پ1- مردى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند هر گناهى از محبت دنيا آغاز مىگردد.پ 2- ابو اسامه گويد: امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس در برابر مصيبتها و مشكلات صبر نكند و خود را تسلى ندهد، در دنيا گرفتار غم و اندوه مىگردد، و هر كس ديدگانش را بدست مردم بدوزد و از آنها طمع داشته باشد اندوهگين مىشود و ناراحتى او رفع نمىگردد.
پكسانى كه در دنيا فقط توجه به مسائل و خواستههاى مادى دارند و سعادت را تنها در خوردن و آشاميدن و يا لباس زيبا پوشيدن مىدانند بسيار كوتاه فكر هستند و به خاطر اين انديشههاى كوتاه از عملها باز مىمانند و گرفتار عذاب مىگرديد.پ 3- مهاجر اسدى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند: عيسى بن مريم عليه السّلام از يك آبادى عبور كردند كه همه ساكنان آن مرده بودند و حتى حيوانات و پرندگان هم وجود نداشتند، عيسى عليه السّلام فرمود: مردمان اين آبادى در اثر غضب مردهاند، اگر اينها بطور متفرق مرده بودند يك ديگر را به خاك مىسپردند.
حواريون گفتند: يا روح اللَّه از خداوند بخواه آنان را زنده كند تا به ما بگويند چه مىكردند كه خدا آنان را هلاك ساخت و ما اعمال آنها را انجام ندهيم، عيسى عليه السّلام دعا كردند، در اين هنگام از طرف آسمان صدائى آمد اى عيسى آن مردگان را صدا بزن، عيسى بن مريم هنگام شب در بالاى بلندى قرار گرفت و آنان را مخاطب قرار داد.
عيسى عليه السّلام اهل قريه را صدا زد و از آنها طلب كرد با وى سخن گويند، يكى از آنها پاسخ داد: چه مىگوئيد اى روح خدا، پرسيد كار شما چه بود كه به اين وضع گرفتار شديد، گفت: ما طاغوت را عبادت مىكرديم و دنيا را دوست مىداشتيم، ما ترسى به خود راه نمىداديم و آرزوهاى درازى داشتيم و در غفلت و لهو و لعب وقت مىگذرانديم.
عيسى عليه السّلام فرمودند: محبت شما در باره دنيا چگونه بود گفتند: مانند محبت كودك به مادر هر گاه دنيا بطرف ما مىآمد خوشحال مىشديم و هر گاه به دنيا نمىرسيديم، حال ما ديگرگون مىشد و ما گريه مىكرديم و غصه مىخورديم، پرسيد عبادت شما براى طاغوت چه بود، گفت: ما از اهل معصيت اطاعت داشتيم و از آنها پيروى مىنموديم.
عيسى عليه السّلام فرمودند: پايان كار شما چگونه شد گفت: ما شبى در خواب رفتيم و صبح خود را در عذاب يافتيم، گفت: عذابى كه شما گرفتار آن هستيد چگونه
استپ گفت: كوههائى از آتش را بر ما مىگدازند و تا روز قيامت اين كوهها در حال سوختن و گداختن مىباشند، لهيب سوزان و شعلههاى فروزان آنها ما را آزار مىدهد.
عيسى عليه السّلام فرمودند: شما به آنها چه گفتيد و آنها به شما چه گفتند، گفت: ما به آنها گفتيم ما را به دنيا برگردانيد تا در آن جا زاهدانه زندگى كنيم، به ما گفتند:
شما دروغ مىگوئيد عيسى گفت: واى بر تو چرا از ميان اين جمعيت تنها شما با من سخن مىگوئيد و ديگران سكوت كردهاند.
گفت: يا روح اللَّه آنها را با لگامهاى آتشين لگام زدهاند و فرشتگان سختگير آنها را عذاب مىكنند، من در ميان آنها زندگى مىكردم ولى با آنها نبودم، اما هنگامى كه عذاب آمد مرا هم فرا گرفت و اكنون من به يك موئى از لب جهنم آويزان مىباشم، نمىدانم در آنجا سقوط مىكنم و يا نجات خواهم يافت.
در اين جا عيسى عليه السّلام متوجه ياران خود شد و به آنان فرمود: اى دوستان خدا اينك خوردن نان خشك با نمك درشت و خوابيدن در كنار مزبلهها بسيار بهتر است از اينكه آدمى در دنيا و آخرت با عافيت زندگى كند.پ 4- هشام بن سالم از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند: هر گاه خداوند درى از درهاى دنيا را روى آدم بگشايد درى از حرص هم به روى او باز مىگردد.پ 5- حفص بن غياث از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه عيسى بن مريم عليه السّلام فرمود: شما براى دنيا كار مىكنيد در حالى كه مىدانيد كه روزى شما در آن جا خواهد رسيد و براى آخرت كارى انجام نمىدهيد در صورتى كه در آن جا بدون عمل به چيزى نخواهيد رسيد.
واى بر شما چه كارهاى بدى مىكنيد، پاداشها را مىگيريد و كارها را ضايع مىكنيد، ممكن است كه صاحبان عمل اعمال آنها مورد پذيرش قرار گيرد و نزديك است كه از تنگى دنيا به تاريكى قبر منتقل شويد چگونه اهل علم در حالى كه بطرف آخرت سير مىكنند ولى باز رو به دنيا دارند، چيزى كه او را زيان
مىرساند محبوبتر است از چيزى كه مىتواند به او سود برساند.پ 6- عبد اللَّه بن ابى يعفور گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس روز را به شب و يا شب را به روز بياورد و قصدش دنيا باشد خداوند فقر را در مقابلش مجسم مىكند و كارهايش را پريشان مىسازد و جز به سهم خود به دنيا نخواهد رسيد، ولى هر كس كه در شب و روز قصدش آخرت باشد، خداوند دل او را توانگر مىكند و كارش را منظم مىگرداند.پ 7- زراره و محمد بن مسلم از امام صادق عليه السّلام روايت مىكنند كه فرمود: هر گاه بنده سعى و كوشش خود را فقط در شكم و دامن خود قرار دهد در نزد خداوند ارزش و اعتبارى ندارد.پ 8- حفص بن قرط از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند: هر كس به دنيا بيشتر توجه كند در هنگام از دست دادن دنيا حسرت خواهد خورد.پ 9- محمد بن مسلم زهرى گويد: از امام سجاد عليه السّلام سؤال شد كدام يك از كارها نزد خداوند بهتر است، فرمودند: بعد از شناخت خدا و رسول صلى اللَّه عليه و آله عملى بهتر از بغض دنيا نمىباشد، براى بغض دنيا و هم چنين معصيتها شعبههاى متعددى هست.
نخستين موردى كه خداوند به وسيله آن معصيت شد كبر است، شيطان براى نخستين بار تكبر كرد و خداوند را نافرمانى نمود و خداوند مىفرمايد: أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ: ابليس امتناع نمود و تكبر ورزيد و از كافران گرديد.
دومين معصيت حرص است و آن مربوط مىشود به آدم و حوا عليهما السّلام هنگامى كه خداوند به آنها گفت: نزديك آن درخت نرويد و از هر جا مىخواهيد بخوريد و اگر به آن درخت نزديك شديد از ستمگاران بحساب مىآييد.
اما آنها بطرف آن درخت رفتند و از آن جا چيزهائى برداشتند كه به آن نيازى نداشتند و حرص در فرزندان آنها تا روز قيامت جريان دارد و از اين رو اولاد آدم دنبال چيزهائى مىروند كه هرگز به آن نياز پيدا نمىكنند.
بعد از آن حسد مىباشد كه فرزند آدم بخاطر آن برادرش را كشت و از همين
خوىهاپ محبت زن، محبت دنيا، محبت رياست و برترىجوئى محبت سخن گفتن و محبت مقام و مكنت در انسان پديد مىآيد و او را منحرف مىكند.
اين خصلتها هفت عدد مىباشند كه حب دنيا همه آنها را فرا مىگيرد و از اين رو همه پيامبران و اولياء خداوند گفتند: محبت و گرايش به دنيا در رأس همه گناهان مىباشد، دنيا نيز بر دو قسم است دنيائى كه آدمى را به سعادت مىرساند و دنيائى كه ملعون مىباشد.پ 10- حفص بن غياث گويد: امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه موسى بن عمران عليه السّلام با خداوند مناجات مىكرد خدا گفت: اى موسى دنيا دار عقوبت مىباشد، من آدم را هنگامى كه به خطا رفت عقوبت كردم و از اين رو دنيا را مورد لعنت قرار دادهام.
اى موسى هر كس براى دنيا كار كند ملعون است و فقط كسانى نجات پيدا مىكنند كه براى من كار كرده باشند، اى موسى بندگان شايسته من در دنيا به اندازه احتياج از آن استفاده كردند و زاهدانه زندگى نمودند.
صالحان در دنيا به اندازه دانشى كه از دنيا داشتند سود بردند، ولى جاهلان از مردم به دنيا توجه كردند و آخرت خود را فراموش نمودند، هر كس براى دنيا ارزش قائل شد و آن را بزرگ شمرد به آن دلخوش خواهد شد، ولى آنهائى كه دنيا را كوچك بدانند از آن سود مىبرند.پ 11- غياث بن ابراهيم از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: شيطان فرزند آدم را در هر كارى رهبرى مىكند و هر گاه او را كور كرد و از راه بيرون نمود، او را در كنار مال مىنشاند و گردنش را مىگيرد.پ 12- حارث اعور از على عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند:
درهم و دينار گذشتگان شما را هلاك كردند و آن دو شما را هم نابود مىسازند.پ 13- يحيى بن عقبه ازدى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه امام باقر عليه السّلام فرمودند: مثل آدم حريص مانند كرم ابريشم است كه همواره بر دور خود مىتند و بعد در ميان بافتههاى خود حبس مىشود و نمىتواند از آن خارج گردد و در آن
جان مىدهد.پ امام عليه السّلام فرمودند: بىنيازترين بىنيازان كسى مىباشد كه اسير حرص نباشدپ و نيز فرمودند: دلهاى خود را به آنچه از دست رفته مشغول نسازيد، كه در اين هنگام از فعاليت براى آينده باز خواهيد ماند.پ 14- حماد بن بشير گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمودند: اگر دو گرگ درنده هر كدام از هر سو به گلهاى هجوم كنند، زيانشان به گله گوسفندان كمتر از اين خواهد بود كه مال و ثروت به دين مسلمان زيان وارد مىكنند.پ 15- محمد بن مسلم گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: حمله دو گرگ درنده به گله گوسفندى كه چوپان نداشته باشد كمتر زيان دارد تا مال و ثروت براى شرف و دين مؤمن كه زيان آن فراوان مىباشد.پ 16- ابن ابى يعفور گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمودند: هر كس دلبستگى به دنيا پيدا كند دلش سه خصلت پيدا خواهد كرد، اندوهى كه به او سودى نمىرساند و آرزوئى كه به آن نخواهد رسيد و اميدى كه بدست نخواهد آورد.پ 17- جابر گويد: خدمت امام باقر عليه السّلام رسيدم، فرمودند اى جابر به خداوند سوگند من محزون مىباشم و دلم پيوسته گرفته است گفتم: قربانت گردم چرا دلت گرفته و محزون هستى فرمودند: اى جابر هر كس دين خدا را خالصانه قبول كند دلش مشغول مىگردد.
اى جابر دنيا چيست مگر دنيا جز اين است كه آدمى غذائى بخورد و يا لباسى بپوشد و يا با زنى همبستر گردد، اى جابر مؤمنان دل به دنيا نبستند چون مىدانستند آنها در دنيا باقى نخواهند ماند و سرانجام به آخرت مىروند.
اى جابر آخرت قرارگاه انسان مىباشد و دنيا فانى و زوالپذير است ولى اهل دنيا در غفلت بسر مىبرند، مؤمنان اهل فهم و شعور و انديشه و عبرت هستند، آن جا هر چه در باره خداوند شنيدهاند حفظ نمودهاند و به زينتهاى دنيا با ديده بصيرت نگريستهاند، از اين رو به ثواب آخرت رسيدند همان گونه كه به علم دست
يافتند.پ اى جابر اهل تقوى از همه مردمان دنيا به راحتى زندگى مىكنند و بيشتر از همه به شما كمك مىنمايند، هر گاه آنها را ياد كنى به شما مساعدت مىكنند و هر گاه آنها را فراموش نمائى تو را به ياد مىآورند، آنها به فرمان خداوند سخن مىگويند و اوامر پروردگار را بر پا مىدارند، آنان فقط محبت خداوند را در نظر مىگيرند و محبت خود را فراموش مىكنند.
متقين دنيا را براى اطاعت خداوند ترك كردند و با آن انس نگرفتند، آنان تنها به خداوند نگريستند و محبت او را در دل خود جاى دادند و دانستند كه منظور محبت خداوند است و دنيا را مانند منزلى بدان كه از آن كوچ خواهى كرد.
دنيا را مانند خوابى بدان كه از آن بيدار شده باشى و در حقيقت چيزى نبوده كه بحساب آيد، من از اين جهت اين مثلها را برايت آوردم كه اين گونه مثلها در نزد مردمان عاقل و با فهم و دانش و فضيلت مانند سايهها مىباشند و زود فانى مىگردند.
اى جابر آنچه را كه خداوند از دين و حكمت به شما داده حفظ كن، هر گاه مىخواهى از خدا چيزى بخواهى متوجه باش كه خداوند در نزدت چگونه مىباشد، اگر دنيا غير از آن است كه من براى شما وصف كردم پس بايد به جايى بروى تا خداوند را از خود راضى كنى.
به خداوند سوگند چه بسا افرادى كه حريص مىباشند و براى بدست آوردن چيزى تلاش مىكنند ولى هنگامى كه به مقصود مىرسند بدبخت مىگردند و چه كسانى كه از پيش آمدها ناراحت مىشوند ولى براى آنها خير مىباشد و لذا خداوند مىفرمايد: وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ.پ 18- ابو حمزه از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه امام على بن الحسين عليهما السّلام فرمودند: دنيا گذشت و پشت نمود و آخرت از مقابل مىآيد و هر يك از آن دو طرفداران و پيروانى دارند و اينك شما از پيروان آخرت باشيد و خود را به دنيا آلوده نسازيد.
پشما در دنيا راه زاهدان و پارسايان در پيش گيريد و بطرف آخرت حركت كنيد، آگاه باشيد كه زاهدان در دنيا زمين را براى خود فرش قرار دادند و خاك را بستر خود كردند، آب را وسيله پاكى خود ساختند و از دنيا بريدند.
آگاه باشيد هر كس مشتاق بهشت باشد از خواستهها و شهوات دست باز مىدارد و هر كس از آتش بترسد از محرمات دست مىكشد و هر كس دنيا را ترك گويد مصيبتها را تحمل مىكند و مشكلات او را ناراحت نمىسازد.
آگاه باشيد خداوند بندگانى دارد كه اهل بهشت را در بهشت و اهل دوزخ را در دوزخ معذب مىنگرند، مردم از شر آنها در امان هستند و دلهاى آنها اندوهگين و نفسشان عفيف مىباشد خواستههاى آنها كم و توقعاتشان اندك است.
آنها چند روزى در دنيا صبر كردند و آسايش هميشگى را در آخرت بدست آوردند، آنها در هنگام شب قدمهاى خود را به هم نزديك مىكنند و براى نماز از جاى خود بر مىخيزند و اشكهاى آنها بر ديدگانشان جارى مىگردد و به خداوند پناه مىبرند و آزادى خود را مىخواهند.
اما در هنگام روز حكيمان و عالمانى مىباشند نيكوكار، مهربان و پرهيزگار، از كثرت عبادت و خوف مانند تيرها باريك شدهاند، مردم خيال مىكنند آنها بيمار هستند در صورتى كه مريض نمىباشند، گروهى خيال مىكنند آنها مشاعر خود را از دست دادهاند، در حالى كه آنها عاقل و باهوش مىباشند، ولى آنها از عواقب زندگى و دوزخ نگران هستند.پ 19- هيثم ابن واقد حريرى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود:
هر كس در دنيا زهد پيشه كند خداوند حكمت را در قلب او جايگزين مىكند و زبانش را به آن گويا مىگرداند عيبهاى دنيا را به او نشان مىدهد و او را به بيمارىها و داروهاى دنيا آگاه مىسازد و او را سالم از دنيا بيرون مىكند و در دار السلام جاى مىدهد.پ 20- حفص بن غياث گويد از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمودند: خداوند همه نيكىها را در خانهاى قرار داده و كليد آن زهد در دنيا مىباشد، بعد از آن گفتند
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله مىفرمايد: مردى به حقيقت ايمان نمىرسد مگر اينكه توجهى به اهل دنيا نداشته باشد سپس امام فرمود: ايمان بر شما حرام است تا آنگاه كه در دنيا زاهد باشيد.پ 21- ابو حمزه از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند:
مساعدترين و سودمندترين خلق براى دين زهد در دنيا مىباشد.پ 22- مردى از على بن الحسين عليهما السّلام روايت مىكند كه از آن حضرت سؤال كردم زهد چه معنى دارد، فرمودند: زهد ده چيز است، بالاترين درجه زهد پائين درجه ورع مىباشد و بالاترين درجه ورع پائين درجه يقين است و بالاترين درجه يقين پائينترين درجه رضا است و بدانيد كه زهد در يك آيه جمع شده و آن اين است كه لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ.پ 23- سفيان بن عيينه گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمودند: هر دلى كه در آن شك و يا شرك باشد او ساقط مىگردد، مقصود آنها از زهد در دنيا اين است كه دلهاى آنان متوجه آخرت گردد و به آن دلبستگى پيدا كند.پ 24- محمد بن مسلم از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه على عليه السّلام فرمودند:
نشانه كسى كه به آخرت مائل مىباشد آن است كه در دنيا زاهد باشد و فريب دنيا را نخورد و زرق و برق زندگى او را منحرف نسازد.
زاهد هر چه برايش مقدر شده باشد مىرسد و زهد سهم او را كم نمىكند و هر كس هم بخواهد با حرص و ولع به دنيا دست پيدا كند باز هم به اندازه خود مىتواند به آن برسد و مغبون كسى را گويند كه از حظ و نصيب آخرت محروم شود.پ 25- طلحة بن زيد از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله خوشش مىآمد كه در دنيا گرسنگى بكشد و خائف باشد.پ 26- عبد اللَّه بن سنان از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در حالى كه محزون بود از خانه خارج گرديد، در اين هنگام فرشتهاى آمد و با خود كليد گنجهاى زمين را آورد و عرض كرد: اى محمد اينها كليد گنجهاى
زمين مىباشند،پ خداوند مىفرمايد اين كليدها را بگير و هر چه مىخواهى بردار و در نزد من هر چه بخواهى هست.
رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: دنيا خانه كسى مىباشد كه خانه ندارد، كسانى كه عقل ندارند براى دنيا مال جمع مىكنند، فرشته گفت: به خداوندى كه تو را به حق فرستاد من اين سخن را در آسمان چهارم از فرشتهاى كه اين كليدها را از او گرفتم شنيدم.پ 27- جميل بن دراج از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از كنار بزى كه گوشش را بريده و بصورت مردارى در مزبله افكنده بودند عبور كردند رسول خدا به يارانش فرمود: اين مردار چه اندازه ارزش دارد، گفتند: اگر او زنده بود يك درهم ارزش داشت رسول فرمود به خدا سوگند دنيا در نزد اهلش از اين مردار هم پستتر مىباشد.پ 28- عبد اللَّه بن قاسم از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند: هر گاه خداوند بخواهد به بندهاى سود برساند او را در دنيا زهد مىدهد و دين را به او تعليم مىكند و از عيبهاى دنيا او را آگاه مىگرداند و هر كس به اينها رسيد خير دنيا و آخرت را مىيابد.پ امام عليه السّلام فرمود: كسى به حقى كه بهتر از زهد باشد نخواهد رسيد و زهد ضد چيزهائى است كه دشمنان حق طالب آن مىباشند، راوى گويد: عرض كردم قربانت شوم زهد از چه چيز بايد باشد، فرمودند: از آنچه نفس بطرف آن مايل باشد.پ امام عليه السّلام فرمودند: آيا كسى نيست كه صبر كند و خود را به دنيا آلوده نسازد، مگر مردان شريف كجا هستند كه صبر پيشه نمايند، دنيا چند روزى بيشتر نيست و خواهد گذشت، چشيدن طعم ايمان بر شما حرام است تا آنگاه كه دنيا را ترك كنيد.پ راوى گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمود: هر گاه مؤمن محبت دنيا را از دلش بيرون كند مقامش بالا مىرود شيرينى محبت خداوند را مىيابد، اهل دنيا
خيال مىكنند او ديوانه شده در حالى كه محبت خداوند آنها را چنين كرده و آنها به غير خدا اشتغال پيدا نمىكنند.پ 29- ابن بكير گويد: امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: آنها كه طالب دنيا مىباشند به آخرت خود زيان مىرسانند و كسانى كه طالب آخرت هستند، به دنيا ضرر مىرسانند، شما به دنيا زيان برسانيد كه او شايسته زيان مىباشد.پ 30- ابو عبيده حذاء گويد: به امام باقر عليه السّلام عرض كردم حديثى به من بگو تا از آن سود برم فرمودند: اى ابو عبيده زياد ياد مرگ بكن و بدان هر كس زياد مرگ را ياد كرد در دنيا زاهد مىشود و دل به مال و منال دنيا نمىبندد.پ 31- داود ابزارى گويد: امام باقر عليه السّلام فرمودند: فرشتهاى هر روز فرياد مىزند:
اى فرزندان آدم براى مرگ بزائيد و براى فانى شدن جمع كنيد و براى خراب شدن بسازيد.پ 32- موسى بن بكر از ابو ابراهيم عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: ابو ذر رحمة اللَّه عليه گفتند: براى من در دنيا، همين بس است كه دو گرده نان جو داشته باشم، يكى از آنها را روز و ديگرى را شب بخورم و ديگر اينكه دو جامه داشته باشم يكى را بر دوش بياندازم و ديگرى را بر كمر ببندم و شكر دنيا را بجاى بياورم و از نعمتهاى خداوند سپاس گويم.پ 33- ابو بصير گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: ابو ذر رضوان اللَّه عليه در خطبه خود مىفرمود: اى كسى كه طالب علم هستى از دنيا چيزى كه مورد استفاده قرار مىگيرد كار خير است كه به آدمى سود مىدهد و نفع مىرساند و يا شرى كه زيان مىدهد، فقط خداوند است كه انسان را از گزند آن حفظ كند و ترحم نمايد.
اى كسى كه طالب علم مىباشى زن و فرزند و مال و منال شما را از حق غافل نسازد، تو روزى كه از مال و منال جدا گردى مانند اين است كه مهمان بودى و شبى در ميان آنها به عنوان مهمان ماندى و بامداد هم از آن خانه بيرون شدى و همه را ترك كردى.
پدنيا و آخرت مانند منزلى مىباشند كه از آن جا به منزلى ديگر منتقل گردى و بين مرگ و قيامت مانند يك خواب است كه تو از آن بيدار گردى، اى كسى كه دنبال علم مىباشى، براى روزى كه در مقابل عدل خدا قرار مىگيرى چيزى بفرست، تو به عملت پاداش مىگيرى هر كارى بكنى به آن مىرسى اى طالب علم متوجه اينها باش.پ 34- حسن بن راشد از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: دنيا را با من چكار است و چگونه به آن دل ببندم در حالى كه مثل من با دنيا مانند آن شخصى مىباشد كه در يك روز گرمى زير درختى خوابيده باشد و بعد از خواب بر مىخيزد و آن جا را ترك مىگويد.پ 35- يحيى بن عقبه ازدى گويد: امام صادق از پدرش امام باقر عليهما السّلام روايت مىكند كه فرمود: مثل حريص مانند كرم ابريشم است هر چه بر دور خود مىتند راه خروج خود را مشكل مىكند و سرانجام در همان دامى كه براى خود درست كرده جان مىدهد.پ امام صادق عليه السّلام فرمود: لقمان در مواعظ خود به فرزندش مىگفت: اى فرزند مردمان قبل از تو براى فرزند خود جمع كردند، نه فرزندان آنها ماندند و نه اموالى كه براى آنها جمع كردند، همه را گذاشتند و رفتند.
اى فرزند تو بندهاى اجير هستى و به تو امر كردهاند كارى انجام دهى و در برابر آن كار مزدى بگيرى، اينك كارها را به خوبى انجام بده و مزد خود را بستان، اى فرزند در اين دنيا مانند گوسفند مباش كه در ميان علفزارى بچرد و بخورد تا چاق و فربه گردد و هر گاه پر گوشت و چاق شد او را بكشند.
اى فرزند دنيا را مانند پلى بدان كه روى نهرى زده شده و تو بايد از آن عبور كنى و آن را واگذارى و تا پايان جهان به آن جا بر نمىگردى، دنيا را همواره خراب نگهدار و در آبادانى آن نكوش، زيرا تو مامور به آبادى آن نيستى، اى فرزند بدان فردا كه در پيشگاه خداوند حاضر شدى از چهار چيز مورد پرستش قرار مىگيرى.
از تو سؤال مىكنند كه عمرت را در چه صرف كردى و جوانيت را چگونه
گذرانيدىپ و مالت را از كجا بدست آوردى و در كجا خرج كردى، اكنون خود را مهيا كن و پاسخ اينها را آماده ساز و از آنچه در دنيا از دست دادى اندوهگين مباش.
مال دنيا اگر اندك باشد هميشه نيست و اگر زياد باشد گرفتارى مىآورد، اينك احتياط را از دست مده و در كارها كوشش داشته باش، پردههاى غفلت را از مقابل ديدگانت بردار و از خداوند نيكى بخواه و كارهاى نيك انجام بده.
همواره از كارهائى كه مىكنى و يا لغزشى كه برايت پيش مىآيد توبه كن و هرگز توبه را از ياد مبر، اينك از فرصتى كه دارى به سرعت استفاده كن و قبل از اينكه رهسپار آخرت شوى توشه بردار كه بزودى مرگ مىآيد و نمىگذارد كارى انجام دهى.پ 36- ابن ابى يعفور گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمودند: خداوند متعال در مناجات خود به موسى بن عمران عليه السّلام فرمودند: اى موسى به دنيا تكيه مكن همان گونه كه ستمگران به آن اعتماد كردهاند و آن را مانند پدر و مادر تلقى مىكنند.
اى موسى با مردم در كارهاى خير مسابقه بگذار و از آن جلو برو، كارهاى خير مانند لفظ خير نيكو مىباشند، اى موسى من اگر تو را به خودت واگذاشته بودم در اين هنگام محبت دنيا بر تو غلبه مىكرد و زرق و برق و زينتهاى آن تو را بطرف خود جلب مىنمود.
اكنون از دنيا به اندازه احتياج استفاده كن و به كسانى كه فريب دنيا را خوردهاند توجه نداشته باش آنها را به حال خود واگذار و بدان كه هر فتنه و فسادى از حب دنيا آغاز مىشود به حال كسانى كه مال زياد دارند غبطه نبر كه مال زياد گناهان را زياد مىكند و حقوق واجبه را از انسان مىگيرد.
به حال كسانى كه مردم از آنها راضى مىباشند غبطه نخوريد و بنگريد آيا خداوند هم از آنها راضى مىباشد و به حال آنهائى كه مردم از آنها اطاعت مىكنند غبطه نخور و بدان اطاعت مردم از آنها كه بر خلاف حق مىباشد موجب هلاكت
آنها و پيروانشان خواهد بود.پ 37- غياث بن ابراهيم از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند: در كتاب على عليه السّلام آمده كه دنيا مار است، بدنش نرم ولى در باطن سم كشنده دارد، عقلاء از آن دورى مىكنند و كودكان جاهل بطرف او مىروند.پ 38- ابو جميله گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: امير المؤمنين عليه السّلام به يكى از ياران خود نوشتند و او را موعظه فرمودند و گفتند: تو را و هم چنين خود را به تقوى و پرهيزگارى از خدا دعوت مىكنم، خدائى كه معصيت او روا نيست و به جز او اميدى نمىباشد و توانگرى در دست او هست.
هر كس از خداوند بترسد نيرو مىگيرد و شكمش سير مىشود و سيراب مىگردد، عقلش بالا مىرود و از اهل دنيا فاصله پيدا مىكند، در اين هنگام بدن وى با اهل دنيا هست ولى قلب و عقل او جهان آخرت را مشاهده مىكند.
او با روشنائى دل خود حقائق را مىنگرد و محبت دنيا را از دلش بيرون مىسازد از حرام آن خود را به كنار مىكشد و از شبهات دورى مىنمايد، آنها مال حلال صاف را هم براى خود روا نمىدارند مگر در آن جايى كه براى دفع ضرر و سد جوع از آن استفاده مىكنند.
او فقط جامهاى كه بتواند بدنش را بپوشاند در برمىكند و از ميان لباسها پارچههاى خشن را انتخاب مىنمايد او از آنچه بدست مىآورد و در اختيارش قرار مىگيرد اطمينان پيدا نمىكند و به آن اميدوار نمىشود، اطمينان و اميدوارى او فقط به خداوند مىباشد.
او در راه خداوند كوشش مىكرد و جد و جهد داشت و خود را خسته مىنمود تا آنگاه كه فقرات او ظاهر مىشد و چشم او به گودى مىافتاد، خداوند در همين حال به او نيروى بدنى مىداد و عقلش را كامل مىكرد و آنچه در آخرت براى او ذخيره شده بيشتر است.
اكنون دنيا را ترك كن و بدان كه محبت دنيا كور مىكند و گنگ مىگرداند و كر مىسازد، دوستى دنيا گردنها را پائين مىآورد، اينك از عمر باقيمانده استفاده
كنپ و نگو فردا و يا پس فردا چنان و چنين خواهم كرد، كسانى قبل از شما هلاك شدند و رفتند هلاكت آنها به خاطر آرزوها بود.
آن جماعت در حالى كه در هوسها و آرزوها بودند ناگهان فرمان خداوند در رسيد و همه مردند و بر روى تابوتها قرار گرفتند و به قبرها منتقل شدند و در آن جاى تاريك و تنگ منزل نمودند، در حالى كه فرزندان و زنان آنها آنان را رها كردند.
اينك با دلى آرام بطرف خداوند توجه كن و مانند كسى كه دنيا را ترك گفته و با تصميم و اراده بطرف مقصدى حركت مىكند و سستى به خود راه نمىدهد ثابت باشيد، خداوند ما و شما را به طاعت خود يارى كند و براى آنچه دوست مىدارد توفيق دهد.پ 39- طلحة بن زيد از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: مثل دنيا مانند آب دريا مىباشد، تشنه هر چه از آن بخورد بر تشنگى او افزوده مىگردد و تا آنگاه كه او را مىكشد.پ 40- وشاء گويد: از امام رضا عليه السّلام شنيدم فرمودند: عيسى بن مريم عليه السّلام به حواريون گفتند: اى بنى اسرائيل هر چه از مال دنيا از دست شما رفت افسوس نخوريد همان گونه كه اهل دنيا هنگامى كه دين خود را از دست مىدهند افسوس ندارند، چون آنها فقط در نظر دارند به مال و منال دنيا برسند.پ 41- امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: سپاس مخصوص خداوندى مىباشد كه كسى از رحمت آن نااميد نمىشود و از نعمت او محروم نمىگردد و از آمرزش او مأيوس نمىشود، رحمت خداوند همواره جارى است و نعمت او پيوسته هست و فنائى ندارد.
دنيا خانهاى است كه فنا و نيستى براى آن مقدر شده و اهل دنيا بايد آن جا را ترك گويند، دنيا شيرين و فريبنده است، جويندگان به شتاب بطرف او مىروند و دلها را به اشتباه مىاندازند، اكنون با بهترين زاد دنيا را ترك كنيد و بيش از كفايت دنبال آن نرويد و به اندازه احتياج از آن استفاده نكنيد.
پ42- رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس دنيا را دوست داشته باشد به آخرت خود زيان مىرساند.پ على عليه السّلام فرمودند: دنيا در حال نقل و انتقال مىباشد و براى كسى ثابت نيست، اكنون با بهترين وسيله از آن به نفع خود بهرهبردارى كنيد.پ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس خود را از زمان در آسايش بداند زمان به او خيانت مىكند و نيز فرمودند: روزگار دو روز بيشتر نيست روزى به سود تو و روزى به زيانت مىباشد، اگر به سود تو بود خوشحالى نكن و اگر به زيانت بود صبر داشته باش و بدان كه هر دو بزودى سپرى مىشوند.پ على عليه السّلام فرمود: هر كس وارد روز شود و محزون باشد مانند آن است كه بر خداوند غضب كرده باشد، هر كس دنيا را بزرگترين غم خود بداند، بدبختى و اندوه او طول خواهد كشيد، دنيا به كسانى تعلق دارد كه از آن جدا خواهند شد ولى آخرت براى كسى مىباشد كه آن را طلب كند، زاهد هر چه به زهد نزديك شود دل از دنيا خالى مىكند.پ على عليه السّلام فرمودند: هر گاه خواستى به يك متاع دنيائى برسى ولى مانعى براى رسيدن آن پيش آمد به ياد بياور كه خداوند در برابر آن خواسته بر مراتب دينيت افزوده است و ديگران را از آن محروم كرده و اگر چنين فكر كنى از آنچه به آن نرسيدهاى ناراحت نمىگردى.پ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: من براى كسانى كه متوجه دنيا شدهاند سه عقوبت مىدانم، فقرى كه هرگز بىنيازى در آن نخواهد بود، گرفتارى كه هرگز آسايشى در آن نيست و حزن و اندوهى كه هيچ گاه از او برداشته نخواهد شد.پ رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: شما در دنيا مانند مهمانان زندگى كنيد، مسجدها را خانه خود بگيريد، دلها را به هم مهربان سازيد، بسيار فكر نمائيد و گريه كنيد گرفتار هواى نفس نشويد، خانهها را مىسازيد ولى در آن نخواهيد نشست، مال را جمع مىكنيد ولى نخواهيد خورد، آرزو داريد ولى به آن نخواهيد رسيد.پ 43- امام صادق عليه السّلام فرمودند: ما دنيا را دوست مىداريم، ولى اگر به آن
نرسيديم بهتر است از اينكه به آن برسيم، هر گاه فرزند آدم بدنيا رسيد از بهره آخرت او كم مىگردد.پ 44- امير المؤمنين عليه السّلام در يكى از خطبههاى خود مىفرمايد: دنيا خانهاى است كه با بلا و گرفتارى در هم آميخته است و با مكر و فريب و نيرنگ شناخته شده حالات آن ثابت نمىماند و ساكنان آن سالم نخواهند ماند.
جهان حالات مختلف و متفاوتى دارد و تغييرات و تحولاتى در آن پديد مىآيد، زندگى در دنيا ناپسند و آسايش در آن جا وجود ندارد، اهل دنيا همواره گرفتار تيرهاى معصيت مىباشند، دنيا تيرها را بر آنها فرود مىآورده و با مرگ آنها را از پا در مىآورد.
اى بندگان خدا بدانيد كه شما و آنچه در اين دنيا داريد و حوادثى كه بر شما مىگذرد همان مسائلى مىباشد كه بر گذشتگان شما هم گذشته است و آنها هم مانند شما در اين دنيا زندگى مىكردند و عمر آنها هم از شما طولانىتر و شهرهاى آنها آبادتر و آثارشان عميقتر بود.
آنها شب را به روز آوردند و ناگهان صداهايشان خاموش گرديد و بادهاى آنها و شوكت و اقتدارشان از حركت باز ايستاد، بدنهاى آنها پوسيد و خانههاى آنان خالى گرديد و نشانهها پاك شد و ديگر اثرى از آنها ديده نمىشود.
آنها بعد از اينكه در كاخهاى محكم و استوار و فرشهاى نرم و اسباب و وسائل آماده و منازل مجلل و با شكوه زندگى كردند به گورها منتقل شدند و در ميان سنگها و خاكها قرار گرفتند كه هر لحظه بيم فرو ريختن آن مىرود.
آن گورها به هم نزديك مىباشند ولى ساكنان آنها از هم دور هستند، آنها در جايى زندگى مىكنند كه وحشت بر آنجا سايه افكنده است، آنها با اينكه فارغ از هر كارى مىباشند ولى به خود مشغول هستند.
آنها به اين خانهها انسى ندارند و با همسايهها رفت و آمد نمىكنند با اينكه نزديك هم مىباشند و خانهها به هم متصل مىباشد، چگونه آنان به زيارت يك ديگر بروند در صورتى كه بدنهاى آنها پوسيده شده و خاك و سنگ آنها را در خود حل
كرده است.پ شما به همان راهى مىرويد كه آنها رفتند، شما در آن خوابگاه گروگان گرفته شدهايد و در آن گورها به وديعت نهاده شدهايد چه مىكنيد در آن هنگام كه كارها پايان پذيرند و قبرها از هم شكافته گردند.
در وقت شكافتن قبرها و بر آمدن مردم همه چيز روشن خواهد شد و همه مىدانند چه كردهاند، همه بطرف خداوند كه رهبر بر حق آنها مىباشد خواهند رفت و آنچه كه از نزد خود بافته بودند از دست خواهند داد.پ 45- على عليه السّلام در يكى از خطبههاى خود فرمودند: ترس از خداوند كليد هر سعادت و موفقيت و ذخيره براى روز قيامت مىباشد، تقوى آدمى را از رقيت آزاد مىكند و از هر پرتگاهى نجات مىدهد.
جويندگان به وسيله تقوى رستگار مىگردند و فراريان رهائى مىيابند و آرزومندان به آرزوهاى خود مىرسند، اينك كار كنيد كه اعمال شما بالا مىرود و توبه كنيد كه توبه سود مىدهد و دعاها شنيده مىشود.
اكنون كه حال سكون و آرامى داريد و قلمها جارى مىباشد به كارهاى نيك بشتابيد، هنوز كه پير نشدهايد و يا بيمارى مانع كار شما نبوده و در چنگال مرگ گرفتار نشدهايد در فكر خود باشيد و براى معاد خود توشه برداريد.
مرگ لذتها و خوشىهاى شما را بر باد مىدهد و شهوتها و خواسته شما را تيره و تار مىسازد و شما را از اميال و هوسها دور مىگرداند، مرگ ديداركنندهاى است كه مردم از ديدن او خوششان نمىآيد و مبارزى است كه هرگز شكست ندارد.
كسانى كه بوسيله مرگ از دنيا مىروند خونبها ندارند و كسى توانائى ندارد خونبها طلب كند او با ريسمان خود شما را به چنگ آورده و شما را در دام خود گرفتار كرده است و با تيرهاى خود شما را هدفگيرى نموده و از پا در آورده است.
مرگ پياپى شما را تعقيب مىكند و با تازيانه بر فرق شما مىكوبد و شما قدرت نداريد خود را از زخم آن نجات دهيد، نزديك است كه تاريكيهاى مرگ
شما را فرا گيردپ و آتش آن برافروخته گردد و در ظلمات خود فرو برد و در بىهوشى قرار دهد.
مرگ با سختى جان شما را مىگيرد و در ظلمات قرار مىدهد و غذاهاى ناگوار و درشت به شما مىخوراند، مرگ ناگهان مىآيد و شما را از سخن گفتن باز مىدارد و جمعيت شما را پراكنده مىسازد و آثار و نشانههاى شما را پاك مىكند و خانهها را از شما خالى مىسازد.
مرگ وارثان شما را حركت مىدهد تا ارث خود را بگيرند و اموال و دارائى شما را بين خود تقسيم كنند، خويشاوندانى كه نتوانستند سودى برسانند و وابستگان محزونى كه نتوانستند مرگ را از شما دور سازند و گروهى ديگر كه خوشحال از مرگ تو مىباشند.
اكنون كوشش كنيد و فعاليت نمائيد و خود را آماده سازيد و مهياى كار شويد و براى روز قيامت زاد و توشه تهيه نمائيد و دنيا شما را فريب ندهد همان گونه كه مردمان قبل از شما را فريب داد و آنان را از راه حق و حقيقت جدا كرد.
آنها مردمانى بودند كه از پستان دنيا شير دوشيدند و از لذائذ آن استفاده كردند و گول دنيا را خوردند و روزها را از دست دادند و تازهها را كهنه كردند، آنها ناگهان از خانهها بيرون شدند و در گورها جاى گرفتند.
اموال آنها بين وارثان تقسيم شد، هر كس نزد آنها برود او را نمىشناسد و به گريهكنندگان خود توجهى ندارند و به كسى كه با آنها سخن بگويد پاسخ نمىدهند، اكنون از دنيا بترسيد كه او بسيار مكار و فريبنده است.
دنيا با مكر و حيله شما را از راه بيرون مىكند، دنيا گاهى مىبخشد و زمانى منع مىكند گاهى به آدمى لباس مىپوشاند و گاهى لباسها را از بدن در مىآورد، خوشى دنيا پايدار نيست و سختى او همواره هست و گرفتاريش از بين نمىرود.پ 46- قطب الدين كيذرى در شرح نهج البلاغه در ضمن مكاشفات امير المؤمنين عليه السّلام از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه على عليه السّلام فرمودند: من در
بعضى از باغهاى فدك بودم كه حضرت رسول آن باغها را به فاطمه داده بودند، زنى نزد من آمد در حالى كه بيلى در دست داشتم و مشغول كار بودم.
آن زن مقابل من قرار گرفت و من از جمال آن در شگفت شدم و او را به بثبنه دختر عامر جمحى تشبيه كردم كه يكى از زنان زيباى قريش بشمار مىرفت، گفت: اى فرزند ابو طالب با من ازدواج كن تا تو را از اين بيل راحت سازم و خزائن دنيا را به تو بدهم و تو هميشه تا آنگاه كه در دنيا هستى مالك باشى.
به آن زن گفتم: شما كه هستيد و از كجا آمدهايد تا از خاندانت تو را خطبه كنم، گفت من دنيا هستم، به او گفتم برگرد و شوهرى ديگر طلب كن تو شايسته همسرى من نيستى، اين را گفتم و به كار خود مشغول شدم.پ 47- امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: اى بندگان خداوند بدانيد كه مؤمن در شب و روز به خود بدگمان است و همواره ناراحت بنظر مىرسد و مىخواهد زياد كار نيك انجام دهد، شما همواره مانند گذشتگان خود كار كنيد كسانى كه پيش از شما درگذشتند، آنها خيمه و خرگاه خود را كندند و منازل را پشت سر گذاشتند.پ 48- يونس بن ظبيان گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: خداوند مىفرمايد: واى بر كسانى كه دنيا را با مكر و فريب و نيرنگ بدست مىآورند و در نقش آخرت طالب دنيا مىباشند.
واى بر كسانى كه مرو جان عدالت را مىكشند، واى بر كسانى كه مؤمنان از آنها تقيه مىكنند، آيا آنها مرا فريب مىدهند، يا بر من جرأت دارند، به خودم سوگند آنها را به فتنهاى گرفتار مىكنم كه برد باران هم در آن جا سرگردان شوند.پ 49- محمد بن قيس گويد: حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله هنگامى كه از سفرى مراجعت مىكردند ابتدا نزد فاطمه مىرفتند و مدتى آنجا توقف مىكردند، در يكى از سفرهاى رسول خدا فاطمه يك خلخال نقره و يك گردنبند و دو گوشواره و يك پرده تهيه كردند تا در هنگام مراجعت پدر و يا شوهرش از آن استفاده كنند.
هنگامى كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از سفر مراجعت كردند نزد فاطمه عليها السّلام رفتند، ياران آن جناب كنار در ايستادند تا حضرت مراجعت كند، توقف رسول خدا در خانه
فاطمه بطول انجاميد بطورى كه آنها سرگردان شدند و نمىدانستند توقف كنند تا رسول خدا بيرون شود و يا از آن جا بروند.پ در اين هنگام رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله بيرون شدند در حالى كه آثار غضب در چهره مبارك آن جناب ظاهر بود، رسول خدا وارد مسجد شدند و در كنار منبر قرار گرفتند، فاطمه دريافت پدرش چرا ناراحت شده و دانست كه رسول خدا از ديدن گردنبند و پرده و گوشوارهها به غضب آمده است.
فاطمه آنها را از بدنش در آورد و پرده را هم از جلو در برداشت و آنها را خدمت حضرت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرستاد و به قاصد گفت: اينها را مقابل رسول خدا بگذار و بگو دخترت سلام مىرساند و عرض مىكند اين اشياء را در راه خداوند انفاق كن.
هنگامى كه قاصد آنها را مقابل رسول خدا گذاشت پيامبر فرمود: او اين كار را كرد پدرش فدايش باد و اين سخن را سه بار تكرار كرد و بعد فرمود: دنيا براى محمد و آل محمد نيست اگر دنيا به اندازه بال مگسى ارزش داشت خداوند شربتى آب هم به كافر نمىداد، بعد از آن رسول خدا از مسجد به خانه فاطمه رفت.پ 50- مفضل گويد: امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند:
خداوند متعال به دنيا وحى كرد كسانى كه به تو خدمت مىكنند گرفتار سختى نما و هر كس به تو توجه نكرد به او خدمت كن.
بعد از آن فرمودند: در عبادت و پرهيزگارى بكوشيد و از دنيائى كه شما را ترك مىكند دست بكشيد بدانيد كه دنيا فريب دهنده است، او خانهاى است كه فناء مىشود و زوال مىپذيرد، كسانى كه گول دنيا را مىخورند به هلاكت مىرسند، آنها كه به دنيا اعتماد كنند دنيا به آنها خيانت مىكند هر كس به آن اعتماد كند فريب خواهد خورد.پ 51- حفص گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: خداوند متعال در مناجات خود به موسى بن عمران فرمودند: اى موسى هر گاه مشاهده كردى فقر به تو روى آورده بگو اى فقر خوش آمدى كه فقر شعار صالحان مىباشد.
پاما هر گاه ديدى كه مال و ثروت و توانگرى بطرفت آمد بگو من گناهى مرتكب شدهام كه خداوند مىخواهد به سرعت مرا عقوبت كند، دنيا خانه عقوبت مىباشد كه آدم را در هنگام ارتكاب گناه عقوبت كرد، دنيا خود ملعون است و ملعون هستند كسانى كه به آن گرايش پيدا نمايند، مگر كسانى كه در دنيا براى من كار كنند.
اى موسى بندگان شايسته من در دنيا زهد ورزيدند و به اندازه شناخت من به دنيا نگاه كردند، ولى ساير مخلوقات من چون نسبت به من معرفت نداشتند به دنيا توجه كردند، اگر كسى از مخلوقات من به دنيا ارزش بدهد ديدگانش روشن نمىگردد ولى هر كس آن را كوچك بشمارد از آن سود مىبرد.پ 52- حفص از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه امام صادق عليه السّلام فرمود:
خداوند متعال در مناجات خود به موسى فرمودند: اى موسى دنيا خانهاى است كه در آن سختى و مشكلات مىباشد.پ 53- امام صادق عليه السّلام فرمودند: هنگامى كه دنيا فانىشدنى است پس چرا بايد به آن اطمينان پيدا كرد.پ 54- امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: غافلترين مردم كسى است كه از اوضاع و احوال دنيا و تغييرات آن پند نگيرد، و كسانى در دنيا گرفتار خطر مىشوند كه دنيا را براى خود خطر ندانند.پ 55- احمد بن حسن حسينى از امام عسكرى و او از پدرانش عليهم السّلام روايت مىكند كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: چه افراد غافلى كه لباسى را براى پوشيدن تهيه مىكنند در حالى كه همان لباس كفن او مىشود و خانهاى مىسازد كه در آن جا سكونت كند ولى همان خانه گور او مىگردد.پ امير المؤمنين عليه السّلام در يكى از خطبههايش فرمودند: اى مردم دنيا خانهاى است كه فانى مىشود و آخرت جاودانى مىباشد، اينك از جايى كه عبور مىكنيد براى جايى كه در آنجا استقرار پيدا خواهيد كرد زاد و توشه تهيه نمائيد و در نزد كسى كه همه اسرار شما را مىداند پردهدرى نكنيد.
پدنيا را از دلهاى خود بيرون كنيد قبل از اينكه بدنهاى شما را از دنيا بيرون سازند، شما در دنيا حيات پيدا كرديد ولى براى آخرت خلق شديد، دنيا مانند سم مىباشد آن را مىخورند ولى نمىشناسند، هنگامى كه كسى از دنيا مىرود فرشتگان مىگويند قبل از خود چه فرستاده ولى مردم مىگويند از خود چه به جاى گذاشته است.
زيادى را قبلا براى خود بفرستيد تا از آن سود بريد و بعد از خود چيزى نگذاريد تا بر ضرر شما تمام نشود، محروم كسى را گويند كه از مال حلال خود محروم گردد و خوشا بحال كسى كه ميزان او به صدقات و خيرات سنگين گردد و در بهشت جايش را آماده كند و راه خود را در صراط هموار نمايد.پ 56- در خبر مرد شامى كه خدمت امير المؤمنين عليه السّلام آمد و سؤالاتى از آن جناب كرد امام در پاسخ او فرمود: اى شيخ دنيا شيرين و فريبنده است و براى آن كسانى هستند همان گونه كه براى آخرت هم افرادى مىباشند.
آنها با اهل دنيا فخر و مباهات ندارند و با آنها براى رسيدن به مال و منال دنيا مسابقه نمىدهند، آنان از نعمتها و خوشيهاى دنيا خوشحال نمىشوند و در سختيهاى آن اندوهگين نمىشوند و غم از دست رفتن دنيا را ندارند.
اى شيخ هر كس از شبيخون بترسد خوابش نمىبرد، گردش شب و روز عمر آدميان را به سرعت پايان مىدهند، اكنون زبانت را نگهدار و سخنانت را در اختيار خود بگيرد شمرده حرف بزن، جز در خير سخن مگو، اى شيخ براى مردم بخواه آنچه براى خود مىپسندى و به مردم محبت كن همان گونه كه انتظار دارى با تو محبت كنند.
بعد از اين متوجه ياران خود شد و گفت: اى مردم مگر مشاهده نمىكنيد كه مردمان دنيا در شب و روز حالات مختلفى دارند، گروهى بر زمين افتاده و بر خود مىپيچند، گروهى بيمار هستند، و جماعتى به عيادت آنها مىروند.
دستهاى با جان خود مشغول هستند و با مرگ دست و پنجه مىكنند، گروهى اميدى براى آنها نيست، عدهاى روى بستر مرگ قرار دارند، گروهى دنيا را طلب
مىكنند در حالى كه مرگ آنها را تعقيب مىكند گروهى غافل مىباشند در حالى كه اعمال آنها مورد نظر است، آيندگان هم دنبال گذشتگان خواهند رفت.پ 57- مفضل از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه در تفسير آيه شريفه لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس در برابر مصيبتهاى وارده صبر نكند و تسليم خداوند نشود همواره در دنيا حسرت خواهد خورد.
هر كس ديده بر مال ديگرى بدوزد و چشمش بدست او باشد اندوهش زياد مىگردد و خشمش فروكش نمىكند، هر كس نداند كه خداوند غير از لباس و غذا نعمتهاى ديگرى هم به او داده است از عمل كوتاهى كرده است و به عذاب نزديك شده، هر كس براى مال دنيا محزون گردد خدا را بر خود خشمگين ساخته است.
هر كس از مصيبتى كه بر او فرود آمده شكايت كند مانند اين است كه از خداوند شكايت كرده است، كسانى كه از مسلمانان بعد از اينكه قرآن تلاوت كرده باشند وارد دوزخ شوند آيات خدا را مسخره كردهاند، هر كس براى مال دنيا نزد توانگرى خضوع كند دو سوم دينش را از دست مىدهد.
بعد از آن فرمودند: شما در اينجا شتاب نكنيد، اگر مردى از شخص توانگرى محبت ديد و مورد احسان و لطف او قرار گرفت بايد او را احترام كند و سپاسگزارى از نعمت از وظائف او مىباشد، ولى اين سپاس از نعمت و احترام نيايد به حد خضوع و خشوع كه مختص به خداوند است از وى برسد و با مكر و خدعه مال منعم را از وى بگيرد.پ 58- حفص گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: من دنيا را مانند ميته فرض مىكنم و به اندازه اضطرار از آن مىخورم.پ 59- بزنطى از امام رضا عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: به خداوند سوگند خداوند آنچه را كه در دنيا براى مؤمن مؤخر داشته بهتر است از اينكه به سرعت در دنيا خواستههاى او را بر آورده كند، بعد از اين امام عليه السّلام دنيا را در نظر من تحقير
كرد و فرمود:پ مگر دنيا چيست كه آن همه به او اهميت مىدهند.
صاحبان نعمت و ثروت و مال و مكنت وظائفى دارند كه بر آنها واجب شده است آنها بايد حقوق خداوند را پرداخت كنند، به خداوند سوگند هر گاه نعمتى براى من حاصل مىگردد از آن مىترسم تا آنگاه كه حقوق واجبه خداوند را از آن خارج سازم.پ 60- مردى به امير المؤمنين عليه السّلام شكايت برد و از وى حاجتى طلب كرد، امام به او فرمودند: بدان هر چه از دنيا به تو برسد از توانائى تو بالاتر است و تو بايد همواره آن مالها را براى ديگران نگهدارى.پ 61- مردى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: محبت دنيا و گرايش به آن بالاترين گناه مىباشد و همه معصيتها از آن پديد مىآيند.پ 62- جابر بن عبد اللَّه گويد: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: بالاترين ترسى كه از امت خود دارم آن است كه آنها از هواهاى نفس پيروى كنند و آرزوهاى دور و دراز داشته باشند، هواى نفس مانع مىشود كه آدمى حق را بنگرد و آرزوهاى دراز آخرت را از ياد انسان مىبرد.
اينك دنيا گذشته و پشت كرده است و آخرت روى آورده و براى هر يك از آنها فرزندانى هستند كه دنبال آن مىروند، اكنون شما از فرزندان آخرت باشيد و از فرزندى دنيا دست باز داريد، شما امروز در خانهاى هستيد كه بايد عمل كنيد و حسابى در اين جا نيست و فردا در جايى خواهيد بود كه حساب هست ولى عمل نخواهد بود.پ 63- ابن عباس گويد: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: شب و روز مركبهائى هستند كه شما را از جايى به جايى ديگر انتقال مىدهند.پ 64- فاطمه دختر امام حسين عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند:
تمايل به دنيا حزن و اندوه مىآورد و زهد در دنيا دل و بدن آدميان را آسايش مىدهد.پ 65- ابن ابى يعفور گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمودند: هر كس به دنيا
دلبستگى پيدا كند دلش به سه خصلت گرفتار مىگردد، اندوه پايدار، آرزوهائى كه به آنها نخواهد رسيد و اميدهائى كه به آن دست نخواهد يافت.پ 66- موسى بن جعفر از پدرش عليهما السّلام روايت مىكند كه فرمودند: دنيا زندان مؤمن و قبر حصار او و بهشت جايگاه او مىباشد و هم چنين دنيا بهشت كافر و قبر حصار او و آتش جاى او خواهد بود.پ 67- عبد اللَّه بن عمر از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت مىكند كه فرمودند: بالاترين ترسى كه من از امت خود دارم سه خصلت است، لغزش عالم، جدال منافق بوسيله قرآن ياد نيائى كه گردنهاى شما را قطع كند، خود را به آنها آلوده نكنيد و خود را همواره متهم سازيد كه دنبال آن خصلتها نرويد.پ 68- زهرى مىگويد: از امام على بن الحسين عليهما السّلام شنيدم فرمودند: هر كس در برابر مصيبتها صبر نكند و تسليم خداوند نگردد در دنيا گرفتار حسرت خواهد شد به خداوند سوگند دنيا و آخرت مانند دو كفه ترازو ميباشند هر يك از آنها بر ديگرى سنگينى كند ديگرى را از اعتبار مىاندازد.
امام عليه السّلام بعد از اين آيه شريفه إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ را تلاوت كردند تا بهاذِبَةٌ، خافِضَةٌ
رسيدند و فرمودند سوگند به خداوند دشمنان خداوند از مقام خود پايين خواهند آمد و گرفتار آتش خواهند شد و در تفسير رافِعَةٌ فرمود: به خداوند سوگند دوستان خدا مقام بالاترى پيدا ميكنند و وارد بهشت ميگردند.
بعد از اين امام عليه السّلام متوجه يكى از كسانى كه در كنارش نشسته بود شدند و به او فرمودند: از خداوند بترسيد و در طلب دنيا كوتاه بياييد و چيزى را كه هنوز خلق نشده طلب مكن و هر كس چيزى كه هنوز خلق نشده مورد طلب قرار دهد در حسرت و اندوه بسر خواهد برد و به آن نخواهد رسيد.
بعد از آن فرمودند: چگونه به آن چه خلق نشده خواهد رسيد آن مرد گفت:
چگونه او دنبال چيزى ميرود كه هنوز خلق نشده است امام فرمودند: آنها كه دنبال مال و ثروت ميروند و در دنيا مال زيادى بدست مىآورند نظرشان اين است كه در آسايش باشند در حالى كه آسايش براى دنيا وجود ندارد و خلق نشده است.
پآسايش و راحتى فقط در بهشت هست و براى اهل بهشت خلق شده است خستگى و سختى در دنيا و براى اهل دنيا آفريده شدهاند هر كس آن را بدست آورد به اندازه همان حرص هم به او داده مىشود هر كس در دنيا مال زيادى بدست آورد فقرش هم شدت پيدا ميكند زيرا او براى حفظ اموالش به مردم نياز خواهد داشت.
او براى نگهدارى مال خود به هر چيزى نيازمند خواهد شد پس در توانگرى دنيا آسايش و راحتى نيست ولى شيطان فرزند آدم را وسوسه ميكند كه در مال و ثروت راحتى هست و او را در دنيا گرفتار سختيها و مشكلات ميكند و بايد او در آخرت حساب بدهد.
سپس فرمودند: متوجه باشيد كه دوستان خدا در دنيا براى دنيا كار نكردند بلكه آنان خود را در دنيا براى آخرت به سختى انداختند بعد فرمودند: آگاه باشيد كه هر كس فقط براى روزى كوشش كند يك گناه براى او نوشته مىشود عيسى عليه السّلام به حواريون گفتند: دنيا مانند پل است كه بايد از آن عبور كنيد ولى او را تعمير ننماييد.پ 69- ابن عماره گويد: پدرم از امام صادق عليه السّلام روايت ميكند كه فرمودند:
مردم در جهان فانى دنبال چهار چيز ميباشند توانگرى خوشحالى استراحت و عزت اما توانگرى را بايد در قناعت بيابند كسانى كه دنبال بدست آوردن مال زياد مىباشند به آن نخواهند رسيد.
اما خوشحالى و حسن معيشت در سبكبارى ميباشد هر چه مسئوليت كمتر گردد زندگى به خوشى ميگذرد آنها كه بار سنگين بدوش خود ميكشند به آن نميرسند اما آنهائى كه در نظر دارند راحت باشند بايد شغل زياد نداشته باشند.
كسانى كه ميخواهند دست به هر كارى بزنند و زير هر بارى بروند همواره ناراحت خواهند شد اما عزت براى كسانى است كه خدمت خالق ميكنند و هر كس به خدمت مخلوق مشغول شود عزت را نخواهد يافت.پ 70- حسين بن زيد از امام صادق عليه السّلام روايت ميكند كه فرمودند: هر يك از امت من كه از چهار خصلت دور باشند وارد بهشت ميشوند خود را به دنيا آلوده
نكنند از هواى نفس پيروى ننمايند شكمپرستى نكنند و دنبال شهوت نروند.پ 71- مردى از امام باقر عليه السّلام روايت ميكند كه از آن حضرت شنيدم فرمودند:
دنيا در حال نقل و انتقال ميباشد اگر مال دنيا مقدر باشد با همه ضعفى كه دارى به تو خواهد رسيد و اگر بر ضررت باشد باز هم به تو ميرسد تو نميتوانى جلو آن را بگيرى بعد از آن فرمودند هر كس هر چه از دست داده مايوس شد راحت ميگردد و هر كس قناعت كند ديدگانش روشن مىشود.پ 72- منذر جوانى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: سلمان رحمة الله عليه ميگفت من از شش چيز در شگفت ميباشم سه چيز مرا ميخنداند و سه چيز مرا ميگرياند اما آنها كه مرا ميگريانند عبارتند از:
دورى دوستان كه محمد صلى اللَّه عليه و آله و حزب او مىباشند مشاهده روز قيامت و ترس از آن و توقف در پيشگاه خداوند.
اما آن سه كه مرا مىخنداند عبارتند از: كسى كه دنبال دنيا ميباشد و مرگ هم او را تعقيب ميكند كسى كه غفلت دارد در حالى كه مورد تعقيب ميباشد و كسى كه ميخندد ولى نميداند كه خداوند از او راضى هست يا نه.پ 73- ابن سنان از امام صادق عليه السّلام روايت ميكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند نخستين بارى كه خداوند معصيت شد به خاطر شش چيز بود محبت دنيا محبت رياست محبت زنان محبت طعام محبت خواب و محبت استراحت.پ 74- در خبر ابو ذر آمده: در شگفت هستم از كسى كه گردش شب و روز را ميداند و اوضاع و احوال مردم را مينگرد ولى باز به دنيا دل بستگى پيدا ميكند و مطمئن ميگردد.پ 75- حضرت رضا از پدرانش از حسين بن على عليهم السّلام روايت ميكند كه فرمودند: در زير ديوار يكى از شهرها لوحى پيدا شد و در آن نوشته شده بود من خدايى هستم كه جز من خداوندى نيست و محمد پيامبر من ميباشد.
در شگفت هستم از كسى كه يقين دارد خواهد مرد ولى چگونه خوشحالى ميكند و تعجب دارم از كسى كه به مقدرات اعتقاد دارد چگونه محزون مىشود
و تعجب از كسى است كه دنيا را آزمايش كرده ولى باز به آن اطمينان پيدا ميكند و در شگفت مىباشم از كسى كه يقين بحساب دارد باز مرتكب معصيت ميگردد.پ 76- ابن مغيره گويد: حضرت رضا عليه السّلام ميفرمودند:
انك في دار لهامدة يقبل فيها عمل العامل
الا ترى الموت محيطا بها يكذب فيها امل الامل
تعجل الذنب لما تشتهى و تامل التوبة في قابل
و الموت يأتي اهله بغتة ما ذاك فعل الحازم العامل
تو در خانهاى زندگى ميكنى كه براى آن وقت معينى هست و هر كس در آن ايام و مدت كارى انجام دهد مورد پذيرش قرار ميگيرد مگر مشاهده نميكنى كه مرگ دنيا را فرا گرفته است و آرزوى آرزومندان به حقيقت نميرسد.
براى مشتهيات نفسانى به سرعت مرتكب گناه ميشوى ولى آرزو ميكنى كه در آينده توبه نمايى در حالى كه مرگ بطور ناگهانى فرا ميرسد و تو را ميربايد و اين كار از آدم زرنگ كارى دور از احتياط ميباشد.پ 77- محمد بن يحيى از عمويش روايت ميكند كه امام رضا عليه السّلام اين ابيات را مىخواندند:
كلنا نامل مدافى الاجل و المنايا هن آفات الامل
لا يغرنك اباطيل المنى و الزم القصد ودع عنك العلل
انما الدنيا كظل زائل حل فيه راكب تم رحل
همه ما آرزو مىكنيم كه مرگ ما به تاخير افتد، در صورتى كه مرگها آرزوها را بر باد مىدهند، آرزوهاى دور و دراز تو را فريب ندهد، همواره ميانه روى را اتخاذ كن و علتها را واگذار، دنيا مانند سايهاى مىباشد كه مسافرى در آنجا اندكى بياسايد و بعد از آنجا كوچ كند.پ 78- داود بن سليمان از امام رضا عليه السّلام روايت مىكند كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: اگر بندهاى مرگ را كه به سرعت بطرف او حركت مىكند مشاهده نمايد، با آرزوهاى خود مخالفت مىكند و از طلب دنيا دست مىكشد.
پ79- ابو الطفيل گويد: امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: چيزى كه بيشتر از همه چيز از شما ترس دارم آرزوهاى دراز و متابعت از هواى نفس مىباشد، آرزوى دراز آخرت را از ياد آدمى مىبرد و متابعت از هواى نفس جلو حق را مىگيرد.
آگاه باشيد كه دنيا عقب كرد نموده و پشت سر مانده است ولى آخرت در مقابل دارد مىآيد، هر يك از دنيا و آخرت فرزندانى دارند و شما از فرزندان آخرت باشيد و از فرزندان دنيا بحساب نيائيد، امروز روزگار كار است و حسابى نيست و فردا روز حساب است و عملى نخواهد بود.پ 80- امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: اى مردم شما هنگامى كه وارد صبح مىشويد هدف تيرهائى قرار مىگيريد كه بر بدنهاى شما وارد مىشوند و شما را هلاك مىكنند، اموال شما تاراج مصيبتها و گرفتاريها مىشوند، شما در دنيا هر چه غذا بخوريد شما را ناراحت مىكند و هر چه آب بنوشيد در گلوگير مىكند.
به خداوند سوگند مشاهده مىكنم شما در دنيا به هر نعمتى كه مىرسيد خوشحال مىشويد و از نعمت ديگرى محروم مىشويد و ناراحت مىگرديد، اى مردم ما و شما براى بقا آفريدهشدهايم نه از براى فنا شما از خانهاى انتقال پيدا مىكنيد، پس اكنون براى جايى كه مىخواهيد برويد و در آنجا جاودان مىمانيد زاد و توشه تهيه كنيد.پ 81- امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: من شما را از دنيا بر حذر مىدارم، دنيا شيرين و فريب دهنده است زرق و برق و خرمى آن آدميان را فريب مىدهد، دنيا در ميان شهوتها و خواستهها پيچيده شده و به خواستههاى زودگذر آراسته گرديده است، آبادى آن به آرزوها بستگى دارد و با مكر و فريب خود را زينت داده است.
لذتهاى دنيا و خوشيهاى آن دوام ندارند و آدميان از مصائب آن در آسايش نمىباشند، دنيا فريب دهنده و زيان رساننده مىباشد، دنيا از بين مىرود و تمام مىگردد دنيا خورنده و مكار مىباشد.
هنگامى كه اهل ميل و رغبت به آرزوهاى خود رسيدند و از وضع خود راضى
شدند و دنيا به انتهاء رسيد دنيا آنان را رها مىكند و نابودشان مىسازد،پ همان گونه كه خداوند در قرآن مجيد مىفرمايد: كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً.
يعنى مانند آبى كه از آسمان فرستاديم و گياهان زمين به آن آلوده شدند و بعد از اينكه زمين خشك شد بصورت خاشاكى در آمدند و بادها آن خاشاك را به هر طرف پراكنده مىسازند و خداوند بر همه چيز توانائى دارد.
هر كسى كه در دنيا براى او خوشحالى پيش آيد، روزى دنبالش گريه و اشك خواهد بود، هر لحظهاى كه برايش خوشى پيدا شود تلخى هم به دنبال خواهد آمد، هر گاه زندگى لذتبخشى برايش باشد و در ناز و نعمت و رفاه بسر برد، بعد از آن گرفتار باران عذاب و ناراحتىها مىشود.
روزى دنيا از وى يارى مىكند و نبايد به اين يارى اطمينان پيدا كند زيرا ممكن است روزى او را نشناسد، دنيا از يك طرف گوارا مىباشد ولى از طرف ديگر تلخ و ناگوار مىشود و بيمارى مىآورد، اگر كسى يك روز در امنيت و آسايش بسر برد، ولى روز ديگر در وحشت و ترس مىگذارند.
دنيا خود گول مىزند و هر چه در آن قرار دارد فريب دهنده است، هر كس در دنيا زندگى مىكند هلاك مىشود و فانى مىگردد، در زاد و توشه دنيا خيرى نيست مگر تقوى كه به آدميان سود مىرساند، هر كس در آنجا به كم قناعت كند در آخرت زياد بدست مىآورد و هر كس زياد به چنگ آورد برايش نخواهد ماند و بزودى از دستش خارج خواهد شد.
بسا افرادى كه به دنيا دل بستند و به آن اعتماد نمودند ولى دنيا آنها را گرفتار مصيبت كرد كسانى كه با آرامش دل در روى زمين راه مىرفتند ولى ناگهان از پا در آمدند، چه اشخاصى كه با احتياط و تدبير روى آن زندگى مىكردند ولى مكر و فريب دنيا آنها را نابود ساخت و هلاكشان كرد.
چه اشخاصى كه در جهان با قدرت و جلال و شكوه بسر مىبردند ولى در اثر گردش روزگار حقير و خوار شدند و چه بسا مالدارانى كه در زرق و برق دنيا
غوطهور بودندپ ولى ناگهان فقير شدند و هر چه داشتند از دست دادند.
پادشاهان و سلاطين و حاكمان و اميران كه تاج قدرت بر سر داشتند تخت و تاج از آنها گرفته شد و به روى زمين در غلطيدند، حكومت دنيا نتيجهاش خوارى مىباشد و زندگيش آلوده است، آبش تلخ و شيرينيش زهرآلود مىباشد.
زندگان دنيا در معرض مرگ هستند و افراد سالم و تندرست گرفتار بيماريها مىشوند، افراد عالى مقام نابود مىگردند، پادشاهى از شاه سلب خواهد شد، عزيزان مغلوب خواهند گرديد آسايش در آنجا نخواهد بود و كسى ديگرى را پناه نخواهد داد.
بعد از همه اينها مرگ خواهد آمد و همه را بىهوش خواهد كرد، نالهها و شيونها را بلند خواهد نمود، سپس قيامت پيش مىآيد و حضور در محضر عدل الهى در مقابل حكيم عادل، تا بدكاران پاداش كارهاى خود را بيابند و نيكوكاران ثوابهاى خود را بگيرند.
مگر شما در جاهائى زندگى نمىكنيد كه گذشتگان شما در آنجاها زندگى مىكردند، عمر آنها از شماها نيز طولانىتر بود و آثار آنها روشنتر و تعداد آنان زيادتر و لشكريان آنها فراوانتر و بيشتر از شما با حق دشمنى مىكردند.
آنها خود را به دنيا نزديك كردند و آن را پرستيدند و دنيا را بر همه چيز ترجيح دادند و هر چيزى را براى دنيا فدا كردند، بعد از آن در حالى كه بسيار كوچك شده بودند دنيا را ترك كردند، آيا شما براى اين چنين دنيائى فداكارى مىكنيد و به اين دنيا حرص مىورزيد و يا به آن اطمينان پيدا مىنمائيد.
خداوند متعال در قرآن مجيد مىفرمايد: مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ، أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ.
هر كس زندگى دنيا و زينت آن را بخواهد ما به آنها بطور كامل مىدهيم و آنها در دنيا زيان نخواهند كرد، آن گروه در آخرت جز آتش به چيزى نخواهند رسيد و هر كارى كه انجام دادهاند باطل خواهد شد و اثرش را از دست خواهد داد.
پدنيا بد جايى است براى كسى كه خود را آماده نسازد و ترسى براى او پيش نيايد، اى مردم بدانيد در حالى كه مىدانيد شما دنيا را ترك مىكنيد و دنيا همان گونه است كه خداوند فرموده: لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ.
در دنيا از كسانى پند بگيريد كه خانهها را مىساختند و خود را مشغول مىكردند و كارهاى بيهوده انجام مىدادند، آنها براى خود كاخهاى با شكوه و محكم را درست مىكردند تا آنها را جاودان نگهدارند و كسانى كه مىگفتند كدام افراد از ما نيرومندتر مىباشند.
از برادران خود كه به سوى قبرها حمل شدند عبرت گيريد آنها را حمل كردند در حالى كه آنها را سواره نخوانده بودند، آنها را در جاهائى فرود آوردند در حالى كه مهمان نبودند آنها را در ميان قبرها جاى دادند و از خاك براى آنها كفن ساختند و در كنار استخوانهاى پوسيده همسايه شدند.
آنان همسايه هستند ولى پاسخ كسى را نمىدهند و از خود رفع ضرر و زيان نمىكنند نه بديدن كسى مىروند و نه كسى از آنها ديدن مىكند، آنها مردان بردبارى هستند كه كينهها را از دل زدودهاند، نادانهائى مىباشند كه حسدها را از دل بيرون كردهاند.
كسى از آنها وحشتى ندارد و كسى از آنها اميد دفاع از خود نمىدهد، آنها مانند كسانى مىباشند كه هرگز وجود نداشتهاند آنها همان گونه هستند كه خداوند مىفرمايد: فَتِلْكَ مَساكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَنْ مِنْ بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِيلًا وَ كُنَّا نَحْنُ الْوارِثِينَ.
آنها خانههاى آن جماعت مىباشد كه جز گروه اندكى در آنجا سكونت نكردند و آن منازل به ما ارث رسيد، آن جماعت روى زمين را رها كردند و در باطن آن قرار گرفتند، جاى وسيع و فراخ را رها نمودند و در جاى تنگى منزل نمودند، خانواده خود را ترك كردند و در غربت آرميدند.
آنان روشنائى را ترك كردند، در تاريكى وارد شدند و در قبرها قرار گرفتند همان گونه كه از شكم مادر به دنيا آمدند، پا برهنه و عريان وارد گورها شدند، آنها
دنيا را ترك گفتند و با اعمال خود به جهان ابدى رهسپار شدند.
آنها در آن جهان جاودان مىباشندپ خداوند متعال مىفرمايد: كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ، ما همان گونه كه در آغاز آنها را آفريديم باز همان گونه بر مىگردانيم و اين وعده ما حق است و ما اين كار را خواهيم كرد.پ 82- امام ابو الحسن سوم از پدرانش از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند: هر كس دنيا در دلش جاى گرفت او را در دين خود متهم بدان.پ 83- عثمان بن زيد از جابر جعفى روايت مىكند كه امام باقر عليه السّلام فرمودند:
اى جابر دنيا را مانند منزلى بدان كه مىخواهى از آنجا به جاى ديگر انتقال پيدا كنى، مگر دنيا غير از اين است كه در خواب سوار چهارپائى شده باشى و هنگامى كه بيدار شدى خود را در بسترت مىيابى و سوار هم نيستى.
كسى اعتنا به هم چه چيزى مىكند و به اين مسائل روى مىآورد، دنيا مانند لباس مىباشد كه او را پوشيده باشى و يا مانند كنيزى است كه با او هم بستر شدهاى، اى جابر دنيا در نزد صاحبان خرد مانند سايه است كه زود از بين مىرود.پ 84- عقبة بن عامر جهنى از سلمان فارسى روايت مىكند كه سلمان را براى خوردن طعامى مجبور كردند او گفت: مرا كفايت مىكند كه از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله شنيدم فرمودند: بيشترين كسانى كه در دنيا سير مىباشند در آخرت گرسنه خواهند بود، اى سلمان دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر مىباشد.پ 85- ابن عمر گويد: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: در دنيا طورى زندگى كن كه گويا غريب هستى و يا مسافرى مىباشى كه مىخواهى از آن بگذرى و خود را از مردگان به حساب آورى و تو اى عبد اللَّه هر گاه وارد شب شدى اميد اين را نداشته باش كه صبح از خواب بر مىخيزى.
هر گاه صبح از خانه بيرون شدى تصور نكن كه شب را سالم به خانه بر مىگردى و روز را به پايان خواهى رسانيد، از زندگى براى مرگ استفاده كن و از تندرستى براى روزهاى بيمارى بهرهگيرى نما و تو نمىدانى فردا چه خواهد شد و چه نامى خواهى داشت.
پ86- ثعلبه از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند:
دنيا فانى است، دنيا جاى سختى و مشكلات مىباشد، دنيا محل عبرت و تغيير است و بر يك حال نمىماند، از فناء و نابودى آن اين است كه همواره كمان خود را كشيده و تير را آماده كرده است، تندرستان را به بيمارى و زندگان را با مرگ هلاك مىكند.
از سختى دنيا اين است كه آدمى مدتى مال و ثروت جمع مىكند ولى از آن نمىخورد و خانه مىسازد اما در آن سكونت نمىكند، نعمتهاى دنيا پايدار نيست و همواره سختيها فرود مىآيند و از تغييرات آن است كه آدمى هنگامى كه به آرزوهاى خود نزديك مىشود مرگش فرا مىرسد و او را از رسيدن به آرزو باز مىدارد.پ امام صادق عليه السّلام گويد: امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: چه بسا كسانى كه با نيكى كردن به آنها تدريجا مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت و چه بسا گول خوردگانى كه اعمال آنها مخفى مىماند، چه بسا كسانى كه اهل نيرنگ هستند ولى مردم در باره او حسن گفتار دارند، خداوند هيچ بنده را مورد آزمايش قرار نمىدهد مگر اينكه به او مهلت مىدهد تا او به خود آيد.پ 87- جابر بن عبد اللَّه انصارى گويد: با امير المؤمنين عليه السّلام در بصره بودم، هنگامى كه از جنگ بصره فارغ شدند آخر شب بطرف ما آمدند و فرمودند شما در چه موضوع سخن مىگوئيد عرض كردم ما در مذمت دنيا صحبت مىكنيم.
فرمودند: اى جابر شما چرا دنيا را مذمت مىكنيد، بعد از آن حمد و ثناى پروردگار را به جاى آورد و گفت: چرا گروهى از دنيا مذمت مىكنند و خود را در دنيا زاهد نشان مىدهند و لباس زهد در بر مىكنند در حالى كه معنى زهد را نمىدانند.
دنيا جاى راستگويان است براى كسانى كه با دنيا از روى صداقت رفتار كنند و محل عافيت و سلامتى مىباشند براى كسى كه در دنيا معناى عافيت را در يابد و خانه توانگرى است براى آنهائى كه از آن زاد و توشه تهيه كنند.
پدنيا محل سجده پيامبران مىباشد، و وحى خداوند بر زمين فرود آمده است، فرشتگان در دنيا نماز گزاردهام و دوستان خداوند در زمين سكونت كرده و در آن به تجارت پرداختهاند، آنها در دنيا كسب رحمت كردند و بهشت را سود بردند.
پس اى جابر آن كيست كه از دنيا مذمت مىكند، دنيا اعلان كرده كه از آنها جدا مىشود و فرياد مىزند كه از آنان فاصله مىگيرد و خود خبر مرگ را مىدهد و زوال خودش را اعلام مىكند، او از گرفتاريهايش از گرفتارى خبر مىدهد و از خوشحالىهاى خود مردم را به خوشحالى و سرور آگاه مىگرداند و آنها را به شوق وامىدارد.
دنيا گاهى مصيبت مىآورد و زمانى نعمت و عافيت مىدهد، گاهى مىترساند، گاهى خوشحال مىسازد، گروهى هنگام پشيمانى دنيا را مذمت مىكنند و جماعتى هنگام سلامتى و تندرستى آن را مىستايند دنيا به آنها خدمت كرد و آنها را آزمود به آنها تذكر داد و آنها هم ياد آوردند دنيا آنها را موعظه كرد آنها هم پذيرفتند و پند گرفتند.
دنيا آنها را از عواقب اعمال خودشان ترسانيد آنها ترسيدند، دنيا آنان را به كارهاى نيك تشويق كرد آنها هم پذيرفتند و كار نيك انجام دادند، اى كسى كه از دنيا مذمت مىكنى و خود گول آن را خوردهاى، كجا دنيا از تو خواسته او را مذمت كنى، كجا دنيا تو را فريب داده است.
آيا به خاطر پدرانت كه در دنيا در زير خاك پوسيدند و يا به جهت مادرانت كه روى خاكها خوابيدهاند، تو خود در بيمارى از آنها پرستارى كردى و با دستهاى خود آن را پهلو به پهلو كردى، براى آنها دارو تهيه مىكردى و اطباء را براى آنها مىآوردى، تو به خواستههايت نرسيدى و به حاجت خود دست نيافتى.
اكنون دنيا مانند آنها با شما رفتار مىكند و همان گونه كه با آنها عمل كرد با شما هم معامله دارد، فردا دوستانت به تو سودى نخواهند رسانيد و هر چه فرياد بزنى كسى نخواهد شنيد در آن هنگام كه بيمارى شدت پيدا مىكند و مرگ فرا مىرسد و سوزش حزن و اندوه قلب را مىسوزاند و نالهها سود نمىدهد و فريادها
مرگ را از وى دور نمىكند.پ در آن هنگام مثل اينكه رشتهاى بگردنش افكنده و او را سخت فشار مىدهند و حلقومش را پاره مىكنند، صداها به گوش او نمىرسد و دعاها به او سودى نمىرساند، چه اندازه حزن و اندوه به درازا مىكشد در آن هنگام كه مرگ فرا مىرسد.
سپس چهار نفر جنازه او را بر مىدارند و در قبر مىگذارند او در جايى قرار مىگيرد كه تنگ مىباشد و بايد در آنجا بماند رنگ و روى تازهاش مىرود و زمانش منقطع مىگردد، محبت و مهربانى در آنجا نيست و لطف و عنايت دوستان وجود ندارد.
علاقمندان به ديدن او نمىروند و ديداركنندگان به او توجه نمىكنند و خانه او به خانههاى ديگر ارتباط ندارد، از او خيرى نمىرسد و كسى از وى آگاهى پيدا نمىكند و سخنى از او به گوشها نمىرسد و همه از او بىخبر مىباشند و از حال او اطلاع ندارند.
وارثان او بلافاصله هر چه از او مانده بين خود تقسيم مىكنند و اموالش را متفرق مىسازند ولى او گرفتار سختى و مشكلات مىشود و گناهان او را احاطه مىكنند، اگر قبل از خود خيراتى فرستاده از آن سود مىبرد و اگر كارهاى بد انجام داده حالش دگرگون مىگردد و ناراحتى مشاهده مىكند.
چگونه كسى مىتواند در جهان استقرار پيدا كند در حالى كه مرگ عمر او را كوتاه مىسازد و قبر او را در خود جاى مىدهد و اين سخنان در مذمت دنيا كفايت مىكند، اى جابر همين اندازه بس است با من بيا.
جابر گويد: با آن حضرت رفتم، تا آنگاه كه به قبرها رسيديم، امام عليه السّلام فرمودند: اى كسانى كه در خاك قرار گرفتهايد اى كسانى كه در غربت مىباشيد، در منازل شما ديگران سكونت مىكنند و ارثها را تقسيم كردند، زنهاى شما شوهر اختيار نمودند اينها بود اخبار ما اينك شما بگوئيد بر شما چه گذشت.
سپس مدتى با من سخن نگفت و بعد سرش را بلند كرد و فرمود: سوگند به
خدائى كه آسمان را بلند كرد و او هم بالا رفت و زمين را پهن ساخت و او هم پهن گرديد، اگر به آنها اذن سخن داده مىشد آنها مىگفتند: بهترين زاد در اينجا تقوى مىباشد، بعد از آن فرمود: اكنون اى جابر هر جا مىخواهيد برويد.پ 88- سهل حلوانى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: عيسى عليه السّلام در يكى از سفرها به دهى رسيد و مشاهده كرد اهل آن آبادى همه مردهاند و در راهها و خانهها ماندهاند و كسى نبوده آنها را دفن كند.
عيسى عليه السّلام با خود گفت: بايد اين جماعت در اثر غضب مرده باشند و اگر غير از آن بود يك ديگر را دفن مىكردند، ياران او گفتند: ما دوست داريم بدانيم اينها چرا بدين صورت مردهاند و داستان چگونه بوده است.
در اين هنگام به عيسى عليه السّلام گفته شد اى روح خدا آنها را صدا بزن، عيسى عليه السّلام آن مردم مرده را مورد خطاب قرار داد و يكى از آنها به سخن در آمد و گفت:
بفرمائيد يا روح اللَّه.
عيسى عليه السّلام سؤال كرد حال خود را بيان كنيد و داستان مرگ خود را براى ما روشن نمائيد، آن مرد گفت: ما روز را در راحتى و آسايش گذرانيديم، ولى شب هنگام همه وارد هاويه شديم.
عيسى گفت: هاويه چيست؟ آن مرد گفت: هاويه درياهائى از آتش هستند كه در ميان آنها كوههائى از آتش مىباشند عيسى گفت: شما چرا گرفتار مصيبت شديد، گفت: ما دنيا را دوست مىداشتيم و از طاغوتها اطاعت مىكرديم.
عيسى عليه السّلام فرمودند: محبت شما نسبت به دنيا چه اندازه بود، گفت به اندازه محبت كودك به مادرش، هر گاه مادر بطرف او مىرفت خوشحال مىشد و هر گاه از او فاصله مىگرفت محزون مىگرديد.
عيسى عليه السّلام گفت: شما تا چه اندازه طاغوت را عبادت مىكرديد، گفت: هر گاه آنها ما را به كارى امر مىكردند ما اطاعت مىكرديم، عيسى سؤال كرد چگونه از ميان آن همه مردم تنها شما پاسخ مرا داديد.
گفت آنها را با لگامهاى آهنين لگام زدهاند، فرشتگان سختگير و تندخو
پيرامون آنها هستند،پ من در ميان آنها زندگى مىكردم ولى در كارهاى آنان شركت نداشتم، هنگامى كه عذاب آمد مرا هم با آنها در بر گرفت.
من اكنون به درختى آويزان هستم و مىترسم در دوزخ سقوط بكنم، عيسى عليه السّلام به ياران خود فرمودند: خوابيدن در مزبلهها و خوردن نان جوين از اين نوع زندگى بهتر است و سلامتى دين از آن گواراتر مىباشد.پ 89- عمرو بن جميع از على عليه السّلام روايت مىكند كه در تفسير آيه شريفه وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما فرمودند: آن كنز يك لوح از طلا بود كه در آن نوشته شده بود بنام خداوند بخشنده مهربان نيست خدائى جز خداى واحد و محمد رسول خدا مىباشد.
تعجب دارم از كسى كه مىداند مرگ حق است باز هم خوشحالى مىكند و تعجب مىكنم از كسى كه ياد دوزخ مىكند باز مىخندد و در شگفت هستم از كسى كه تحولات جهان و تغييرات و اوضاع و احوال آن را مىداند باز به دنيا مطمئن مىشود.پ 90- جابر از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: جبرئيل به من خبر داد كه بوى بهشت از مسافت هزار سال مىآيد، ولى كسى كه پدر و مادر از او راضى نباشند و يا قطع رحم كند به آن نخواهند رسيد.
هم چنين پيرمردى كه مرتكب زنا شود و نه كسى كه از روى تكبر و خودخواهى لباس خود را بر زمين كشد و نه كسانى كه حيلهگر و فتنهانگيز باشند و نه آنانى كه منت مىگذارند و نه كسانى كه از دنيا سير مىشوند، اينها هم بوى بهشت را استشمام نمىكنند، در حديث ديگرى آمده گوركن، كفن دزد و مخنث هم اين چنين مىباشند.پ 91- حفص گويد: از امام كاظم عليه السّلام كه در كنار قبرى ايستاده بودند شنيدم فرمود: كسى كه آخرش چنين باشد لازم است كه در اول هم زهد پيشه كند و چيزى كه اولش با باشد لازم مىآيد كه از آخرش بايد ترسيد.پ 92- در مناهى حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله آمده كه فرمودند: هر كس پيشنهادى به او
شد و دنيا و آخرت را در برداشت،پ دنيا را بر آخرت ترجيح داد روز قيامت هنگامى كه در پيشگاه خداوند حاضر گردد، حسنهاى نخواهد داشت كه بوسيله آن خود را از آتش حفظ كند و هر كس آخرت را برگزيد خداوند از وى راضى مىگردد و گناهانش را مىآمرزد.پ 93- ابن ابى يعفور گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمود: هر كس دلش به دنيا تعلق پيدا كند به سه خصلت گرفتار مىگردد، اندوهى كه هرگز از بين نمىرود، آرزوئى كه بر آورده نمىگردد و اميدى كه حاصل نمىشود.پ 94- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: هر كس دنيا را اختيار كرد و آن را بر آخرت برگزيد پايان كارش وخيم خواهد شد.پ 95- على عليه السّلام فرمودند: من سيد مؤمنان مىباشم و مال سرور ستمگران مىباشد.پ 96- امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: چرا مخالفان شما در گمراهى خود سختتر هستند و با بصيرت در گمراهى عمل مىكنند و بيشتر از شما خرج مىنمايند، اين فقط براى اين است كه شما به دنيا توجه كردهايد و به ظلم راضى شدهايد و در مال دنيا بخل مىكنيد.
شما دنبال عزت و سعادت خود نمىباشيد و در اين باره كوتاهى مىكنيد و به كسانى كه به شما ستم مىكنند نيرو مىدهيد، از خداوند حيا نمىكنيد و اوامر او را انجام نمىدهيد و به خود توجه نداريد و در هر روز مورد ظلم قرار مىگيريد و از خواب بيدار نمىگرديد و از سستى دست بر نمىداريد.پ 97- ابن ابى يعفور از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس در شب و روز فكرش در مورد آخرت صرف شود خداوند در دلش بىنيازى قرار مىدهد و كارهايش را روبراه مىكند و از دنيا بيرون نمىرود مگر اينكه روزيش كامل مىگردد.
اما هر كس در شب و روز همش دنيا باشد و مال دنيا بيش از همه براى او ارزش داشته باشد، خداوند فقر را در مقابل ديدگان او قرار مىدهد و كارهايش را
متشتت مىكند و از دنيا جز آنچه براى او مقدر شده نمىرسد.پ 98- قتيبه اعشى گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: خداوند در مناجات خود به موسى عليه السّلام فرمودند: دنيا ثواب براى عمل مؤمن نيست و براى فاجر هم جاى عقوبت نمىباشد، دنيا خانه ستمكاران است، كسى كه بخواهد در آنجا كار نيك انجام دهد جاى خوبى هست.پ 99- ابن ابى يعفور گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: خداوند در مناجات خود به موسى بن عمران فرمودند: اى موسى مانند ظالمان به دنيا دل نبند و مانند كسانى كه دنيا را مانند پدر و مادر گرفتهاند مباش.
اى موسى اگر تو را به خودت واگذار مىكردم و توبه دنيا نگاه مىكردى محبت دنيا بر تو غلبه مىكرد و زرق و برق آن تو را به خود جلب مىنمود، اى موسى با اهل خير در كارهاى نيك مسابقه بگذار و خير مانند نامش مىباشد.
اى موسى دنيا را ترك كن مادامى كه از آن بىنياز مىباشى و با چشمان خود به آن توجه نكن كه گروهى به فتنه آن گرفتار شدهاند و به خود واگذاشته گرديدهاند، اى موسى بدان هر گرفتارى كه هست بذر آن محبت دنيا مىباشد.
به حال كسانى كه مردم از آنها راضى مىباشند غبطه نخور و بنگر آيا خداوند هم از اعمال او راضى هست و به حال آنهائى كه مردم از آنها اطاعت مىكنند غبطه نبر چون آنها بر خلاف حق از او متابعت مىكنند، او به خاطر اطاعت مردم هلاك خواهد شد و كسانى كه از وى متابعت مىكنند نيز هلاك خواهند شد.پ 100- در يك حديث مرفوع از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمودند:
زندانى كسى است كه دنيا او را حبس كرده و نمىگذارد او به آخرت خود برسد.پ 101- امام صادق عليه السّلام فرمودند: دنيا مانند آدمى است كه سر آن تكبر و ديدگانش حرص و گوشش طمع و زبانش ريا و دستش شهوت و پاهايش عجب و قلبش غفلت و وجودش فناء و محصول او نابودى مىباشد.
هر كس دنيا را دوست بدارد تكبر را به او ارث مىدهد، هر كس دنيا را بپسندد و از آن خوشش بيايد حرص پيدا مىكند، هر كس دنبال مال دنيا برود طمع در او
پديد مىآيد،پ هر كس دنيا را ستايش كند ريا او را از پا در مىآورد.
هر كس بخواهد به دنيا برسد عجب در او قدرت پيدا مىكند، هر كس به دنيا اطمينان پيدا كرد غفلت بر او سوار مىگردد هر كس از دنيا خوشش بيايد، او را در آينده به خود مفتون مىكند، هر كس مال دنيا را جمع كرد و بخل ورزيد او را به جايگاهش كه آتش باشد خواهد كشانيد.پ 102- امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: مثل دنيا مانند مار است بدنش نرم ولى گزيدنش سخت مىباشد، از هر چه در دنيا خوشت آمد از آن دورى كن چون اندكى با او خواهى بود، هر چه بيشتر از آن خوشت مىآيد بيشتر از آن بترس، زيرا هر كس از متاع دنيا خوشش بيايد و به آن مطمئن گردد همان متاع او را بد حال خواهد كرد.پ 103- روايت شده امير المؤمنين عليه السّلام در هر شب هنگامى كه مردم مىخواستند به خواب روند با صداى بلندى كه همه آن را مىشنيدند مىفرمود: خداوند شما را رحمت كند زاد و توشه تهيه كنيد كه بانك كوچ كردن مىرسد.
اى مردم كمتر به دنيا توجه كنيد و هر چه زودتر متوجه كارهاى نيك گرديد زاد و توشه شايستهاى فراهم نمائيد، در مقابل شما گردنههاى سختى هستند و منازل ترسناكى مىباشند كه شما بايد از آنها عبور كنيد و در آنجا توقف نمائيد.
در آن گردنههاى صعب العبور يا رحمت خداوند شامل شما مىگردد و نجات پيدا مىكنيد و از سختيها رهائى مىيابيد و يا گرفتار مىشويد و هلاك مىگرديد كه بعد از آن نجاتى نخواهد بود واى بر كسانى كه غفلت كنند و غفلت موجب حسرت خواهد شد.
آنهائى كه غافل باشند و در فكر آخرت نباشند عمر آنها با آنان احتجاج خواهد كرد كه چرا در ايام زندگى به فكر آخرت نبودند و چرا روزهاى زندگى آنها را به شقاوت كشانيد، آنها به جاى كسب سعادت گرفتار بدبختى و شقاوت شدند.
خداوند ما و شما را موفق گرداند كه نعمتهاى دنيائى ما را از راه بيرون نكنند و بعد از مرگ ما را گرفتار عذاب نسازند ما به خداوند بستگى داريم و
بطرف او مىرويم و در اختيار او هستيم نيكىها همه در دست او مىباشد و او بر هر چيزى تواناست.پ 104- على عليه السّلام فرمودند: اى مردم شما هر روز در معرض تيرهاى مرگ هستيد و اموال شما تاراج مصيبتها و گرفتاريها مىباشد، در دنيا هر غذائى كه بخوريد در آن اندوه و غم وجود دارد و هر آبى كه بنوشيد در گلو گير مىكند.
به خداوند سوگند من مىنگرم شما هر نعمتى كه در دنيا بدست مىآوريد و خوشحالى مىكنيد نعمت ديگرى را از دست مىدهيد و از فقدان آن ناراحت مىشويد، اى مردم ما و شما براى باقى ماندن خلقشدهايم نه براى فانى بودن، شما از خانهاى به خانه ديگر نقل مكان مىكنيد، اينك براى جايى كه مىخواهيد برويد زادى تهيه كنيد كه شما هميشه در آنجا خواهيد بود.پ 105- ابن ابى يعفور گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم ما دنيا را دوست مىداريم به من فرمودند با محبت دنيا مىخواهى چه كار بكنى، گفتم: مىخواهم ازدواج كنم و حج به جا بياورم و به خانوادهام كمك كنم و به برادران خود بخشش كنم و صدقه بدهم، امام فرمودند: اينها از مسائل دنيا نيستند اين گونه اعمال مربوط به آخرت مىباشند.پ 106- زراره از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند آخرين پيامبرى كه وارد بهشت مىشود سليمان بن داود عليه السّلام مىباشد و اين براى مال و ثروت و سلطنتى است كه در دنيا به او داده شد.پ 107- ابن مسكان از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه آن جناب در تفسير آيه شريفه وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ فرمودند: مقصود از آن دنيا مىباشد.پ 108- ابو حمزه ثمالى از على بن الحسين عليهما السّلام روايت مىكند كه فرمود: اى ياران من، شما را به خانه آخرت دعوت مىكنم و به دنيا وصيت نمىكنم زيرا كه خود دنبال دنيا مىرويد و به آن حريص مىباشيد و همواره به دنيا چنگ مىزنيد.
مگر توجه نداريد كه عيسى بن مريم عليه السّلام به حواريون گفت: دنيا پلى است كه بايد از آن عبور كنيد و آن را آباد نسازيد عيسى گفت: كدام يك از شما مىخواهيد
روى امواج دريا خانه بسازيد، آن خانه دنيا مىباشد آن را محل استقرار خود حساب نكنيد.پ 109- مجاهد گويد: امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام فرمودند: در دنيا زهد پيشه كنيد كه گذشتگان شما از آن بهرهمند نشدند و آيندگان هم در آن نخواهند ماند، راه شما در دنيا راه گذشتگان مىباشد و سرنوشت شما مانند آنها خواهد بود.
دنيا گذشت و نزديك است پايان يابد و بانگ رحيل بلند شده است، دنيا بعد از اينكه شما را شناخت اكنون خود را به ناآشنائى زده است و گويا شما را هرگز نديده است دنيا به ساكنان خود اطلاع مىدهد كه فانىشدنى مىباشد و ساكنان آن خواهند مرد و از اين جهان رخت خواهند بست.
شيرينى دنيا روزى تلخ خواهد شد و صافى آن به تيرگى مبدل خواهد گرديد، از آن جز اندكى نخواهد ماند، مانند آبى كه در يك ظرف مانده باشد و تشنهاى را سيراب نمىكند، اكنون بانگ رحيل از دنيا دميده شده و اهل دنيا فانى مىشوند و اين براى همه مقدر مىباشد.
مردم دنيا حيات هميشگى ندارند، آنها به دست مرگ سپرده شدهاند و خوار و ذليل گرديدهاند زندگان طمع بقاء ندارند، هر كس ناگزير است مرگ را قبول كند و به آن گردن نهد، آرزوها شما را از راه بيرون نكنند و عذر و بهانه نتراشند و زندگى را دراز به شما نشان ندهند.
شما در دنيا گول آرزوها را نخوريد و مانند شيطان در اشتياق فرزندان خود شتاب نداشته باشيد و مانند كبوتران كه در فراق جفت خود ناله مىكنند شما در فراق دنيا ناله نكنيد و مانند راهبان كه در درگاه خداوند تضرع دارند شيون نداشته باشيد و براى رسيدن به دنيا تضرع و زارى نكنيد.
به خاطر خداوند از اموال و اولاد دست برداريد و براى رسيدن به رضاى خداوند و مقامات عاليه در نزد او تقرب بجوئيد و از وى بخواهيد تا شما را به خود نزديك كند و گناهان شما را كه حافظان و كاتبان نوشتهاند بيامرزد و معصيتها را بر شما ببخشد و مورد عفو قرار دهد.
پاگر براى خداوند از گناهان توبه كنيد و محبت مال و اولاد را از دل بيرون كنيد، اميد دارم به ثواب و پاداش خداوند برسيد و الا مىترسم به عذاب خداوند گرفتار شويد پروردگار ما و شما را از توبهكنندگان قرار دهد و از عابدان محسوب بدارد.پ 110- على بن محمد واسطى روايت مىكند كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: از دنيا بترسيد كه آن فريبنده و مكار است، دنيا با زرق و برق و زيورهاى خود به طرف انسان مىآيد و آدمى را فريب مىدهد.
دنيا با آمال و آرزوها جلوه مىكند و طالبان خود را مىفريبد او خود را آرايش مىدهد و دلها را بطرف خود مايل مىگرداند، او مانند عروس خود را نشان مىدهد و ناز و كرشمه دارد و زيبائيهاى خود را به رخ مىكشاند و دل مىربايد.
او ديدگان مردم را بطرف خود جلب مىكند و مردم را به خود مشغول مىسازد، دلهاى مردم بطرف او اشتياق پيدا مىكنند و به او روى مىآورند، او هم شوهران خود را يكى پس از ديگرى مىكشد و همه را نابود مىسازد و در زير خاك قرار مىدهد.
آيندگان از گذشتگان عبرت نمىگيرند و پسينيان از اعمال پيشينيان پند و اندرزى بدست نمىآورند و خردمندان از تجربههاى خود سودى نمىبرند و از سرنوشت اقوام و ملل گذشته درس زندگى فرا نمىگيرند.
دلها همه متوجه دنيا هستند و به آن دل بستهاند، جانها با شوق و رغبت و حرارت و عشق به دنيا مايل شدهاند و در بدست آوردن مال و منال و جاه و مقام كوشش مىكنند و مردم در دنيا نسبت به دنيا و متاع آن بر دو گونهاند.
گروهى به دنيا دست يافتهاند و به آرزوى خود رسيدهاند اينها فريب دنيا را خوردهاند و در دام آن گرفتار شدهاند، آنها نمىدانند روزى از اين جهان خواهند رفت و بايد براى خود زاد و توشه تهيه كنند كه در خانه ديگر از آن استفاده نمايند.
آنها در دنيا اندكى توقف مىكنند و بعد از آنجا مىروند و دست و پاى آنان از دنيا كوتاه مىگردد، مخفىترين چيزها كه مرگست مىآيد و او را از پا در مىآورد،
پدر اينجا سخت نادم مىشود و حسرتش زياد مىگردد و مصيبت او بزرگ مىشود لحظههاى مرگ فرا مىرسد و آن لحظهها را هرگز نمىتوان وصف نمود.
دستهاى ديگر قبل از اينكه موفق شوند و بتوانند كارى انجام دهند و به مقصود خود برسند گرفتار مرگ مىشوند، در حالى كه گول دنيا را خوردهاند با غم و اندوه آن را ترك مىگويند و به حاجت خود نمىرسند و اميدها را از دست مىدهند، اين هر دو گروه بدون زاد جهان را ترك مىكنند و در جايى قدم مىگذارند كه قبلا خود را آماده نكردهاند.
از دنيا سخت بترسيد و از آن احتياط كنيد، غم و اندوه زياد به خود راه ندهيد چون يقين داريد كه دنيا فانىشدنى مىباشد و پايدار نيست، از هر چه بيشتر خوشحال هستيد بيشتر از آن احتياط كنيد، زيرا هر كس از كارى بيشتر خوشش مىآيد ممكن است از همان جا بيشتر ناراحتى مشاهده كند.
هر گاه از كارى كه برايش پيش مىآيد و از آن ابراز سرور مىكند و او را براى خودش موفقيت مىداند ممكن است همان كار موجب نكبت و خوارى او گردد و اوضاع و احوال زندگى او را به عقب برگرداند و سودى از آن نبرد، ممكن است از آن پيش آمد قدمهائى به جلو بردارد، ولى بعد از آن مطالبى پيش آيد كه بار ديگر به عقب برگردد.
كسانى كه در دنيا خوشحالى مىكنند گول خوردهاند، آنچه براى دنيا نافع است در واقع زيان مىرساند، وسعت و رفاه در دنيا به گرفتارى و مصيبت پيوند دارد و زندگى دنيا به فناء و نيستى مربوط مىباشد، خوشحالى دنيا با حزن و اندوه آميخته و آخرين غمهاى دنيا آدمى را به ضعف و سستى مىكشاند.
دنيا را مانند زاهدى بدان كه مال دنيا را ترك گفته و به آن از ديده كسى كه به دنيا با علاقه مىنگرد نگاه مكن، بدان اى انسان دنيا ساكنان خود را به ترس و وحشت مىاندازد و كسانى كه با آرامى و خوشى در آن زندگى مىكنند به مصيبت و سختى مىكشاند هر چه از دست رفت ديگر بر نمىگردد و نمىداند در آينده چه خواهد شد تا از آن جلوگيرى كند.
پآرزوهاى دنيا همهاش دروغ مىباشند و هوسهاى آن باطل هستند، هر چه در دنيا صاف بنظر مىرسد در حقيقت تيره مىباشند، فرزندان آدم روى زمين در مخاطره زندگى مىكنند يا نعمتها را از دست مىدهند و يا گرفتار مصيبت مىگردند و يا در بلاهاى سخت نابود مىشوند و يا در چنگال مرگ گرفتار خواهند شد.
زندگى دنيا تيره و تار است براى كسانى كه عقل و درك دارند، دنيا آنها را از حال خود مطلع كرده است در صورتى كه آن را دريافته باشند، اگر خداوند خالق و آفريننده هم از اوضاع و احوال دنيا سخن نمىگفت و مردم را از آن آگاه نمىكرد و مثلها نمىآورد و مردم را به زهد و ترك دنيا دعوت نمىفرمود: باز حوادث آن مردم را بيدار مىكرد.
گردش روزگار و حوادث ايام زندگى دنيا را روشن مىكند مصيبتها و گرفتاريهائى كه در دنيا پيش مىآيد همه را از خواب غفلت بيدار مىكند و ستمكاران را پند مىدهد و همه را روشن مىكند تا حقيقت جهان را دريابند و گول نخورند.
اما خداوند در باره دنيا سخن گفته و مردم را از گرايش به آنها نهى كرده است و با آيات روشن و مسائل درست مردم را بصيرت داده و حقيقت را براى آنها واضح كرده است و ديگر براى كسى شكى و شبههاى باقى نگذاشته و همه آگاه شدهاند.
دنيا در نزد خداوند هيچ ارزش و اعتبارى ندارد و قدر و منزلتى براى آن نمىباشد و از آيات و اخبار معلوم است خلقى مبغوضتر از دنيا در نزد خداوند نيست و از هنگامى كه دنيا را آفريده به آن توجه نكرده است.
دنيا با كليدها و گنجهاى خود بر حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله ظاهر شد و در اختيار آن حضرت قرار گرفت بدون اينكه از آخرت آن جناب چيزى كاسته گردد، رسول خدا دنيا را با هر چه در آن هست قبول نكرد و اعراض نمود.
رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله مىدانست كه خداوند دنيا را مبغوض مىدارد او هم دنيا را از
خود راندپ چيزى كه در نزد خداوند كوچك باشد پيامبر هم او را كوچك مىداند، دنيائى كه در نظر خداوند ارزش و اعتبارى ندارد پيامبر او را ارزش نمىدهد و گراميش نمىدارد.
خداوند دنيا را ناچيز مىداند و رسول هم او را ناچيز تلقى مىكند و او را زياد نمىداند، اگر خداوند از حقارت آن به شما چيزى نگفته باشد مگر اينكه خير دنيا را پاداش براى نيكوكاران و عقوبت براى بدكاران قرار داده همين خود در حقارت دنيا كفايت مىكند.
يكى از دلائل پستى دنيا آن است كه خداوند متعال آن را از دوستان خود باز داشته است و اولياء اللَّه به دنيا گرايش پيدا نمىكنند و آنها از روى اختيار و درك آن را قبول نمىكنند، ولى براى دشمنان به جهت امتحان و آزمايش عطا كرده است و محمد صلى اللَّه عليه و آله را از گرايش به آن گرامى داشت.
رسول خدا از گرسنگى سنگ بر شكم خود مىبست و موسى عليه السّلام را كه با خدا سخن مىگفت از دنيا بازداشت بطورى كه سبزىها از داخل بدنش ديده مىشدند چون آن جناب لاغر بودند و گوشت در بدن نداشتند.
يكى از روزها به سايهاى رسيد و در آنجا قرار گرفت و از خداوند غذائى خواست تا سد جوع كند، در روايت آمده كه موسى فرمود: خداوند به او وحى كرد هر گاه ديدى مال و ثروت بطرف شما مىآيد بدان گرفتار گناه شدهاى و در نظر مىباشد كه عقوبت شوى و هر گاه ديدى فقر بطرف تو آمد بگو خوش آمدى اى شعار نيكان.
عيسى عليه السّلام كه روح خدا و كلمه او مىباشد گفت: خورش من گرسنگى و لباس من پشمى و شعار من خوف و چهار پايم دو پاى خود و چراغم در شبها ماه و ميوه من آن چيزهائى است كه خداوند براى چهارپايان رويانيده است من شب به خواب مىروم و چيزى ندارم و كسى بىنيازتر از من نمىباشد.
سليمان بن داود عليه السّلام با آن همه عزت و شوكت كه خداوند به او داده بود و پادشاهى مىكرد نان جو مىخورد و به مادرش نان گندم مىداد، هنگامى كه شب فرا
مىرسيد لباس پشمى در بر مىكردو دستها را بر گردن مىبست و تا صبح گريه مىنمود.
سليمان در اين هنگام دعا مىكرد و مىگفت بار خدايا من به خود ظلم كردم، اگر تو مرا نيامرزى و مورد رحمت قرار ندهى از زيانكاران خواهم بود، معبودى نيست جز تو پاك و منزه مىباشى و من از ظالمان مىباشم.
اينها پيامبران خداوند بودند و برگزيدگان او كه اين چنين خود را از دنيا و گرايش به آن حفظ كردند و در دنيا زهد پيشه كردند همان گونه كه خداوند آنها را به زهد در دنيا فرا خواند، آنها دشمنى كردند با آن چه خداوند دشمنى كرد و حقير شمردند آن را كه خدا حقير شمرد.
بعد از پيامبران صالحان و نيكان نيز راه آنها را گرفتند و در طريق آنان گام نهادند فكر خود را متوجه آنها كردند و از عبرتها پند گرفتند و در عمر كوتاه خود از لذتهاى زود گذر گذشتند و صبر كردند، آنها مىدانستند دنيا فانى است و همه بايد حساب بدهند.
آنها با عقل و دانش خود به پايان جهان نگاه كردند و به آغاز آن توجهى ننمودند، آنان به باطن دنيا نگريستند و به ظاهر آن نپرداختند، آنها متوجه شدند كه عواقب گرايش به دنيا تلخى مىآورد و كام آدميان را آزار مىدهد.
شيرينى دنيا سرانجام به تلخى مىگرايد و لذتها به نقمت مبدل مىشود، اولياء خداوند صبر و شكيبائى را بر خود لازم كردند و در سختيهاى جهان مقاومت نمودند، آنها دنيا را مانند مردارى مىدانند كه استفاده از آن جز در موقع ضرورت روا نيست و هر گاه انسان مضطر شد به اندازه سد جوع از آن استفاده مىكند.
آنها به اندازهاى كه رمق داشته باشند و حركت و فعاليت كنند از مال دنيا بر مىدارند تا كارهاى خود را انجام دهند، دنيا در نظر آنها مانند مردارى مىباشد كه بو گرفته و همه را ناراحت مىكند و همه از آن گريزان مىباشند.
دوستان خدا از دنيا گريزان هستند همان گونه كه مردم از مردار گريزان
مىباشندپ آنها به زندگى قليلى قناعت مىكنند و به اندازه نياز از دنيا استفاده مىنمايند، آنها از دنيا سير نمىخورند چون بدبو و ناراحتكننده است و از كسانى كه سير مىخورند در شگفت مىباشند و از بهرههاى دنيائى راضى به نظر مىرسند.
برادران من اين دنيا در حال و آينده براى كسى كه به ديده بصيرت به آن بنگرد و خود را اندرز دهد و فكرش را بكار گيرد از مردار هم گنديدهتر مىباشد و از ميته هم بدتر هست و افراد صالح خود را به آن آلوده نمىسازند.
آرى كسانى كه در دباغخانهها زندگى مىكنند و دماغ آنها با پوستهاى آلوده و كثيف آميزش دارد بوى آن را درك نمىكنند و از كثافتهاى آن ناراحت نمىگردند و در آنجا به راحتى به زندگى خود ادامه مىدهند.
اما كسانى كه از كنار دباغخانه مىگذرند و با آن بوها و كثافتها آشنا نمىباشند از بوى بد آنجا ناراحت مىگردند و با شتاب از آنجا مىگذرند و دماغ خود را مىبندند تا دماغشان گزندى نبيند.
اما عقلاء و كسانى كه دنيا را به خوبى شناختهاند مىدانند اگر كسى بطور عادى به عنوان يك بازارى گمنام زندگى كند، بهتر است از اينكه بميرد و از خود حكومت بزرگى بعنوان ارث باقى بگذارد.
افرادى هستند دوست دارند در دنيا كور زندگى كنند تا اينكه سالم و تندرست باشند همين اندازه براى اعراض از دنيا كافى مىباشد، به خداوند سوگند اگر دنيا طورى بود كه هر كس اراده مىكرد به آن مىرسيد و بدون طلب و فعاليت و خستگى به آن دست مىيافت و مسافرت و زحمت لازم نداشت.
اگر در آنچه بدست آورده حقى واجب نبود و شكر خداوند و سپاس از نعمت از او خواسته نمىشد و از مال دنيا مورد محاسبه هم قرار نمىگرفت و مسئوليتى هم براى او وجود نداشت باز هم لازم بود كه انسان از دنيا جز به اندازه زندگى بر ندارد و بيش از احتياج و نياز تصرف نكند.
او بايد بترسد كه روزى از وى سؤال مىشود اين مالها را از كجا آوردى و او
بايد از حساب بترسد كه روزى از آن حساب خواهند كشيد،پ او بايد توجه كند كه از شكر اين همه نعمتها عاجز مىباشد و توان سپاس ندارد.
پس چگونه كسانى در طلب دنيا حريص مىباشند و گردن كج مىكنند و چهره بر زمين مىگذارند و خود را به زحمت مىاندازند و از دوستان خود كنارهگيرى مىنمايند و خود را به خطر مىاندازند و بعد هم نمىدانند در اين راه موفق مىشوند يا نااميد مىگردند.
دنيا سه روز است، روزى كه گذشت و ديگر بر نمىگردد، روزى كه در آن زندگى مىكنى و لازم است از آن فرصت استفاده كنى و روزى كه نمىدانى به آن مىرسى يا نه، زيرا ممكن است تو آن روز را درك نكنى.
اما روزى كه گذشت حكيمى است كه به شما پند ميدهد روزى كه تو در آن زندگى ميكنى دوستى ميباشد كه ميخواهد با تو وداع كند و اما فردا هنوز نيامده است و تو آرزو دارى به آن برسى.
روزى كه از دست تو بيرون شد فقط ميتوانى از كارى كه در آن انجام دادهاى سود برى روزى كه كه در آن زندگى ميكنى از دست خواهد رفت و زود خواهد گذشت اينك سعى كن در اين روز زاد توشه تهيه كنى و به نيكى با او وداع نمايى.
به كارهائى كه مورد اطمينان ميباشد دست بزن و از گول خوردن و دنبال آرزوهاى دور و دراز رفتن اندوه فردا را در زندگى امروز راه نده و به فكر امروز باش و فردا هم كه رسيد كار آن را انجام ده.
اگر كارهاى فردا را امروز بخواهى انجام بدهى حزن و اندوه و همت زياد ميگردد و بر مشكلات افزوده مىشود اندوه چند روز را اگر در يك روز جمع كنى خود را به مشقت مياندازى براى خود مشكلات ايجاد ميكنى.
هر گاه اندوهت زياد شد و بر مشاغلت افزوده گرديد مشكلات زياد ميگردد و تو را خسته ميكند و ضعف كار تو را از آرزوها باز ميدارد اگر دلت را از آرزوها خالى كنى در كارها جديت بخرج ميدهى.
آرزوهائى كه امروز در نظرت مجسم ميكنى فردا از دو جهت به تو زيان
مىرساندپ نخست اينكه كارها را به تاخير مىاندازى و دوم اينكه بر غم و اندوه خود مىافزايى مگر مشاهده نميكنى كه دنيا لحظهاى است بين دو لحظه كه گذشت و لحظهاى كه باقى مانده و لحظهاى كه تو در آن زندگى ميكنى لحظه گذشته و آينده برايت سودى ندارد اگر خوشى در آن باشد لذت آن به تو ارتباط ندارد و اگر سختى باشد باز ناراحت نخواهى شد.
ساعتى كه از عمرت گذشت و ساعتى كه اكنون در آن هستى مانند دو مهمانى بدان كه بر تو وارد شدند و مهمانت گرديدند مهمان اولى رفت و از تو ناراحت شد و مهمانى اكنون در خانه هست بايد از آن تجربه بياموزى.
كارى نكنى آن هم مانند مهمان ديروز ناراحت از خانه شما بيرون شود اگر به اين مهمان كه اكنون در خانهات هست احسان كنى جبران روز گذشته را خواهى كرد پس جبران مهمان گذشته را به نيكى كردن به مهمان حاضر نكن و كارى نكنى كه آنها هر دو با تو دشمنى كنند كه به زيانت تمام خواهد شد.
اگر به مردهاى كه در قبر قرار گرفته بگويند آيا دنيا را از آغاز تا انجام براى فرزندت كه او را بسيار دوست ميداشتى ميگذاشتى و يا اينكه آن را با ديگر در اختيارت قرار ميداديم براى خودت بر ميداشتى.
او دوست ميدارد اموال دنيا را در اختيار او بگذارند و او بتواند با انفاق آن گناهان خود را جبران كند تا اينكه آن را به فرزندى كه بسيار دوست ميداشت بدهد اى كسى كه گول دنيا را خوردهاى و كارها را تاخير مىاندازى و عمل نيك انجام نميدهى چرا از اين داستانها عبرت نميگيرى.
اكنون قبل از اينكه مرگت فرا رسد و به سرنوشت آن كسى كه در قبر جاى گرفته دچار نشوى در فكر خود باش و از آن چه در دست دارى استفاده كن مگر دوست ندارى خود را آزاد كنى و رقيت را از خود دور سازى و خود را از آتش نجات دهى و از فرشتگان سختگير و تندخو رهائى يابى و خود را از جهنم برهانى.
امام عليه السّلام فرمودند: اى بندگان خدا شما را به تقوى و ترس از خداوند دعوت
مىكنمپ و تا آن جا كه مىتوانيد كار كنيد و از فرصت استفاده نماييد و در اين ايام كه فرصت داريد خداوند را اطاعت كنيد بعد از اينكه مرگ آمد همه را از دست شما خواهد گرفت و شقاوت و بدبختى بزرگى براى شما خواهد ماند.
اينك دنيا را ترك نمائيد همان گونه كه او شما را ترك ميكند اگر چه شما دوست نداريد آن را ترك گوئيد دنيا شما را كهنه ميكند و بدنهاى شما را ميپوساند و از بين ميبرد اما شما همواره در فكر ساختن و نو كردن دنيا ميباشد.
مثل شما در دنيا مانند كاروانى است كه به راهى حركت كردند و به مقصد رسيدند و يا جايى را در نظر گرفتند و به آن جا وارد شدند چه بسا كسانى بودند كه اميد رسيدن به مقصود را داشتند و به آن هم رسيدند و چه افرادى كه اميدوار بودند يك روز به عمر آنها افزوده شود ولى به آن نرسيدند در پشت سر انسان كسى هست كه او را تعقيب ميكند و او را از دنيا بيرون مينمايد.
در باره مقامات دنيايى و فخر مباهات نسبت به مال و منال دنيا با هم مسابقه ندهيد و با يك ديگر رقابت نداشته باشيد از زرق و برق اظهار سرور و خوشحالى نكنيد از سختيها و مشكلات آن نهراسيد و بىتابى ننماييد.
زينتها و آرايشها و نعمتهاى دنيائى پايدار نمىمانند و زائل ميشوند و رنجها و محنتها و گرفتاريهاى آن دوام ندارند و روزى سپرى خواهند شد هر زمانى در دنيا پايانى دارد خوشى و بدى ايام معينى خواهند داشت و هر زندهاى فانى خواهد شد.
آيا در آثار مردمان نخستين موعظهاى براى شما وجود ندارد و در باره پدران گذشته شما موارد عبرت و بصيرت نيست تفكر و مطالعه در باره پدران كه از دنيا رفتند بايد درس و موعظه براى شما باشد و شما از اوضاع و احوال آنها بايد پند بگيريد.
اگر عقل خود را بكار گيريد و از روى بصيرت بنگريد مشاهده خواهيد كرد كه گذشتگان برنگشتند و جانشينان و كسانى كه بعد از آنها آمدند در جهان پايدار نماندند و همه يكى پس از ديگرى رهسپار جهان آخرت شدند و اثرى از آنها
نماند.پ خداوند متعال در قرآن مجيد ميفرمايد: وَ حَرامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ و نيز فرموده: كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ و انما يوفون اجورهم يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ.
هر گاه ما اهل يك آبادى را هلاك سازيم ديگر روا نيست آنها بار ديگر به دنيا برگردند هر كس به جهان آمد بايد شربت ناگوار مرگ را به چشد آنگاه روز قيامت به پاداشهاى خود ميرسند هر كس از دوزخ دور شد و وارد بهشت گرديد رستگار گرديده و دنيا جز يك متاع فريبنده نيست.
مگر مشاهده نميكنيد اهل دنيا در شب و روز بصورتهاى گوناگون هستند مردهاى كه در حال پوسيدن است گروهى در حال عزا هستند كسى روى زمين افتاده و حركتى ندارد گروهى بيمار هستند و جماعتى به عيادت آنها ميروند يكى در حال جان دادن است ديگرى دنبال دنيا ميباشد و مرگ هم او را تعقيب ميكند.
يكى در حال غفلت زندگى ميكند و از همه چيز بىخبر است در حالى كه فرشتگان و حافظان او را در نظر دارند و كارهاى او را يادداشت ميكنند دنبال كسانى كه قبل از ما رفتند ما هم رهسپار ميشويم ستايش مخصوص خداوند است كه آسمانهاى هفت كانه و عرش عظيم را خلق كرد خدائى كه هميشه هست و ديگران فانى ميشوند مردم بطرف او ميروند و كارها نزد او ميباشد.
امام عليه السّلام فرمودند: اى مردم من شما را از گرايش به دنيا باز ميدارم دنيا شيرين و پر زرق و برق است دنيا با شهوتها و هوسها در هم آميخته و به خاطر اينكه نفع آن زود بدست مىآيد مورد محبت قرار ميگيرد و به آمال و آرزوها آباد مىشود و با غرور و مكر و فريب خود را زينت ميدهد.
نعمتهاى دنيا پايدار نيست و مصيبتهايش از بين نميرود دنيا مكار و فريبنده و همواره زيان ميرساند دنيا بين انسان و حق حائل ميگردد زندگى دنيا پايانپذير و فانىشدنى ميباشد دنيا تمام ميگردد و از هم متلاشى مىشود دنيا خورنده آدميان و نابودكننده آنان ميباشد.
پكسانى كه به دنيا رسيدهاند و به منتها آرزوهاى خود نائل گشتهاند و از اوضاع و احوال خود راضى ميباشند ناگهان زندگى عوض مىشود و اوضاع بر ميگردد و دنيا آنها را واژگون ميكند و نميگذارد از زندگى لذت برند و خوش باشند.
خداوند متعال ميفرمايد: كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً زندگى آنها مانند بارانى است كه از آسمان فرستاديم و در اثر آن در زمين گياهان پيدا شدند و آن گياهان خشك شدند و باد آمد همه را پراكنده كرد و خداوند به همه چيز توانا ميباشد.
هر كسى كه در دنيا برايش خوشحالى پيش آيد سرانجام او را به اشك ريختن وامىدارد اگر در باطن آدمى را خوشوقت كند در ظاهر انسان را گرفتار مشكلات ميسازد اگر در دنيا بارانهاى نافعى باريده شود روزى همان باران قطع مىشود و مشكلات ايجاد ميكند دنيا روزى خود را مىآرايد و به تو نزديك مىشود و شب هنگام چهره بر ميگرداند و خود را ناشناس جلوه ميدهد اگر يك طرف دنيا شيرين و گوارا ميباشد طرف ديگرش زشت و تلخ و بيمارىزا خواهد بود.
اگر انسانى از خرمى دنيا لذت ببرد و دمى بياسايد از سوى ديگر مصيبتهائى پيش مىآيد كه آدمى را خسته و كوفته ميكند دنيا فريبنده است و هر چه در آن وجود دارد نيز فريب دهنده ميباشد.
كسانى كه روى زمين زندگى ميكنند هلاك و نابود مىشوند هر كس در دنيا در امن و آسايش زندگى كند روزى در ميان خوف و وحشت گرفتار ميگردد از زاد و مال دنيا فقط تقوى و پرهيزكارى سود دارد و آدميان را نجات ميدهد.
هر كس به اندكى از مال دنيا قناعت كند از زيادى گناهان خود را حفظ ميكند و هر كس مال بدست آورد مال در دست او نخواهد ماند و فانى خواهد شد، چه افرادى به دنيا اعتماد كردند ولى دنيا آنها را به مصيبت گرفتار كرد و چه اشخاصى كه به آن اطمينان پيدا نمودند دنيا آنها را بر زمين افكند.
كسانى در دنيا با خدعه و فريب و نيرنگ خود را به جاهائى رسانيدند ولى سرانجام دنيا آنها را فريب داد و در دام او گرفتار كرد، چه اشخاصى كه در دنيا با
جاه و جلال و جبروت زندگى مىكردندپ ولى در اثر گذشت روزگار حقير و خوار شدند و متكبرانى كه خود را از همه بالاتر مىديدند فقير و تهيدست و خائف گرديدند.
تاج داران و پادشاهانى كه با رو بر زمين افتادند و دهان آنها بر زمين ماليده شد، حكومت و سلطنت در دنيا دست بدست مىگردد و زندگى در آن كدر و تيره مىباشد، آب شيرين آن تلخ مىشود و شيرينى آن به زهر تبديل مىگردد.
غذاى دنيا مسموم و كشنده است و اسباب و وسائل آن پوشيده مىباشد و دوامى ندارد، زندگان در آنجا در معرض مرگ مىباشند و افراد سالم در معرض بيمارى هستند، بزرگان دنيا در حال خورد شدن مىباشند.
حكومت و سلطنت دنيا از صاحبان آنها گرفته خواهد شد، عزيزان دنيا مغلوب خواهند شد، مهمانان دنيا به نكبت و خوارى خواهند رسيد، همسايگان آن محروم خواهند گرديد با همه اينها سختيهاى مرگ فرا مىرسد و قيامت نزديك مىشود و همه از آن وحشت مىكنند و در پيشگاه خداوند حاضر مىگردند و پاداش نيكىها را مىگيرند.
آيا شما در جاى گذشتگان زندگى نمىكنيد، آنها بيش از شما عمر مىكردند و آثار آنان بيشتر از شما دوام داشت و عده آنها هم از شما زياد بود، آنها لشكرهاى فراوانى داشتند و عناد و دشمنى آنها هم زيادتر بود.
آن جماعت دنيا را پرستيدند و آنها دنيا را بر همه چيز مقدم داشتند و هر چيز ديگر را در راه دنيا ايثار كردند، بعد از آن با كمال حقارت هر چه بود گذاشتند و رفتند، آيا شما شنيدهايد كه دنيا نسبت به آنها سخاوت نشان داد و از آنها فديه قبول كرد يا در برابر آن همه افرادى را كه از شما به هلاكت رسانيد اجازهاى خواست.
خير دنيا از اين كارها نكرد بلكه آنها را در زير تازيانههاى خود خوار نمود و با مصائب مشكلات آنان را از پا در آورد و از گلوهاى آنها گرفت و بر زمين افكند و سرانجام در كام مرگ فرو برد و جهان را از آنها خالى كرد.
پشما خود مشاهده كرديد دنيا براى كسانى كه خود را به آن نزديك ميكنند خويشتن را به ناشناسى ميزند آنهائى كه همه چيز را فداى دنيا كردند و خود را در اختيار آن گذاشتند در آن هنگام كه ميخواستند از دنيا براى هميشه بروند دنيا با آنها چه رفتارى كرد.
مگر دنيا جز ناراحتى و سختى زادى در اختيار آنها گذاشت آرى دنيا آنها را در جاى تنگى قرار داد و به جاى روشنائى محل تاريكى در اختيار آنها نهاد و آنان را سرانجام تحويل دوزخ داد و گرفتار آتش نمود شما براى اين دنيا ايثار ميكنيد يا در روى آن زندگى مينمائيد و يا به آن اطمينان داريد.
خداوند متعال ميفرمايد: مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ.
هر كس زندگى دنيا و زينتهاى آن را بخواهد ما در دنيا به آنها ميدهيم و آنها در دنيا زيانى نخواهند ديد آن جماعت در آخرت بهرهاى نخواهند داشت جز آتش و هر چه در دنيا عمل كرده بودند باطل ميگردد و در آخرت نتيجه نميدهد.
دنيا بد خانهاى است براى كسانى كه خود را به آن آلوده كنند و از آن نترسند هنگامى كه دنيا را در اختيار خود گرفتيد بياد بياوريد روزى كه آن را از دست دادهايد.
آيا خودتان را مانند گذشتهها تصور نكرديد و گذشتگان را مانند كسانى كه قبل از آنها بودند بياد نياورديد گروهى بعد از گروهى ميايند و ميروند و ملتى بعد از ملتى آمدند و رفتند و قرنها پس از يك ديگر سپرى شدند و مردم پشت سر هم در دنيا زندگى كردند و رفتند.
دنيا عار و ننگ نمىشناسد و شرم و حيا ندارد و از هر كارى ابا ندارد و از مكر فريب خجالت نميكشد بدانيد در حالى كه خود ميدانيد ناگزير بايد آن را ترك كنيد و دنيا همان گونه ميباشد كه خداوند آن را وصف كرده است.
پروردگار ميفرمايد: لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ
پدنيا همهاش بازى و مشغولكننده است و آدمى به زينتهاى آن دل خوش ميكند و به اقران خود فخر ميفروشد و بر تعداد فرزندان و مال خود ميافزايد.
شما در دنيا از كسانى كه خانهها را ميساختند عبرت بگيريد آنها جاهائى محكم و استوار درست ميكردند كه آنها را جاودان نگهدارند آنها ميگفتند: كدام افراد از ما نيرومندتر مىباشند و قوت آنها زيادتر ميباشد.
شما از كسانى كه با شما برادر بودند و بطرف قبرها حمل شدند عبرت بگيريد آنها را بدون اينكه خود بخواهند سوار كردند و بر تابوت روى دوش خود قرار دادند و در خانههائى كه مهمان نشده بودند فرود آمدند.
براى آنها در ميان خاكها خانه ساختند و آنها را از انظار پنهان كردند و با مردهها همسايه نمودند آنها همسايگانى هستند كه با هم سخن نميگويند و جواب يك ديگر را نميدهند از خود دفع ستم نميكنند و به شيونها توجه ندارند.
آنها حسب و نسب كسى را نمىشناسند و شهادت بناحق نميدهند اگر باران بر آنها ببارد خوشحالى نميكنند اگر گرفتار قحطى گردند نااميد نميشوند آنها با همديگر هستند ولى در عين حال تنها زندگى ميكنند همسايه ميباشند ولى از هم دورند.
آنها به هم نزديك هستند ولى بزيارت يك ديگر نميروند آنها مردمانى حليم ميباشند و كينه در دل ندارند نادانهائى ميباشند كه حسادتها را فراموش كردهاند كسى از ظلم آنها نميترسد و كسى اميد دفاع از آنها را ندارد.
آنها هستند ولى در حقيقت وجود ندارند و آنها همان گونه كه خداوند فرموده: فَتِلْكَ مَساكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَنْ مِنْ بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِيلًا وَ كُنَّا نَحْنُ الْوارِثِينَ، آنها خانههاى آن مردم ميباشد كه بعد از آنها خالى مانده است و ما آنها را ارث ميبريم.
دنيا و آن چه در آن هست سست مىباشد سرچشمهاش تيره مىباشد آبگاهش گلآلود است، دنيا همواره به فساد و غرور مايل مىباشد و مانند سم كشنده است.
دنيا و آنچه در آن هست سست ميباشد سرچشمهاش تيره ميباشد آبگاهش
گلآلود استپ دنيا همواره به فساد و غرور مايل ميباشد و مانند سم كشنده است ديوارش كج ميباشد و نميتوان به آن اعتماد كرد.
خوشيهاى آن پايدار نيست كسى كه بخواهد در دنيا زياد بدست بياورد دنيا او را ساقط ميكند و كسانى كه ميخواهند از دنيا سود برند دنيا آنان را بر زمين مىافكند لذتهاى دنيا پايان ميگيرند و شهوتهاى آن ناراحتى ايجاد ميكنند.
دنيا دامهاى خود را گسترده و تيرهايش را آماده كرده است آدمى در طول زندگى خود همواره مايل به دنيا بوده و دنبال عطاياى آن بوده است رشته مرگ گريبان او را گرفته و تلخى مرگ را به او چشانيده است.
مرگ گريبان او را ميگيرد و به تنگى قبر ميبرد او در گورش در وحشت زندگى ميكند و در همسايگى مردگان بسر ميبرد و جاى خود را بالعيان مينگرد و پاداش اعمال خود را در ميابد آنها به گذشتگان ملحق ميگردند و مراجعتى ندارند.
مردم در قبرها در گرو اعمال خود ميباشند هر كارى كه در دنيا كردهاند پاداش آن را خواهند يافت كارهاى آنها در دنيا و آنچه انجام دادهاند ثبت و ضبط شدهاند و براى روز حساب آماده ميشوند بدا به حال آنهائى كه ظلم كردهاند.پ على عليه السّلام در يكى از خطبههاى خود فرمودند: ستايش خداوند را سزا ميباشد او را مىستايم و از وى يارى ميخواهم و به او ايمان مياورم و بر او توكل ميكنم گواهى ميدهم كه خدائى جز او نميباشد و او تنها است و شريكى ندارد.
گواهى ميدهم محمد بنده و فرستاده او ميباشد، خداوند او را براى دين حق برگزيد و او را براى هدايت مردم فرستاد، تا بيمارىهاى شما را معالجه كند، و شما را از خواب غفلت بيدار سازد و به حقيقت توجه دهد اى مردم بدانيد كه شما خواهيد مرد، و بعد از مردن مبعوث خواهيد شد، شما در باره كارهائى كه انجام ميدهيد مسئول مىباشيد و به آن اعمال پاداش داده خواهيد شد، اكنون دنيا شما را فريب ندهد و از راه بيرونتان نسازد دنيا خانهاى است كه پيرامون آن را بلاها و گرفتاريها احاطه كردهاند، و
سختىهاى آن معروف ميباشند،پ دنيا با مكر و حيله و نيرنگ و فريب وصف شده و هر چه در دنيا ميباشد پايان خواهد يافت دنيا همواره بين اهلش در حال نقل و انتقال ميباشد و دنياداران آن را به هم پاس ميدهند، حالات آن يكسان نيست و كسى از شر آن ايمن نميباشد، هنگامى كه مردم در دنيا مشغول عيش و نوش و خوشحالى هستند ناگهان اوضاع و احوال تغيير ميكند و همه را گرفتار ميسازد دنيا رنگهاى گوناگون بازى ميكند و حالات مختلفى دارد زندگى در دنيا مذموم است و آسايش و رفاه در آن جا دوامى ندارد، مردم دنيا همواره گرفتار تيرهاى مرگ هستند، دنيا آنها را با تير هدف قرار ميدهد، و آنها را هلاك ميكند مرگ براى همه كس مقدر شده و بهرهاش از دنيا زياد ميباشد اى بندگان خدا بدانيد شما و آنچه در دنيا ميباشد سپرى خواهند شد و مانند گذشتگان خواهيد رفت، گذشتهگان از شما نيرومندتر بودند و قدرت آنها بيش از شما بود، سرزمينهاى آنها آباد و آثارشان ريشهدار بود صداهاى آنها خاموش شد و بعد از مدتى سكوت خانههاى آنها را فرا گرفت، آنها به قبرها منتقل شدند و بدنهاى آنها پوشيده شد، خانههاى آنها خالى گرديد، و نشانههاى آنها پاك شد آن جماعت قصرهاى با شكوه و مجلل را بنا كردند و از آنها بيرون شدند، از اطاقهاى زيبا و تختهاى نرم رانده شدند فرشها و بسترها را ترك كردند، و ميان گورهاى تنگ و تاريك جاى گرفتند، و در ميان خاكها منزل كردند آنها در عين اينكه به هم نزديك هستند از هم دور ميباشند و در تنهائى بسر ميبرند، و به خود مشغول ميباشند، آنها در آبادى زندگى نميكنند و با برادران و همسايگان رفت و آمد ندارند با اينكه به هم نزديك ميباشند اما از هم دور ميباشند آنان چگونه با هم رفت و آمد كنند، در حالى كه پوسيده شدهاند و بدنهاى آنان خورد و از هم پاشيده شده است اجزاى بدن آنها با سنگها و خاكها در هم آميخته است و بعد از زندگى بصورت مردگان در آمدهاند
پآنها بعد از عيش و عشرت و شادمانى خاك شدند، دوستان در مصيبت آنها جمع شدند و در خاك آرميدند، آنها به جايى رفتهاند كه ديگر برگشتى نيست، آنها دور هستند و هرگز به دنيا برنميگردند و در برزخ قرار دارند تا روزى كه براى حشر زنده گردند شما هم مانند آنها خواهيد شد و بدنهاى شما پوسيده ميگردد، و به تنهائى روى خاكها قرار خواهيد گرفت، و در قبرها جاى خواهيد كرد هنگامى كه كارها پايان يابد و قبرها از هم شكافته گردند و آنچه در سينهها ميباشد بيرون شود شما در آن هنگام مقابل خداوند بزرگ قرار خواهيد گرفت، دلها از ترس گناهان خائف و پريشان ميباشند و ميدانند چه كردهاند، پردهها بالا ميروند و فاش ميشوند و عيبها آشكار ميگردند و رازها بر ملا مىشوند در آن روز هر كس كارى در دنيا انجام داده خواهد يافت و عواقب اعمال خود را خواهد ديد، خداوند ميفرمايد:
لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ... وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً در آن روز مجرمان را در حال ترس و وحشت مينگرى آنها هنگامى كه به نامه اعمال خود نگاه ميكنند مىگويند واى بر ما اين چه نامهاى است كه هر كار كوچك و بزرگ را يادداشت كرده، آنها هر كارى كردهاند مشاهده ميكنند و خداوند به كسى ستم روا نميدارد.
خداوند ما و شما را از عاملان كتاب خود قرار دهد و به متابعت از دوستانش موفق گرداند، تا آنگاه كه ما و شما را در مقام فضل و عنايت خود جاى دهد، خداوند اعمال نيك را ميستايد و به بندگان نيكى ميكندپ على عليه السّلام فرمود: به دنيا مانند زاهدان نگاه كنيد، به خداوند سوگند دنيا بزودى ساكنان خود را نابود مىسازد، و آنها را كه در خانهها به عيش و خوشگذرانى مشغول هستند گرفتار مصيبت ميكند، هر كس از دنيا رفت ديگر
مراجعت نميكندپ و نميدانند او كجا هست تا انتظار او را داشته باشند خوشى و لذت دنيا با غم و اندوه مخلوط است، روزهاى آخر زندگى انسان در دنيا با ضعف و سستى قرين ميباشد، شما از زرق و برق دنيا و لذتها و نعمتهاى آن مغرور نگرديد، زيرا اقامت شما در دنيا كم است و نميتوانيد از آن سود بريد خداوند رحمت كند آن بندهاى را كه فكر كند و پند گيرد و از گذشتهها بينائى حاصل نمايد و از گذشتگان عبرت پيدا كند، و از فرصت و روزهاى زندگى استفاده نمايد، او همان گونه كه در دنيا نبود و به دنيا پا نهاد روزى هم از دنيا خواهد رفت و اين روز بزودى فرا خواهد رسيد، و به آخرت خواهد پيوست هر چه بخواهد بيايد بزودى خواهد آمد، آگاه باشيد دنيا خانهاى است كه كسى در آن سلامت نخواهد ماند، و براى احدى از آن رهائى نميباشد، مردم در دنيا گرفتار آشوب و آزمايشها ميباشند هر چه در دنيا بدست آوردهاند روزى از دست خواهند داد و به حساب آنها رسيدگى خواهد شد، و هر چه از دنيا گرفتند و در جاى ديگرى خرج كردند به آن ميرسند، و در آنجا نگهدارى ميگردند، دنيا براى صاحبان خرد مانند سايه ميباشد كه زود در آن تغييرات پديد مىآيد و ثابت نميباشدپ 110- رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: مرا با دنيا چه كار است مثل من در دنيا مانند سوارهاى ميباشد كه براى استراحت و خواب اندكى در يك روز گرم در زير سايه درختى به خواب رفته باشد، و بعد از اندكى استراحت بار ديگر از خواب برخيزد و سوار شود و از آنجا برودپ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: دنيا در برابر آخرت مانند اين است كه يكى از شما انگشتان خود را به دريا فرو برد و بنگرد چه اندازه آب بر ميداردپ امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: دنيا خانهاى است كه فناء و نابودى براى او مقدر شده است، و مردمان از آنجا كوچ خواهند كرد، دنيا شيرين و فريب دهنده است،
براى طالبان دنيا خود را حاضر نشان ميدهدپ و دلهاى بينندگان را متوجه خود ميكند و اوضاع و احوال را بر آنها مشتبه ميسازد اينكه دنيا را با زاد و توشهاى كه از آن تهيه ميكنيد ترك نماييد و هر چه در اختيار داريد و براى شما امكان تهيه آن ميباشد توشه فراهم سازيد، و بيشتر از كفاف طلب ننمائيد و زيادتر از نياز مال دنيا را جمع نكنيدپ على عليه السّلام فرمودند: دنيا خانهاى است كه كسى از آن سالم بيرون نميگردد و مگر در آن جا به فكر خود باشد، و هر كس براى دنيا كار كند رهايى نخواهد يافت، مردم در دنيا به مال و منال امتحان شدهاند هر چه در دنيا و براى دنيا بدست آوردند از آنها گرفته خواهد شد بايد اهل دنيا حساب مال خود را بدهند، و هر چه قبل از خود فرستادهاند به آن خواهند رسيد و از آن استفاده خواهند كرد، صاحبان خرد دنيا را مانند سايه ميدانند كه ثابت نيستپ على عليه السّلام فرمودند: دنيا گول ميزند و زيان ميرساند و تلخى در كام مىچكد، خداوند دنيا را پاداش براى دوستانش قرار نداد و آن جا را محل عقوبت دشمنانش هم نگذاشت، اهل دنيا مانند كاروانى ميباشند كه استراحت كردهاند ولى ناگهان صاحب كاروان آنها را براى حركت صدا ميزندپ امام صادق عليه السّلام فرمودند: دنيا سر آغاز هر گناهى ميباشدپ مسيح عليه السّلام به حواريون فرمود: دنيا مانند پل است از آن عبور كنيد ولى تعميرش نسازيدپ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: تمايل بدنيا غم و اندوه را زياد ميكند، و زهد در دنيا دل و بدن را راحت مىسازدپ امير المؤمنين سلام اللَّه عليه فرمودند: من چگونه خانهاى را وصف كنم كه در آغاز با سختيها و مشكلات شروع ميگردد، و در پايان آن به نيستى و زوال ميرسد، در حلال آن حساب و در حرامش عقاب ميباشد، هر كس در دنيا خود را بىنياز ديد گمراه ميگردد و هر كس خود را فقير مشاهده كرد محزون مىشود
پهر كس براى بدست آوردن مال دنيا كوشش كند دنيا از دستش ميرود، و هر كس دست از تلاش بردارد دنيا خودش مىآيد، هر كس با بصيرت به دنيا بنگرد پند ميگيرد و هر كس به زرق و برق آن نگاه كند كور مىشودپ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: خداوند متعال براى دنيا وحى فرستاد كه هر كس به تو خدمت كرد او را گرفتار مشكلات بكن، و هر كس به تو توجه ننمود او را مورد لطف قرار بده و خدمت او را بنما هر گاه بندهاى در تاريكى شب با خدايش خلوت كند خداوند نور و روشنائى را در دل او ثابت ميكند و هر گاه بگويد اى خداوند بزرگ، او را پاسخ ميدهد، و ميگويد: اى بنده من هر چه ميخواهى سؤال كن تا من به تو بدهم اى بنده من بر من توكل داشته باش تا كارهايت را كفايت كنم، و بعد از اين خداوند به فرشتگان ميگويد: اى ملائكه من بنگريد بنده من چگونه در دل شب با من خلوت كرده است در حالى كه اهل باطل در غفلت هستند و به خواب رفتهاند، اكنون گواه باشيد كه من او را رحمت كردم بعد از آن رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: همواره ورع داشته باشيد و در كارها جد و جهد كنيد و عبادت خداوند را انجام دهيد، و در دنيا زهد داشته باشيد و گرد مال و منال و آرزوها نرويد دنيا بسيار فريب كار و اهل نيرنگ است، دنيا خانهاى ميباشد كه فناء و زوال دارد و ثباتى براى او نخواهد بود، چه بسا كسانى كه فريب دنيا را خوردند و دنيا آنها را هلاك كرد و چه افرادى كه به آن اعتماد كردند ولى دنيا به آنها خيانت نمود افرادى كه به دنيا دل بستند سرانجام با فريب و نيرنگ او از پا در آمدند و دنيا آنها را به مرگ تسليم كرد، اى مردم بدانيد بعد از مردن در مقابل خود گردنههاى دور و درازى را مشاهده ميكنيد، و سفر هولناكى را در پى داريد اى مردم شما بايد از صراط عبور كنيد، و هر مسافرى بايد براى سفرش زاد و توشه تهيه كند، هر كس به مسافرت رفت و زادى بر نداشت هلاك ميگردد و گرفتار مشكلات مىشود، و بهترين زاد براى مسافرت آخرت تقوى ميباشد
پامام صادق عليه السّلام فرمودند: عيسى بن مريم عليه السّلام به ياران خود فرمودند: اى فرزندان آدم از دنيا فرار كنيد، و بطرف خداوند برويد، دنيا را از دل خود بيرون سازيد، شما صلاحيت دنيا را نداريد، و دنيا هم صلاحيت شما را ندارد، و شما در دنيا باقى نخواهيد ماند و آن هم براى شما باقى نميماند دنيا اهل مكر و فريب و مصيبت ميباشد، مغرور كسى است كه گول دنيا را بخورد و گرفتار كسى ميباشد كه به دنيا اعتماد و اطمينان داشته باشد، كسى كه دنيا را دوست داشته باشد و بطرف آن برود هلاك مىشود، اينك توبه كنيد و بطرف خدا بيائيد، و از او بترسيد و از روزى كه پدر فرزندش را سود ندهد و فرزند به پدر نرسد واهمه نمائيد كجا هستند پدران و مادران شما، كجا رفتند برادران شما چه شدند خواهران شما، فرزندان شما به كجا رهسپار شدند، آنها را دعوت كردند و پاسخ گفتند، و در زير خاكها جاى گرفتند و با مردگان همسايه شدند و به هلاكتشدگان پيوستند آنها از دنيا بيرون شدند و دوستان را ترك كردند آنها نيازمند شدند به آنچه قبلا فرستاده بودند، و از آنچه باقى گذاشتند بىنياز گرديدند، چه قدر موعظه ميشويد و چه اندازه پند ميگيريد، شما كه در لهو و لعب بسر ميبريد و در غفلت ميباشيد، مثل شما در دنيا مانند چهار پايان ميباشد كه فقط در باره شكم و دامن فكر ميكنيد، و از خالق خود شرم نداريد خداوند به معصيتكاران وعده آتش داده، و شما كارى نكنيد كه طرف آتش را قوت دهيد و مطيعان را وعده بهشت عطا كرده و در فردوس برين نزد خود مكان ميدهد، اينك براى رسيدن به بهشت و مجاورت خداوند با هم مسابقه دهيد و خود را بهشتى كنيد، و خود به حساب خود برسيد، و به ضعفا و اهل نياز ترحم كنيد و مهربانى نمائيد در پيشگاه خداوند توجه خالصانه بنمائيد و از بندگان نيك باشيد، و مانند پادشاهان ستمگرى نكنيد، از مردودان و دورشدگان از خدا نباشيد خداوند جبار با مرگ آنها را بر زمين زد، او پروردگار آسمانها و زمين ميباشد، خداوند
گذشتگان و آيندگان است،پ مالك روز قيامت هست عقاب او سخت و عذاب او دردناك است ظالم از دست او نميتواند فرار كند، چيزى از او دور نميگردد، كسى از او نميتواند بگريزد، او همه اشياء را به شمارش در آورده، و به جايگاه خود رسانيده، يا در بهشت جاى داده و يا در دوزخ مستقر كرده است، اى فرزند آدم كه ضعيف ميباشى، كجا ميتوانى فرار كنى كسى كه در شب سياه ميتواند تو را دريابد در روز هم تو را پيدا مىكند خداوند در هر حالى كه هستى ميتواند تو را بگيرد، رستگار شدند كسانى كه پند دادند و پند را شنيدند و به آن عمل كردند، خداوند متعال فرمود: اى موسى دنيا خانه عقوبت ميباشد و من آن را لعنت كردهام و ملعون هستند كسانى كه در آن جا ميباشند مكر آنها كه براى من باشند اى موسى بندگان شايسته من در دنيا راه زهد را پيش گرفتند و به اندازه علم خود از دنيا دست كشيدند، و مردمان ديگر به خاطر جهل خود به آن رغبت نشان دادند هر يك از مخلوقات من كه دنيا را بزرگ بدانند ديدگانشان روشن نخواهد شد، و هر كس آن را حقير بداند از آن سود خواهد برد بعد از آن امام صادق عليه السّلام فرمودند: اگر ميتوانيد مردم را با خود آشنا نسازيد اين كار را بكنيد، چه مىشود اگر مردم تو را ستايش نكنند، باكى نداشته باش اگر نزد مردم مذموم باشى در حالى كه خداوند از تو راضى ميباشدپ على عليه السّلام فرمودند: خيرى در دنيا نيست مگر براى دو نفر، مردى هر روز بر نيكىهاى خود ميافزايد، و مرديكه بعد از گناه توبه ميكند و كجا او ميتواند توبه كند، به خداوند سوگند اگر او به اندازهاى سجده كند كه گردنش قطع شود خداوند توبه او را قبول نميكند مگر اينكه به ولايت ما معتقد باشدپ مسيح عليه السّلام فرمودند: مثل دنيا و آخرت مانند مردى است كه دو تا دوست دارد اگر يكى را از خود راضى كند ديگرى ناراحت مىشودپ خدمت حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله عرض شد مردم چگونه در دنيا زندگى ميكنند
فرمودند:پ همان گونه كه كاروانى حركت ميكند و از جايى به جاى ديگر ميرود، گفته شد مدت زندگى و توقف در آن جا چگونه ميباشد فرمود: به اندازه آن كس كه از كاروان عقب مانده باشد عرض كردند: يا رسول اللَّه بين دنيا و آخرت چه اندازه ميباشد، فرمودند: به قدر يك چشم به هم زدن، خداوند متعال ميفرمايد: كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ ما يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنْ نَهارٍ، آنها روزى كه مشاهده كنند آنچه را وعده داده شدهاند، خيال ميكنند يك ساعت از روز بوده استپ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: دنيا مانند رؤياى شيرين ميباشد، مردمان دنيا روى زمين پاداش مىبينند و يا معاقب ميگردندپ گفته شده رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله بر يك مردارى كه كنار راه انداخته بودند عبور كردند حضرت فرمود: شما خيال ميكنيد صاحبان اين مردار به خاطر بىاعتنائى آن را در اينجا افكندهاند، به خداوند سوگند دنيا در نزد اهلش از اين هم پستتر ميباشدپ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: دنيا خانه است براى كسانى كه خانه ندارند، و مال است براى آنهائى كه مال ندارند، و عقل است براى آنهائى كه داراى عقل نيستند، كسانى كه فهم و درك ندارند دنبال شهوتهاى آن ميروند، كسانى كه علم ندارند روى دنيا با هم دشمنى مينمايند، آنها كه فهم ندارند روى آن حسد ميورزند، كسانى دنبال او هستند كه يقين ندارندپ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله به عبد اللَّه بن عمر فرمود: در دنيا طورى زندگى كن، مانند اينكه غريب هستى و يا عابر مىباشى، و خود را همواره جزء مردگان تصور كنپ روايت شده كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله اين آيه شريفه را قرائت كردند كه أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ، و بعد فرمودند: نور هر گاه در قلب واقع شود باز ميگردد و وسعت پيدا ميكند عرض كردند: يا رسول اللَّه آيا براى اين موضوع علامتى هست كه با آن شناخته شود فرمودند: آرى هنگامى كه از دنيا اعراض كند و متوجه آخرت كه
جاى هميشگى هست بشود و خود را براى مرگ آماده كند قبل از اينكه مرگ برسد 111- امام حسن عليه السّلام در اكثر ايام اين بيت را ميخواندند:
يا اهل لذات دنيا لا بقاء لها ان اغترارا بظل زائل حمق
اى كسانى كه طالب لذات دنيا ميباشيد بدانيد كه آن لذات باقى نخواهند ماند، آنهائى كه به يك سايه رفتنى دل بستهاند نادان ميباشندپ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: دنيا خانه كسى است كه خانه ندارد، و مال كسى ميباشد كه مالى از براى او نيست، كسانى كه عقل ندارند براى دنيا مال جمع ميكنند، و كسانى دنبال شهوتهاى آن هستند كه شعور ندارند، آنهائى كه از عواقب آن آگاهى ندارند با يك ديگر دشمنى ميكنند، و حسد ميورزند آنهائى كه فهم ندارند، آنهائى كه يقين ندارند كوشش ميكنندپ على عليه السّلام فرمودند: دنيا خبر از مرگ خود را داده است، و بديها و زشتيهاى خود را برايت روشن نموده است، از كسانى كه خود را به دنيا بستهاند دورى كن و گول آنها را نخور و به آنهائى كه خويشتن را روى دنيا افكندهاند توجه نداشته باش اهل دنيا سگهائى هستند كه روى آن با يك ديگر نزاع ميكنند، آنها درندگان خونخوارى هستند كه يك ديگر را گاز ميگيرند، عزيزش ذليلش را ميخورد، بزرگش كوچكش را مقهور ميسازد، اهل دنيا چهار پايانى هستند كه گروهى را بسته و دستهاى را رها كردهاند آنها بندهاى خود را پاره كرده و كم شدهاندپ 112- على عليه السّلام در يكى از خطبههاى خود فرمودند: اى مردم شما را از گرايش به دنيا ميترسانم، دنيا خانهاى است كه از جا كنده خواهد شد، دنيا جايى نيست كه در آن جا آرام بگيريد و از آن بهرهمند گرديد، او همواره در حال تغيير است، و در نزد خداوند اعتبار و ارزشى ندارد نيكىهاى دنيا با بديها در هم آميخته و شيرينى آن با تلخيش مخلوط شده است خداوند دنيا را براى دوستان خود نپسنديد و از دادن آن به دشمنانش بخل نورزيد، چه كارهائى كه در هنگام عمل نتيجه ميدهد و بصورت سنت در
مىآيد، و گاهى نتيجه نميدهد و موجب عار و ننگ مىشودپ عمر بن خطاب خدمت حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله رسيد در حالى كه پيامبر اكرم روى حصيرى نشسته بودند، بطورى كه آثار حصير در بدن آن حضرت مشاهده ميشد، عمر گفت: يا نبى اللَّه بهتر بود فرشى نرمتر از اين تهيه ميكرديد رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: مثل من و مثل دنيا مانند سوارى است كه در يك روز گرم حركت ميكند، و در زير يك درختى اندكى در سايه آن استراحت مينمايد، و بعد از آن بار ديگر سوار مىشود و به سير خود ادامه ميدهدپ امير المؤمنين على عليه السّلام فرمودند: اى مردم بدانيد كه شما در زمانى زندگى ميكنيد كه گوينده حق در آن بسيار كم ميباشد، و زبانها از راستگويى باز ماندهاند، و آنهائى كه از حق طرفدارى ميكنند خوار ميباشند اهل دنيا در معصيتها گرفتار ميباشند، و با چرب زبانى با هم سخن ميگويند، جوانهاى آنها بد خلق و پير مردان آنها گناهكار ميباشند، عالم آنها منافق و قارى آنان ريا كار است، كوچكها از بزرگها احترام نميكنند و غنى آنان از بىنوايان دلجوئى ندارندپ در يك روايتى آمده است اندوه فردا به خداى فردا ارتباط داردپ ابو ذر رحمة اللَّه عليه ميفرمودند: روزى كه در آن هستى شترت ميباشد، هنگامى كه از سر آن بگيرى دمش هم طرف شما مىآيدپ لقمان به فرزندش گفت: اى فرزند طورى به دنيا دل نبند كه براى آخرت تو زيان داشته باشد، و آن را بطور كلى هم ترك نكن كه نيازمند مردم باشىپ على عليه السّلام در آغاز منبر خود قبل از خطبه ميفرمودند: اى مردم از خدا بترسيد، خداوند مردم را بيهوده نيافريده است تا آنها به لهو مشغول گردند، و يا آنها را بىهدف خلق نكرده تا هر چه ميخواهند بگويند دنيا در نظر او زيبا جلوه ميكند و آخرت در نظرش زشت مينمايد، آن كسى كه مغرور شده و به مال دنيا دسترسى پيدا كرده و همت به خرج داده مانند كسى كه به سهم كوچكى از آخرت رسيده نميباشد
پ113- امام صادق عليه السّلام فرمودند: هر كس را خداوند علم زياد دهد و او به دنيا بيشتر علاقهمند گردد، از خداوند بيشتر دور مىشود، و خداوند بر او غضب ميكندپ 114- رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: اگر دنيا نزد خداوند به اندازه مال مگسى ارزش داشت به كافر شربتى آب هم نميدادپ 115- طلحة بن زيد گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: مثل دنيا مانند ما راست بدن آن نرم ولى در باطن زهر كشنده دارد، عقلاء از آن دورى ميكنند ولى كودكان با دست خود با آنها بازى مينمايندپ 116- داود بن فرقد گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم من محبت شما را به دنيا و آنچه در آن است نميدهم، امام فرمود: اف بر دنيا و آنچه در آن ميباشد اى داود مگر دنيا چه ميباشد مگر دو جامه كه آدمى در بركند و شكم خود را پر سازدپ 117- ابن ابى يعفور گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: ما دنيا را دوست ميداريم اگر دنيا بما نرسد بهتر است از اينكه برسد، هر گاه خداوند به بندهاى در دنيا نعمت دهد از بهره آخرت او كاسته مىشودپ 118- اسحاق بن غالب گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: اى اسحاق كسانى كه مشمول آيه شريفه فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ ميباشند و بعد فرمودند آنها بيشتر از دو سوم مردم هستندپ امام صادق عليه السّلام فرمود: معنى آيه شريفه وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ آن است كه اگر خداوند اين كار را ميكرد همه كافر مىشدپ 119- ابن نباته گويد: خدمت على عليه السّلام نشسته بودم كه مردى آمد و از دنيا شكايت كرد و از آن مذمت نمود. امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند اى كسى كه از دنيا مذمت ميكنى بدان دنيا جاى صداقت است كسى كه با آن به صداقت رفتار كند دنيا جاى توانگرى ميباشد براى كسى كه از آن زاد و توشه بردارد، و خانه عاقبت است براى آنهائى كه دنيا را درك كنند، دنيا مسجد دوستان خدا و محل وحى پروردگار و نمازگاه فرشتگان و جاى تجارت دوستان خدا ميباشد
پآنها در دنيا بهشت را بدست آوردند و از رحمت آن سود بردند پس چرا دنيا را مذمت ميكنى در حالى كه دنيا خود اعلام كرده كه من از همه جدا ميگردم، و از همه مردم ميبرم، خودش خبر مرگ خود و اهل آن را داده است دنيا با گرفتاريهاى خود مردم را گرفتار كرده است، و با خوشحالى خود همه را خوشحال نموده است او همواره مصيبت مياورد، و عافيت ايجاد ميكند، و مردم را ميترساند و تشويق مىنمايد فردا كه گروهى از آن پشيمان شوند او را مذمت ميكنند و كسانى كه از آن سود بردهاند وى را ميستايند، و روز قيامت همه چيز روشن ميگردد دنيا آنها را بياد آورد و آنها نيز دنيا را بياد آوردند، دنيا با آنان سخن گفت آنان هم گفتههاى او را تصديق كردند، پس اى كسى كه از دنيا مذمت ميكنى و گول آن را خوردهاى، چه وقت دنيا از تو خواست گول آن را بخورى و يا در دام آن گرفتار شوى آيا به منازل پدرانت كه روى خاكها قرار دارند تو را فريب داد، و يا به ابدان پوسيده مادرانت كه در گورها اينك پوسيدهاند تو را گول زد خود از پدران بيمارت پرستارى كردى و از مادران عليلت نگهدارى نمودى، براى او وسيله شفا ميجوئى و اطباء را در بالين او حاضر ميكنى، محبت تو به او سودى نبخشيد و جستجوى تو براى او اثرى نداشت و نتوانستى جلو مرگ او را بگيرى خود را مانند او تلقى كن و بدان هر چه بر سر او آمد بر سر تو هم خواهد آمد، همان گونه كه قامت او بر زمين افتاد قامت تو هم بر زمين افكنده خواهد شد، اينك لازم است كه گريه خود را براى او اختصاص ندهى و از بين نبرى و ميدانى كه دوستان براى تو سودى ندارندپ 120- طلحة بن زيد گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: دنيا براى عيسى بن مريم عليه السّلام در صورت زنى زاغ چشم ظاهر شد، عيسى به او گفت: چند بار شوهر كردى، گفت زياد شوهر داشتهام، پرسيد همه تو را طلاق دادند گفت: خير همه را كشتم
پعيسى عليه السّلام گفت: واى بر تو شوهران شما كه اكنون هستند چگونه از سرنوشت گذشتگان عبرت نگرفتند راوى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: مثل دنيا مانند درياى تلخ ميباشد، هر چه تشنه از آن بخورد سيراب نميگردد تا آن گاه كه كشته شودپ 121- سلمة بن ابى حفص گويد: امام صادق عليه السّلام از پدرش روايت ميكند كه فرمودند: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از بازارى عبور ميكردند و به جايى ميرفتند، گروهى از ياران هم پيرامون آن جناب بودند پيامبر اكرم از بزى عبور كردند كه به صورت مردار در گوشهاى انداخته شده بود، رسول خدا از گوش آن گرفتند و فرمودند كدام يك از شما حاضر است اين بز مرده را به يك درهم خريدارى كند، گفتند: هيچ يك و ما ميخواهيم با آن چه كنيم رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند ميخواهيد اين بز مرده مال شما باشد، گفتند خير نميخواهيم، رسول خدا سه بار اين سخن را تكرار كردند، و بعد گفتند: به خداوند سوگند اگر او زنده بود عيب داشت حالا كه مرده است، و بعد از آن فرمودند دنيا در نزد خداوند از اين مردار هم پستتر ميباشدپ 122- ابو هاشم گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس صبح كند و دنيا بزرگترين همش باشد كارهاى او به هم خواهد ريخت و فقر همواره در مقابل او قرار خواهد گرفت، و دنيا به همان اندازه كه براى او مقدر شده به او خواهد رسيد، ولى هر كس براى آخرت فكر كند، خداوند او را از تنگيها بيرون ميكند و كارهايش را روبراه مينمايد، و دنيا به او ميرسد اگر چه نخواهدپ 123- جابر گويد: امام باقر عليه السّلام فرمودند: اى جابر دنيا را مانند خانهاى بدان كه در آن واردشدهاى و در نظر دارى همين امروز آنجا را ترك كنى، و يا مانند مالى بدان كه در خواب آن را بدست آورده باشى، و هنگامى كه بيدار شدى چيزى از آن در دست تو نخواهد بود اى جابر هنگامى كه در تشييع جنازهاى حركت ميكنى خيال كن تو را مردم
بدوش گرفتهاند و بطرف قبرستان ميبرند، و تو در قبر از خداوند ميخواهى كه تو را بار ديگر به دنيا برگردانند، تا كارهائى كه انجام ندادهاى بجاى آورى، و دنيا در نزد علماء مانند سايه ميباشدپ 124- ابن سنان گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمودند: مردى خدمت حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله رسيد و ديد آن جناب روى حصيرى نشستهاند، و حصير در بدن آن جناب علامتهايى گذاشته است آن مرد دست بر بدن رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله گذاشت و گفت: كسرى و قيصر به اين وضع راضى نشدند، آنها روى حرير و ديبا ميخوابند و در بسترهاى نرم و لطيف قرار ميگيرند، ولى شما روى اين حصيرها مينشينيد و ميخوابيد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند من از آنها بهتر هستم و در نزد خداوند گرامى ميباشم، مرا با دنيا چكار است، مثل دنيا مانند سوارهاى ميباشد كه در زير سايه درختى اندكى بخواب رود و بعد از اينكه سايه تمام شد برخيزد و برودپ 125- مروان گويد: امام صادق از على بن الحسين عليهم السّلام روايت ميكند كه فرمود: هر گاه براى من دو قضيه پيش آمد يكى از آنها به دنيا ارتباط داشت و ديگرى به آخرت من در اين هنگام كارى كه مربوط به آخرت بود انتخاب ميكردم براى من دنيا اهميت نداشت و آن را فداى آخرت مىنمودم، و قبل از آنكه شب برسد آن كار را انجام ميدادم، بعد از آن امام صادق عليه السّلام فرمودند: بنى اميه دنيا را بر آخرت گزيدند و هشتاد سال بدون ناراحتى زندگى كردندپ 126- يكى از راويان گويد: امام باقر عليه السّلام فرمودند: دنيا كمككننده خوبى براى آخرت ميباشدپ 127- حسن بن على از امام ابو الحسن عليه السّلام روايت ميكند كه عيسى بن مريم عليه السّلام فرمودند: اى فرزندان آدم هر چه از مال دنيا را از دست داديد اندوهگين نباشيد همان گونه كه اهل دنيا اگر آخرت خود را از دست بدهند اندوهى ندارند، در صورتى كه بدنياى خود رسيده باشندپ 128- ثمالى از امام على بن الحسين عليها السّلام روايت ميكند كه فرمود: تعجب از
كسى است كه براى دنياى فانى كار ميكند ولى آخرت را كه هميشه هست ترك مينمايدپ 129- مالك بن اعين گويد: از امام باقر عليه السّلام شنيدم فرمودند: اى مالك خداوند دنيا را به دوست و دشمن مىدهد، ولى دين را فقط به دوستان خود عطا ميكند، و دشمنان خدا از آن بهرهاى ندارندپ 130- هشام بن سالم گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: محبت دنيا در راس هر گناهى ميباشد مردى خدمت امام صادق عليه السّلام عرض كرد: ما طالب دنيا هستيم امام به او فرمودند ميخواهى با دنيا چه كنى، گفت: براى خودم از آن كمك ميگيرم، و به خاندانم ميرسانم، و صدقه ميدهم و صله رحم به جاى مياورم و حج انجام ميدهم، امام فرمود: اينها دنيا نيستند همه اينها آخرت ميباشندپ 131- على عليه السّلام فرمودند: اهل دنيا مانند سوارانى هستند كه حركت ميكنند ولى در خواب ميباشندپ فرمودند: هر گاه شما به دنيا پشت كرده باشى و مرگ هم از مقابلت مىآيد، اينها زود به هم خواهند رسيدپ فرمودند: گردش روزگار بدنها را كهنه ميكند، و آرزوها را تجديد مىنمايد و مرگ را نزديك ميسازد، و آرزوها از بين ميبرد، هر كس به دنيا برسد خستهاش ميكند، و هر كس آن را از دست بدهد ناراحت ميگرددپ فرمودند: آدمى در دنيا همواره بطرف مرگ گام بر ميداردپ فرمودند: هر معدودى وقت آن سپرى خواهد شد، و هر چه آرزو كنى و انتظار آن را داشته باشى خواهد آمدپ 132- ضرار بن ضمره هنگام ورود بر معاويه در پاسخ سؤال او كه گفت: على را براى من وصف كنيد گفت: من او را در بعضى از جاها ديدم در حالى كه شب تاريكى خود را بر همه جا گسترده بود، على در محراب عبادت نشسته و محاسنش را در دست گرفته و مانند شخص مار گزيده بر خود مىپيچيد و گريه ميكرد
پعلى در آن هنگام ميگفت اى دنيا از من دور شويد، بطرف من روى آوردهاى، و يا بمن اشتياق پيدا كردهاى، تو نميتوانى مرا فريب دهى، برو ديگرى را گول بزن كه من نيازى به شما ندارم و تو را سه طلاقه گفتهام و رجعتى هم نيست اى دنيا زندگى در تو كوتاه است و سودت اندك ميباشد و آرزوهايت ناچيز، آه كه نتوانستم زاد زيادى تهيه كنم، راه بسيار دور است و سفر به درازا ميكشد، بايد براى روزى كه نزديك است خود را آماده ساخت و از سختى جا بايد هراسيدپ 133- على عليه السّلام فرمودند: دنيا و آخرت دو دشمن متفاوت ميباشند و دو راه مختلف هستند، هر كس به دنيا دل بست و آن را دوست داشت از آخرت دورى ميكند و با او دشمنى مىنمايد دنيا و آخرت مانند مشرق و مغرب ميباشند و مردم بين آن راه ميروند، هر گاه رونده از يكى دور گردد به ديگرى نزديك مىشودپ 134- على عليه السّلام فرمودند: مثل دنيا مانند مار است، بدنش نرم ولى در باطن سم كشنده دارد، جاهلان مغرور بطرف آن ميروند و عاقلان از او دورى ميكنندپ 135- امير المؤمنين عليه السّلام شنيدند مردى دنيا را مذمت ميكند، به او فرمودند اى كسى كه دنيا را مذمت ميكنى و خود فريب آن را خوردهاى، و با اباطيل آن خود را سرگرم كردهاى فريب دنيا را ميخورى و بعد آن را مذمت ميكنى تو نسبت به دنيا مرتكب جرم شدهاى و يا او به تو تجاوز كرده است، دنيا چه وقت تو را فريب داد چگونه تو را گول زد آيا به جاهائى كه پدرانت در آنجا افتادند و پوسيده شدند و يا به خوابگاه مادرانت كه در زير خاكها آرميدهاند توجه نميكنى تو با دست خود آنها را از اين پهلو به آن پهلو كردى، و از آنان پرستارى نمودى براى آنها در جستجوى شفا بودى، و طبيبان را براى آنها آماده مىساختى، محبت تو به آنها سود نداد و از فعاليت خود به آنها نتيجه ندادى، و با نيرويت از آن دفاع نكردى، دنيا بر سرت همان آورد كه بر سر آنها آورد و تو را مانند آنها بر زمين زد
پدنيا خانه صداقت است براى كسى كه با دنيا صداقت داشته باشد، و خانه عافيت ميباشد براى آنهائى كه فهم داشته باشند خانه توانگرى است براى كسى كه از آن زاد و توشه تهيه كند، و خانه پند و اندرز ميباشد براى آنهائى كه موعظه پيدا كنند و پند گيرند دنيا مسجد دوستان خدا ميباشد و نمازگاه فرشتگان است، و محل وحى خداوند است و جاى تجارت اولياء پروردگار ميباشد، آنها در دنيا رحمت بدست آوردند و بهشت را سود بردند اينك كدام افراد از دنيا مذمت ميكنند و او را نكوهش مىنمايند دنيا مفارقت خود را اعلان كرده و جدائيش را به اطلاع همه رسانيده، و خبر از مرگش داده و ساكنان خود را به نابودى آنها آگاه نموده، و با گرفتارىهاى خود آنها را گرفتار ساخته و با خوشحالى خود آنان را خوشحال كرده است دنيا هم عافيت ميدهد، و هم گرفتار مصيبت ميكند، هم ترغيب ميكند و هم ميترساند، هم اميد ميدهد و هم رنج ميرساند، مردانى در فرداى پشيمانى از دنيا مذمت ميكنند، و گروهى روز قيامت از آن ستايش مينمايندپ على عليه السّلام فرمود: دنيا خانهاى است كه بايد از آن عبور كرد و در جايى ديگر ثابت و مستقر شد، مردم در دنيا دو نفر بيش نيستند، مرديكه خود را فروخت و هلاك ساخت و مرديكه جانش را خريد و آزاد نمودپ على عليه السّلام فرمودند: هر اقبالى ادبارى دارد، و هر چه پشت كرد مانند آن است كه هرگز نبوده استپ على عليه السّلام فرمودند: مرگ نزديك است و رفاقتها دوامى نداردپ على عليه السّلام فرمودند: بانگ رحيل و كوچ دميده شده و بزودى كاروان حركت ميكند و جهان پايان ميابدپ على عليه السّلام فرمودند: مردم در دنيا در معرض تيرهاى مرگ ميباشند، و مصائب و گرفتارى آدميان را تاراج مىكنند، از هر آبى كه بنوشى در گلو گير ميكند، و هر لقمهاى كه بخورى اندوهى مياورد و هر نعمتى كه به بندگان برسد از نعمت ديگرى
محروم ميشوندپ هر روزى كه بر عمر او بگذرد به مفارقت از دنيا نزديك ميگردد، پس ما از ياوران مرگ ميباشم، و جان ما در برابر مصيبت گرفتار ميباشند، ما از كجا اميدوار به ماندن باشيم روز و شب بر ما ميگذرند و ما هم به ساختن مشغول هستيم، ولى با شتاب در حال خراب شدن ميباشند، و هر چه جمع كرديم متفرق خواهند شدپ على عليه السّلام فرمودند: هر كس محبت دنيا را در دل خود جاى دهد به سه چيز گرفتار ميگردد اندوهى كه از آن دست بر نميدارد، حرصى كه از او دست نميكشد، و آرزوئى كه به آن نميرسدپ على عليه السّلام فرمودند: به خداوند سوگند اين دنياى شما در برابر ديدگانم از يك استخوان خنزير كه در دست يك مجذوم باشد پستتر ميباشدپ على عليه السّلام فرمودند: تلخى دنيا موجب شيرينى آخرت ميگردد، و شيرينى دنيا تلخى آخرت مياوردپ على عليه السّلام فرمودند: مردم در دنيا دو گونه عمل ميكنند يكى در دنيا براى دنيا كار ميكند و دنيا او را از آخرت باز ميدارد، و او ميترسد اولاد او بعد از وى گرفتار فقر شوند، او به دنيا دل مىبندد و براى سود ديگران كار ميكند اما يكى ديگر در دنيا براى غير دنيا كار ميكند، ولى مال دنيا هم براى او فراوان ميرسد و بدون زحمت دنيا را بدست مياورد، او دو بهره ميبرد هم دنيا دارد و هم آخرت، او در نزد خداوند اعتبار دارد و هر چه از خداوند بخواهد به آن ميرسدپ على عليه السّلام فرمودند: مردم فرزندان دنيا ميباشند و كسى را به خاطر دوستى مادرش سرزنش نميكنندپ على عليه السّلام فرمودند: اى مردم مال دنيا و لذت آن وبا مياورد، از آن اجتناب كنيد، اگر از آن دل ببريد گواراتر است تا اينكه به آن اطمينان پيدا كنيد، اگر در دنيا به اندازه احتياج مال پيدا كنيد بهتر است از اينكه ثروت زياد بدست آوريد كسانى كه در دنيا مال زياد بدست آورند گرفتار فقر ميشوند، و هر كس قناعت كند آسايش پيدا ميكند، هر كس از زيبائىهاى آن خوشش بيايد و گول بخورد
كور مىشودپ و هر كس از دنيا خوشحال شود گرفتار مصيبت ميگردد غمها در دلش به حركت در ميايند، و اندوهها او را مشغول ميكنند، غمها او را محزون ميدارند، او همان گونه زندگى ميكند تا جانش بر آيد، و در حالى كه رگهاى دلش پاره پاره ميگردند به دور افكنده ميگردند نيستى او در نزد خداوند اهميتى ندارد، برادران او را به كنارى مياندازند، مؤمن همواره به دنيا به ديده عبرت مىنگرد، و در صورت اضطرار از آن ميخورد، و با گوش خشم و غضب به سخنان دنيا گوش فرا مىدهيد، اگر گفته شود مالدار شده، روزى گويند فقير گرديده است اگر از زندگى خوشحال مىشود با نيتى محزون ميگردد، هنوز روزى كه مايوس ميشوند نيامدهپ 136- روايت شده على عليه السّلام فرمودند: بسا افرادى كه امروز زنده باشند و فردا را درك نكنند، چه بسا شخصى كه در اول شب مردم به حال او غبطه ميخورند ولى در پايان شب حالش دگرگون شد و شيون و ناله از خانهاش بلند گرديدپ على عليه السّلام فرمودند: از حقارت دنيا در نزد خداوند آن است كه در آن جا خداوند معصيت ميگردد، و كسى در نزد خداوند مقام پيدا نميكند مگر اينكه از محبت دنيا دست بكشد و گرايش به آن پيدا نكندپ على عليه السّلام در وصف دنيا فرمودند: دنيا گول ميزند، زيان ميرساند، و تلخى مياورد، خداوند متعال دنيا را پاداش براى دوستان خود قرار نداد، و براى دشمنانش هم جاى عقاب مقرر نكرد، مردمان دنيا مانند كاروانى هستند كه جايى فرود آمدهاند ناگهان صاحب كاروان ميگويد حركت كنيدپ على عليه السّلام فرمودند: آيا آزاد مردى نيست كه اين پس مانده را به اهلش برگرداند بهاى شما فقط بهشت است، و آن را جز به بهشت نفروشيدپ على عليه السّلام فرمودند: دو گرسنه هستند كه سير نميشوند يكى طالب علم و ديگرى طالب دنياپ على عليه السّلام فرمود: دنيا براى جاى ديگر خلق شده و براى خودش آفريده نشده است
پعلى عليه السّلام فرمودند: آگاه باشيد دنيا خانهاى است كه فقط بايد در آن خود را اصلاح كرد، و از چيزى كه به دنيا تعلق دارد راه نجات نيست، مردم در دنيا گرفتار آزمايش شدهاند، و هر چه در دنيا بدست آوردهاند آن را از دست ميدهند مردم بايد حساب مال دنيا را بدهند، و هر چه براى غير دنيا بدست آوردهاند به آن خواهند رسيد و در آن جا حساب خواهند داد، دنيا در نزد صاحبان عقل مانند سايه ميباشد گاهى زياد و گاهى كم ميگرددپ على عليه السّلام فرمودند: چگونه از خانهاى سخن بگويم كه آغاز آن سختى است و پايان آن فنا و نيستى ميباشد، در حلال آن حساب و در حرامش عقاب هست، هر كس در دنيا خود را بىنياز بداند گرفتار ميگردد، و هر كس فقير شود محزون مىشود هر كس در دنيا دست به كوشش بزند و مال و منال و ضياع و عقار بدست آورد روزى از دستش ميرود، هر كس از دنيا پند گيرد بينا ميگردد و هر كس به منافع آن بنگرد كور مىشودپ 137- على عليه السّلام در يكى از خطبههاى خود فرمودند: خداوند متعال رسول خود را هنگامى مبعوث فرمودند كه نشانهاى بر پا نبود و مردم نمىدانستند چه كنند، نورى كه بدرخشد و تاريكيهاى كفر و ضلالت را از هم بشكافد و روشنائى سعادت را نشان دهد نبود، و راهيكه مردم را بطرف حق بكشاند وجود نداشت اى بندگان خداوند شما را به تقوى و ترس از خداوند دعوت ميكنم، و شما را از گرايش به دنيا باز ميدارم، دنيا شما را ناراحت ميكند و زندگى شما را بر هم ميزند، كسانى كه روى زمين زندگى مىكنند از اين جا خواهند رفت و همه آن جا را ترك خواهند گفت زمين ساكنان خود را به جنبش و اضطراب وامىدارد همان گونه كه كشتى در دريا مضطرب مىشود، بادها و طوفانها آن را در درياها غرق ميكنند، گروهى در آب هلاك ميشوند، و دستهاى هم خود را از امواج خروشان نجات ميدهند بادها موج آب را به اين طرف و آن طرف ميبرند آدميان را در وحشت و
اضطراب قرار ميدهند،پ آنها كه غرق شدهاند ديگر نميتوانند برگردند، و آنها كه رهايى يافتهاند در معرض هلاكت و نابودى ميباشند و احتمال غرق آنها نيز هست اى بندگان خدا اكنون كه زبانها باز ميباشند كار كنيد اينك بدنها سالم هستند و اعضاء و جوارح كار ميكنند، و مجال فرصت هست و دست و بال شماها باز ميباشد در فكر خود باشيد، هنوز مرگ نيامده و وقت عمل نگذشته است اكنون آمدن مرگ را يقين بدانيد و منتظر او نباشيد قبل از اينكه مرگ بيايد شما فكر خود را بكنيدپ 138- على عليه السّلام در يكى از خطبههاى خود فرمودند: اى مردم دنيا خانه حقيقى و واقعى نيست، و شما بايد در آخرت كه خانه هميشگى است استقرار پيدا كنيد، اكنون از دنيا كه محل عبور است براى خانه دائمى زاد و توشه تهيه كنيد در نزد كسى كه از اسرار شما مطلع ميباشد پردهدرى نكنيد، دلهاى خود را از دنيا بيرون نمائيد قبل از اينكه ابدان شما را از آن بيرون بياورند، شما در دنيا در معرض امتحان ميباشيد و براى خانهاى غير از دنيا خلق شدهايد هنگامى كه كسى از دنيا برود مردم ميگويند او از خودش چه باقى گذاشته است، ولى ملائكه ميگويند او قبل از خود چه فرستاده است خدا را به حق پدران سوگند مقدارى از اموال خود را به عنوان قرض قبل از خود بفرستيد، همه ثروت خود را در دنيا نگذاريد، كه موجب زحمت شما خواهد شدپ على عليه السّلام در سخنان خود به يارانش ميفرمود و تكرار ميكرد، خداوند شما را رحمت كند خود را آماده كنيد، بانك كوچ كردن دميده شده است، به دنيا كمتر توجه كنيد، و از مال شايسته خود براى روز آخرت زاد و توشه نماييد مقابل شما گردنههاى سختى هست و منازل رعبآور و هولانگيزى ميباشد، و شما بايد از آن جاها عبور كنيد و در آنجا توقف نمائيد، و بدانيد كه مرگ هر لحظه به شما نزديك است و شما در چنگال آن گرفتار شدهايد و راه گريز نداريد مرگ ناخنهاى خود را در بدنهاى شما فرو كرده، و در مشكلات سخت و كارهاى وحشتانگيز فرو برده است، و در مصائب گرفتار ساخته، اينكه علائق دنيا
را از خود دور كنيد و به تقوى و پرهيزكارى پشت خود را محكم سازيدپ 139- على عليه السّلام فرمودند: ستايش مخصوص خداوندى است كه كسى از رحمت آن مايوس نميباشد، و نعمتش به همه ميرسد، و كسى از آمرزش آن نااميد نيست و از عبادت آن سرپيچى ندارد خداوندى كه رحمت همواره با او ميباشد و نعمت او تمام نمىشود، دنيا خانهاى است كه مرگ در آن مقدر شده، و ساكنان آن آنجا را ترك ميكنند، دنيا شيرين و فريبنده است، و گروهى بطرف آن شتاب ميكنند دنيا به جويندگان خود زود توجه ميكند و دلها را به شبهه گرفتار ميسازد، اكنون با بهترين زادى كه ميتوانيد از مال خود تهيه كنيد دنيا را ترك كنيد، و بيش از اندازه نخواهيد و زيادتر از احتياجات خود طلب نكنيدپ 140- رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس دنيا را دوست داشته باشد به آخرت زيان ميرساندپ امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: دنيا در حال نقل و انتقال ميباشد، بنا بر اين از بهرهات با بهترين وجه استفاده كنپ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس از روزگار ايمن گردد روزگار او را ميترساند و هر كس با او مبارزه كند آن را خوار خواهد كردپ رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند روزگار دو روز بيش نيست، روزى به سود تو ميباشد و روزى بزيانت، اگر بسود تو بود خوشحالى نكن، و اگر بزيانت بود شكيبائى داشته باش و هر دوى آنها غائب ميباشند و بزودى حضور پيدا ميكنند