در تعصب و زياده‏روى

پ‏1- منصور بن حازم گويد: هر كس تعصب داشته باشد و يا براى او تعصب به خرج دهند رشته ايمان را از گردنش بيرون مينمايدپ 2- سكونى از امام صادق عليه السّلام روايت ميكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس در دلش اندكى تعصب باشد خداوند روز قيامت او را با اعراب جاهليت محشور ميگرداندپ 3- محمد بن مسلم گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: هر كس تعصب داشته‏

 

باشد خداوند سر او را با پارچه‏اى از آتش خواهد بست‏پ 4- حبيب بن ابى ثابت از على بن الحسين عليهما السّلام روايت ميكند فرمودند: اهل تعصب وارد بهشت نميشوند مگر حمزة بن عبد المطلب او هنگامى كه مشاهده كرد مشركان به رسول خدا اهانت كردند و شكم شترى را روى او انداختند از روى تعصب و حمايت از برادرزاده‏اش مسلمان شد و از آن جناب دفاع كردپ 5- داود بن فرقد گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند فرشتگان خيال ميكردند كه ابليس از آنها ميباشد ولى خداوند ميدانست از آنها نيست، و بعد با اظهار تعصب و غضب روشن شد كه او از فرشتگان نميباشد و گفت مرا از آتش و او را از خاك بيافريدى‏پ 6- زهرى گويد: از على بن الحسين عليهما السّلام سؤال شد عصبيت چيست، فرمودند: عصبيتى كه موجب گناه ميگردد آن است كه مردى بدترين خويشاوندانش را خوب بداند و نيكان قوم ديگرى را بد جلوه دهد، تعصب آن نيست كه كسى قوم خود را دوست بدارد بلكه تعصب آن است كه در ظلم قوم خود از آنها دفاع كند و يارى نمايدپ 7- سكونى از امام صادق عليه السّلام روايت ميكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند:

هر كس اندكى در دلش تعصب باشد خداوند روز قيامت او را با اعراب جاهليت محشور ميكندپ 8- ابن سنان گويد: امام صادق عليه السّلام روايت ميكند رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در هر روز از شش چيز به خداوند پناه ميبرد و آنها عبارت بودند از شك، شرك، تعصب، غضب، ظلم، و حسدپ 9- محمد بن اسلم جبلى روايت ميكند امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: خداوند شش گروه را به خاطر شش خصلت عذاب ميكند عرب را به عصبيت، مالكان را به تكبر، اميران را به جور، فقهاء را به حسد، بازرگانان را به خيانت، و روستائى را به جهل‏پ 10- امام رضا عليه السّلام فرمودند: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: نخستين كسى كه وارد

 

دوزخ ميگردد اميرى است كه بزور تسلط پيدا كند و عدالت نداشته باشد، و صاحب مالى كه حقوق مال خود را ندهد، و فقيرى كه تكبر كندپ 11- صعصعة بن صوحان گويد: امير المؤمنين عليه السّلام هنگام بيمارى من به عيادت آمدند، و گفتند: اى صعصعه عبادت مرا از خودت موجب افتخار ندانى و نبايد بر قومت افتخار كنى، هر گاه مشاهده كردى خويشاوندانت مشكلاتى دارند خود را از آن كنار نكش بدان هيچ كس نميتواند بدون خويشاوندانش زندگى كند و از آن بى‏نيازى حاصل نمايد، هر گاه او يك دست خود را از آنها دريغ دارد آنها دستهاى زيادى از او دريغ خواهند داشت، هر گاه مشاهده كردى آنها كار نيك ميكنند به آنها كمك كن اما هر گاه ديدى آنها كار زشت انجام ميدهند آنها را ترك نكن، آنها را نصيحت نما تا از خداوند اطاعت كنند و دست از كارهاى زشت بردارند، شما همواره در راه خير خواهيد بود تا آن گاه كه به طاعت خداوند مشغول گرديد و دست از معصيت باز داريدپ 12- موسى بن جعفر از پدرانش از امام حسين عليهم السّلام روايت ميكنند كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: دو چيز مردم را هلاك كرده‏اند: ترس از فقر و طلب فخر و بزرگى‏پ 13- حمران از امام باقر عليه السّلام روايت ميكند كه سه چيز از كارهاى دوران جاهليت ميباشد، افتخار به نسب، طعنه زدن به شرافت و بزرگى ديگران، و انتظار باران در هنگام طلوع و يا غروب فلان ستاره و يا تقارن ستارگان به يك ديگرپ 14- حسين بن زيد از امام صادق و او از پدرانش عليهم السّلام روايت ميكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: چهار چيز در ميان امت من تا روز قيامت خواهد بود، افتخار به نژاد و تبار، و طعنه زدن به نسب و خاندان، و ديگر انتظار باران در هنگام طلوع و يا غروب بعضى از ستارگان و گريه و شيون آنهائى كه براى مردگان نوحه‏سرائى ميكنند و يا به سر و سينه خود ميزنند،

 

اگر قبل از مرگ توبه نكنند، روز قيامت جامه‏هاى آتشين در بر آنها مينمايند و آنان را در لباسهاى كثيف و آلوده حاضر ميسازندپ 15- يكى از راويان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: آيا شما همه اين مخلوقات را از مردم ميدانيد و آنها همه انسان هستند، بعد از آن فرمودند آنها كه اهل مسواك نيستند، يا در جاهاى تنگ چهار گوشه مى‏نشينند، و يا سخنان لغو و بى‏معنى بر زبان جارى ميكنند و يا در باره مسائلى كه از آن خبر ندارند بحث مى نمايند يا كسانى كه بدون علت خود را مريض جلوه ميدهند، و يا بدون ناراحتى خود را مصيبت زده جا ميزنند، و با ياران خود حق را زير پا ميگذارند، و به پدران خود افتخار ميكنند در حالى كه كارهاى شايسته آنها را انجام نميدهند شما اين گونه مردمان را از مردم ندانيد، آنها فقط صورت مردمى دارند، كسانى كه به آباء و اجداد خود افتخار ميكنند مانند آن درختى هستند كه قشرهاى متعدى روى او ميباشد و بايد همه آن پوستها را كند تا به مغزش رسيد و بعد از آن استفاده كرد، آنها همان گونه‏اند كه خداوند فرموده: إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًاپ 16- درست بن ابى منصور از امام صادق عليه السّلام روايت ميكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كس تعصب داشته باشد، و يا براى او تعصب داشته باشند رشته ايمان از او قطع ميگرددپ 17- محمد بن مسلم گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند هر كس تعصب به خرج دهد خداوند با يك پارچه آتشين سر او را خواهد بست‏پ 18- حسين بن مختار گويد: على عليه السّلام فرمودند: هر كس براى افتخار كارى بكند خداوند روز قيامت او را سياه محشور مينمايدپ 19- امام صادق عليه السّلام فرمودند هر گاه سه چيز را در يك انسان مشاهده كرديد او را از اهل جهنم بدانيد و آنها عبارتند از بى‏حيائى، تكبر، و فخر فروشى. 20- زراره از امام باقر عليه السّلام روايت ميكند كه فرمود: اصالت انسان دين او و

 

بزرگيش خلق او، و كرامتش تقواى او ميباشند، و مردم از عهد آدم تاكنون همگان يكسان بوده‏اندپ 21- بزنطى گويد: من با گروهى از اصحاب خدمت ابو الحسن عليه السّلام رسيديم و مدتى با آن حضرت صحبت كرديم، هنگامى كه همگان برخاستند تا بروند امام عليه السّلام متوجه من شدند و فرمودند: اى احمد شما بنشينيد من هم نشستم امام عليه السّلام متوجه من شده و با من به سخن گفتن مشغول شدند من از آن جناب سؤالاتى كردم و او هم پاسخ گفت و تا مدتى از شب گفتگو داشتيم، هنگامى كه خواستم از محضرش بيرون گردم فرمودند: اى احمد ميروى و يا همين جا ميخوابى عرض كردم قربانت گردم اكنون شب ميباشد اگر اجازه دهى ميروم و اگر ميل دارى همين جا ميخوابم، امام فرمود: همين جا بمان اكنون نگهبانان در كوچه هستند و مردم هم آرام گرفته‏اند، امام اين سخنان را گفتند و اطاق را ترك كردند هنگامى كه امام به اندرون رفتند من خدا را سجده كردم و گفتم: حجت خداوند و وارث علوم پيامبران با من انس گرفت و مرا از ميان برادران برگزيد و با من به گفتگو نشست در سجده بودم كه با پاى خود مرا متوجه كرد و من از سجده سر برداشتم امام عليه السّلام دست مرا گرفت و فشار داد و فرمود: اى احمد امير المؤمنين سلام الله عليه از صعصعة بن صوحان در هنگام بيمارى عيادت كردند، هنگامى كه از منزل او بيرون شدند فرمودند: اى صعصعه به عيادت من بر برادرانت فخر نفروشى از خداوند بترس، امام اين سخن را گفتند و رفتندپ 22- بزنطى گويد: خدمت امام رضا عليه السّلام بودم و شب هنگام كه خواستم برگردم فرمودند همين جا بخوابيد، من هم در آنجا ماندم امام به يكى از خادمانش گفت: بستر مرا بياوريد و براى احمد پهن كنيد تا در آن بخوابد بعد از اينكه وارد اطاق خواب شدم در دل من مطلبى پيدا شد كه من اكنون در خانه ولى خدا هستم و در فرش و بستر او خوابيده‏ام، در اين هنگام فرياد زد اى‏

 

 

احمد امير المؤمنين عليه السّلام به ديدن صعصعه رفت و گفت: ديدن مرا موجب فخر و مباهات براى دوستانت ندانى و بايد تواضع كنى تا مقامت بلند گرددپ 23- ابو عبيده از امام باقر عليه السّلام روايت ميكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روز فتح مكه براى مردم خطبه خواندند و در خطبه پس از حمد و سپاس خداوند فرمودند: اى مردم شاهدان به غائبان برسانند خداوند متعال بوسيله اسلام نخوت و تكبر جاهليت را برد، و اينك نبايد كسى به پدران و يا قبائل خود افتخار كند، اى مردم شما از آدم هستيد و آدم هم از خاك خلق شد، بهترين شما امروز كسانى هستند كه متقى باشند و از خداوند اطاعت كنند آگاه باشيد كه عربيت تولد يافتن از يك پدر عرب نميباشد، عربيت زبان گويائى ميباشد كه شما به آن سخن ميگوئيد، هر كس در عمل كوتاهى كند بزرگى و نژاد او را به رضوان خداوند نخواهد رسانيد، اينك متوجه باشيد تمام قراردادها و تعهدهايى كه در زمان جاهليت با آن سنت بسته شده امروز باطل ميباشدپ 24- زراره گويد: به امام باقر عليه السّلام عرض كردم مردم روايت ميكنند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: شريفترين مردم در جاهليت در اسلام هم شريف هستند، امام فرمودند: راست ميگويند ولى معنى حديث را درك نكرده‏اند كسانى كه در جاهليت شريف بودند از همه سخى‏تر بشمار ميرفتند، آنها اخلاقشان نيكوتر و به همسايگان مهربانتر و آزارشان از همه كمتر بود، اين جماعت با اين صفات هنگامى كه مسلمان ميشدند در اسلام اهل خير بودندپ 25- موسى بن جعفر از پدرانش عليهم السّلام روايت ميكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: امت خود را به پنج چيز وصيت ميكنم، آنها بايد گوش فرا دهند، اطاعت كنند، مهاجرت نمايند، جهاد داشته باشند، در اجتماعات شركت نمايند، و هر كس مردم را بطرف جاهليت بكشاند بطرف جهنم ميرودپ 26- على عليه السّلام فرمودند: فرزند آدم را به افتخار چكار اول آن نطفه و آخرش مردار ميباشد، او نميتواند روزى خود را فراهم كند و مرگ را از خود دور گرداند