پ1- يعقوب بن شعيب گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمود: خداوند متعال هيچ بندهاى را از ذلت معصيت به عزت تقوى نكشانيد مگر اينكه او را بدون مال بىنياز گردانيد و بدون عشيره عزيز ساخت و بدون آدمى او را آرامش بخشيد.پ 2- ابو بصير گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: على عليه السّلام مىفرمودند: متقين نشانههائى دارند كه به آن شناخته مىگردند، و آنها عبارتند از راستگوئى، اداء امانت، وفاء به عهد، عاجز نبودن و بخل نداشتن.
صله ارحام، ترحم به ضعفاء با زنان كمتر آميزش داشتن، كارهاى نيك انجام دادن، اخلاق نيكو، حلم زياد، و پيروى از علم در آنجاهائى كه آدمى را به خداوند نزديك مىكند خوشا بحال آن جماعت و حسن عاقبت آنها.
طوبا درختى است در بهشت و ريشه آن در خانه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله مىباشد، هيچ مؤمنى نيست مگر اينكه يك شاخه از آن درخت در خانه او مىباشد، هر چه در نيت بگيرد از آن شاخه براى او مىرسد و از آن استفاده مىكند.
آن درخت به اندازهاى بزرگ است كه اگر سوارى بر اسب سوار شود، و در سايه آن درخت صد سال اسب بتازد از سايه آن درخت بيرون نمىگردد، و اگر كلاغى بخواهد از پائين آن به بالا پرواز كند تا هنگام پيرى بالاى آن نخواهد رسيد.
اى مؤمنان اينك شما براى رسيدن به اين درخت رغبت نشان دهيد، مؤمن همواره به خود مشغول مىباشد و مردم از آن در آسايش مىباشند، هنگامى كه شب فرا رسد چهره بر زمين مىگذارد و خداوند را سجده مىكند و از خداوند مىخواهد او را از عذاب برهاند.پ 3- نعمانى در كتاب قرآن از امير المؤمنين عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: آيه شريفه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ» را آيه «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» نسخ كرده
است.
در آيه اول خداوند مىفرمايند: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خداوند بترسيد، آن طور كه سزاوار ترسيدن مىباشد، ولى در آيه دوم فرمود: از خداوند بترسيد تا آنجا كه توانائى و استعداد داريد.پ 4- على بن عبد العزيز گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: اى على بن عبد العزيز گريه آنها شما را گول نزند زيرا تقوى در دل جاى دارد.پ 5- رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كس تقوى داشته باشد نيرومند مىگردد، و در شهرهاى دشمنش در آسايش مىباشد.پ 6- على عليه السّلام فرمود: چه بسا روزه دارانى كه از روزه فقط تشنگى نصيب آنها خواهد شد، و چه نمازگزارانى كه از قيام و قعود خود فقط خستگى نصيب آنها مىشود، چه اندازه خوب است خوابيدن افراد زرنگ و افطار آنها.پ على عليه السّلام فرمودند: از خداوند بترسيد، هر چه بگوئيد مىشنود، و هر چه در نظر بگيريد مىداند بطرف مرگ بشتابيد هر چه از وى فرار كنيد او به شما مىرسد، اگر توقف كنيد شما را مىگيرد و اگر فراموش كنيد او شما را بياد مىآورد.پ فرمودند: از خداوند بترسيد مانند كسى كه دامن خود را به كمر زده و از همه چيز دست كشيده و خود را براى آخرت آماده كرده است، او در بقيه عمرش با شتاب از آن استفاده مىكند، و به خاطر ترسى كه او را فرا گرفته به طرف آخرت متوجه شده است.
او به پايان زندگى مىنگرد و مىخواهد بداند سعيد خواهد رفت، يا شقى خواهد مرد، او چشم به آخر عمر دوخته است، و به پايان كارش نگاه مىكند، كه آيا خداوند از اعمال او راضى هست و يا مورد غضب خداوند قرار خواهد گرفت.پ على عليه السّلام فرمود: از خداوند بترسيد اگر چه كم باشد، بين خود و خداوند پردهاى بگذاريد اگر چه بسيار نازك باشد.پ على عليه السّلام فرمودند: تقوى و پرهيزگارى سرآمد همه اخلاق مىباشد.
پامير المؤمنين سلام اللَّه عليه فرمود: شما را به ترسيدن از خداوند دعوت مىكنم، خداوندى كه شما را آفريد و برگشت شما بطرف او مىباشد، خواستههاى شما در نزد او برآورده مىشود، و پايان آرزوهاى شما بسوى او متوجه است.
راه شما بطرف خداوند باز مىگردد، و در مصيبتها و گرفتاريها چشم شما به آن طرف دوخته شده است، ترس از خداوند داروى بيماريهاى دلتان مىباشد، و كورى دلهاى شما را شفا مىدهد، و بيمارى بدنهاى شما را بهبودى مىبخشد.
تقوى از خداوند فساد دلها را مىبرد، و چركىها را از باطن آدمى مىزدايد، و پردهها را از جلو ديدگان بر مىدارد، و براى شما آرامش فراهم مىكند، و سياهى را به روشنائى و نور را به ظلمت تبديل مىنمايد.
طاعت خداوند را بمنزله جسم خود قرار دهيد و از آن به عنوان لباس و پوشش استفاده نكنيد، او را در باطن خود جاى دهيد، و در بين اعضاء و جوارح خود بكار گيريد، و آن را سرآمد هر كارى بدانيد و بر همه چيز مقدم بداريد.
طاعت پروردگار را آب گاه براى خود حساب كنيد و جان و تن خود را در آن بشويد و از آن بياشاميد و سيراب گرديد، او را براى رسيدن به مقاصد خود شفيع قرار دهيد و براى روز ترس و وحشت بعنوان سپر از آن استفاده نمائيد.
طاعت خدا را چراغى فروزان براى درون قبرها بر داريد، و آن را براى آن جاى وحشتآور انيس و همنشين خود بگيريد و براى رفع پريشانى و اندوه از آن استفاده كنيد، و غمها را به وسيله آن از خود بزدائيد.
طاعت خداوند پناهگاهى است كه شما را از هر گزندى حفظ مىكند و از هر پيش آمد وحشتآورى نگه مىدارد، و از آتشهاى سوزان محافظت مىنمايد، هر كس تقوى را پيشه خود ساخت شدائد و سختيها بعد از نزديك شدن از وى دور مىگردند.
كارهاى تلخ و زهراگين براى او شيرين مىشوند، و امواج حوادث و طوفانهاى وحشتزا و ابرهاى متراكم از هم بازمىگردند و فضاى زندگى روشن مىگردد و مشكلات زندگى و سختيها در اثر طاعت خداوند آسان مىگردند.
پكرم خداوند و فضل و عنايت او كه در اثر گناه قطع شده بود بار ديگر در اثر طاعت و بندگى مانند باران بر سر مردم فرو مىريزند، و رحمت خداوند بعد از دور شدن بار ديگر نزديك مىشود، و نعمتها بار ديگر جريان پيدا مىكنند و بركتها مانند سيل بر سر آنها فرود مىآيند.
اى مردم از خداوند بترسيد، خدائى كه با مواعظ نافعه خود به شما سود مىدهد، و با رسالت و فرمانهاى خود شما را موعظه مىكند، و با نعمتهاى خود به شما منت مىنهد، اينك خود را براى عبادت او مهيا كنيد، و طاعت او را بطورى كه شايستهاش هست انجام دهيد.پ 7- از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت شده كه فرمود: هر كس يك خصلت را از دست ندهد دنيا و آخرت از وى اطاعت مىكند و به سعادت بهشت مىرسد، گفته شد: يا رسول اللَّه آن خصلت كدام است.
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: آن خصلت تقوى و ترس از خداوند مىباشد، هر كس مىخواهد عزيزترين مردم باشد بايد از خداوند بترسد، و بعد از اين آيه شريفه «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» را تلاوت فرمودند.پ 8- يكى از راويان گويد: من در پاسخ امام صادق عليه السّلام كه به يكى از اصحاب خودش نوشته بود خواندم: من شما را وصيت مىكنم كه تقوى داشته باشيد، و از خداوند بترسيد، خداوند خود ضمانت كرده هر كه تقوى پيشه كند او را از مكروهات خلاص كند، و به آن چه دوست مىدارد برساند.
خداوند به پرهيزگاران وعده كرده اگر تقوى داشته باشند از جايى كه گمان ندارند آنها را روزى دهد، خداوند متعال را نمىتوان فريب داد و با نيرنگ نمىتوان بهشت را بدست آورد و با طاعت فقط مىتوان به فضل خدا رسيد.پ عبد اللَّه بن سنان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هر مؤمنى كه بطرف آن چه خداوند دوست دارد روى بياورد خداوند هم آنچه را كه او دوست دارد مورد توجه قرار مىدهد، هر كس به تقواى خدا چنگ بزند خداوند او را نگه مىدارد.
هر كس مورد توجه خداوند قرار گرفت باكى ندارد و اگر آسمان بر زمين
سقوط كند،پ اگر بلائى بر زمين فرود آيد و همه را در بر گيرد، خداوند او را نگه مىدارد، مگر خداوند خود نگفته كه متقين در جاى امنى مىباشند.پ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: اگر آسمان و زمين به هم بچسبند و بندهاى در آن جا قرار بگيرد و بعد تقوى پيشه كند خداوند او را از آنجا بيرون مىكند.پ از امام صادق عليه السّلام سؤال شد تقوى چيست فرمود: هر چه خدا امر كرده است، بجاى آورى و از هر چه نهى فرموده خوددارى كنى.پ رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: اصل دين پرهيزگارى است، پرهيزگار باش تا از عابدترين مردم باشى، بايد سعى كنى كه در عمل به تقوى همت بيشترى داشته باشى تا در عمل به غير آن زيرا هر كارى كه با تقوى مقرون باشد كم نخواهد بود.
چگونه كم خواهد بود آن عملى كه مورد قبول قرار خواهد گرفت، زيرا خداوند متعال در قرآن مجيد فرمود: خداوند از متقين قبول مىكند و در يكى از كتابهاى قديم خداوند وحى فرمود: عملى كه توام با خوردن مال حرام باشد مانند كسى است كه بخواهد آب را در غربال بريزد.پ امامان عليهم السّلام فرمودند كوشش كنيد و دنبال عبادت برويد، اگر كار خوب نمىكنيد پس معصيت هم نداشته باشيد، هر كس ساختمانى بنا مىكند، آن را خراب نمىسازد و آن ساختمان بالا مىرود، ولى اگر كسى مىسازد و خراب مىكند ساختمان بالا نخواهد رفت.پ ابو حمزه گويد: خدمت امام على بن الحسين عليهما السّلام بودم كه مردى خدمت آن جناب آمد و گفت: اى ابو محمد من گرفتار زنان هستم، روزى زنا مىكنم و روزى روزه مىگيرم آيا اين روزه كفاره گناه آن روز مىگردد.
امام عليه السّلام فرمود: محبوبترين كارها نزد خداوند آن است كه مردم از وى اطاعت كنند و معصيت ننمايند، اينك زنا نكنيد و روزه هم نگيريد، امام باقر در آن جا حاضر بود و دستش را گرفت و فرمود: كار دوزخيان را مىكنى و اميدوار هستى وارد بهشت گردى.پ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: روز قيامت گروهى حاضر مىشوند كه به اندازه
كوههاى تهامه حسنات دارند، ولى امر مىشود آنها را بطرف دوزخ ببرند، گفته شد يا رسول اللَّه آيا آنها نماز مىخواندند فرمود: نماز هم مىخواندند و روزه هم مىگرفتند ولى هر گاه به دنيا دست پيدا مىكردند آن را مىگرفتند.پ 9- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: تقوى از ايمان ريشه مىگيرد، به امير المؤمنين گفتند: دنيا را براى ما تعريف كنيد، فرمود: من چگونه دنيا را براى شما تعريف كنم در حلالش حساب و در حرام آن عقاب و عذاب مىباشد.
اگر متوجه مىشديد كه مسير زندگى آدم چگونه مىباشد از آرزوها و فريبهاى دنيا دست باز مىداشتيد، بعد از آن فرمودند هر كس از خداوند بترسد و تقوى پيشه كند، خداوند او را بدون انس آرامش مىبخشد، و بدون ثروت او را بىنياز مىكند، و بدون سلطنت او را عزت مىدهد.پ امام صادق عليه السّلام فرمود: قيامت روز خوشى و لذت پرهيزگاران است.پ امام صادق عليه السّلام فرمودند: گريه آنها شما را گول نزند تقوى در دل مىباشد.پ حضرت صادق سلام اللَّه عليه فرمود: معنى آيه شريفه «هُوَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ» اين است كه من شايستهام تا بندگان من از من تقوى داشته باشند، و من هم آمادهام آنها را بيامرزم.پ 10- روايت شده رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در سال فتح مكه وارد خانه شدند، فضل بن عباس و اسامه بن زيد هم با او بودند، بعد از اين از خانه خدا خارج شدند و دست به حلقه در گذاشتند و فرمودند.
سپاس خداوندى را سزاست كه وعدهاش درست آمد، و به وعدهاش وفا كرد، و به تنهائى احزاب را شكست داد، خداوند نخوت عرب را از بين برد و خودخواهى آنها و افتخارات به پدران را از آنها گرفت، همه شما از آدم هستيد و آدم هم از خاك مىباشد و گرامىترين شما پرهيزكارترين شما مىباشد.پ 11- امام صادق سلام اللَّه عليه فرمود: علماء امينان هستند، و پرهيزگاران دژهاى استوار مىباشند، و عاملان بزرگان بحساب مىآيند.پ 12- ابو بصير گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: آيه شريفه «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ»
نسخ شده گويد: عرض كردم كدام آيه آن را نسخ كرده فرمود: آيه «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ».پ 13- زيد بن ابى اسامه گويد: از امام صادق عليه السّلام سؤال كردم تفسير آيه شريفه «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» چيست، فرمود:
آن گناه است كه هر گاه متذكر آن شود آن را ترك مىگويد.پ 14- على بن ابى حمزة گويد: از امام صادق سؤال كردم معنى «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا» آن طائف چيست، فرمود آن كار زشتى است كه بندهاى مىخواهد انجام دهد، ولى قبل از عمل متذكر مىگردد و بصيرت پيدا مىكند و دست از آن باز مىدارد.پ ابو بصير هم گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: او مردى است كه مىخواهد مرتكب گناه شود، ولى ياد خدا را مىكند و از آن گناه دست مىكشد.پ 15- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: پرهيزگارترين مردم كسى است كه حق بگويد چه به نفع او باشد و يا زيانش.پ 16- على عليه السّلام فرمود: شرافتى بالاتر از تقوى نيست، از آن حضرت سؤال شد كدام عمل بهتر است فرمود: تقوى.پ 17- رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: اى مردم عربيت به پدرى كه فرزندى به وجود آورده نيست، بلكه عربيت زبان گويا هست، هر كس به عربى فصيح سخن گويد او عرب مىباشد و گرامىترين شما نزد خداوند كسى است كه تقواى او بيشتر باشد.پ 18- عبد اللَّه بن قاسم جعفرى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: قيامت روز خوشى و لذت و عيش پرهيزگاران است.پ 19- امام على بن الحسين عليهما السّلام فرمودند: هيچ قريشى و عربى بر كسى برترى ندارند مگر به تواضع و شرافتى نيست مگر به تقوى.پ 20- ابو هريره گويد: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: نخستين كسانى كه از امت من وارد جهنم مىشوند افراد آلوده به دامن و زبان هستند، و اكثر افرادى كه وارد بهشت مىشوند پرهيزگاران و نيك سيرتان و افراد خوش اخلاق مىباشند.
پ21- در وصيت رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله به ابو ذر آمده است كه فرمود: اى ابو ذر تقوى را فراموش مكن، كه او سرآمد همه كارها مىباشد.پ 22- محمد بن عيسى كندى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: اگر خداوند كسى را از خوارى معصيت به عزت تقوى برساند، او را بدون مال بىنياز مىكند، و بدون خويشاوند عزت مىدهد، و بدون انسانى او را آرامش مىبخشد، هر كس از خداوند بترسد همه از او خواهند ترسيد و هر كس از خداوند نترسد خداوند او را از همگان مىترساند.پ 23- حنان بن سدير از پدرش از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود:
گروهى از ياران رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله پيرامون هم نشسته بودند و به نسب و حسب يك ديگر افتخار مىكردند در ميان آنها سلمان هم شركت كرده بودند.
عمر گفت: اى سلمان نسبت شما چيست و اصلت از كدام قبيله مىباشد، گفت: من سلمان بن عبد اللَّه هستم، قبلا گمراه بودم و به وسيله محمد صلى اللَّه عليه و آله خداوند مرا هدايت كرد و من ناتوان و فقير بودم ولى خداوند مرا به سبب محمد بىنياز گردانيد.
من برده بودم محمد صلى اللَّه عليه و آله مرا آزاد ساخت، اين است حسب و نسب من اى عمر بعد از اين جريان رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله نزد آنها آمد و سلمان جريان خود و عمر را به آن حضرت عرضه داشت.
رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: اى گروه قريش حسب مرد دين او مىباشد، و اخلاقش مردانگى و شخصيت او هست، عقلش ريشه او به حساب مىآيد، خداوند متعال مىفرمايد ما شما را از يك مرد و زن خلق كرديم و شما را در قبائل متفرق قرار داديم تا شناخته شويد گراميترين شما در نزد خداوند آن كسى است كه از همگان متقىتر است.
بعد از اين رسول گرامى صلى اللَّه عليه و آله متوجه سلمان شد و به او فرمود: اى سلمان هيچ يك از اين افراد بر شما فضيلتى ندارند، فضيلت تنها به تقوى و پرهيزگارى است، هر كس از شما متقىتر است، فضيلت او هم بيشتر مىباشد.
پ24- ابو ذر رحمة اللَّه عليه گويد: رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر جا هستى از خداوند بترس، و با مردم با خلق نيكو بر خورد كن، هر گاه كار بدى از تو سر زد يك كار نيك هم بكن تا آن را محو كند.پ 25- اسحاق بن موسى از پدرانش از امير المؤمنين عليهم السّلام روايت مىكند كه فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: پرهيزگاران سروران هستند، و فقهاء رهبران مىباشند، و نشستن در نزد آنها عبادت بحساب مىآمد.پ 26- ابن عمران از حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله روايت مىكند كه فرمود: چه بسا عاقلانى كه در نزد خداوند عزيز و محترم مىباشند ولى مردم به آنها اعتناء نمىكنند، و به خاطر زشتى صورت حقير بشمار مىروند آنها فردا نجات پيدا مىكنند، اما چه زيبا رويان و خوش زبانانى كه در قيامت هلاك خواهند شد.پ 27- جابر بن عبد اللَّه انصارى گويد: يكى از روزها عباس نزد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله آمد عباس مردى قد بلند و زيبا منظر بودند، هنگامى كه رسول خدا او را مشاهده كردند تبسم نموده و فرمودند اى عمو شما زيبا هستيد.
عباس گفت: يا رسول اللَّه زيبائى مرد در چيست و جمال انسان كدام است، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: گفتار درست در برابر حق، گفت: كمال در چيست، فرمودند ترس از خداوند و حسن خلق.پ 28- مفضل بن عمر گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: بين سلمان و يك مردى كلامى رد و بدل شد، آن مرد به سلمان گفت: تو كه هستى و شما چه مىباشى، سلمان گفت: اما اول من و شما يك نطفه گنديده بود و پايان ما هم يك مردار خواهد بود، هنگامى كه روز قيامت ترازوها نصب كردند در آن روز معلوم مىگردد لئيم كيست و كريم كدامست.پ 29- امام صادق عليه السّلام فرمودند: دو مرد در محضر على عليه السّلام به هم افتخار مىكردند، امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند شما به بدنهاى پوسيده افتخار مىكنيد، و يا به ارواحى كه در آتش قرار گرفتهاند فخر مىنمائيد، اگر عقل داريد بايد خلق هم داشته باشيد و اگر تقوى داريد بايد شرافت هم داشته باشيد، در غير اين صورت
الاغ بهتر از تو خواهد بود و تو از هيچ كس بهتر نيستى.پ 30- جميل بن صالح از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كس دوست دارد گرامىترين مردم باشد بايد پرهيزگارى پيشه كند، و هر كس دوست مىدارد متقىترين مردم باشد بايد به خداوند توكل نمايد.پ 31- ابو بصير گويد: از امام صادق عليه السّلام از تفسير آيه شريفه «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ» سؤال كردم فرمودند: بايد خداوند را اطاعت كرد و از وى نافرمانى ننمود، خدا را بايد به ياد آورد و فراموش نكرد، او را بايد سپاس گفت: و كفران ننمود.پ 32- وليد بن عباس گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمود: حسب آدمى فعل اوست، و شرف مال و ثروت او و كرامت تقواى او مىباشند.پ 33- احمد بن عبد العزيز از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود:
امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: عمل با تقوى اندك نيست، چگونه عمل اندك خواهد بود در حالى كه قبول مىگردد.پ 34- امام عليه السّلام در تفسير آيه شريفه «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» فرمود: هر كس نمازش او را از كارهاى زشت باز ندارد جز دورى از خداوند چيزى عايد آن نمىگردد.پ 35- ثمالى از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: خداوند روز قيامت گروهى را مبعوث مىكند كه در مقابل آنها نورى مىدرخشد، و بعد آن نور به امر خداوند خاموش مىگردد، امام عليه السّلام فرمود: اى ابو حمزه به خداوند سوگند آنها نماز مىخواندند و روزه مىگرفتند.
اما آنها هنگامى كه يك حرام براى آنها پيش مىآمد مرتكب فعل حرام مىشدند، و هر گاه در باره امير المؤمنين عليه السّلام فضيلتى نقل مىشد او را منكر مىشدند، فرمودند «هباء منثور» آن چيزى است كه از پنجره منزل و يا سوراخ اتاق با نور آفتاب داخل مىگردد.پ 36- يكى از راويان از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: در بنى اسرائيل مردى بود كه زياد «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ* و الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ*» مىگفت،
پشيطان از عمل اين مرد در غضب آمد و شيطانى را بطرف او فرستاد و گفت شما بگوئيد «و العاقبة للاغنياء».
شيطان آمد و در برابر آن مرد قرار گرفت و گفت: «العاقبة للاغنياء» آنها با هم نزاع كردند و بعد قرار گذاشتند اين موضوع را با اولين شخصى كه ظاهر خواهد شد در ميان بگذارند و او بر ضرر هر كس كه نظر داد بايد دست محكوم قطع گردد.
آنها بعد از چندى با شخصى برخورد كردند و موضوع را به او گفتند او هم گفت: «العاقبة للاغنياء» آنها مراجعت كردند ولى مرد بنى اسرائيلى همچنان گفت الحمد للَّه و العاقبة للمتقين، شيطان به او گفت باز مىگوئى العاقبة للمتقين گفت:
آرى.
آنها بار ديگر شرط كردند با اولين شخصى كه برخورد مىكنند موضوع را مطرح سازند او هم هر كدام را تاييد كرد دست محكوم را قطع كنند، بعد از اين شخصى ظاهر شد و جريان را به او گفتند او هم گفت: العاقبة للاغنياء در اين جا دست دومى او را هم قطع كردند.
آن مرد باز آمد و گفت «الْحَمْدُ لِلَّهِ* و الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ*» شيطان گفت اين دفعه شرط مىكنيم اگر كسى با هر كدام موافقت كرد گردن او زده شود، آنها بيرون شدند و شخصى را مشاهده كردند و جريان را به او گفتند او هنگامى كه قصه را شنيد دستهاى بريده آن مرد را بار ديگر مانند اول كرد و گردن آن شيطان خبيث را قطع كرد و گفت: اين است «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»*.پ 37- از امام عليه السّلام روايت شده كه فرمود: هر كس مىخواهد عزيزترين مردم باشد بايد از خداوند بترسد و تقوى پيشه كند و اين عمل را در آشكارا و نهان بكار گيرد.پ 38- يكى از اصحاب على عليه السّلام روايت مىكند كه آن جناب فرمودند: يكى از دوستان خدا با يكى از دشمنان او اجتماع كردند، دوست خداوند گفت: الْحَمْدُ لِلَّهِ* و الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ*، ديگرى گفت: الحمد للَّه و العاقبة للاغنياء و در روايت ديگرى آمده كه
گفت و العاقبة للملوك.پ دوست خدا گفت: اينك بنگريد نخستين كسى كه بر ما ظاهر شود در اين مورد چه مىگويد، در اين وقت شيطان در قيافه زيبائى نمايان شد ولىّ خداوند گفت: الْحَمْدُ لِلَّهِ* و الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ*، ديگرى گفت الحمد للَّه و العاقبة للملوك، در اين جا شيطان او را تصديق كرد.پ 39- عبد اللَّه بن محمد گويد: از جميل بن دراج سؤال كردم رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرموده هر گاه بزرگ قومى نزد شما آمد از او احترام كنيد، گفت: آرى اين حديث درست است، پرسيدم حسب كدام است فرمود: كسى كه با مال خود و يا مال ديگرى كارهاى خوب انجام دهد، گفتم كرم چيست، فرمود: تقوى و پرهيزگارى.پ عالم عليه السّلام فرمود: معنى آيه شريفه «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» آن است كه براى خروج در مسائل دينى راهى باز مىكند، و او را چنان روزى مىدهد كه از دنياى خود گمان آن را ندارد.پ 40- امام صادق عليه السّلام فرمود: از خداوند بترسيد در هر كجا كه هستيد و از هر قومى كه مىخواهيد باشيد، زيرا هيچ كس در موضوع تقوى مخالفتى ندارد، و متقى نزد هر گروهى محبوب مىباشد، و همه نيكىها درستكارىها در متقى وجود دارند.
تقوى ميزان همه علوم و حكمت است و همه را بايد با تقوى سنجيد، تقوى پايه هر كار و عمل مقبول مىباشد هر عملى كه مورد پذيرش قرار گرفت تقوى در پذيرش آن ركن مهمى دارد، تقوى آب زلالى است كه از چشمه معرفت خداوند جريان پيدا مىكند.
هر فنى و علمى به تقوى نيازمند است و آن به جايى نياز ندارد، مگر براى دريافت معرفت و اطاعت و خاموشى در برابر سطوت و قدرت خداوندى كه در اين جا تسليم مىشود، و زيادتى تقوى از لطف خدا آگاهى بر اسرار بنده حاصل مىگردد.
تقوى و پرهيزگارى ريشه هر حقى هست و هر جا حق باشد تقوى هم در
آن جا مىباشد،پ اما باطل آن است كه شما را از خداوند دور كند، و اين مطلب را همه مىدانند و هر فرقهاى به آن اعتقاد دارد، اينك از باطل دورى كنيد، و باطن خود را در اختيار خداوند قرار دهيد.پ رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: صادقترين سخنى كه عرب گفته سخن لبيد است در آن جا كه گويد: آگاه باشيد هر چه غير از خدا مىباشد باطل است، و هر نعمتى كه هست ناگزير يك روز از بين مىرود.
اكنون به آنچه اهل باطن و پرهيزگاران اجماع كردهاند خود را ملزم بدان، اصول دين و حقايق را كه براى آدمى يقين مىآورند و رضا و تسليم را به انسان تعليم مىكنند فراگير، در اختلافات مردم و گفتگوهاى آنها خود را وارد مكن كه به مشكلات گرفتار مىشوى.
امت برگزيده خداوند بر اين عقيده متحد شدهاند كه خداوند يكى مىباشد، و او در حكمش به حق حكم مىكند، هر چه بخواهد انجام مىدهد و هر چه اراده كند بجا مىآورد، در مصنوعات او جاى سخن نيست و در آفرينش او جاى بحث نمىباشد.
هر چه بوده و هر چه بعد از اين حادث شود به مشيت او مىباشد، و او هر چه بخواهد مىتواند انجام دهد، در وعده و وعيد خود صادق است و به همه وفا مىكند، قرآن كلام او مىباشد و آن يكى از مخلوقات او هست.
خداوند قبل از مكان و زمان وجود داشته، آفرينش كائنات و فناء آنها در نزد او يكسان است او در احداث مخلوقات بر دانش خود نيفزود، و يا نابود شدن كائنات ملك او از بين نمىرود، حكومت او غالب و او پاك و منزه مىباشد.
اكنون هر كس بخواهد تو را از اين اصول باز دارد، و يا آنها را نقض كند از وى قبول نكن، و باطن خود را براى پذيرفتن آنها آماده نما، و دلت را براى پذيرش سخنان حق مهيا كن، كه بزودى بركتهاى آن را خواهى ديد و با رستگاران رستگار خواهى شد.پ 41- امام صادق عليه السّلام فرمود: تقوى بر سه قسم است، تقوى بخاطر خدا و در
راه خدا و آن ترك حلال است چه رسد به اينكه انسان دست از شبهه برداردپ و اين را تقواى ويژگان يا خاص الخاص گويند.
دوم تقوى از خداوند و آن خوددارى از شبهات مىباشد چه رسد به دورى از حرام، اين را تقوى خاص گويند، سوم تقوى از ترس دوزخ و عقاب كه آن خوددارى از حرام است و آن را تقوى عام و همگانى گويند.
تقوى مانند آبى است كه در نهر جارى مىشود، و اين سه طبقات كه در معنى تقوى ذكر شد مانند درختانى هستند كه در كنار آن نهر كاشته شدهاند، آن درختان هر كدام رنگى و جنسى دارند و همه آنها از آن آب استفاده مىكنند.
آن درختان هر كدام به اندازه جوهر و طعم و لطافت خود از آن بهرهمند مىگردند، و به اندازه جثه و بزرگى و كوچكى خود از آن آب بر مىدارند، و بعد مردم به اندازه قدرت و توانائى خود از ميوه آن درختان مىخورند.
خداوند متعال مىفرمايد: «صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقى بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ» پس تقوى براى طاعات مانند آب براى درختان است، و طبيعت ميوههاى درختان در رنگ و طعم آنها مانند اندازه ايمان در مردم مىباشد.
هر كس ايمانش در بالاترين درجه و مقام باشد و جوهرش صاف و روحش پاك گردد، او اهل تقوى مىباشد، و كسى كه تقوايش بيشتر باشد عبادتش پاكتر و خالصتر خواهد بود، و هر كس چنين باشد او به خداوند نزديكتر است.
هر عبادتى كه پايهاش بر تقوى نباشد او سست و بىاعتبار مىباشد، خداوند مىفرمايد آيا كسى كه پايههاى منزل خود را بر اساس تقوى نهاده و از خداوند مىترسد و رضايت او را طالب است، مانند كسى است كه پايههاى خانه خود را كنار گودالى قرار داده تا ريزش نمايد و در جهنم سقوط كند.
تفسير تقوى آن است كه گذشت كنى از آنچه براى تو گرفتن آن مانعى ندارد، براى احتراز از آن چه گرفتن آن اشكال دارد، تقوى در حقيقت اطاعت از خداوند است، و اينكه خدا را به ياد بياورد و فراموش نكند، و علم داشته باشد و اعمالش مورد قبول قرار گيرد.