را سؤال كرده و ميپرسند كه افضل و برتر از حلال و حرام باشد؟.پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: از چيزى كه اراده نكرده و نخواسته است يعنى چيزى كه مقصود او نبوده و بآن نيازمند نميباشد.پ 6- از اسحاق پسر عمّار رسيده كه گفته: شنيدم ابا عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) ميفرمود: كاش تازيانه‏ها بر سرهاى اصحاب و ياران من بود (و آنان را ميزدند) تا اينكه در حلال‏

 

و حرام دانا گردند.پ 7- از حضرت ابى عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) رسيده كه فرموده: يك خبر و آگهى در باره حلال و حرام كه آن را از شخص صادق و راستگوئى فراگيرى بهتر است از دنيا و آنچه در دنيا است از طلا يا نقره.پ 8- از حضرت ابى جعفر (امام محمد باقر، عليه السّلام) رسيده كه فرموده: در حلال و حرام دانا شويد (آنها را ياد گيريد) و گر نه شما اعراب و بيابان‏نشينان هستيد.پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: يعنى شما در جهل و نادانى باحكام شرعيّه مانند اعراب ميباشيد كه خدا در باره ايشان فرموده: الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً وَ نِفاقاً تا آخر آيه (سوره 9 آيه 97 يعنى كفر و نگرويدن و نفاق و دوروئى اعراب و بيابان‏نشينان «از كفر و نفاق شهرنشينان» سختتر است زيرا آنان مانند

 

حيوان وحشى و بيابانى هيچ گاه فرمانبر و رام كسى نشوند») و اعراب، باديه و بيابان‏نشينان‏اند كه مفرد براى آن نيست، و جمع آن اعاريب است.پ 9- از مردى رسيده كه شنيد حضرت ابا عبد اللَّه (امام صادق، عليه السّلام) ميفرمود: طلب و درخواست دنيايت تو را از طلب دين و آئينت مشغول نساخته و بكارى وادار ننمايد، زيرا خواهان دنيا بسا اينكه آن را درك كرده و دريابد، و بسا اينكه از دستش رفته پس بسبب آنچه از دنيا از دست داده هلاك و تباه گردد.پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: يعنى هلاك و تباه گردد براى رها نمودن طلب دين بسبب طلب نمودن چيزى از دنيا كه آن را هم درنيافته پس در دو سرا (دنيا و آخرت) ضرر و زيان برده (زيرا آخرت را كه طلب ننموده و دنيا را كه طلب نموده درك نكرده).

 

پ‏10- از ابو بصير رسيده كه گفته: شنيدم ابو جعفر (امام محمّد باقر، عليه السّلام) ميفرمود: وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً (سوره 2 آيه 269 يعنى) و هر كه را حكمت و دانش داده شود خير و نيكى بسيار (در دنيا و آخرت) باو داده شده. آن حضرت فرمود: حكمت شناختن امام و دورى گزيدن از گناهان بزرگى است كه خدا آتش (دوزخ) را بر (بجا آورنده) آنها واجب و لازم گردانيده است.پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: گفته شده: حكمت بحقيقت و راستى رسيدن بعلم و دانش و محكم و استوار نمودن عمل و كردار است، و ظاهر و آشكار از اخبار آنست كه حكمت علوم و دانشهاى حق و درست سود دهنده است با عمل و رفتار طبق آنها (كه نتيجه آنها شناختن امام و دورى كردن از گناهان است) و گاهى حكمت اطلاق مى‏شود و عموميّت دارد بر علوم و دانشهاى رسيده از درگاه خداى تعالى بر بنده پس از عمل و رفتار بآنچه را كه ميداند.

 

پ‏11- رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: از نيكوئى در اسلام مرد (هر مسلمانى) ترك و رها كردن او است آنچه را اراده نكرده و نخواسته است (مقصود او نبوده و بآن نيازمند نميباشد).پ 12- رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: خوب مردى است مرد داناى بفقه (علم باحكام شرعيّه از روى ادلّه تفصيليّه) در دين (مقدّس اسلام) اگر باو نيازمند شوند (ديگران) سود ميبرند، و اگر باو نيازمند نشوند خودش سود ميبرد.پ 13- امير المؤمنين (رحمتهاى خدا بر او باد) بفرزندش محمّد (ابن الحنفيّة) فرموده: در دين فقيه و دانا شو، زيرا فقهاء و دانايان بفقه (باحكام شرعيّه) ارث برندگان پيغمبران‏اند.پ 14- رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: كسى كه اجتهاد و كوشش نمود در طلب و بدست آوردن (قواعد) نحو

 

خشوع و فروتنى را ميربايد (از ميان ميبرد).پ مرحوم مجلسىّ ميفرمايد: ظاهر و آشكار اينست كه مراد و خواسته‏شده (از فرمايش رسول خدا «صلّى اللَّه عليه و آله»:

من انهمك في طلب النّحو

) علم نحو است (و اينكه علم نحو را علم نحو مينامند براى آنست كه داناى بقواعد نحويّه قصد و آهنگ مينمايد راه و روش كلام عرب را) و اين سخن منافات ندارد و مخالف و ناسازگار نيست نو پيدا شدن اين علم و اين اسم را براى علم و دانائى آن حضرت (عليه السّلام) بآنچه (علمى) كه پس از اين پيدا مى‏شود، و احتمال دارد و مى‏شود پذيرفت اينكه مقصود توجّه و رو آوردن به قواعد نحويّه است هنگام دعا و درخواست نمودن، و نحو در لغت و زبان عرب طريق و جهت و قصد است، و چيزى از اين معانى مناسب اينجا نيست جز با مشقّت و رنج كامل.

 

پ‏15- رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: محقّقا برخى از سخن فصيح و رسا (مانند) سحر و جادو است (گوينده آن شنونده را بخود متوجّه و روى‏آورنده ميسازد) و برخى از علم و دانائى جهل و نادانى است (علمى است كه بر نادانى آدمى ميافزايد) و برخى از شعر حكمت و دانائيها است (مانند اشعار بزرگان از شعراء) و برخى از گفتار عدل و داد است (حقّ و درست بودن كارى از آن هويدا گردد).پ 16- از حضرت كاظم (امام موسى بن جعفر، عليه السّلام) رسيده كه فرموده: كسى كه خود را برنج اندازد در چيزى كه از علم و دانش او نيست عمل و كار خود را ضائع و تباه ساخته و بآرزويش دست نيابد.پ 17- و حضرت جواد (امام محمّد تقى، عليه السّلام) فرموده: ياد گرفتن فقه و علم باحكام شرعيه بهاى هر گران و نردبان هر بلندى است.

 

پ‏18- امير المؤمنين (عليه السّلام) فرموده: علوم و دانشها چهار است: (1) دانائى براى اديان و كيشها، و (2) طبّ و درمان نمودن براى تن‏ها، و (3) قواعد نحو براى زبان و (4) علم نجوم و ستاره‏شناسى براى شناختن روزگارها.پ 19- حضرت حسن بن عليّ (امام دوّم بر او و بر پدرش رحمت و درود باد) فرموده: شگفتا از كسى كه در آنچه ميخورد فكر نموده و ميانديشد (كه آيا اين خوراك براى او سود دارد يا زيان) چگونه در آنچه بايد بفهمد و بداند نميانديشد (كه آيا اين علم موجب سعادت و نيكبختى او مى‏شود يا بدبختش ميگرداند)؟! پس شكمش را از آنچه بآن اذيّت و آزار ميرساند باز داشته و دور ميگرداند، و سينه‏اش را ميسپارد بآنچه آن را هلاك و تباه ميسازد.پ 20- و رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرموده: علم و

 

 

دانش بيشتر از آنست كه شمرده شود پس از هر چيز (دانش يا جز آن) نيكوترين آن را فراگير.پ 21- از پيغمبر (صلّى اللَّه عليه و آله) رسيده: علم و دانش دو علم است: علم اديان و كيشها و علم تن‏ها (علم طبّ).