پ1- حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مرض پيسى مانند لعنت است، و لذا در ميان ما و فرزندان ما و شيعيان ما اين مرض نيست.پ در روايت ديگرى آمده كه معاويه بن عمار گفت: حضرت صادق عليه السّلام فرمود:
اگر مؤمن در دنيا از گرفتارى در امان نباشد، در آخرت از كورى و شقاوت در امان خواهد بود.پ 2- حضرت صادق عليه السّلام از پدرانش عليهم السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: اسلام در آغاز غريب بود و بار ديگر هم غريب خواهد شد، و خوشا بحال غرباء گفته شد يا رسول اللَّه اين غريبان چه افرادى هستند فرمود: آنها كسانى هستند هر گاه مردم فاسد گردند جامعه را به صلاح دعوت مىكنند.
مؤمن هرگز در وحشت و تنهائى نيست، هر گاه مؤمنى در غربت بميرد فرشتگان براى او گريه مىكنند و براى او طلب مغفرت مىنمايند، و اين براى مؤمنى است كه غريب بميرد و گريهكننده نداشته باشد، در قبر او نورى خواهد بود كه از محل دفنش تا مسقط الرأس او را روشن خواهد كرد.پ 3- هشام بن سالم از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: پيامبران بيش از همه در معرض گرفتارى هستند، بعد كسانى كه به آنها نزديك مىباشند و راه آنها را مىروند، و بعد كسانى كه در رتبه و مقام به آنها پيوستگى دارند و از اخيار بشمار مىروند.پ 4- ناجيه گويد: به حضرت باقر عليه السّلام عرض كردم مغيره مىگويد: مؤمن مبتلا به جذام و برص نمىگردد و او از اين گونه سخنان بر زبان جارى مىكند، فرمود:
مگر او از صاحب يس غفلت دارد كه دست او منقبض و از كار افتاده بود.
پمن گويا هم اكنون او را مىنگرم كه با انگشتان ناقصش نزد قومش آمد و آنها را بيم داد و بار ديگر بطرف آنها برگشت و بدست قومش كشته شد، بعد فرمود:
مؤمن به هر بيمارى گرفتار مىگردد و هر بلائى به سرش مىآيد و به هر وسيلهاى مىميرد، ولى خود را نمىكشد.پ 5- حضرت صادق عليه السّلام فرمود: خداوند مؤمن را به هر مصيبتى گرفتار مىكند، و با هر سببى او را از دنيا مىبرد، ولى عقلش را از او سلب نمىكند، مگر مشاهده نمىكنيد كه شيطان بر ايوب و اموال و دارائى و زن و فرزندان او مسلط شد، ولى بر عقلش نتوانست تسلط پيدا كند، عقل او برايش ماند تا بوسيله آن خداوند يكتا را بشناسد.پ 6- عبد الرحمن بن حجاج گويد: نزد حضرت صادق عليه السّلام از گرفتاريهاى مؤمن سخن به ميان آمد، امام عليه السّلام فرمود: از حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و اله سؤال شد كداميك از مردم در دنيا بيشتر گرفتار هستند.
رسول خدا فرمود: پيامبران و بعد كسانى كه با آنها نسبت دارند، و مؤمن به اندازه ايمان و حسن عملش گرفتار مىشود، هر كس ايمانش درست و حسن عملش ثابت شد گرفتاريهاى او هم سختتر مىگردد، و هر كس ايمانش سست و اعمالش ناچيز باشد گرفتاريهاى او هم كم مىباشد.پ 7- زيد شحام گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: پاداش بزرگ با گرفتاريهاى بزرگ همراه مىباشد، خداوند هيچ ملتى را دوست نمىدارد مگر اينكه آنها را گرفتار مىسازد.پ 8- ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: خداوند متعال در زمين بندگانى كه از مخلصين هستند، و هر گاه از آسمان هديهاى بفرستد از آنها منحرف مىكند و به ديگران مىدهد. و اگر گرفتارى بفرستد متوجه آنان مىكند.پ 9- حسين بن علوان گويد: حضرت صادق عليه السّلام در حالى كه سدير هم در محضر او بودند فرمود: خداوند هر گاه بندهاى را دوست بدارد او را در گرفتارى فرو مىبرد و ما و شما اى سدير شب و روز در گرفتارى هستيم.
پ10- حماد از پدرش روايت مىكند كه ابو جعفر عليه السّلام فرمود: خداوند تبارك و تعالى هر گاه بخواهد بندهاى را دوست بدارد او را در گرفتاريها و مشكلات فرو مىبرد و ناراحتيها مانند باران بر او فرو مىريزند، هر گاه براى رفع پريشانى دعا مىكند خداوند پاسخ او را مىدهد و مىفرمايد: من توانايى دارم خواسته تو را اجابت كنم ولى اگر صبر كنى و به آنچه در آخرت برايت فراهم كردهام بهتر است.پ 11- زيد زراد از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند، گرفتاريهاى بزرگ پاداشهاى بزرگ را در پى دارد، و هر گاه خداوند بندهاى را دوست بدارد براى او گرفتاريهاى بزرگ فراهم مىكند، هر كس صبر كند خداوند را از خود راضى مىنمايد و هر كس بىتابى كند خداوند را به خشم مىآورد.پ 12- جابر بن يزيد گويد: حضرت باقر عليه السّلام فرمود: مؤمن در دنيا به اندازه ايمانش مورد ابتلاء قرار مىگيرد.پ 13- محمد بن بهلول عبدى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن همانند كفه ترازو مىباشد هر چه ايمانش زياد گردد گرفتاريهايش هم زياد مىشود.پ 14- محمد بن مسلم گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود: مؤمن چهل روز بر او نمىگذرد مگر اينكه حادثهاى برايش پيش مىآيد كه او را محزون مىكند تا او متذكر شود و استغفار كند.پ 15- عبيد بن زرارة گويد: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود: مؤمن در نزد خداوند بالاترين مقام را دارد، و اين سخن را سه بار تكرار كردند، و بعد او را گرفتار مصيبت مىكند و اعضاء و جوارحش يكى پس از ديگرى از هم قطع مىگردد ولى او با همه اين گرفتاريها در اين مصائب صبر مىكند.پ 16- فضيل بن عثمان گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: در بهشت مقامى هست كه بنده به آن نمىرسد مگر اينكه گرفتار بيمارى در بدن خود شود.پ 17- عبد اللَّه بن ابى يعفور گويد: از درد و رنج خود به حضرت صادق عليه السّلام شكايت كردم فرمود: اى بنده خدا اگر مؤمن بداند پاداش صبر بر مصائب چيست،
آرزو مىكرد بدنش با مقراضى از هم جدا مىشد.پ 18- يونس بن رباط گويد: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم فرمود: اهل حق هميشه در سختى و مصيبت هستند، ولى اين مدت بسيار كم است و آنها بعد از اين در آسايش و راحتى طولانى خواهند بود.پ 19- حمران روايت مىكند كه امام باقر عليه السّلام فرمود: خداوند مؤمن را با گرفتارى مورد عنايت قرار مىدهد همان گونه كه مردى خانوادهاش را مورد محبت قرار مىدهد، و خداوند مؤمن را از رسيدن به دنيا نگهدارى مىكند همان گونه كه طبيب مريض را از بيمارى حفظ مىنمايد.پ 20- محمد بن بهلول عبدى گويد: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم فرمود:
خداوند مؤمن را از گرفتاريها و فتنههاى دنيا در آسايش قرار نداده است، ولى او را از كورى دنيا و بد فرجامى در آخرت حفظ كرده است.پ 21- ابو داود مسترق از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله براى خوردن غذا به جايى دعوت شده بودند، هنگامى كه وارد منزل شدند ديدند مرغى بالاى ديوار تخم گذاشته و اين تخم روى يك ميخ قرار گرفته است، بدون اينكه سقوط كند و بشكند رسول خدا از اين جريان در شگفت شدند.
مرد ميزبان گفت: از اين تخم مرغ و عدم سقوط او در شگفت شديد، من تاكنون هرگز گرفتار مصيبت و نقصان نشدهام، در اين هنگام رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله از منزل آن مرد بيرون شدند و از طعام او نخوردند، فرمود: هر كس گرفتار مصيبت نشود، خداوند به او نيازى ندارد.پ 22- ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: خداوند به كسى كه در مال و بدنش آسيب نبيند نيازى ندارد.پ 23- سليمان بن خالد از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: بنده در نزد خدا مقام و مرتبهاى دارد، او به آن مقام نخواهد رسيد مگر اينكه نقصان در مال و يا بدنش پديد آيد.پ 24- ابو اسامه گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: خداوند متعال مىفرمايند:
اگر بنده مؤمن در دلش ناراحتى پيدا نمىشد سر كافر را با آهن محكم مىبستم تا هرگز دردسرى برايش پيش نيايد.پ 25- ابو بصير گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: مثل مؤمن مانند ساقه گياه مىباشد و بادها آن را به اين طرف و آن طرف مىبرند، و مؤمن نيز گرفتار بيمارىها و دردهاست، ولى منافق مانند پارهاى از آهن است كه چيزى آن را از بين نمىبرد تا آنگاه كه مرگ بيايد و او را درهم شكند.پ 26- مسعدة بن صدقه گويد: حضرت صادق سلام اللَّه عليه فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: اى اصحاب من هر مالى كه زكاة آن داده نشود ملعون است و هر بدنى كه در مدت چهل روز تزكيه نشود آن هم ملعون است، ياران رسول گفتند:
تزكيه مال را دريافتيم بفرمائيد تزكيه بدن چيست.
رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: زكاة بدن آن است كه براى آن ناراحتى پيدا شود امام فرمود: در اين هنگام چهره اصحاب متغير شد و از شنيدن اين سخن پريشان شدند، رسول خدا هنگامى كه ناراحتى آنها را در چهرهها مشاهده كردند فرمودند مىدانيد مقصود من از اين سخن چه بود.
پاسخ دادند يا رسول اللَّه ما مقصود و نيت شما را درك نكرديم، فرمود:
مقصود من از آفت بدن آنست كه پاى كسى خدشهاى ببيند و پوست آن كنده شود، و يا پايش به سنگى بخورد و يا بر زمين بيفتد و يا مختصرى بيمار گردد و خارى در پايش فرو رود، و چيزهائى مانند اينها مانند درد چشم.پ 27- ابن بكير گويد: از حضرت صادق عليه السّلام سؤال كردم آيا مؤمن مبتلى به جذام و برص و مانند اينها مىشود، فرمود: گرفتارى و مصيبت براى مؤمن پيش مىآيد.پ 28- حلبى گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن در نزد خداوند بسيار گرامى و عزيز است و اگر از خداوند بخواهد بهشت را به او عطا كند خواهد داد، بدون اينكه از وى چيزى كاسته شود، و اگر كافر همه دنيا را طلب كند خداوند به خاطر پستى و حقارت دنيا همه جهان را به او مىدهد بدون اينكه از ملكش چيزى
ناقص گردد.پ خداوند متعال مؤمن را با گرفتارىها و مصيبتها مورد تفقد و نوازش و مرحمت قرار مىدهد همان گونه كه مسافران براى خانوادههاى خود تحف و هدايا مىآورند، خداوند دنيا را از بنده مؤمن خود نگه مىدارد همان گونه كه طبيب بيمارى را از شخص دفع مىكند.پ 29- حضرت رضا عليه السّلام از پدرانش عليهم السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: از حالا تا روز قيامت هيچ مؤمنى نخواهد بود مگر اينكه همسايهاى او را اذيت مىكند.پ 30- سماعه گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: در كتاب على عليه السّلام آمده كه پيامبران بيش از همه گرفتار مصيبت مىگردند و بعد اوصياء و پس از آن كسانى كه به آنها نزديكترند و مؤمن هم به اندازه كارهاى نيكش گرفتار مىشود، هر كس دينش درست و اعمالش نيك باشد گرفتاريش بيشتر خواهد شد.
خداوند متعال دنيا را براى هيچ مؤمنى پاداش عمل قرار نداده است، او براى هيچ كافرى هم دنيا را محل عقوبت ننموده است، و هر كس در دينش سست و در كارهاى نيك ضعيف باشد گرفتاريهايش كم مىگردد، ابتلاء و مشقت زودتر به مؤمن مىرسد تا باران به زمينهاى پست و كودالها.پ 31- يونس بن عمار گويد: به حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم اين بيمارى كه در چهرهام ظاهر شده مردم خيال مىكنند كه خداوند به هر بندهاى كه نياز ندارد او را به اين درد مبتلا مىكند، امام عليه السّلام فرمود: مؤمن آل فرعون هم دستش معيوب بود ولى با همه آنها تبليغ دين مىكرد.
بعد فرمود: هر گاه ثلث آخر شب شد برخيز و وضوء بگير و خود را براى نماز آماده كن، و هنگامى كه به سجده آخر در ركعت اولى رسيدى در سجده بگو: يا على يا عظيم، يا رحمان يا رحيم، يا سامع الدعوات يا معطى الخيرات صل على محمد و آل محمد و اعطنى من خير الدنيا و الآخرة ما أنت اهله و اصرف عنى من شر الدنيا و الآخرة ما أنت أهله و اذهب عنى هذا الوجع فإنه قد غاظنى و أحزننى.
در خواسته خود از خداوند كوشش كن، يونس گويد: من اين دعا را خواندم و هنوز به كوفه نرسيده بودم كه بيمارى من بر طرف شد.پ 32- زرارة بن اوفى گويد: خدمت حضرت سجاد عليه السّلام رسيدم فرمود: اى زرارة مردمان زمان ما بر شش نوع هستند: شير، گرگ، روباه، سگ، خوك و گوسفند، امّا شيران امراء و رهبران و سلاطين دنيا هستند كه هر كدام مىخواهند بر ديگرى غلبه كنند و خود هرگز مغلوب نگردند.
امّا گرگها تجّار و بازرگانان هستند كه هنگام خريدارى جنسى تا مىتوانند از آن عيب مىگيرند و هنگامى كه مىخواهند همان جنس را بفروشند از آن تعريف مىكنند.
امّا روباه اين جماعتى هستند كه لباس دين و مذهب را در بر كرده و دين را وسيله زندگى و معاش قرار دادهاند، و در زبان مىگويند آنچه را كه در دل به آن اعتقاد ندارند.
امّا سگ آن افرادى هستند كه با زبان خود مردم را گاز مىگيرند، و مردم از شر زبان آنها از آنان دورى مىكنند و فرار مىنمايند.
امّا خوك اين پليدان مخنث مىباشند كه به هر كار زشتى آنها را دعوت كنند، اجابت مىنمايند و از هر فسادى روى گردان نيستند.
امّا گوسفند كسانى هستند كه موهاى آنها را مىكنند و گوشت آنها را مىخورند و استخوانهاى آنها را مىشكنند اينك گوسفند در بين شير، روباه، گرگ، سگ و خوك چه كارى مىتواند بكند.پ 33- ابو خالد برقى گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: خداوند متعال مىفرمايد: اگر از بنده مؤمن خود شرم نداشتم جامه پارهاى به او نمىدادم كه خود را به آن بپوشاند، و هر گاه ايمان او كامل شد او را به ضعف مبتلا مىكنم و روزى وى را كم مىنمايم.
اگر دل او تنگ شد و از ضعف و دست تنگى اظهار ناراحتى كرد بار ديگر هر چه را كه از وى گرفته بودم به او بر مىگردانم، و اگر صبر كرد به وجود او به
ملائكه افتخار مىكنم، آگاه باشيد كه من على را براى مردم علم هدايت قرار دادم هر كس از وى پيروى كند راه حق را پيدا مىكند و هر كس او را ترك گويد گمراه مىشود، مؤمنان او را دوست مىدارند و منافقان او را دشمن هستند.پ 34- ابن نباته گويد: نزد على عليه السّلام نشسته بودم كه مردى خدمت آن جناب رسيد و گفت: يا امير المؤمنين سوگند به خداوند من در نهان تو را دوست مىدارم همان گونه كه در آشكارا به تو علاقه دارم، راوى گويد: على عليه السّلام در اين هنگام با چوبى كه در دست داشت مدتى متوجه زمين شد.
بعد از آن سر خود را بلند كرد و گفت: راست مىگوئى طينت ما از يك طينت مرحومه آفريده شده است، و خداوند در روزى كه از آنها پيمان مىگرفت از ما هم پيمان گرفته است كسى از آن طينت نمىتواند خود را كنار بكشد و كسى توانائى ندارد خود را در آن وارد نمايد، و تا روز قيامت اين جريان ادامه خواهد داشت.
اينك كه در نهان و آشكار مرا دوست دارى بايد جامه فقر و تهيدستى را براى خود تهيه كنى، و من از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله شنيدم فرمود: فقر و نادارى براى دوستانت از سرازير شدن سيل از بالاى كوهها به رودخانهها و درهها بيشتر سرعت دارد.پ 35- ابو حمزه از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: اگر مؤمنى در بالاى كوهى زندگى كند خداوند كسى را مىفرستد تا او را آزار رساند و در نتيجه وى را پاداش دهد.پ 36- حضرت سيد الشهداء عليه السّلام مىفرمايد: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: من و پيامبران و مؤمنان قبل از من همواره به آزار و اذيت مردم مبتلا بوديم، و اگر مؤمنى بالاى كوهى زندگى كند خداوند كسى را مىفرستد تا وى را آزار دهد و در برابر به آن مؤمن پاداش عطا مىكند.پ على عليه السّلام فرمود: من همواره مظلوم بودم و از هنگامى كه مادرم مرا به جهان آورده مورد ظلم قرار گرفتهام، گاهى برادرم عقيل چشمش درد مىكرد، هنگامى مىخواستند دارو در ديدگان او بچكانند عقيل مىگفت تا در چشم على دارو
نريزيد نمىگذارم در ديدگان من چيزى بريزيد، آنها هم به ديدگان سالم من دارو مىريختند.پ 37- معاوية بن عمار گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: صاعقه به مؤمن اصابت نمىكند مردى گفت: ما در مسجد الحرام بوديم و شخصى را صاعقه گرفت در حالى كه او نماز اداء مىكرد، امام فرمود: آن شخص كبوتران حرم را هلاك مىكرد،پ در يك روايت ديگر فرمود: صاعقه به مؤمن و كافر اصابت مىكند ولى به ذاكر صدمه نمىزند.پ 38- محمد بن قيس گويد: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود: دو فرشته از آسمان پائين مىآمدند و در هوا با هم برخورد كردند، يكى از آنها گفت: براى چه بطرف زمين مىروى، گفت: خداوند به من امر كرده است تا به كنار درياى ايله بروم و يك ماهى را براى يكى از جباران بطرف ساحل سوق دهم.
يكى از جباران مىخواهد يك ماهى بخورد و صيادى را فرستاده تا براى او ماهى صيد كند من مأمور هستم كه ماهى مورد نظر او را به دام صياد هدايت كنم تا آن را صيد كند و براى آن جبار ببرد، و آن جبار سركش به اين آرزوى خود هم برسد و از آن ماهى بخورد.
آن فرشته ديگر از رفيقش پرسيد شما براى چه بطرف زمين مىرويد گفت:
داستان من از اين شگفت انگيزتر است، يكى از مؤمنان كه هميشه روزه مىگيرد و نماز مىگذارد و با صداى خوشى كه معروف همه هست دعا مىخواند مرا فرستاده تا ديگ غذاى او را كه اكنون در حال پختن است و مىخواهد با آن افطار كند بر زمين بريزم، تا مؤمن بهتر از آزمايش درآيد.پ 39- سفيان بن سمط گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه خداوند به بنده نظر خيرى داشته باشد اين است كه هر گاه آن بنده مرتكب گناهى شد خداوند او را گرفتار مصيبتى مىكند و توبه را به ياد او مىآورد، و هر گاه بخواهد بندهاى را گرفتار كند او مرتكب گناه مىگردد و خداوند به او نعمت مىدهد و او توبه و استغفار را فراموش مىكند و در آن نعمت غرق مىشود.
اين است معنى آيه شريفه: سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ*، يعنى به آنها نعمت مىدهيم و آنها به نعمت مشغول مىگردند و خداوند را فراموش مىكنند و به گناه و فساد آلوده مىشوند و توبه و انابه و بازگشت به خدا را از ياد مىبرند.پ 40- سعيد بن مسيب گويد: از حضرت سجاد عليه السّلام سؤال كردم تفسير آيه شريفه: لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً چيست فرمود: مقصود در اينجا امت محمد صلّى اللَّه عليه و اله مىباشند كه اگر آنها همگان بدين واحد و كفر گرايش پيدا نمىكردند ما براى آنها كه خدا را ناسپاسى مىكنند خانههائى قرار مىداديم كه سقف آنها از طلا بود.
اگر خداوند اين وضع را براى امت محمد صلّى اللَّه عليه و اله پيش مىآورد و مؤمنان از اين جهت ناراحت و محزون مىشدند، و غم و اندوه آنان را فرا مىگرفت به طورى كه خود را از مردم دور مىكردند و با آنها ازدواج و زناشوئى نداشتند و از اموال آنان ارثى برنمىداشتند.پ 41- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: هر يك از شيعيان كه مرتكب گناهى شود و يكى از منهيات را انجام دهد قبل از اينكه مرگش فرا رسد گرفتار مصائب و مشكلاتى مىشود كه در اثر آن گناهانش پاك مىگردد.
اين مصائب ممكن است در امور مالى باشد و يا يكى از فرزندانش را از دست بدهد و يا خود بيمار گردد، اين گونه افراد هنگامى كه به جوار رحمت حق مىروند گناهى ندارند، و اگر در زندگى گناهى از آنها بماند آن هم در هنگام مرگ با جان دادن سخت از بين مىرود.پ 42- حضرت صادق عليه السّلام فرمود: امير المؤمنين عليه السّلام به عبد اللَّه بن يحيى فرمودند سپاس و ستايش مخصوص خداوندى است كه شيعيان ما را در دنيا با گرفتارى و محنت از گناهان پاك ساخت تا عبادت و اطاعت آنها سلامت بماند، و مستحق ثواب و پاداش خود باشند، عبد اللَّه گفت: ما در دنيا فقط مجازات گناهان خود را خواهيم ديد.
على عليه السّلام فرمود: آرى مگر نشنيدى كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: دنيا براى مؤمن زندان و براى كافر بهشت است، خداوند متعال شيعيان ما را در دنيا از
گناهان پاك مىكند و آنها را به گرفتاريها و محنتها دچار مىسازد و مورد رحمت و آمرزش قرار مىدهد، و آنان را بدون گناه از جهان مىبرد.پ خداوند متعال در قرآن مجيد مىفرمايد: وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ، آنها وارد قيامت مىشوند در حالى كه عبادت و طاعت زيادى دارند، ولى دشمنان آل محمد عليهم السّلام پاداش عبادت خود را در دنيا مىگيرند، اگر چه عبادت آنها داراى وزن و اخلاص نيست.
دشمنان آل محمد عليهم السّلام هنگامى كه وارد قيامت مىشوند گناهان و بغض آنها به آل محمد به آنها حمله مىكنند و آنها را به آتش مىاندازند، از محمد صلّى اللَّه عليه و اله شنيدم مىفرمود: در گذشته شما دو مرد بودند يكى از آنها مؤمن و ديگرى كافر كه با دوستان خدا عداوت آشكار داشت و با دشمنان پروردگار دوستى مىكرد و هر يك از آنها در گوشهاى حكومت مىكردند.
مرد كافر ميل به خوردن يك ماهى در غير فصل صيد آن نمود، زيرا ماهى مورد علاقه او در آن فصل در قعر دريا زندگى مىكرد و امكان صيد آن نبود، اين مرد كافر كه بيمار بود پزشكان گفتند از اين دنيا ميروى و در صورتى كه ماهى مورد نظر پيدا شود شفا پيدا مىكنى، و ماهى هم بدست نمىآيد.
در اين هنگام خداوند فرشتهاى را مبعوث فرمود تا به دريا برود و آن ماهى را براى صيد بطرف ساحل هدايت كند، او هم رفت و آن ماهى را بسوى ساحل هدايت كرد و صيادان ماهى را صيد كردند و براى آن حاكم كافر آوردند و او از آن ماهى خورد بهبودى يافت و باز چند سال بر كشورش حكومت كرد.
بعد از مدتى سلطان مؤمن بيمار شد، بيمارى او در هنگامى كه نوع آن ماهى هميشه در كنار رودخانهها زندگى مىكردند و به آسانى قابل صيد بودند، بيمارى اين حاكم مؤمن هم مانند بيمارى آن حاكم كافر بود و با خوردن آن ماهى بيمارى او بهبودى مىيافت و پزشكان هم براى او خوردن آن ماهى را تجويز كرده بودند.
پزشكان گفتند: خوش وقت باش كه اكنون فصل صيد اين نوع ماهى مىباشد، ماهى را اكنون مىآورند و از آن مىخورى و شفا پيدا مىكنى، در اين
هنگام كه آنها براى گرفتن ماهى بطرف رودخانه و ساحل رفتند،پ خداوند همان فرشته را مأمور كرد تا آن ماهى را از ساحل دور كند و بطرف آبهاى عميق هدايت نمايد.
آنها آمدند و ماهى مورد نظر را نيافتند و آن حاكم مؤمن درگذشت، در اينجا فرشتگان آسمان در شگفت آمدند و اهل آن شهر هم ناراحت شدند به طورى كه نزديك بود دست از ايمان و عقيده خود بردارند، زيرا خداوند براى آن كافر وسائل بهبودى فراهم كرد ولى براى مؤمن مشكلات پيش آمد و در نتيجه حاكم مؤمن درگذشت.
در اين هنگام خداوند به فرشتگان آسمانها و پيامبر آن زمان وحى فرستاد من خداوند كريم و با احسانى هستم و توانائى دارم هر كارى انجام دهم، اگر به كسى چيزى دادم از من كاسته و كم نمىگردد و اگر به كسى چيزى ندادم براى اين نيست كه در من نقصانى پديد مىآيد، و به هيچ آفريده ذرهاى ستم نمىكنيم.
من اگر براى كافر وسائل گرفتن ماهى را فراهم كردم و در غير فصل براى او ماهى فرستادم براى اين است كه او كارهاى نيكى كرده بود خواستم پاداش نيكيهاى او را در دنيا بدهم، تا روز قيامت حسنهاى در نامه اعمال او نباشد و بطرف دوزخ هدايت گردد، امّا مؤمن را از خوردن ماهى منع كردم براى اينكه او يك گناه كرده بود و خواستم گناهش در دنيا پاك شود و بدون گناه روز قيامت وارد بهشت شود.پ 43- رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: از عجائب كه اگر مؤمنى از شيعيان محمد و على عليه السّلام در دنيا بر دشمنان خود پيروز شوند و اگر چنان باشند به خير دنيا و آخرت رسيدهاند و اگر در دنيا گرفتار محنت شدند در آخرت پاداش آن را خواهند گرفت، خيلى بيشتر از آن پاداش كه در دنيا به آن مىتوانستند برسند.
و همين گونه مايه شگفتى است كه دشمنان ما اهل بيت در دنيا شكست بخورند و منكوب گردند و اگر روزى دشمنان ما مقهور و مخذول شدند به عذاب دنيا و آخرت رسيدهاند، و اگر در دنيا به آنها مهلت داده شد و عذاب آنان به تاخير
افتاد در آخرت عذاب زيادى خواهند ديد و به انواع و اقسام عذاب گرفتار خواهند شد.پ او آرزو مىكرد كاش در دنيا تسليم حق مىشد و نعمتهائى كه در دنيا نصيب او شده بود در برابر مصيبتها و گرفتاريهائى كه در آخرت برايش پيش آمد به مراتب اندك و ناچيز بشمار مىرفت.
اگر مخالفان ما در دنيا در بهترين وضع زندگى كنند و از انواع لذائذ مادى بهرهمند شوند و عمرهايى طولانى داشته باشند، ولى روز قيامت هنگامى كه در آتش فرو مىروند از آنها سؤال مىشود آيا شما در گذشته زندگى مرفه و خوشى داشتهايد، آنها پاسخ مىدهند: خير ما خوشى و لذتى نديدهايم.
اگر يكى از طرفداران و شيعيان ما كه در دنيا سختى و رنج مشاهده كردند و زندگى دردناكى بر آنها گذشت روز قيامت هنگامى كه در نعمتهاى بهشتى غوطه مىخورند از آنها سؤال مىشود آيا شما در دنيا ناراحتى پيدا كرديد مىگويند: ما هيچ رنجى در دنيا مشاهده نكرديم، پس با اين گونه نعمتها و سختيها شما چه گمانى داريد اينك نعمتهاى خدا را طلب كنيد و از عذاب او بترسيد.پ 44- حكم بن عتيبه گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: بنده هر گاه گناهانش زياد گردد و نتواند كفاره آنها را بدهد خداوند متعال او را به حزن و اندوه گرفتار مىكند تا گناهان او را پاك سازد.پ 45- احمد بن سليمان قمى گويد: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود:
اگر پيامبرى گرسنه شود و از گرسنگى بميرد، و يا مبتلا به تشنگى گردد و از شدت عطش درگذرد، و يا از نداشتن لباس عريان جهان را وداع كند، و يا گرفتار بيمارى و امراض شود و از جهان برود.
پيامبرى براى هدايت قومش به ميان آنها مىرود و آنها را به اطاعت خداوند فرا مىخواند و به خداشناسى و توحيد دعوت مىكند، ولى آن پيامبر به اندازه قوت يك شب هم چيزى همراه ندارد، آنها نمىگذارند او سخنش را به پايان برساند، و او
را مىكشند، خداوند بندگان خود را به اندازه ايمان آنها گرفتار مىكند.پ 46- ابن فرقد از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: خداوند متعال در ضمن مناجات خود با موسى بن عمران عليه السّلام فرمود: اى موسى من مخلوقى گرامىتر از بنده مؤمن خلق نكردهام، من اگر او را مبتلا كردم خيرى براى او در نظر گرفتهام.
من داناترم كه بنده مرا چه چيزى اصلاح مىكند او بايد در برابر گرفتاريها شكيبائى داشته باشد و از نعمتهائى كه به او دادهام سپاسگزارى كند و به قضاء من راضى باشد، و اگر كارهائى كه موجب رضايت من انجام دهد و از دستورات من اطاعت كند او را با صديقان محشور مىنمايم.پ 47- حضرت صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه بندهاى گناهانش زياد شد و نتوانست گناهان را جبران كند خداوند او را مبتلا به حزن و غم در دنيا مىكند، و اگر اين هم نشد او را در قبرش عذاب مىنمايد، تا روز قيامت بدون گناه در محضر پروردگار حاضر گردد.پ 48- على عليه السّلام فرمود: بىتابى در برابر گرفتارىها از همه چيز ناگوارتر مىباشد،پ فرمود: گرفتارى براى ستمگران موجب ادب آنها مىشود، و براى مؤمن آزمايش حساب مىگردد، و براى پيامبران موجب درجات است و براى اولياء كرامت به حساب مىآيد.پ رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: هر كس گرفتار شد صبر كند، و هر كس به خيرى رسيد سپاسگزارى كند، و هر كس مظلوم واقع شد درگذرد و هر كس ستم كرد استغفار نمايد، پرسيدند نتيجه آن چه خواهد شد فرمودند: آن جماعت در آسايش بسر خواهند برد و به راه حق هدايت خواهند گرديد.پ رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: خداوند متعال با دوستان خود با مصائب و گرفتاريها پيمان مىبندد، همان گونه كه بيمار از خانوادهاش انتظار دارد كه از درمان او غفلت نكنند و خداوند دنيا را از بنده خود نگه مىدارد همان گونه كه مريض را از خوردن غذا نگه مىدارند.
پابو هريره روايت مىكند كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: مصيبت و گرفتارى همواره گريبان مرد و زن مؤمن را مىگيرد و آنها در مال و يا بدن خود نقصان مشاهده مىكنند و يا فرزندان خود را از دست مىدهند و اينها براى اين است كه هر گاه در محضر پروردگار حاضر شدند گناهى نداشته باشند.پ رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: آنها كه در دنيا به سلامتى و تندرستى زندگى كردند در روز قيامت آرزو مىكنند كه كاش در دنيا با مقراضها از هم جدا مىشدند و اين در هنگاميست كه آنها مشاهده مىكنند مبتلايان در دنيا چه پاداشهايى در برابر مصائب خود مىگيرند.پ خداوند متعال به داود گفت: اى داود به بندگان من بگوئيد اى بندگان هر كس به قضاء من راضى نگردد و از نعمتهاى من سپاسگزارى نكند، و در گرفتاريها صبر نداشته باشد، بايد خدائى جز من طلب كند.پ امام باقر عليه السّلام فرمود: اى فرزند من هر كس گرفتار يك ناراحتى شد و آن را از مردم مخفى نگه داشت و شكايت خود را نزد خداوند برد، خداوند گرفتاريهاى او را برطرف مىكند و بعد فرمود: خداوند بندگان خود را به اندازه محبت آنها گرفتار مىكند.پ رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: خداوند متعال مىفرمايد: هر بندهاى را كه بخواهم وارد بهشت كنم او را مبتلا مىكنم و اين ابتلاء موجب كفاره گناهان او مىگردد، و اگر گرفتارى بدنى براى او پيش نيامد روزى او را تنگ مىگردانم تا گناهانش سبك شود و اگر آن هم نشد در هنگام مرگ براى او سختى مىآورم تا بدون گناه وارد قيامت شود و داخل بهشت گردد.
از آن طرف هر بندهاى را كه بخواهم وارد دوزخ كنم بدن او را سالم مىگردانم، و اگر به اين راضى نشد او را در امن و امان از حاكم و سلطان قرار مىدهم، و اگر آن هم نشد مرگ را بر او آسان خواهم گرفت تا روز قيامت حسنهاى نداشته باشد و وارد دوزخ گردد.پ امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند متعال مؤمن را به مصيبت و بلاء گرفتار
مىكند و او را به بيمارى در بدن مبتلا مىسازد و يا در مصيبت اهل و فرزند قرار مىدهد و يا يكى از مصيبتهاى دنيا را به او متوجه مىكند تا او را پاداش دهد.پ امام عليه السّلام فرمود: هيچ مؤمنى نيست مگر اينكه در مدت چهل روز مصيبتى به او مىرسد، يا در مالش يا در فرزندانش و يا در باره خودش و يا اندوهى كه خودش هم نمىداند از كجا آمد و اينها براى اين است كه پاداش به او داده شود.پ فرمود: در بهشت مقامى هست كه هيچ كس به آن جايگاه نمىرسد مگر اينكه در بدن خود ناراحتى و گرفتارى داشته باشد.پ امام باقر عليه السّلام فرمود: موسى عليه السّلام بيرون شد و با مردى از بنى اسرائيل برخورد كرد و او را با خود بيرون آبادى برد و گفت: شما در اينجا قرار گيريد تا برگردم و بعد دور او را خطى كشيد و سرش را بطرف آسمان بلند كرد و گفت: اى خدا من اين رفيق خود را به تو سپردم و تو بهترين نگهبان و محافظ هستى.
بعد از آنجا رفت و با خداوند مناجات كرد و بار ديگر برگشت و مشاهده كرد كه شيرى بر او حمله كرده و شكمش را پاره نموده و گوشتهايش را پاره كرده و خونش را آشاميده است، موسى در اين هنگام سرش را بطرف آسمان بلند كرد و گفت: بار خدايا من اين رفيق خود را به تو سپردم و اينك شير آمده و او را پاره پاره كرده است.
گفته شد: اى موسى رفيقت در بهشت مقام و منزلتى داشت كه جز با اين وضعى كه اكنون مشاهده مىكنى و اين چنين پاره پاره او را مىنگرى به آن مقام نمىرسيد، اينك بنگر كه او در كجا زندگى مىكند، در اين هنگام پردههاى طبيعت به كنارى رفتند و موسى او را درجاتى بزرگ و مقامى گرامى مشاهده كرد و گفت:
بار خدايا من راضى شدم.پ امام كاظم عليه السّلام فرمود: شما مؤمن حقيقى نخواهيد بود مگر اينكه گرفتارى و مصيبت را نعمت بدانيد و آسايش و نعمت را مصيبت بشماريد، و شكيبائى در هنگام بلا بزرگتر است از غفلت در هنگام رفاه و تنعم.پ حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: مؤمن بايد بلاء را نعمت بداند، و نعمت را بلاء
زيرا گرفتارى دنيا نعمت آخرت مىآورد و نعمت دنيا مصائب و گرفتارىها را در آخرت مىآورد.پ ابو الجارود گويد: امام باقر از پدرانش از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله روايت مىكند كه فرمود: مؤمن هر گاه مرتكب گناه شود به فقر و تهيدستى گرفتار مىگردد و اگر اين فقر و نادارى گناهان او را پاك نكرد مبتلا به بيمارى مىشود تا گناهانش پاك گردد و اگر پاك نگرديد گرفتار ظلم سلطان و حاكم مىشود.
اگر اين هم گناهان او را از بين نبرد هنگام مرگ و بيرون شدن جانش از بدن گرفتارى و مشقت براى او پيش مىآيد، و اين مصائب براى اين است كه وى با پاك شدن از گناهان در محضر خداوند قرار گيرد و گناهى نداشته باشد و بعد وارد بهشت گردد.
امّا كافر و منافق در هنگام مرگ جانشان به آسانى بيرون مىگردد تا هنگامى كه در محضر عدل پروردگار حاضر مىشوند حسناتى در نامه اعمال آنها نباشد تا ادعائى بنمايند، و بعد دستور مىرسد كه آنها را بطرف دوزخ هدايت كنيد.پ رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمودند: هر چه ايمان بندهاى بيشتر گردد مصيبت و گرفتاريهاى او هم زياد مىگردد و زندگى بر او تنگ مىشود.پ 49- منهال بن عمرو گويد: خدمت حضرت باقر عليه السّلام نشسته بودم كه مردى نزديك آن جناب آمد و سلام كرد و امام هم جواب او را دادند، آن مرد پرسيد حال شما چگونه است، فرمود: هنوز بر شما معلوم نشده كه حال ما چگونه مىباشد، مثل ما در ميان اين امت مانند بنى اسرائيل است كه فرزندان آنها را سر مىبرند و زنان را به اسارت مىبردند.
اكنون متوجه باشيد كه اين جماعت فرزندان ما را سر مىبرند و زنان ما را اسير مىكنند، عربها خيال مىكنند كه بر عجم فضيلت دارند، آنها گفتند: چرا شما بر ما فضيلت داريد گفتند محمد عرب مىباشد و او از ما هست آنها گفتند شما راست مىگوئيد قرشيان مىگويند چون محمد از ما هست پس ما هم بر ساير عربها برترى داريم گفتند شما به هم راست مىگوئيد.
پاگر اين مردم راست مىگويند پس ما از همه مردم برتر هستيم چون ما از فرزندان او مىباشيم و اختصاص به آن داريم و كسى در اينجا با ما شريك نيست، آن مرد گفت به خداوند سوگند من شما را دوست دارم فرمود پس حالا كه چنين است خود را براى فقر آماده كن زيرا فقر به ما و شيعيان ما از جريان سيل هم شتابتر مىباشد، بلا از ما شروع و به شما هم مىرسد همان گونه كه نعمت از ما آغاز شده و به شما هم مىرسد.پ 50- حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است اگر مؤمن در سوراخ موشى هم قرار گيرد خداوند كسى را مىفرستد تا او را آزار دهد، و بعد فرمود: مؤمن گناهانش آمرزيده مىگردد.پ رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: مؤمنى در دنيا نيست مگر اينكه همسايهاى او را آزار مىدهد،پ و نيز فرمود: در گذشته و آينده جهان چنين بوده كه پيامبران و مؤمنان همواره گرفتار خويشاوندان و همسايگانى بودهاند كه آنها را اذيت مىكردهاند.پ 51- فضيل گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود: شيطانها پيشتر پيرامون مؤمنان هستند تا زنبورها پيرامون گوشت، بعد فرمود: مگر اينكه خداوند اراده كند و آنها را از مؤمن دفع نمايد.پ 52- على بن عثمان گويد: موسى بن جعفر عليهما السّلام فرمودند: پيامبران و فرزندان پيامبران و هم چنين پيروان آنها به سه چيز مبتلا هستند: بيمارى در بدنها و ترس از حاكم و سلطان و فقر.پ 53- ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه على عليه السّلام فرمود: بلاء و گرفتارى به شيعيان ما زودتر از رسيدن سيل به رودخانه مىباشد.پ 54- كثير از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: گرسنگى و ترس به سرعت به شيعيان ما مىرسد.پ 55- ابو بصير گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: اگر مؤمنى بر تخته چوبى در دريا قرار گيرد خداوند منافقى بطرف او مىفرستد تا وى را آزار دهد.پ 56- ابو عبيده حذاء گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: اى زياد خداوند بنده مؤمن
خود را به گرفتارى پيوند داده است همان گونه كه غائبى براى اهلش هديه مىآورد، و دنيا را از او دور مىكند همان گونه كه طبيب مرض را از بيمار دور مىسازد.پ 57- زيد شحام گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: چه نيكو است چشيدن خشم و غضب براى كسى كه بر آن صبر كند، پاداش بزرگ در برابر گرفتارى بزرگ مىباشد، خداوند هيچ ملتى را دوست نمىدارد مگر اينكه آنان را گرفتار مىكند.پ 58- طلحه بن زيد گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود: خداوند مؤمنان را در دنيا هدف تيرهاى دشمنان قرار داده است.پ 59- ابو حمزه ثمالى گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: اى ابو حمزه هيچ مؤمنى نبوده و نخواهد بود مگر اينكه به چهار بلا گرفتار خواهد شد، همسايهاى كه او را اذيت كند، منافقى كه او را تعقيب نمايد، منافقى كه جنگيدن با او را جهاد بداند، يا مؤمنى كه او را حسادت نمايد.
اين چهارمى از همه سختتر است، زيرا هنگامى كه مؤمن از مؤمن حسادت كند و يا بدگوئى نمايد مردم گفتههاى او را تصديق مىكنند و مىگويند اين مرد از برادران و دوستان او مىباشد و گفتههايش درست مىباشد و زندگى مؤمن در اين هنگام مشكل خواهد شد.پ 60- ابن ابى يعفور گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: اگر مؤمن بداند پاداش در برابر مصائب چه اندازه است آرزو مىكند كه با مقراض بدنش بريده مىشد.پ 61- عبد اللَّه بن مبارك گويد: از جعفر بن محمد عليهما السّلام شنيدم مىفرمود:
هر گاه مصيبت براى آدمى مكرر شود احتمال عافيت و رهائى از بلا هست.پ امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه براى شما مشكلى پيش آمد صبر كنيد، كه براى مؤمن گرفتارى پيش مىآيد، و برادران مؤمن شما همواره كم هستند، و كمترين افراد محشر اهل ايمان مىباشند.پ 62- معاوية بن عمار گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود: هر مؤمنى بايد بداند كه در هر چهل روز گرفتار يك ناراحتى مىشود، و يا از مال و فرزندان و
چيزى ديگر برايش گرفتارى پيش مىآيد، و يا اندوهى كه نمىداند از كجا پيدا شد، اين مصيبتها براى اين است كه خداوند مىخواهد در برابر اين گرفتاريها به او پاداش بدهد.پ 63- ابو الحسن احمسى گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمودند رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: خداوند متعال بنده خود را به انواع گرفتاريها پيوسته مىكند همان گونه كه بزرگ خانواده خاندان خود را به بهترين غذاها و ميوهها پذيرائى مىكند.پ 64- زرارة گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مؤمن از يك چيز و گاهى از سه چيز رهائى پيدا نمىكند، يا كسى در خانه در را روى او مىبندد و او را آزار مىدهد، يا همسايه او را اذيت مىكند، يا كسى در راه و در بر آوردن حاجات او وى را رنج مىدهد.پ 65- هشام بن سالم گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: انبياء بيش از همه گرفتار مصيبتها مىباشند و بعد كسانى كه به آنها نزديك هستند و راه آنها را مىروند.پ 66- سدير گويد: از امام باقر عليه السّلام پرسيدم آيا مؤمن گرفتار و مبتلا مىگردد، فرمود: مگر جز مؤمن ديگرى هم مبتلا مىشود، حتى رفيق ياسين هم كه گفت: يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ مكنع بود گفتم مكنع چيست فرمود: جذام.پ 67- عمر بن يزيد گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود هيچ مؤمنى نيست مگر اينكه يك جايى از بدن او درد مىكند و تا هنگام مرگ از وى دست برنمىدارد و اين درد موجب كفاره گناهان او مىشود.پ 68- احمسى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: غم و اندوه همواره بر مؤمن مستولى هستند تا گناهان او را بر طرف كنند.پ امام صادق عليه السّلام فرمود: چهل شب بر مؤمن نمىگذرد مگر اينكه كارى براى او پيش مىآيد كه او را محزون مىسازد و او هم به ذكر خدا مشغول مىگردد.پ 69- حارث بن عمر گويد: از امام باقر عليه السّلام شنيدم مىفرمود: بنده مؤمن همواره در دنيا مهموم است تا هنگامى كه از جهان مىرود گناهى نداشته باشد.پ 70- ابو بصير گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم مىفرمود: اگر بنده مؤمن من
ناراحت نمىشد بر سر كافر پارچهاى مىبستم كه تا هنگام مرگ درد سرى پيدا نمىكرد.پ 71- على عليه السّلام فرمودند: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است، مؤمن در دنيا وحشت دارد ولى كافر از دنيا خوشش مىآيد.پ 72- موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: مؤمن در دنيا در معرض هر نيكى مىباشد، و اگر انگشتهاى او را قطع كنند باز هم براى او خير مىباشد، و اگر هم فرمانرواى شرق و غرب عالم باشد باز هم براى او خير خواهد بود.پ 73- ابو جميله از حضرت باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: بندهاى نزد خداوند به اندازهاى مقام دارد كه اگر دنيا و هر چه در آن هست بخواهد خداوند به او عطا مىكند.پ 74- عيسى بن ابى منصور روايت مىكند كه حضرت صادق عليه السّلام فرمود:
خداوند بنده مؤمن را از مشتهيات دور مىكند همان گونه كه يكى از شما شتر غريب را از ميان شتران خود دور مىگردانيد.پ جابر از حضرت صادق (باقر) عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود بنده مؤمن دنبال حكومت و تجارت مىرود، هنگامى كه نزديك مىشود در كار خود موفق گردد خداوند فرشتهاى را مىفرستد و مىگويد: بنده من را از اين كار منحرف بدار، اگر او در كارى كه پيش گرفته است موفق شود او را وارد دوزخ مىكند.
فرشته به امر خداوند فرود مىآيد و او را از كارى كه در پيش گرفته است باز مىدارد، آن مرد هنگامى كه مشاهده مىكند كارش به مانع برخورده است مىگويد: براى من كارشكنى كردهاند و هر كس اين كار را كرده است خداوند او را جزاء دهد، در حالى كه او نمىداند خداوند با لطف خود براى او مانع ايجاد كرده و اگر موفق مىشد وارد دوزخ مىگرديد.پ 76- على بن ابى حمزه گويد: ابو الحسن موسى عليه السّلام فرمود: مثل مؤمن مانند دو كفه ترازو مىباشد، هر چه ايمانش زياد شود بر گرفتارىهايش اضافه مىگردد،
و اين براى آن است كه او هنگامى كه به محضر خداوند مىرسد گناهى نداشته باشد.پ 77- سكونى از حضرت صادق و او از پدرانش عليهم السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: بيمارى گناهان را پاك مىكند، لحظههائى آدمى درد مىكشد گناه و معصيتها را محو مىسازد، هنگامى كه براى انسان غم و اندوهى بيايد كفاره گناهان مىشود، حزن و غم به اندازه بر مؤمن مسلط مىشود كه گناهى براى او باقى نمىگذارد.پ 78- محمد بن مسلم گويد: عازم مدينه شدم در حالى كه مبتلا به درد بودم، گفته شد محمد بن مسلم بيمار است، در اين هنگام ابو جعفر عليه السّلام براى من مقدارى آشاميدنى كه روى آن را پوشانيده بودند توسط غلامى فرستادند، غلام گفت از اين ميل كنيد امام فرموده تا من مراجعت نكردهام بايد از اين شربت بياشامى.
من شربت را از او گرفتم مانند مشك خوشبو بود، هنگامى كه از آن خوردم دريافتم شربتى گوارا و سرد است هنگامى كه آن را خوردم غلام گفت امام فرمودند هر گاه شربت را نوشيدى بطرف ما بيا، من در فكر فرو رفتم كه من درد دارم و توانائى ندارم از جاى خود برخيزم حالا چگونه به منزل امام بروم.
هنگامى كه آن شربت در معده من جاى گرفت مثل اينكه از يك بندى رها شدم و فورا از جايم برخاستم و به منزل امام عليه السّلام رفتم و اذن ورود خواستم، امام هنگامى كه صداى مرا شنيد فرياد زد بهبودى برايت حاصل شد وارد شويد من وارد خانه شدم در حالى كه اشك از ديدگانم جارى بود.
وارد اطاق امام شدم و دست و سرش را بوسيدم، پرسيد اى محمد چرا گريه مىكنى؟ عرض كردم قربانت گردم گريه مىكنم از اينكه از شما دور هستم و محضر شما را درك نمىكنم، و توانائى ندارم زياد در خدمت شما توقف نمايم و از ديدن شما بهرهمند گردم.
امام عليه السّلام فرمود: امّا اينكه توانائيت كم است و نمىتوانى بيشتر در نزد ما بمانى خداوند براى دوستان ما اين چنين قرار داده و آنها را مبتلا كرده است، و اما اينكه از
ما دور هستى مىتوانى از ابو عبد اللَّه سرمشق بگيرى كه در ساحل فرات دور از ما قرار دارد.پ امّا اينكه گفتى در جاى سخت زندگى مىكنى مؤمن در اين دنيا غريب مىباشد و در ميان اين مردم وارونه تنها زندگى مىكند تا از اين جهان رخت بربندد و به جوار رحمت حق برود، و امّا اينكه مىگوئى در نزد شما بودم و به شما نگاه مىكردم و نمىتوانى به مقصود خود برسى خداوند به اين نيت تو آگاه است و پاداش شما را مىدهد.پ 79- سعد بن طريف گويد: خدمت حضرت باقر عليه السّلام بودم كه جميل ازرق آمد و در حضور آن جناب قرار گرفت، در اين هنگام از گرفتاريهاى شيعه سخن به ميان آمد و از مصائب آنها گفتگو شد، امام عليه السّلام فرمود: گروهى نزد على بن الحسين و ابن عباس آمدند و در اين موضوع سخن گفتند.
امام فرمود: از آن جا خدمت امام حسين عليه السّلام رفتند و در اين باره صحبت كردند امام حسين صلّى اللَّه عليه و اله فرمود: به خداوند سوگند گرفتارى و فقر و كشته شدن براى دوستان ما از دويدن قاطرها هم به سرعت پيش مىآيد، و از جريان سيل به مسيل شتابانتر است، اگر اين چنين نبود ما گمان مىكرديم شما از ما نيستيد.پ 80- جابر روايت مىكند كه امام باقر عليه السّلام فرمود: هر گاه خداوند بندهاى را دوست بدارد به او توجه مىكند، و هر گاه توجه فرمود، به او سه هديه مىدهد، يا درد شديد در سرش پديد مىآورد، يا او را گرفتار مىكند و يا ديدگانش را بيمار مىگرداند.پ 81- سهل بن حنيف انصارى كه از دوستان عالى مقام على عليه السّلام بودند در كوفه وفات كردند و هنگامى كه على عليه السّلام از صفين به كوفه برگشتند سهل بن حنيف وفات كرده بود امام عليه السّلام در ضمن سخنانى كه در اين باره بيان داشتند فرمودند: اگر كوهى مرا دوست بدارد از هم پاره پاره مىشود.