پ1- حماد گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هر قلبى دو گوش دارد بر يكى از آنها فرشتهاى است كه ارشاد مىكند و به ديگرى شيطانى كه فتنهانگيزى مىنمايد، اين امر مىكند و آن ديگرى نهى مىنمايد شيطان او را به معصيت وامىدارد فرشته او را نهى مىكند و اين است معنى آيه شريفه عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ.پ 2- ابو بصير گويد: حضرت صادق عليه السّلام فرمود: براى قلب دو گوش مىباشد، هر گاه بندهاى قصد گناهى بكند روح ايمان مىگويد: اين كار را ترك كن، ولى شيطان مىگويد انجام بده، و هر گاه روى شكم آن قرار گيرد روح ايمان از آن دور مىگردند.پ 3- ابان بن تغلب گويد: امام صادق سلام اللَّه عليه فرمود: هيچ مؤمنى نيست
مگر اينكه در دلش دو گوش مىباشد، گوشى كه در آن وسواس خناس مىدمد، و گوشى كه فرشته در آن مىدمد و خداوند در اين جا مؤمن را با فرشته تائيد مىكند و اين است تفسير آيه شريفه وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ.پ 4- نعمان بن بشير گويد: رسول خدا صلى اللَّه عليه و اله فرمود: در انسان يك پاره گوشت مىباشد هر گاه او سالم شد همه اعضاء جسد سالم مىمانند، و هر گاه آن بيمار گرديد همه بدن بيمار مىشود و آن قلب مىباشد.پ 5- اسحاق بن عمار در تفسير آيه شريفه خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ* روايت مىكند كه از امام عليه السّلام سؤال شد آيا مقصود قوت بدن است و يا قلب فرمود: هر دو.پ 6- ابو هريره گويد: رسول خدا صلى اللَّه عليه و اله فرمود: هر گاه قلب انسانى سالم باشد بدنش هم سالم مىباشد و هر گاه آن فاسد گردد بدن هم فاسد مىگردد.پ 7- امام صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و اله فرمودند بدترين كورى، كورى دل مىباشد.پ 8- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: اى فرزند يكى از گرفتاريها فقر است، و از آن هم سختتر بيمارى بدن مىباشد و بدتر از آن بيمارى قلب است، و از نعمتهاى خداوند زيادى مال مىباشد و بهتر از آن صحت بدن و بهتر از آن قلب با تقوى مىباشد.پ 9- ثمالى از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: قلبها بر سه گونه مىباشند، قلب وارونه كه هيچ توجهى به خير ندارد و آن قلب كافر است، قلبى كه در آن يك نقطه سياه مىباشد، در اين قلب خير و شر همواره در حال جدال مىباشند هر كدام قوىتر باشند بر ديگرى غلبه مىكنند.
سوم قلبى كه باز است و در آن چراغى فروزان در حال پرتو افكنى مىباشد، و آن روشنائى تا روز قيامت خاموش نمىگردد، و اين قلب مؤمن مىباشد.پ 10- سعد خفاف گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: دلها بر چهار قسم مىباشند، قلبى كه در آن نفاق و ايمان مىباشد، قلب بزرگوارانه قلبى كه بر آن مهر نهاده شده و قلبى كه روشن و درخشان است راوى گويد: عرض كردم قلب روشن كدام است.
پامام عليه السّلام فرمود: آن قلب مانند چراغ مىباشد، اما مطبوع كه بر آن مهر نهادهاند آن قلب منافق است، قلب مؤمن درخشنده مىباشد كه اگر خداوند چيزى به او بدهد سپاسگزارى مىكند و اگر گرفتارش كند صبر مىنمايد.
اما منكوس قلب مشرك است و بعد از اين آيه شريفه را تلاوت كردند: «أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلى وَجْهِهِ أَهْدى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» اما قلبى كه در آن ايمان و نفاق هست آنها گروهى بودند كه در طائف اقامت داشتند اگر مرگشان در نفاق مىرسيد هلاك مىشدند و اگر در حال ايمان مىمردند نجات پيدا مىكردند.پ 11- سكونى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و اله فرمودند: از نشانه شقاوت خشك شدن چشم و قساوت قلب و شدت حرص در طلب روزى و اصرار بر گناهان مىباشد.پ 12- در وصيتهاى رسول عليه السّلام است كه به على سلام اللَّه عليه فرمود: اى على چهار خصلت از علامت شقاوت مىباشد: خشكى چشم، قساوت قلب، آرزوهاى طولانى، و حب بقاء.پ 13- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: شگفتترين چيزى كه در انسان مىباشد قلب اوست، در آن موادى از حكمت وجود دارد و هم چنين جاى ضد و نقيض هم مىباشد، اگر در جايى اميد برايش پيدا شود به طمع گرفتار مىگردد.
اگر طمع بر او چيره گردد گرفتار حرص مىشود، اگر گرفتار نااميدى شود در اندوه جان مىدهد اگر غضب براى او بيايد خشمش افزون مىگردد، اگر رضايت و خوشنودى برايش حاصل گردد، خوددارى را فراموش مىكند.
اگر ترس برايش پيش بيايد بيش از اندازه احتياط مىكند، اگر آسايش و امنيت داشته باشد گول مىخورد، اگر نعمتهاى تازه به او برسد گرفتار برترىجوئى مىگردد، اگر مصيبتى او را عارض گردد جزع و بىتابى او را رسوا مىكند.
اگر مالى به چنگ آورد سركشى مىكند، اگر گرفتار فقر و پريشانى شود مبتلا مىگردد، اگر گرسنه شود ضعيف و ناتوان مىگردد، اگر پرخورى كند مبتلا به تخامه مىشود، هر تقصيرى به او زيان مىرساند و هر افراطى او را تباه مىكند.
پ14- يكى از اصحاب گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم بمردى فرمودند اى فلانى بدان كه مقام قلب در برابر بدن مانند امام در برابر مردم مىباشد امامى كه طاعت آن بر مردم واجب مىباشد.
مگر مشاهده نمىكنى كه همه جوارح بدن آدميان پاسبان قلب مىباشند و اخبار را به آن اطلاع مىدهند و او را آگاه مىكنند، گوشها، ديدهها، دماغ، دهان، دست، پا، و دامن همه در اختيار قلب مىباشند و از آن فرمان مىگيرند.
هنگامى كه قلب تصميم بگيرد چشمها بازمىگردند، هر گاه قلب اراده كند گوشها باز مىشوند و سخنها را مىشنوند، و هر گاه قلب بخواهد دماغ بوها را تميز مىدهد و بوى خوش و يا ناخوش را به قلب اطلاع مىدهد.
هنگامى كه دل اراده كند سخن بر زبان جارى مىگردد، هر گاه اراد كند جايى برود پاها به حركت مىآيند و دستها شروع به فعاليت مىكنند، هر گاه ميل به شهوت در او پيدا شود آلت او تحريك مىشود، پس تمام اينها از قلب هدايت مىكردند، و همين طور هم بايد فرمان امام اجراء گردد.پ 15- امام صادق عليه السّلام فرمود: قلب كافر از سنگ هم سختتر مىباشد.پ 16- زهرى از امام سجاد عليه السّلام روايت مىكند كه امام عليه السّلام در ضمن يك حديث طولانى فرمود: آگاه باشيد كه بنده چهار چشم دارد، با دو چشم امور دين و دنياى خود را مشاهده مىكند و با دو چشم ديگر به امور آخرت مىنگرد.
هر گاه خداوند متعال اراده كند به يكى از بندگان خيرى برساند دو ديده قلب او را باز مىكند و با آن ديدهها غيب را مشاهده مىنمايند و امور آخرت را مىنگرد، و هر گاه ارادهاى نداشته باشد قلب او را بحال خود وامىگذارد.پ 17- ازدى از امام صادق سلام اللَّه عليه روايت مىكند كه فرمود: قلب دو گوش دارد، روح ايمان او را به خير وامىدارد و در گوش او مىدمد، و شيطان هم او را به كارهاى بد تحريك مىكند و در گوش او مىخواند، هر كدام بر او مسلط شدند او را دنبال خود مىبرند.پ 18- ابن عباس در تفسير آيه شريفه «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ» فرمود:
مقصود از آن شيطان است كه در دل آدم وسواس مىكند، او خرطومى مانند خرطوم خوك دارد، و آدمى را بطرف دنيا و آنچه خداوند دوست ندارد مىبرد، ولى هر گاه خدا را ياد كرد او برمىگردد.پ 19- امام عليه السّلام در تفسير آيه شريفه «إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» فرمود: قلب سليم آن است هنگامى كه در محضر خداوند قرار گرفت در آن دل جز خدا نباشد.پ 20- ابن جهم گويد: به حضرت رضا عليه السّلام عرض كردم قربانت گردم ميل دارم بدانم مقام من در نزد شما چگونه است، امام فرمود: بنگريد من در نزد شما چگونه هستم.پ 21- ازدى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند: على عليه السّلام فرمود:
شك و معصيت در آتش هستند، آنها از ما نيستند و بطرف ما هم نمىآيند، دلهاى مؤمنان به ايمان درهم آميخته، هر گاه خداوند اراده كند آن را روشن نمايد با وحى آن را مىگشايد و در آن بذر حكمت مىافشاند.پ 22- طلحة بن زيد گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: پدرم مىگفتند هيچ چيز مانند گناه قلب را فاسد نمىكند، قلب با گناه جنگ مىنمايد تا آن گاه كه گناه بر او غلبه مىكند، و در اين هنگام بالا پائين و پائين بالا مىرود.پ 23- على بن جعفر از برادرش و او از پدرش عليهم السّلام روايت مىكنند كه خداوند به موسى عليه السّلام وحى كردند اى موسى به زيادى مال و منال خوشحال مباش و در هر حالى كه هستى مرا فراموش مكن، مال زياد گناهان را از ياد مىبرد و دل را سخت مىگرداند.پ 24- ابن نباته گويد: امير المؤمنين سلام اللَّه عليه فرمود: اشكها خشك نمىگردند مگر اينكه دلها سخت شوند، و دلها هم بخاطر گناه سخت مىگردند.پ 25- امام صادق عليه السّلام فرمود: اعراب دلها چهار قسم است مرفوع، مفتوح، مجرور و موقوف، رفع قلب در ذكر خداوند است، فتح قلب رضايت از خداوند مىباشد، جرّ آن مشغول شدن به غير خداوند است، و وقف آن هم غفلت از خدا مىباشد.
پمگر مشاهده نمىكنى كه بندهاى هر گاه ذكر خداوند بگويد و با خلوص در مقابل آن قرار گيرد همه حجابها برداشته مىشوند و بين او و خدا حجابى نخواهد بود، و هر گاه قلب به رضايت از خدا تن دهد دلها خوشحال مىگردند و آسايش پيدا مىكنند.
هنگامى كه قلب به يكى از وسائل و اسباب دنيائى اشتغال پيدا كند، او ديگر نمىتواند به ياد خدا خود را مشغول كند و همه چيز در برابر او منخفض و تاريك مىگردد، و مانند خانهاى كه خراب شده و در آنجا همنشينى وجود ندارد.
هر گاه دل از ياد خداوند غفلت كرد در اين هنگام او متوقف و محجوب مىشود و به درگاه خداوندى راهى ندارد، زيرا او دلى سخت پيدا كرده و نور عظمت را از دست داده است و در تاريكيهاى جهل و فساد گرفتار شده و راه خروج ندارد.
پس علامت رفع سه چيز است وجود موافقت، و فقدان مخالفت، و دوام شوق علامت فتح هم سه چيز مىباشد، توكل، صدق و يقين، علامت جر نيز سه گونه است عجب، رياء و حرص، علامت وقف هم سه چيز است، از بين رفتن لذت، اطاعت و عدم درك، تلخى معصيت، و مخلوط شدن حلال به حرام.پ 26- روايت شده كه خداوند متعال براى بندگان خود آئينهاى قرار داده و آن قلب است، محبوبترين قلبها آن است كه صاف و پرقدرت و رقيق باشد، در دين خدا محكم و استوار و از گناهان پاك و نسبت به برادران رفيق و مهربان باشد.پ 27- هارون بن خارجه گويد: از امام صادق عليه السّلام سؤال كردم من گاهى خوشحال مىگردم بدون اينكه چيزى در خود و يا مال و دوستانم احساس كنم، و گاهى هم محزون مىگردم بدون اينكه براى خود و با مال و يا دوستانم احساس ناراحتى كرده باشم.
امام عليه السّلام فرمود: آرى شيطان به قلب آدم مىاندازد كه اگر تو در نزد خداوند ارج و اعتبارى داشتى دشمن را بر تو مسلط نمىكرد، و تو را به او محتاج نمىساخت، آيا مىخواهى در انتظار بمانى همان گونه كه گذشتگان در انتظار
ماندند،پ آيا آنها چيزى گفتند، در اين جا محزون مىگردى بدون اينكه بدانى حزن از كجا آمد.
اما خوشحالى براى اين است كه فرشتهاى به دل القاء مىكند و مىگويد: اگر خداوند دشمن را بر تو مسلط كرده و تو را به او نيازمند ساخته است اينها چند روز بيش نيست و خداوند در آينده به تو احسان مىكند و مورد آمرزش قرار مىدهد، و اين است معنى آيه شريفه «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ و المنكر وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا.»پ 28- سلام گويد: در حضور امام باقر عليه السّلام بودم كه حمران بن اعين آمد و سؤالاتى كرد، وقتى كه خواست از منزل بيرون گردد گفت: ما هنگامى كه خدمت شما مىرسيم دل ما نرم مىشود و قلب ما از دنيا منقطع مىشود و مال دنيا در نظر ما خار مىگردد.
ولى بعد از اينكه از محضر شما بيرون مىرويم و وارد بازار كسب و كار مىگرديم، و با مردم محشور مىشويم، بار ديگر دلهاى ما متوجه دنيا مىگردد و محبت دنيا در دل ما جاى خود را باز مىكند، و بار ديگر به كارهاى دنيائى مشغول مىشويم.
امام عليه السّلام فرمودند: همه اينها به دل مربوط مىشود، گاهى كارها بر آن مشكل مىگردد و گاهى آسان، سپس فرمودند: اصحاب رسول خدا صلى اللَّه عليه و اله گفتند: يا رسول اللَّه ما از نفاق مىترسيم رسول خدا فرمود چرا از نفاق واهمه داريد.
گفتند هنگامى كه در محضر شما هستيم، و ما را موعظه مىكنيد و نصيحت مىفرمائيد ما مىترسيم و دنيا را فراموش مىكنيم، و دنبال آن نمىرويم، مثل اينكه آخرت را مشاهده مىكنيم و بهشت و دوزخ را مىنگريم، و اينها در هنگامى مىباشد كه در حضور شما هستيم.
اما وقتى كه بخانههاى خود مىرويم و اولاد و عيال و زنان و كودكان و مال و منال را مشاهده مىكنيم، همه اينها فراموش مىگردد و نزديك است افكار ما دگرگون شود و مانند اين است كه ما هرگز اين سخنان را نشنيدهايم، مىترسيم اين
نفاق باشد.پ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و اله فرمود: نه اينها از وسوسههاى شيطان مىباشد كه در نظر دارد شما را بفريبد و به دنيا راغب گرداند، به خداوند سوگند اگر شما به همان حالى كه در نزد من هستيد ادامه دهيد و فريب شيطان را نخوريد، فرشتگان با شما مصافحه خواهند كرد و روى آب حركت خواهيد نمود.
اگر شما گناه نكنيد و بعد استغفار نمائيد، خداوند گروهى را مبعوث مىكند كه گناه كنند و بعد استغفار نمايند و مورد آمرزش قرار گيرند، مؤمن گرفتار فتنه مىگردد و بعد توبه مىكند و از اين جاست كه خداوند فرموده: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ ...، وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ.»پ 29- عبد اللَّه بن جعفر از برادرش روايت مىكند كه امام عليه السّلام فرمود: قلب در هنگام ترس اضطراب دارد، ولى هنگامى كه به حق رسيد اطمينان پيدا مىكند و بعد از اين قرائت كردند «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ»پ 30- سليمان بن خالد گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمود: خداوند هر گاه اراده كند به بندهاى خيرى برساند در دلش نقطهاى سفيد ايجاد مىكند و گوشهاى دلش را باز مىگرداند و فرشتهاى را بر او موكل مىكند تا او را هدايت كند.
اما هنگامى كه مىخواهد بندهاى ناراحت سازد در قلبش نقطهاى سياه پديد مىآورد و گوشهاى دلش را مىبندد و شيطانى را بر او مسلط مىسازد تا وى را گمراه نمايد، و بعد اين آيه شريفه را تلاوت كردند فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ تا آخر آيه.پ 31- خيثمه گويد: از امام باقر عليه السّلام شنيدم فرمود: قلب از جاى خود حركت مىكند تا حنجره مىرسد و اين در هنگامى است كه حق را درك نكرده باشد، اما وقتى كه حق را يافت در جاى خود استقرار پيدا مىكند و بعد آيه فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ را تلاوت كردند.
امام صادق عليه السّلام به موسى بن اشيم فرمودند مىدانى حرج كدام است گويد:
گفتم نمىدانم، امام در اين هنگام دست خود را به او نشان داد و انگشتها را به هم
چسبانيد بطورى كه نه چيزى در آن داخل مىشد و نه چيزى از آن بيرون مىآمد.پ 32- عمرو بن ابى المقدام گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: شيعيان ما داراى چهار چشم مىباشند چشمى در سر، چشمى در دل، البته ديگران هم اين چنين هستند ولى خداوند ديدگان شما را باز كرده و ديدگان آنها را كور كرده است.پ 33- يونس بن عمار گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: قلب يقين مىكند كه حق پيوسته باطل است، ولى يقين ندارد كه باطل هميشه حق باشد.پ 34- جابر از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: گاهى مردى چيزى را دوست مىدارد و قلب و چشم و گوشش هم آن را مىخواهد و نفس او فقط به آن تمايل دارد، در اين جا بين او و قلبش فاصله افكنده شده و جز آن موضوع مورد علاقهاش چيز ديگرى را نمىگيرد.پ 35- حمزة بن طيار از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه در تفسير وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ فرمود: يعنى شخصى با گوش و چشم و زبان و دستش چيزى را دوست مىدارد و طلب مىكند، و جز آن چيز ديگرى را قبول نمىكند ولى با همه اينها دلش آن را نمىخواهد و مىداند كه حق در آن نيست.پ 36- انس بن مالك گويد: رسول خدا صلى اللَّه عليه و اله فرمود: داود در مناجات خود گفت: بار خدايا هر پادشاهى خزانهاى دارد پس خزانه شما در كجا مىباشد، خداوند فرمود: من خزانهاى دارم كه از عرش هم بزرگتر است و از كرسى هم وسيعتر مىباشد.
آن خزانه از بهشت خوشبوتر و از ملكوت هم زيباتر مىباشد، زمين آن معرفت و آسمان آن ايمان و آفتابش شوق، و ماهش محبت و ستارگانش انديشهها و ابرش خرد، و بارانش رحمت و ميوههايش طاعت و حكمت مىباشد، آن خزينه را چهار در مىباشد كه عبارتند از علم، حلم، صبر و رضا كه آن قلب است.پ 37- ابو اسامه گويد: در خدمت امام صادق عليه السّلام بودم فرمود: اى ابا اسامه قرآن بخوان من به قرائت سورهاى از قرآن مشغول شدم امام دلش رقيق شد و گريه كرد بعد از اين فرمود: اى ابا اسامه دلهاى خود را به ذكر خداوند سير كنيد و
نكتهها را از دست ندهيد،پ زيرا گاهى ساعاتى بر قلب مىگذرد كه در آن ايمان و كفر نيست مانند جامه كهنه و يا استخوان دماغ.
اى ابا اسامه گاهى در قلبت نه خير مشاهده مىكنى و نه شر و نمىدانى آنها كجا هستند، گويد: عرض كردم آرى چنين است من در خود مشاهده مىكنم و مردم هم اين چنين هستند، فرمود: آرى همه مردم اى طور مىباشند، فرمود: پس حالا كه چنان است ياد خدا را بكنيد و نكتهها را از دست ندهيد.
متوجه باشيد كه هر گاه خداوند بخواهد به بندهاى خيرى برساند نقطه ايمان را در دلش پديد مىآورد و اگر نخواهد چيز ديگرى را پديد مىآورد، گفتم: قربانت گردم آن كدام است، فرمود: هر گاه بخواهد نقطه كفر را در قلب او ايجاد مىكند.پ 38- رسول اكرم صلى اللَّه عليه و اله فرمود: قلب مؤمن مجرد است و در آن چراغى هست كه نور افشانى مىكند ولى قلب كافر سياه و وارونه مىباشد.پ 39- سفيان بن عيينه گويد: از امام صادق عليه السّلام از تفسير آيه شريفه «إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» سؤال كردم فرمود: سليم كسى است كه به لقاء پروردگار مىرسد و كسى در آن جا نخواهد بود فرمود: هر قلبى كه در آن شك و يا شرك باشد آن ساقط است، آنها در دنيا زاهد شدند تا خود را براى آخرت مهيا كنند.پ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و اله فرمود: اگر شياطين پيرامون دلهاى بنى آدم نبودند آنها ملكوت را مشاهده مىكردند.پ امام حسن عسكرى عليه السّلام فرمود: هر گاه دلها نشاط پيدا كردند به آنها توجه كنيد، و هر گاه توجه نداشتند آنها را رها نمائيد.پ 40- موسى بن جعفر از پدرانش عليهم السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و اله فرمود: قلبها چهار گونهاند قلبى كه در آن ايمان هست ولى قرآن نيست، قلبى كه هم در آن ايمان هست و هم قرآن، قلبى كه در آن قرآن هست ولى ايمان نيست، قلبى كه در آن هم ايمان نيست و هم قرآن.
اما اول ماند خرما مىباشد كه طعمش خوب است ولى خوشبو نيست، دوم مانند ظرف مشك است اگر بازش كنى خوشبو است و اگر حفظ كنى باز هم
خوشبو مىباشد، سوم مانند آن است كه بوى آن خوش ولى طعمش خوش نيست، چهارم مانند حنظل است كه بويش و طعمش بد مىباشد. رسول خدا صلى اللَّه عليه و اله فرمود: خداوند در زمين آئينهاى! دارد محبوبترين آنها در نزد خداوند آن آئينهاى! است كه از همه روشنتر و سختتر باشد و آن آئينه! قلب است كه در برابر دوستان مهربان و رفيق است، و در صلابت به اندازهاى است كه جز خدا از كسى هراس ندارد، و از گناهان هم پاك است فرمود: توجه به خداوند بوسيله قلب از عمل به جوارح بهتر است. 41- امير المؤمنين سلام اللَّه عليه فرمود: در باطن انسان پارهاى آويزان است و اين شگفت آورترين چيزى است كه در او وجود دارد، و آن قلب مىباشد، در او موادى از حكمت قرار دارد و اخلاق متضادى در آن نهاده شده است، اگر اميدوارى برايش پيش آيد طمع بر او چيره مىگردد.
اگر خوشنودى برايش حاصل شود خوددارى را فراموش مىكند، اگر از چيزى بترسد احتياط او را به خود مشغول مىكند، و اگر امنيت برايش حاصل گردد فريب و غرور او را از پا درمياورد، اگر نعمتى به او برسد برترىجوئى مىنمايد، اگر مصيبتى به او برسد بىتابى او را رسوا مىكند.
اگر ثروتى بدست بياورد سركشى مىنمايد، اگر گرفتار فقر و پريشانى شود ابتلاء او را از پا در مىآورد و اگر گرسنگى بر او چيره گردد ضعيف مىگردد، و اگر پرخورى كند به تخامه مبتلا مىشود، هر تقصيرى به او زيان مىرساند و هر افراطى او را تباه مىسازد. فرمودند: دلها گاهى آماده هستند، در اين هنگام از آنها استفاده كنيد، ولى اگر بخواهيد با زور آنها را وادار بكار كنيد كور مىشوند. فرمودند: دلها خسته مىگردند همان گونه كه بدنها خسته مىشوند، در هنگام خستگى آنها را با حكمت از خستگى بيرون كنيد. فرمودند: آگاه باشيد يكى از گرفتاريها پريشانى مىباشد و بدتر از آن بيمارى بدن است، و سختتر از آن بيمارى قلب مىباشد، از نعمتهاى خداوندى وسعت
مال و منال است، و بهتر از آن تندرستى بدن مىباشد و بهتر از آن دلهاى متقى هستند.پ 42- رسول اكرم صلى اللَّه عليه و اله فرمودند: بر هر دلى شيطانى چسبيده است، هر گاه نام خداوند بر زبان جارى گردد او آب مىشود و هر گاه نام خدا بر زبان جارى نكرد شيطان او را به طرف خود جذب مىكند و گمراهش مىسازد و فريبش مىدهد.