پ1- مفضل بن عمر گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن را از اين جهت مؤمن گفتهاند كه در نزد خداوند از ديگران شفاعت مىكند و خدا هم شفاعت او را قبول مىنمايد.پ 2- سنان بن طريف گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن را چرا مؤمن نام گذاشتهاند، گفتم: نمىدانم فقط اين را مىدانم كه او به آنچه خداوند نازل كرده ايمان آورده است، امام عليه السّلام فرمود: درست گفتى ولى مؤمن را از اين جهت مؤمن نگفتهاند، گويد عرض كردم پس چرا او را مؤمن نام نهادهاند، فرمود: براى اينكه روز قيامت از ديگران شفاعت مىكند و خداوند هم قبول مىفرمايد.پ 3- ابن صدقه گويد: حضرت صادق از پدرش از رسول خدا عليهم السّلام روايت مىكند كه آن جناب فرمود: آيا شما را آگاه نكنم كه چرا مؤمن را مؤمن نام گذاشتند، او را از اين جهت مؤمن گفتهاند كه مردم وى را در جان و مال خود امين مىدانند، و مسلمان نيز كسى را گويند كه مردمان از دست و زبان او در آسايش باشند.پ 4- محمّد بن مسلم و ديگران از حضرت صادق و باقر عليهما السّلام روايت مىكنند كه آن دو بزرگوار در تفسير آيه شريفه العروة الوثقى فرمودند: مقصود ايمان به خداوند يگانه مىباشد.
پ5- از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: مؤمن هاشمى است زيرا وى گمراهى و كفر و نفاق را از هم قطع مىكند و مؤمن را قرشى هم گفتهاند زيرا او به حق اقرار كرده و مقصود از حق هم ما هستيم، و باطل را منكر شده و مقصود از باطل هم دلام و اتباع او مىباشند.
مؤمن را نبطى هم مىگويند زيرا او اشياء را استخراج و استنباط مىكند و حقائق را روشن مىگرداند و اسرار را باز مىنمايد، پليديها را از پاكى تميز مىدهد و پاكىها را از ناپاكى جدا مىسازد، مؤمن را عربى هم مىگويند زيرا او مسائل ما اهل بيت را براى مردم روشن مىگرداند و فضائل و خصوصيات ما را باز مىگويد.
مؤمن را اعجمى و گنگ هم گفتهاند، زيرا او از دلام سخن نمىگويد و از وى به نيكى ياد نمىكند و مؤمن را فارسى هم گفتهاند زيرا او در كارها با نظر صائب مىنگرد و دلش روشن و آگاه است اگر ايمان در ثريا باشد فرزندان فارس به آن دست پيدا مىكنند، يعنى افراد با فراست ايمان را در هر جا باشد بدست مىآورند.
مؤمن همواره در كارها دقت مىكند و شتاب به خرج نمىدهد و از ميان آنها بهترين را بر مىگزيند و خوبها را اختيار مىكند. رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: از فراست مؤمن بترسيد كه او با هدايت خدا و پرتو انوار فيوضات الهى به امور نگاه مىكند و حقائق و اسرار را بخوبى مشاهده مىنمايد. مترجم گويد: در اين حديث دو بار كلمه «دلام» ذكر شده است، دلام مانند سحاب مرد سياه و دراز را گويند، و در اينجا مقصود مرد منافقى است كه در ظاهر مؤمن و مسلمان ولى در باطن كافر و پليد مىباشد و با فريب و نيرنگ مردم را فريب مىدهد و جامعه را گمراه مىكند.
پ6- عمار ساباطى گويد: از امام صادق عليه السّلام سؤال شد آيا اهل آسمانها اهل زمين را مشاهده مىكنند، فرمود: آنها فقط مؤمنان را مىنگرند، زيرا مؤمن از نورى است مانند نور ستارگان گفته شد پس آنها اهل زمين را مشاهده مىكنند، فرمود خير آنها نور مؤمن را به هر طرف كه برود مىنگرند، بعد فرمود: هر مؤمنى در روز قيامت پنج ساعت مىتواند شفاعت كند.
پ7- ثورى به سند خود روايت مىكند كه به حضرت صادق عليه السّلام گفته شد چرا مؤمن را مؤمن گويند فرمود: براى اينكه مؤمن را از يكى از نامهاى خود مشتق كرد و او را مؤمن نام گذاشت، و او را از اين جهت مؤمن گفتند كه او از عذاب خداوند آسوده است، و در روز قيامت شفاعت مىكند و شفاعتش هم مورد قبول قرار مىگيرد.
اگر مؤمن بخورد و يا بياشامد، يا بپاخيزد و يا بنشيند، يا بخواب رود و يا ازدواج كند و يا در جاى آلوده و كثيفى حركت نمايد، خداوند آن زمين را پاك مىگرداند تا از كثافت آن زمين دامنش آلوده نگردد، مؤمن روز قيامت در موقف با رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله قرار مىگيرد.
در اين هنگام كسانى كه مورد خشم و غضب خداوند قرار گرفتهاند از مقابل او عبور مىكنند آنها در دنيا مرتكب گناهان بزرگ شده بودند، در اينجا مقام محترم مؤمن را در نزد خداوند مشاهده مىكنند، مؤمن در ميان اين گناهكاران افرادى را مشاهده مىنمايد كه در دنيا به او كمك كرده و حوائج او را بر آوردهاند.
در اينجا مؤمن از جاى خود بلند مىشود و با اعتمادى كه به فضل و عنايت خداوند دارد فرياد مىزند بار خدايا بندهات در اثر معصيت اينك گرفتار است، با لطف خود او را به من ببخش، در اين هنگام دعاى مؤمن مورد اجابت قرار مىگيرد، فقط ناصبيان در اينجا بهره و نصيبى ندارند شفاعت شامل آنها نمىگردد.
امام عليه السّلام فرمود: خداوند متعال گفتار آنها را در روز قيامت نقل مىكند آنجا كه مىگويند پس ما شفاعتكننده نداريم، مقصود آنها پيامبرانند، و نه رفيق با اخلاصى كه از ما شفاعت نمايند در اينجا مقصود همسايهها و آشنايان هستند، و هنگامى كه از شفاعت نااميد مىگردند مىگويند پس ما را به دنيا برگردانيد تا ايمان بياوريم و با مؤمنان هم آواز گرديم.پ 8- زراره گويد: در خدمت حضرت صادق عليه السّلام نشسته بودم كه از آن جناب از تفسير آيه شريفه مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها سؤال شد كه آيا اين معنى در باره مخالفان و كسانى كه اعتقاد به خاندان شما ندارند دلالت مىكند، فرمودند: اين
فقط در باره اهل ايمان مىباشد.پ 9- يعقوب بن شعيب گويد: از امام عليه السّلام شنيدم مىفرمود: هيچ كس از اعمال خود در نزد خداوند پاداشى ندارد مگر مؤمن.پ 10- راوى مذكور گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه بنده مؤمن كار نيكى انجام داد خداوند اعمال او را مضاعف مىكند و براى هر كار نيكى هفتصد برابر مىدهد و معنى آيه شريفه وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ ناظر به همين است.پ 11- راوى نام برده گويد: امام عليه السّلام فرمود: نور مؤمن براى اهل آسمانها مىدرخشد همان گونه كه نور ستارگان براى اهل زمين مىدرخشند، مؤمن دوست و محبوب خداوند است خداوند او را كمك مىكند و حوائج او را بر مىآورد، و جز حق سخن نمىگويد و از ديگرى واهمه ندارد.پ 12- امام عليه السّلام فرمود: مؤمنان با هم برخورد مىكنند و مصافحه مىنمايند، در اينجا خداوند به آنها توجه مىكند و گناهان آنها فرو مىريزند تا آنگاه كه از هم جدا شوند.پ 13- حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مردم توانائى ندارند حقيقت صفات خداوند را درك كنند، و همان گونه كه نمىتوانند صفت خدا را درك نمايند توانائى ندارند حقيقت صفات رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله را هم درك كنند، كسى كه نتواند صفت رسول را درك كند از درك صفت امام هم عاجز است، و كسى كه نتواند صفت امام را درك كند صفات مؤمن را هم درك نمىكند.پ 14- امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند متعال مىفرمايد: هر كس يكى از دوستان مرا خار بدارد با من به جنگ پرداخته است، و من با سرعت و شتاب به يارى دوستان خود مىآيم من در هنگام قبض روح مؤمن متحير هستم من دوست دارم او را قبض روح كنم و به جوار رحمت خود انتقال دهم، اما او دوست دارد در دنيا بماند و من مرگ او را به تاخير مىاندازم.
مؤمن از من هر چه بخواهد به او مىدهم، و هر گاه مرا بخواند دعوت او را اجابت مىكنم اگر در دنيا يك مؤمن هم باشد از همه مخلوقات خود بىنياز خواهم
شد، و از ايمان مؤمن براى او همنشينى خواهم ساخت كه او از هيچ كس وحشت نخواهد كرد و در آرامش و سكون زندگى خواهد نمود.پ 15- حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن در هنگام مرگ با گناهان بخشيده شده از جهان مىرود.پ 16- فرمود: مؤمن هر گاه خداوند را بخواند مورد اجابت قرار مىگيرد، راوى گويد: من از اين سخن در شگفت آمدم، امام عليه السّلام فرمود: خداوند بر مخلوقات خود با نظر خاصى مىنگرد و آنها را مشمول رحمت خود قرار مىدهد.پ 17- يكى از اهل علم روايت مىكند كه امام عليه السّلام فرمود: هر گاه مؤمن وفات كند دو فرشته موكل بر او بالا مىروند و مىگويند بار خدايا فلانى در گذشت، خداوند مىفرمايد پائين رويد و روى قبر او نماز بگذاريد و تا روز قيامت مرا تهليل و تكبير بگوئيد و هر عملى كه انجام مىدهيد براى او بنويسيد.پ 18- امام صادق عليه السّلام فرمود: خواب مؤمن يك بخش از هفتاد بخش نبوت است و بعضى از مؤمنان سه جزء از اجزاء نبوت را دارا مىباشند.پ 19- حضرت صادق عليه السّلام فرمود: اعمال مؤمن قبل از او به بهشت مىروند و وسائل استراحت و منزل او را مهيا مىكنند، همان گونه كه مردى خدمتكارش را مىفرستد تا وسائل استراحت او را فراهم كند، و بعد اين آيه شريفه را تلاوت كردند: وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ.پ 20- امام عليه السّلام فرمود: خداوند متعال مكروهات را از مؤمن دفع مىكند همان گونه كه مردى شتر بيگانه را از شتران خود دور مىگرداند.پ 21- حضرت صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه مؤمنى در زمين غربت بميرد و گريهكنندگان او حاضر نباشند، در اين هنگام زمينهايى كه او در آنجا خداوند را عبادت مىكرد بر او گريه مىكنند و جامههايش بر او گريه خواهند كرد و درهاى آسمانها كه اعمال او از آنجاها عبور مىكردند بر او گريه خواهند نمود، و دو فرشته موكل هم بر او خواهند گريست.پ 22- على عليه السّلام در يكى از خطبههايش مىفرمايد: راهيست روشن و واضح،
پراهى پر فروغ و نورانى، ايمان آدميان را به كارهاى نيك راهنمائى مىكند و كارهاى نيك نشانه ايمان آدمى است، بوسيله ايمان از علم مىتوان بهره گرفت و خرابىها را آباد كرد و با دانش از مرگ و عواقب آن مىتوان ترسيد.
مرگ آخرين روز زندگى انسان در اين جهان مىباشد، و بوسيله دنيا مىتوان آخرت را آباد كرد روز قيامت بهشت براى پرهيزگاران آراسته مىگردد و دوزخ براى بدكاران و گمراهان آشكار مىشود، مردم از قيامت نمىتوانند فرار كنند و آنها شتابان بطرف آن روز در حركت هستند و پايان كارشان به قيامت خواهد انجاميد.پ 23- راوندى در نوادر خود از موسى بن جعفر و او از پدرانش از رسول خدا عليهم السّلام روايت مىكند كه فرمود: مؤمن مانند درختى است كه برگهاى آن در تابستان و زمستان نمىريزند گفته شد يا رسول اللَّه آن كدام درخت است فرمود: درخت خرما.پ 24- اسحاق بن جعفر از برادرش موسى بن جعفر و او از پدرانش از رسول اكرم عليهم السّلام روايت مىكند كه فرمود: خداوند يكى از بندگان خود را روز قيامت مورد عتاب و سرزنش قرار مىدهد و مىفرمايد: من بيمار شدم چرا از من عيادت نكردى، گويد بار خدايا تو خداوند بندگان هستى و مريض و دردمند نمىكردى.
خداوند متعال مىفرمايد: برادر مؤمنت بيمار شد و تو از آن عيادت نكردى، به عزت و جلال خودم سوگند اگر به عيادت او مىرفتى مرا در آنجا مشاهده مىكردى، و بعد هر چه از من مىخواستى به تو مىدادم، و اين به خاطر شرافت و اعتبار بنده مؤمن در نزد من مىباشد و من بخشنده و آمرزنده هستم.پ 25- ميسر گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مؤمنى از شما روز قيامت از شخصى عبور مىكند كه او را بطرف دوزخ مىبرند، آن شخص بطرف مؤمن توجه مىكند و مىگويد اى فلان من در دنيا به تو محبت و نيكى كردهام، در اين هنگام مؤمن به فرشته موكل بر او مىگويد: او را رها كنيد، فرشته هم به فرمان خداوند او را رها مىكند.پ 26- محمد بن حمران از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود:
پبندهاى را روز قيامت حاضر مىكنند كه هيچ كار نيكى در نامه اعمال او نيست، به او مىگويند فكر كن آيا كار نيكى انجام دادهاى، او در پاسخ مىگويد: من كار نيكى ندارم جز آنكه روزى بنده مؤمنى نزد من آمد و از من براى وضوء آب خواست.
من هم به آن بنده مؤمن آب دادم و او از آن آب وضوء گرفت، در اين هنگام آن بنده را حاضر مىكنند و او هم جريان را تعريف مىكند و گفتار او را تصديق مىنمايد در اينجا خداوند دستور مىدهد او را وارد بهشت كنند و گناهانش را مورد عفو قرار مىدهد.پ 27- مفضل از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: روز قيامت به مؤمن گفته مىشود در چهره مردم نگاه كن هر كس به تو شربتى آب و يا مقدارى خوردنى و يا كار نيكى در بارهات انجام داده است او را بگير و وارد بهشت نما، او در اينجا دست گروهى را مىگيرد و با خود به سوى بهشت مىبرد.
هنگامى كه مؤمن از صراط عبور مىكند جماعت زيادى همراه او هستند، فرشتگان مىگويند اى دوست خدا و اى بندگان خدا به كجا مىرويد، در اين هنگام خداوند به فرشتگان دستور مىدهد اجازه دهيد بنده من عبور مىكند، فرشتگان هم اجازه مىدهند، مؤمن را از اين جهت مؤمن مىگويند كه خداوند به او اجازه شفاعت داده است.پ 28- جابر بن يزيد گويد حضرت باقر عليه السّلام به من فرمودند خداوند روز قيامت دست مؤمن را باز مىگذارد و او هر كارى كه بخواهد انجام مىدهد، گويد: عرض كردم از كتاب خداوند در اين باره براى من چيزى قرائت كن، امام عليه السّلام فرمود:
خداوند مىفرمايد: لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ.
از اين آيه روشن است كه آنها روز قيامت اجازه دارند هر چه بخواهند، و خداوند هم علاوه بر خواستههاى آنان به آنها عطا مىكند، سپس فرمود: اى جابر از دشمنان ما كمك مخواه و از آنها غذا و آب طلب نكن، زيرا دشمنان ما همواره در آتش دوزخ جاويدان مىباشند.
مؤمن از وى عبور مىكند و او مىگويد: اى مؤمن آيا من نسبت به شما محبت
نكردم و در انجام خواستههاى شما اقدام ننمودم، مؤمن از وى شرم مىكند و او را از آتش نجات مىدهد، و مؤمن را از اين جهت مؤمن گفتهاند كه او از گناهكاران شفاعت مىكند و شفاعتش هم مورد قبول قرار مىگيرد.پ 29- حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن رهبر خاندانش مىباشد و بر اعمال و امور زندگى آنها گواهى مىدهد، فرمود: همه اشياء و حتى حشرات الارض هم در برابر او خاضع مىباشند درندگان زمين و پرندگان هوا از وى احترام مىكنند.پ 30- عبد المؤمن انصارى گويد: حضرت باقر عليه السّلام فرمود: خداوند سه خصلت به مؤمن عطا فرموده است، عزت در دين و دنيا، رستگارى در آخرت، و هيبت در دل مردمان.پ 31- امام صادق عليه السّلام فرمود: حرمت و اعتبار مؤمن از كعبه هم بزرگتر است.پ 32- حضرت صادق سلام اللَّه عليه فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: خداوند متعال مىفرمايد: به من اعلان جنگ داده هر آن كس كه بنده مؤمن مرا اذيت كند از خشم و غضب من در آسايش هستند كسانى كه بنده مؤمن مرا گرامى بدارند.
اگر بين مشرق و مغرب فقط يك بنده و يك امام عادل باشند من ديگر به كسى نياز ندارم آسمان هفتگانه و زمينها بوسيله آن دو و به خاطر آنها پا برجاست، و من بين آنها انس و مودتى قرار دادهام كه به ديگران نيازى ندارند.پ 33- حضرت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: در نزد خداوند از ايمان و عمل صالح چيزى محبوبتر و گرامىتر نيست، و اينكه آدمى از منهيات خداوند دست باز دارد و گرد گناه نگردد.پ 34- حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: خداوند قريه و شهرى را كه در آن صد نفر مؤمن باشند عذاب نمىكند تا آنجا كه فرمودند: حتى اگر يك نفر هم مؤمن در يك آبادى زندگى كند خداوند اهل آن آبادى را عذاب نمىكند.پ 35- روايت شده حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و اله متوجه كعبه شدند و فرمودند: مرحبا به تو اى كعبه چه اندازه بزرگ هستى و در نزد خداوند ارج و اعتبار دارى، به خداوند سوگند حرمت مؤمن از تو بزرگتر است، خداوند تو را از يك چيز حرام
كرده در صورتى كه از مؤمن سه چيز را حرام نموده، مالش، جانش و سوء ظن نسبت به او.پ 36- رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: هر كس مؤمنى را اذيت كند مرا اذيت كرده است و هر كس مرا آزار دهد خداوند را آزار داده است و هر كس خداوند را اذيت كند در تورات و انجيل و زبور و فرقان ملعون مىباشد.پ 37- رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: مؤمن مانند فرشته مقرب مىباشد و مؤمن در نزد خداوند از فرشته مقرب هم بزرگتر و گرامىتر است، در نزد خدا چيزى محبوبتر از اين نيست كه مؤمن و يا مؤمنهاى توبه كند، مؤمن در آسمانها معروف است همان گونه كه مردى زن و فرزندش را مىشناسد.پ 38- حضرت صادق عليه السّلام فرمود: خداوند كارهاى مؤمن را به خودش واگذاشته ولى او را از ذلّت و خوارى نگهداشته و اين را به او وانگذاشته است مگر در قرآن نخواندهايد كه فرموده وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ.
از اين جا معلوم است كه مؤمن عزيز است و نبايد خود را ذليل كند و نيز فرمود:
مؤمن از كوه هم سختتر است، كوه را مىتوان با كلنگ از هم شكافت و از او كاست ولى مؤمن را نمىتوان از ايمانش چيزى كسر كرد.پ 39- فضل بن عبد الملك گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: اى فضل شيعيان فقير ما را ترك نكنيد به خداوند سوگند يكى از آنها در روز قيامت از جماعتى به اندازه قبيله ربيعه و مضر شفاعت مىكند.
بعد فرمود: اى فضل مؤمن را از اين جهت مؤمن گفتهاند كه شفاعت مىكند و شفاعت او هم قبول مىگردد، مگر نشنيدهايد كه خداوند در باره دشمنان شما هنگامى كه مشاهده مىكنند مردى از شما در روز قيامت از دوست خود شفاعت مىكند مىگويند فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ.پ 40- ابو حمزه ثمالى گويد از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود: اگر پرده از جلو ديدگان مردم برداشته شود و مقام مؤمن را در نزد خداوند بنگرند در برابر مؤمن خاضع خواهند شد و آنها از مؤمن اطاعت خواهند كرد و كارهاى آنها براى
او آسان خواهد شد، و اگر متوجه اعمال مردوده گردند خواهند گفت هيچ عملى قابل پذيرش نيست.