آيات:
پنساء أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً، فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ كَفى بِجَهَنَّمَ سَعِيراً.
خداوند در اين آيه مىفرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا.پ تفسير آيه أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ مرحوم طبرسى مينويسد معنى آن بلكه حسد ميورزند مردم. در معنى ناس اختلاف كردهاند، بعضى گفتهاند مردم بر نعمت پيامبرى حضرت رسول و اينكه نه زن برايش حلال شده و بآنها علاقه دارد رشك مىبردند مىگفتند اگر پيامبر بود بايد نبوت او را از اين كار بازمىداشت خداوند بيان كرد كه نبوت در آل ابراهيم بىسابقه نبوده.
دوم- منظور از ناس در آيه پيامبر و آل اوست و فضل يعنى نبوت در پيامبر و امامت در آلش.
پتوضيح: پس از آن روايت ميكند از تفسير عياشى چند خبرى را در اين مورد كه خواهد آمد در اين قسمت آيه وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ مفسرين دو نوع تفسير نمودهاند:
1- منظور از اولو الامر فرمانروايان است.
2- علماء و دانشمندان اما دانشمندان شيعه در اين مورد از حضرت باقر و صادق عليه السّلام نقل كردهاند كه مراد از اولى الامر ائمه از آل محمّد است كه به طور كلى اطاعت آنها را خدا واجب نموده همان طور كه اطاعت از خدا و پيامبرش واجب شده و فرمانبردارى از كسى را بطور كلى خدا واجب نمىنمايد مگر معصوم بودن او ثابت شده باشد و بداند كه باطنش مانند ظاهر اوست و بداند اشتباه نميكند و كار بدرا دستور نخواهد داد و اين مقام در هيچ يك از فرمانروايان و دانشمندان وجود نخواهد داشت، مگر ائمه اطهار.
منزه است خداوند از اينكه امر كند اطاعت نمايند از كسى كه معصيت او را ميكند يا مطيع كسى باشند كه ظاهر و باطنش فرق داشته باشد.
زيرا محال است اطاعت چنين اشخاص لازم باشد همان طور كه محال است اجتماع آنچه در او اختلاف دارند.
از چيزهائى كه اين مطلب را ثابت ميكند اينست كه خداوند اطاعت اولى الامر را نظير اطاعت پيامبرش قرار داده چنانچه اطاعت پيامبر را نظير اطاعت خود قرار داده اين مطلب شاهد است بر اينكه اولو الامر از تمام مردم برترند چنانچه پيامبر بالاتر از اولو الامر و تمام مردم است اين صفت و امتياز مخصوص ائمه هدى از آل محمّد است كه عصمت و امامت آنها ثابت شده و تمام امت اتفاق دارند بر مقام ارجمند و عدالت ايشان.
فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ يعنى اگر اختلاف در يكى از امور دينى خود نموديد مورد نزاع را برگردانيد بكتاب خدا و سنت پيامبر و ما معتقديم كه بر گردانيد بائمه كه قائم مقام پيامبرند بعد از وفاتش چنانچه
در زندگى بايشان مراجعه ميكردند چون ائمه حافظ شريعت و جانشينان او در امتش هستند پس جايگزين او خواهند بود.
وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا يعنى بهترين عاقبت يا منظور اين بهتر است از تأويل شما زيرا بر گرداندن بخدا و رسول و ائمه معصومين بهتر است از تأويل بغير حجت وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ حضرت باقر فرمود آنها ائمه معصومين هستند لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ ضمير بر ميگردد به اولى الامر.
بعضى گفتهاند ضمير بر مىگردد به گروهى كه ذكر شده از منافقين يا ضعيفان.
[ترجمه روايات]
پتفسير قمى: حنان از حضرت صادق نقل كرد كه گفتم آيه فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ فرمود نبوت است گفتم منظور از وَ الْحِكْمَةَ چيست فرمود فهم و قضاوت وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً گفت منظور از ملك عظيم همان واجب بودن اطاعت ايشان است.پ تفسير قمى: سپس بر مردم واجب نموده اطاعت ائمه را در اين آيه ميفرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ يعنى اطاعت از امير المؤمنين عليه السّلام حضرت صادق عليه السّلام فرمود اين آيه نازل شده فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فارجعوه الى اللَّه و الى الرسول و الى اولي الامر منهم.
توضيح: چنان معلوم مىشود كه در قرآن ائمه عليهم السّلام (فارجعوه) بجاى (فردوه) است ممكن است تفسير (ردوه) باشد.
و نيز معلوم مىشود كه در آن قرآن وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ از اين تعبير معلوم مىشود كه اولو الامر جزء مخاطبين نيستند كه فرمود اگر اختلاف كرديد چنانچه مفسرين اهل سنت گفتهاند.پ عيون اخبار الرضا: حضرت باقر عليه السّلام فرمود پيامبر اكرم وصيت كرد به علي و حسن و حسين سپس در باره اين آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فرمود ائمه از نژاد على و فاطمه زهرا عليها السّلام است تا
روز قيامت.پ بصائر: حضرت باقر عليه السّلام در باره آيه أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فرمود بر ما رشگ ميبرند.
سه روايت ديگر در همين مورد از بصائر نقل مىشود كه از نظر اختصار ترجمه نكرديم.پ بصائر: هشام بن حكم گفت بحضرت صادق عليه السّلام گفتم أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً منظور از ملك عظيم در آيه چيست فرمود وجوب اطاعت از ائمه و از همين ملك عظيم است اطاعت كردن جهنم از ائمه در روز قيامت.پ بصائر: بريد عجلى از حضرت باقر عليه السّلام در باره آيه فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً نقل كرد كه در اين آيه ملك عظيم معنى از اين خانواده پيامبران و انبياء و ائمه را قرار داديم چگونه در آل ابراهيم قبول دارند ولى در مورد آل محمّد منكرند عرضكردم معنى وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً چيست فرمود همين كه ائمه را در ميان آنها قرار داده هر كه مطيع آنها باشد مطيع خدا است و هر كه معصيت كند مخالفت با خدا كرده همين ملك عظيم است چهار روايت ديگر در مورد تفسير ملك عظيم و ساير قسمتهاى آيه است كه از جهت عدم تكرار ترجمه نشد.پ تفسير عياشى: داود بن فرقد گفت بحضرت صادق عليه السّلام عرضكردم تفسير آيه قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ خداوند به بنى اميه نيز ملك را عنايت كرده فرمود آن طور كه مردم خيال مىكند نيست خداوند ملك را بما داد بنى اميه گرفتند مثل اينكه كسى لباسى دارد ديگرى از او ميگيرد مال كسى كه گرفته، نيست.پ اعلام الورى و مناقب: جابر انصارى گفت به پيامبر اكرم راجع به آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ گفتم خدا و رسول در آيه معلوم
است، اما اولى الامر كيانند؟
فرمود آنها جانشينان منند جابر و پيشوايان بعد از منند اول آنها علي بن ابى طالب بعد امام حسن سپس امام حسين بعد علي بن الحسين سپس محمّد بن علي كه در تورات معروف بباقر است و تو او را خواهى ديد وقتى او را ملاقات كردى سلام مرا باو برسان.
سپس صادق جعفر بن محمّد بعد موسى بن جعفر سپس على بن موسى بعد محمّد بن علي سپس علي بن محمّد آنگاه حسن بن علي سپس هم نام و هم كنيه من حجة اللَّه در زمين و بقية اللَّه در بين مردم پس از حسن بن علي آن كسى كه خداوند بدست او فتح ميكند شرق و غرب را او از شيعيان خود پنهان است بطورى كه معتقد بامامت او باقى نمىماند مگر كسى كه قلبش را خداوند به ايمان آزمايش نموده.پ تفسير عياشى: بريد بن معاويه گفت خدمت حضرت باقر عليه السّلام بودم از اين آيه سؤال كردم:
أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ در جواب فرمود: أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ توجه نميكنى به كسانى كه مختصرى از علم كتاب داده شدهاند ايمان بجبت و طاغوت دارند فرمود منظور فلان و فلان است وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا فرمود پيشوايان گمراه و دعوتكنندگان بجهنم.
اينها راه را بهتر از آل محمّد و دوستانشان تشخيص دادهاند أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ مَنْ يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيراً، أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ.
اينها را خدا لعنت نموده و هر كس مورد لعن خدا قرار گيرد ياورى ندارد آيا براى آنها بهرهاى از ملك هست منظور از اين ملك امامت و خلافت است فَإِذاً لا يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيراً بمردم باندازه نقطهاى كه در وسط دانه خرما است نميدهند فرمود ما آن مردمى هستيم كه در اين آيه منظور شده أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فرمود بما رشگ ميبرند براى نعمتى كه بما
عنايت نموده كه عبارت از امامت است.
فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً.
ميفرمايد از آن خانواده پيامبران و انبياء و ائمه را قرار داديم چگونه در مورد آل ابراهيم قبول دارند ولى در باره آل محمّد منكرند.
فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ كَفى بِجَهَنَّمَ سَعِيراً تا اين قسمت آيه وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلًّا ظَلِيلًا گفتم منظور از ملك عظيم در آيه آل ابراهيم چيست.
فرمود از ايشان ائمه را قرار داد هر كه اطاعت از ايشان كند اطاعت خدا را كرده و هر كه مخالفت ورزد با خدا مخالفت كرده ملك عظيم همين است.
بعد فرمود إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها تا سَمِيعاً بَصِيراً فرمود منظور ما هستيم كه بايد امام اول از ما امامت و كتاب و علم و سلاح را به امام بعد از خود بسپارد وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ حكومت به عدالتى نمايند كه در اختيار شما است.
بعد به مردم ميفرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا منظور تمام مؤمنين است تا قيامت أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ منظور از اولى الامر فقط ما هستيم فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي الامر، فارجعوا الى اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ چنين نازل شده چگونه دستور باطاعت اولى الامر ميدهد بعد اجازه مىدهد كه با آنها بنزاع پردازند بلكه مسأله نزاع ارتباط دارد بكسانى كه خداوند به آنها ميفرمايد اطاعت از خدا و پيامبر و اولو الامر كنيد (يعنى مردم).پ مناقب و تفسير عياشى: حضرت صادق عليه السّلام فرمود يا ابو الصباح ما گروهى هستيم كه اطاعت ما را واجب نموده خمس مال ما است و اموال پاكيزه و ما راسخين در علم هستيم و مأمور رشك مردميم در قرآن ميفرمايد: أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ.
چند روايت ديگر در معنى ملك عظيم ذكر شده كه از ترجمه خوددارى شد.پ تفسير عياشى: داود بن فرقد گفت از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم در حالى كه اسماعيل پسرش نيز حضور داشت ميفرمود: أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فرمود ملك عظيم وجوب اطاعت است دنباله آيه را قرائت نمود فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ. من گفتم استغفر اللَّه اسماعيل گفت چرا استغفار كردى.
گفتم چون پيش از اين مىخواندم وَ مِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صد عنه.
حضرت صادق عليه السّلام فرمود همان طوريست كه من خواندم از فرزندان ابراهيم برخى ايمان آوردهاند و بعضى از آنها جلوگيرى ميكردند.
توضيح: مسلم است كه تمام فرزندان ابراهيم اين امتياز را ندارند اين موقعيت اختصاص به بعضى از آنها دارد.پ تفسير عياشى: ابان گفت خدمت حضرت رضا عليه السّلام رسيده از اين آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ پرسيدم فرمود اولى الامر علي بن ابى طالب عليه السّلام است بعد سكوت نمود چون سكوت امام بطول انجاميد عرض كردم:
پس از علي بن ابى طالب عليه السّلام چه كس بوده فرمود حسن عليه السّلام باز سكوت كرد گفتم بعد كه بود فرمود حسين گفتم پس از حسين عليه السّلام فرمود على بن الحسين و سكوت نمود پيوسته هر امام را نام ميبرد سكوت ميكرد تا من سؤال را تكرار مىكردم تا تمام آنها را نام برد.پ تفسير عياشى: عمران حلبى گفت از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم ميفرمود شما اين عقيده را از منبع اصلى آن گرفتهايد از اين آيه أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ و از اين فرمايش پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم
«ما ان تمسكتم به لن تضلوا»
نه از قول
فلان كس و نه از قول فلانى.پ تفسير عياشى: حضرت باقر عليه السّلام در باره آيه أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فرمود اين در باره علي و ائمه عليهم السّلام است كه خداوند آنها را جايگزين انبياء قرار داده جز اينكه چيزى را از پيش خود حلال يا حرام نميكنند (آنچه پيامبر اكرم فرموده همان را مىگويند).پ تفسير عياشى: حكيم گفت بحضرت صادق عليه السّلام گفتم فدايت شوم اولو الامرى كه خداوند امر باطاعت آنها نموده، كيانند؟
فرمود آنها علي بن ابى طالب و حسن و حسين و على بن الحسين و محمّد بن علي و جعفر كه من هستم خدا را سپاسگزار باشيد كه پيشوايانتان را بشما شناسانده در صورتى كه گروهى از مردم منكر آنها هستند «1».پ تفسير عياشى: زراره از حضرت باقر نقل مىكند كه فرمود مهمترين پايگاه دين و قلهى بلند آن و كليد و راه بسوى پيامبران و رضاى خدا همانا اطاعت امام است.
پس از شناختن او سپس فرمود: خداوند مىفرمايد مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ تا اين قسمت آيه (حفيظا) توجه داشته باشيد.
اگر شخصى تمام شبهايش بعبادت و روزها بروزه بگذرد و تمام ثروتش را در راه خدا انفاق نمايد و هر سال تا آخر عمر بحج برود ولى آشنا بولايت ولى خدا نباشد كه او را دوست بدارد و تمام اعمالش براهنمائى آن امام باشد پاداشى نزد خداوند ندارد، در مقابل اعمالش و نه از اهل ايمان شمرده مىشود آنهائى كه مستضعفند و نيكو كار خداوند بفضل و رحمت خود ايشان را داخل بهشت مىكند «2».
پتفسير عياشى: ابو اسحاق نحوى گفت از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود خداوند پيامبرش را بمحبت خود تربيت نمود فرمود: «إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» آنگاه دين را در اختيار او گذاشت فرمود ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا و فرمود: مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله و سلم نيز در اختيار علي و جانشينانش گذاشت شما قبول كرديد ولى مردم منكر شدند بخدا قسم ما بشما محبت مىورزيم كه پيرو ما باشيد در گفتار و خاموشى ما واسطه هستيم بين شما و خدا سوگند بخدا بهرهاى براى احدى نيست در صورتى كه خلاف امر ما را نمايد.پ تفسير عياشى: عبد اللَّه بن جندب گفت نامهاى حضرت رضا عليه السّلام بمن نوشت كه ياد از آن گروه كرده بودى كه ديروز جزء برادران دينى شما بودند و اينك مخالف و دشمن با شمايند و از شما بيزارند و آن دروغى كه از خود در آوردند راجع بزنده بودن پدرم صلوات اللَّه عليه در آخر نامه نوشته بود اينها بنظرشان چيزى رسيد و شيطان آنها را بشبهه افكند و در راه دين باشتباه افتادند اين بواسطه افترائى بود كه زدند و گردهم آمده امام خود را نديده گرفته گفتند به چه دليل حضرت موسى بن جعفر از دنيا رفته، امام بعد از او كيست و بچه دليل ميگويد حضرت رضا امام است.
اين احتياطى كه كردند موجب هلاكت آنها شد و بدست خود گرفتار شدند خدا به احدى ستم روا نمىدارد اين به آنها ربطى نداشت بلكه براى آنها لازم بود، در هنگام تحير و آنچه نمىدانند مراجعه نمايند بكسى كه عالم و داراى قدرت استنباط است.
زيرا خداوند در قرآن مىفرمايد: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ منظور آل محمّد است آنهايند كه علم قرآن را دارند و حلال و حرام را تشخيص مىدهند و ايشان حجت خدايند بر مردم.
پدر مناقب مينويسد: امت در مورد اين آيه دو نظريه دارند:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ يكى اين كه اولو الامر همان امامان ما هستند دوم اينكه فرماندهان سپاه هستند وقتى يكى از اين دو نظر باطل بود قطعا نظر دوم ثابت مىشود و گر نه حق از ميان امت خارج مىشود.
دليل بر اينكه اولو الامر ائمه ما هستند اينست كه ظاهر آيه ميرساند كه بايد در تمام كارها مطيع اولو الامر باشند.
زيرا خداوند طاعت اولو الامر را بعد از طاعت از خود و پيامبرش آورده و هم اينكه بطور مطلق و بدون قيد ذكر نموده و جهت مخصوصى را معين نكرده اگر اطاعت از يك جهت مىخواست بايد توضيح ميداد وقتى توضيح نداد معلوم مىشود اطاعت به طور كلى است وقتى اين مطلب ثابت شد امامت آنها نيز ثابت مىشود.
زيرا اطاعت از كسى پس از پيمبر واجب نيست باين صورت مكر امام وقتى لازم باشد اطاعت اولو الامر بطور عموم بايد حتما معصوم باشند و گر نه منجر به اين مىشود كه خداوند دستور بكار زشت داده باشد وقتى ثابت شد كه آيه دلالت بر عصمت و عموم اطاعت ميكند باطل است كه بگوئيم اولو الامر فرماندهان سپاه و سرلشكران هستند چون آنها معصوم نيستند و اطاعت از آنها در مورد مخصوصى است.
بعضى گفتهاند منظور از اولو الامر علماى عامه هستند، ايشان نيز در امور دينى اختلاف دارند اطاعت از يكى موجب مخالفت با ديگرى مىشود وقتى مؤمن يكى را اطاعت نمود با ديگرى مخالفت كرده خدا چنين دستورى نميدهد از آن گذشته خداوند اولو الامر را بصفتى مشخص كرده كه دلالت بر علم و فرماندهى هر دو مينمايد.
چنانچه در اين آيه ميفرمايد: وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ مسلم
است كه بوجود آوردن امن يا خوف مربوط بامراء و سپهداران است و استنباط بعلماء اختصاص دارد و اين دو صفت جمع نميشود مگر براى فرمانرواى عالم و دانا.پ شعبى مىگويد: ابن عباس گفت اولو الامر فرماندهان سپاه هستند كه علي اولين آنها است.پ حسن بن صالح بن حى از حضرت صادق راجع بهمين مطلب سؤال كرد فرمود آنها ائمه اهل بيت پيامبرند.پ تفسير مجاهد: مينويسد اين آيه در باره امير المؤمنين عليه السّلام نازل شد موقعى كه پيامبر اكرم او را جانشين خود قرار داد در مدينه عرض كرد يا رسول اللَّه مرا جانشين خود بين زنان و بچهها قرار دادهاى فرمود يا علي راضى نيستى كه نسبت بمن مانند هارون نسبت بموسى باشى آن موقع كه باو گفت:
اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ؟
عرض كرد چرا بخدا راضيم.
وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ. پس پيامبر اكرم علي بن ابى طالب را اختيار دار امت قرار داد، آن موقعى كه پيامبر اكرم او را جانشين خود در مدينه گذاشت دستور داد مردم از او اطاعت كنند و مخالفت با او ننمايند.پ مجالس مفيد: ابن عباس گفت پيامبر اكرم فرمود گوش كنيد و اطاعت نمائيد از كسى كه خدا او را به مقام ولى امرى قرار داده اين كار موجب نظام دين است.پ تفسير فرات: عبيد بن كثير گفت از حضرت صادق عليه السّلام سؤال شد راجع باين آيه أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فرمود صاحبان فقه و علم گفتيم عمومى است يا مخصوص يك عده است، فرمود: اختصاص بما خانواده دارد.پ تفسير فرات: ابو مريم گفت از حضرت صادق عليه السّلام راجع باين آيه پرسيدم أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فرمود اطاعت از علي واجب است.
گفتم تنها اطاعت از پيامبر اكرم واجب بود بنا بآيه مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ فرمود اطاعت علي بن ابى طالب پس از پيامبر اكرم واجب شد (چون امامتش بعد از پيامبر بود.پ تفسير فرات: ابراهيم گفت بحضرت صادق عليه السّلام عرض كردم فدايت شوم در مورد اين آيه چه ميفرمائى أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً فرمود ما منظور از ناس در آيه هستيم كه بما رشك ميبرند ما صاحب ملك و وارث پيامبرانيم در نزد ما عصاى موسى است و ما گنجينههاى خدا در زمين هستيم نه گنج طلا و نقره از ما خانواده است پيامبر اكرم و امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين عليهم السّلام.پ تفسير فرات: عيسى بن سرى گفت از حضرت صادق عليه السّلام درخواست كردم مرا آشنا به پايههاى استوار دين نمايد كه هيچ كس را عذرى پذيرفته نيست در عدم شناسائى آنها و كسى كه كوتاهى در شناخت آنها نمايد دينش تباه شده و عملش مقبول نيست و عذرش در بىاطلاعى او نسبت بچيزهائى كه بر خورد ميكند پذيرفته نيست.
فرمود گواهى دادن به لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ و ايمان به پيامبر خدا و اقرار نسبت به آنچه از جانب خدا آورده و زكات و ولايتى كه خداوند بآن امر كرده يعنى ولايت آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم.
عرض كردم آقا بر ولايت دليلى هست كه تشخيص داده شود و راهى وجود دارد كه شناخته شود فرمود: آرى اين آيه شاهد بر آن است:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ كه امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام است.پ اختصاص: ابو العلا گفت بحضرت صادق عليه السّلام عرض كردم آيا اوصياء پيامبر اطاعت آنها واجب است فرمود آنهايند كه خدا فرموده است أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ و آنهايند كه خداوند ميفرمايد: إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ
رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ.
معمر بن خلاء گفت مردى فارسى از حضرت رضا عليه السّلام پرسيد آقا اطاعت از شما واجب است؟ فرمود آرى، عرض كرد مانند اطاعت علي بن ابى طالب فرمود: آرى.
اخبارى كه دلالت بر وجوب اطاعت ائمه عليهم السّلام مينمايد بسيار زياد است كه در ابواب متفرق است.پ مناقب: روايت از ائمه عليهم السّلام در باره آيه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ و آيه وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ اين دو آيه در باره ائمه نازل شده.پ كنز الفوائد: از ابو بصير نقل ميكند از حضرت صادق عليه السّلام كه در تفسير آيه مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ كسى كه اطاعت خدا و پيامبر را نمايد در مورد ولايت علي بن ابى طالب عليه السّلام و ائمه بعد از او فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيماً به رستگارى بزرگى رسيده است.پ فرات بن ابراهيم: باسناد خود از حضرت صادق عليه السّلام در مورد آل ابراهيم وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً فرمود ملك عظيم اينست كه از اين خانواده ائمه را قرار داده هر كه اطاعت از آنها بنمايد اطاعت خدا را كرده و هر كه با آنها مخالفت كند مخالفت خدا را كرده همين ملك عظيم است.پ فرات بن ابراهيم: فزارى گفت از حضرت باقر آيه فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ پرسيدم فرمود منظور از فتنه كفر است.
پرسيدند اين آيه در باره كه نازل شده فرمود در باره پيامبر اكرم، همين معنى جارى است در مورد اوصياء و جانشينانش در اطاعت كردن از ايشان.كافى: ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام نقل مىكند در باره آيه وَ لَوْ أَنَّا كَتَبْنا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ.
اگر ما بر آنها لازم كنيم كه خود را بكشند و تسليم امام باشند أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيارِكُمْ يا از ديار خود خارج شويد بواسطه رضاى امام ما فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ وَ لَوْ اين كار را انجام نميدهند مگر گروه كمى از آنها فَعَلُوا ما يُوعَظُونَ بِهِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبِيتاً.
اگر اهل خلاف انجام دهند آنچه بايشان پند داده مىشود براى آنها بهتر است در همين آيه است ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ ديگر ناراحتى در مورد ولايت در خود احساس نميكنند وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً و تسليم فرمان خدا مىشوند.
در صفحه 303 نيز همين روايت از تفسير عياشى نقل شده.پ كافى: محمّد بن مروان روايت بامام ميرساند كه فرمودند در باره آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ مؤمنين پيامبر را نيازاريد در باره علي و ائمه كما آذَوْا مُوسى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا.
توضيح: ضمير اليهم بر ميگردد بائمه عليهم السّلام مثل اينكه نقل بمعنى كردهاند زيرا خداوند در سوره احزاب مىفرمايد ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً.
ولى بعد از چند آيه ميفرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا.
بين دو آيه جمع كرده و مضمون هر دو را فرموده گرچه ممكن است در مصحف ائمه چنين باشد و ممكن است ايذاء موسى در مورد وصى او هارون نيز باشد.پ كنز الفوائد: عيسى بن داود نجار از ابو الحسن موسى از پدرش نقل ميكند در باره آيه قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ بگو اطاعت از خدا و رسول او نمائيد.
اگر اعراض نمودند اين تكليف متوجه او است شنيدن و اطاعت و امانت و
صبر بعهده شما است پيمانى كه خدا گرفته است از شما در مورد علي و آنچه در قرآن بيان نموده از وجوب اطاعتش آيهاى كه ميفرمايد وَ إِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا.
يعنى اگر از علي اطاعت كنيد هدايت مىيابيد وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ چنين نازل شده (از نظر تفسير) در كتاب عمده از مناقب ابن مغازلى از جابر از حضرت باقر در مورد آيه أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ.
فرمود: بخدا قسم ما آن ناس هستيم كه در آيه ذكر شد (يعنى بما رشك ميبرند) در مقابل نعمت ولايت كه خدا ارزانى داشته.