1- عمر بن يزيد گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: به خداوند سوگند شما از آل محمد عليهم السّلام هستيد، گفتم از خود آنها فرمود: آرى به خداوند سوگند از خود آنها هستيد، و امام اين جمله را سه بار تكرار فرمودند و بعد به من نگاه كردند و من هم متوجه او شدم.
در اين هنگام فرمودند: اى عمر خداوند تبارك و تعالى مىفرمايد:
شايستهترين افراد به ابراهيم كسانى هستند كه از وى و اين پيغمبر و كسانى كه ايمان آوردهاند متابعت مىكنند و خداوند ولى مؤمنان مىباشد.پ 2- على بن نعمان گويد: حضرت صادق عليه السّلام در تفسير آيه شريفه إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ فرمود:
مقصود امامان اهل بيت و پيروان آنها مىباشند.
پ3- ابو الصباح گويد: حضرت صادق عليه السّلام در تفسير آيه مزبور فرمود: به خداوند سوگند على عليه السّلام بر دين ابراهيم عليهم السّلام و طريقه او بود و شما از همگان به او شايستهتر مىباشيد.پ 4- حبابه والبيه گويد: از حضرت حسين بن على عليه السّلام شنيدم فرمود: جز ما و شيعيان ما كسى بر دين ابراهيم نيست و از ملت او به حساب نمىآيد.پ 5- جابر جعفى گويد: محمد بن على عليها السلام فرمود: هيچ كس از اين امت در دين ابراهيم نيست جز ما و شيعيان ما.پ 6- عمران بن ميثم گويد: امام حسين عليه السّلام فرمود: هيچ كس در ملت ابراهيم نيست جز ما و شيعيان ما و ساير مردم از آن دور هستند.پ 7- ابو ذر گويد: فرمودند: به خداوند سوگند كسانى كه با خداوند ميثاق بستند در ميثاق خود صداقت به خرج ندادند و به عهد خدا وفا نكردند مگر اهل بيت پيغمبر و گروهى از شيعيان آنها كه به ميثاق خود عمل كردند، و اين است معنى آيه شريفه وَ ما وَجَدْنا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَ إِنْ وَجَدْنا أَكْثَرَهُمْ لَفاسِقِينَ.پ 8- عقبه گويد: من و معلى خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيديم، فرمود: شما را به يكى از دو خوبى بشارت بدهم يا در دنيا بمانيد تا به مقاصد خود برسيد و خشم شما پايان پذيرد و بر دشمنان خود پيروز گرديد و اين است معنى آيه شريفه وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ.
اگر چنانچه مىخواهيد قبل از اينكه به مقصود خود نائل گرديد و ذلت دشمنى را بنگريد از دنيا برويد كه خداوند به اين رضايت داده و براى پيامبرش صلّى اللَّه عليه و اله و على عليه السّلام همين را پسنديده است.پ 9- حضرت باقر عليه السّلام در معنى آيه شريفه فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ فرمود: مقصود همه مردم نيستند، و مقصود از آن شما و كسانى مانند شما هستند، مثل شما در ميان مردم مانند موى سفيد در يك كاو سياه مىباشد و يا مانند موى سياه در يك كاو سفيد لازم است مردم حج خانه را به جاى آورند و آن را تعظيم كنند همان گونه كه خداوند آن را بزرگ داشته است، و ما هر جا هستيم نزد ما
بيايند و ما راهنمايان مردم هستيم.پ 10- ميسره از حضرت باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: پدر ما ابراهيم از خداوند خواست و گفت: خداوندا دلهاى مردم را بطرف كعبه متوجه كن تا آنها با ميل و اشتياق به سوى خانهات بروند و آن را زيارت كنند.پ 11- ميسره گويد: ما در حدود پنجاه نفر بوديم در چادرى خدمت حضرت باقر عليه السّلام رسيديم، همه در حال سكوت بودند و كسى سخن نمىگفت، در اين هنگام امام عليه السّلام فرمود: چرا سخن نمىگوئيد، مگر خيال مىكنيد من پيامبر هستم نه به خداوند سوگند چنين نيست با ما پيامبر فقط خويشاوندى داريم و از اولاد او مىباشيم.
هر كس اين قرابت را مراعات كند و آنها را دوست بدارد و احترامشان نمايد خداوند آنها را گرامى مىدارد، آيا مىدانيد كه مكانها در نزد خداوند فضيلت و مقامى دارند، همه سكوت كردند و كسى پاسخ نداد، بعد خودش فرمود: آن مكانى كه مورد احترام مىباشد مكه هست كه خداوند آن را محترم شمرده و براى خود به عنوان حرم برگزيده و خانه خود را در آن قرار داده است.
بعد فرمود: آيا مىدانيد كدام محل در مكه فضيلت بيشترى دارد و باز همه سكوت كردند و سپس فرمودند آن محل بين حجر الاسود و در كعبه مىباشد كه از همه جا افضل است، ابراهيم عليه السّلام در آنجا مقام داشت و گوسفندانش را در آن مكان علف مىداد و در همان جا نماز مىگذارد.
امام باقر عليه السّلام فرمود: به خداوند سوگند اگر بندهاى در آن مكان قرار گيرد و روز را تا شب و شب را تا صبح نماز بگذارد و حق ما اهل بيت را نشناسد و مقام و منزلت ما را درك نكند خداوند چيزى را از وى قبول نمىكند، پدر ما ابراهيم عليه السّلام از خداوند خواست كه دل گروهى از مردم را بطرف مكه متوجه كند ولى نخواست كه دل همه مردم را به آن توجه دهد.
مقصود ابراهيم عليه السّلام از آن گروه شما بوديد و يا كسانى كه نظير شما هستند، مثل شما در ميان مردم مانند موى سياه در گاو سفيد مىباشد، اكنون سزاوار است
كه مردم براى حج اين خانه بيايند و آن را تعظيم كنند همان گونه كه خداوند آن را تعظيم كرده است، و ما را ملاقات كنند زيرا ما راهنمايان مردم بطرف خداوند هستيم.پ 12- فضيل بن يسار گويد: حضرت باقر عليه السّلام متوجه مردم شد در حالى كه گرد كعبه طواف مىكردند، فرمودند: در جاهليت هم اين چنين طواف مىكردند، مردم مامور شدهاند كه خانه را طواف كنند و بعد بطرف ما بر گردند و ولايت ما را قبولكننده و ما را يارى نمايند، و بعد از خواندن آيه فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ فرمود: آنها آل محمد هستند و ما آل محمد هستيم.پ 13- كليب اسدى گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود. به خداوند سوگند شما بر دين حق هستيد و فرشتگان هم اين دين را دارند، اينك با تقوى و پرهيزگارى و عبادت ما را يارى كنيد به خداوند سوگند فقط اعمال شما مورد قبول خداوند هست اينك از خداوند بترسيد و زبان خود را نگهداريد و در مساجد آنها نماز بگذاريد ولى خود را به آنها مخلوط نسازيد.پ 14- در حديث ديگرى كليب روايت مىكند كه امام عليه السّلام فرمود: نماز و عبادت را فراموش نكنيد و پرهيزگار باشيد.پ 15- حبابه والبيه گويد: ما نزد زنى رفتيم كه از كثرت عبادت صورتش زرد شده بود، در اين جا عباية بن ربعى هم با من بود، آن زن پرسيد چه كسى با شما هست از على عليه السّلام شنيدم فرمود: هيچ كس بر ملت ابراهيم نيست جز ما و شيعيان ما.پ 16- حبابه گويد: از امام حسين عليه السّلام شنيدم مىفرمود: سوگند به خدائى كه احمس را بهترين بجيلة و عبد القيس را بهترين ربيعه و همدان را بهترين يمنى قرا داد شما بهترين امتها و فرقهها مىباشيد و بعد فرمود: فقط ما و شيعيان ما بر ملت ابراهيم هستيم و ساير مردم بهرهاى ندارند.پ 17- عباد بن زياد گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: اى عباد جز شما كسى بر ملت ابراهيم نيست، و خداوند فقط از شما قبول مىكند و گناهان شما را
مىآمرزد.پ 18- عبد اللَّه بن سليمان گويد: از حضرت باقر عليه السّلام شنيدم در معنى آيه شريفه إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فرمود: به خدا سوگند شما بر دين ابراهيم هستيد و راه او را ادامه مىدهيد و از همه به او شايستهتر مىباشيد.پ 19- ابو المغيرة گويد: از على عليه السّلام شنيدم مىفرمود: از خداوند بترسيد فريب انسانى را نخوريد و كسى شما را به دروغ از راه منحرف نكند، دين من يكى است و آن دين آدم است كه خداوند آن دين را براى او پسنديد، من بنده مخلوقى هستم و نفع و زيانم در اختيار من نيست، هر چه خداوند بخواهد انجام مىگيرد و من هم جز خاست خدا چيزى نمىخواهم.پ 20- يزيد بن خليف گويد: حضرت صادق عليه السّلام به ما گفتند: به خداوند سوگند شما متوجه جايى شديد كه خداوند به آنجا توجه كرده است، و شما برگزيديد آن كس را كه خداوند برگزيد، مردم بطرف راست و چپ رفتند ولى شما بسوى محمد صلّى اللَّه عليه و اله رفتيد، به خداوند سوگند شما بر راه راست و روشنى قرار گرفتهايد.پ 21- ايوب بن حر گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: به خداوند سوگند شما بر دين خدا و رسول و على بن ابى طالب مىباشيد، مجموعه اين دين جزء آثارى است كه از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله بعنوان گنجى در نزد ما محفوظ است.پ 22- سعيد بن يسار گويد: خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيدم در حالى كه روى تختى نشسته بود، فرمود: اى سعيد گروهى مرجئه ناميده شدند و جماعتى نام خوارج به خود گرفتند و شما را هم ترابيه نام نهادند.پ 23- حبيب گويد: حضرت صادق عليه السّلام به ما فرمودند: هيچ كس نزد ما محبوبتر از شما نيست، مردم هر كدام بطرفى رفتند و راهى براى خود برگزيدند، گروهى دنبال هوى نفس رفتند و بعضى به رأى خود عمل كردند، ولى شما دنبال چيزى رفتيد كه براى آن اصل و ريشهاى وجود دارد، و پايههاى آن ثابت مىباشد.پ 24- حبيب در يك روايت ديگر گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: مردم هر
كدام به سوئى رفتندپ گروهى متابعت هوى نفس خود را كردند و جماعتى هم دنبال روايت رفتند، ولى خداوند متعال شما را هدايت فرمود چون هدايت شما را دوست داشت، و نيز به خاطر محبت كسانى كه محبت آنها به شما سود مىرساند شما را راهنمائى كرد.پ 25- بشير دهان گويد: حضرت صادق عليه السّلام به من فرمودند، مرجئه و قدريه و خوارج هر كدام ادعا مىكنند كه حق با ما مىباشد ولى شما بخاطر خداوند و رضاى او به ما متوجه شديد و سخنان ما را باور كرديد و بعد اين آيات شريفه را تلاوت كردند كه: از خداوند اطاعت نمائيد و از صاحبان امر هم اطاعت داشته باشيد.
از آنچه رسول خدا به شما گفت پيروى كنيد و از هر چه شما را نهى كرد دست باز داريد، هر كس از رسول اطاعت كند خداوند را اطاعت كرده است، اگر خداوند را دوست مىداريد از من متابعت كنيد تا خداوند شماها را دوست بدارد و گناهان شما را بيامرزد.
بعد از آن فرمود: به خداوند سوگند خداوند در قرآن نسبت عيسى بن مريم را به ابراهيم مىرساند در حالى كه عيسى از طريق مادر به ابراهيم مىرسد، و در آنجا كه مىفرمايد: وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ تا آنجا كه فرمود: وَ يَحْيى وَ عِيسى.پ 26- سليمان گويد: در حضور حضرت صادق عليه السّلام از هواهاى مردم و ميل آنان بحث و گفتگو شد امام عليه السّلام فرمود: به خداوند سوگند آنها از آنچه به رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله نازل شده اطلاعى ندارند جز اينكه مىآيند و رو به كعبه قرار مىگيرند.پ 27- ابو الجارود گويد: يكى از روزها اصحاب در انتظار ملاقات حضرت باقر عليه السّلام بودند، امام نزد اصحاب آمد و گفت: از خداوند منتظر بشارت باشيد، و كسى غير از شما از خداوند مژده بشارت ندارد.پ 28- ابو كهمس گويد: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم فرمود: مردم هر كدام به راست و يا چپ متمايل شدند ولى شما دنبال اهل بيت پيغمبر خود را گرفتيد، اينك شما را مژده رحمت مىدهم، گويد گفتم: قربانت گردم اميدوارم خداوند ما و
آنها را در يك جا مساوى قرار ندهد، امام سه بار فرمودند: نه به خداوند چنين نخواهد بود.پ 29- محمد بن مسلم و ديگران روايت مىكنند كه امام باقر عليه السّلام فرمودند: شما دنبال چه هستيد، اگر ترسى از آسمان فرود آيد هر كس به پناهگاهى مىرود ما در آن هنگام به پيامبر پناه مىبريم و شما هم به ما پناه مىآوريد اكنون شما را بشارت دهم كه خداوند شما را با آنها برابر نخواهد كرد.پ 30- ابو كهمس گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: شما ما را شناختيد در صورتى كه مردم حق ما را انكار كردند شما با ما ارتباط برقرار كرديد در حالى كه آنها از ما بريدند، خداوند همنشينى با محمد صلّى اللَّه عليه و اله را براى شما روزى مىكند و از حوض او شما را سيراب مىگرداند.پ 31- بشير كناسى گويد: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم فرمود: شما با ما رفت و آمد كرديد در حالى كه مردم با ما قطع كردند، شما ما را دوست خود گرفتيد ولى مردم با ما دشمنى كردند، و شما حق ما را درك كرديد ولى آنها ما را منكر شدند و حق ما را نشناختند.پ 32- بشير دهان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: شما حق ما را شناختيد در حالى كه گروه كثيرى حق ما را نشناختند، شما ما را دوست مىداريد در صورتى كه گروهى بسيار ما را دشمن مىدارند گاهى محبت براى خدا و رسولش هست ولى گاهى براى دنيا مىباشد اگر محبت براى خدا و رسول باشد پاداش آن بر خداوند است، و اگر براى دنيا باشد ارزشى ندارد.پ 33- ضريس كناسى گويد: از حضرت باقر عليه السّلام پرسيدم تفسير آيه شريفه: وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى صراط مستقيم چيست فرمود: به خداوند سوگند آن همين عقيدهايست كه شما داريد و آن ولايت آل محمد عليهم السّلام مىباشد.پ 34- صفوان جمال گويد: حضرت صادق عليه السّلام در تفسير آيه شريفه كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ فرمود: كسانى كه از اوامر خداوند اطاعت كنند و از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله اطاعت كنند، و دستورات خدا و رسول را به كار گيرند هلاك نمىگردند، و براى
همين است كه هر كس از رسول اطاعت كند از خداوند هم اطاعت كرده است.پ 35- على بن نعمان به سند خود از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه در تفسير آيه شريفه: إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ* فرمود: يعنى شيطان بر محبان ما تسلط ندارد، گفتم: چرا چنين باشد در صورتى كه در ميان آنها افراد نامناسبى هستند، فرمود: معنى آيه اين است كه او توانائى ندارد كفر را در نظر آنان خوب جلوه دهد و يا ايمان را در نظر آنها مبغوض نمايد.پ 36- زراره گويد: به حضرت باقر عليه السّلام عرض كردم معنى آيه شريفه: لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ چيست: فرمود: اى زراره در اين جا قصدش شما و ياران شما بود، اما او از ديگران آسوده است.پ 37- ابان بن تغلب گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: هنگامى كه وارد كوفه شدى اين حديث را از من روايت كن كه هر كس شهادت به وحدانيت خداوند بدهد بهشت براى او واجب مىگردد، گويد: گفتم قربانت گردم همه گونه مردم نزد من مىآيند من اين را به همه بگويم.
فرمود: آرى اى ابان حديث را براى همه نقل كن، هنگامى كه روز قيامت برپا شود خداوند متعال همه گذشتگان و آيندگان را در يك جا گرد مىآورد، و بعد لا اله الا اللَّه را از آنها مىگيرد و مگر كسانى كه معتقد به ولايت و امامت ما باشند.پ 38- حارث نضرى گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم معنى كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ چيست فرمود: هر چيزى به هلاكت مىرسد مگر آنهائى كه راه شما را گرفتهاند.پ 39- ابو الطفيل گويد: على عليه السّلام بالاى منبر فرمودند: خداوند محمد را به نبوت مبعوث فرمود و او را به رسالت برانگيخت و برگزيد، او در ميان مردم به نشر علم و فضيلت پرداخت و جامعه را از حقايق و مسائل دينى آگاه كرد و راه خداوند را به همه نشان داد.
مفاتيح علوم نزد ما اهل بيت مىباشد، ابواب حكمت و معرفت و روشنائى و حقيقت نزد ما هست هر كس اهل بيت را دوست بدارد از ايمان خود سود مىبرد و
اعمالش قبول مىگردد و هر كس آنها را دوست نداشته باشد از ايمان خود سود نمىبرد و اعمالش قبول نمىشود اگر چه در شب و روز خود را به زحمت بيفكند.پ 40- ابو حمزه گويد: از حضرت باقر عليه السّلام سؤال كردم معنى آيه شريفه كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ چيست فرمود: هر چيزى به هلاكت مىرسد مگر وجه بعد فرمود: خداوند بزرگتر است از اينكه بتوان او را تعريف كرد، معنى آيه اين است كه هر چيزى فانىشدنى است جز دين خدا، و وجه آن جانبى است كه از آن جا وارد مىگردند. 41- حارث نضرى گويد: امام صادق عليه السّلام در تفسير اين آيه كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ فرمود: همه هلاك مىشوند مگر آنهائى كه راه حق را در پيش بگيرند.