پ1- ابن صدقه از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه فرمودند: هر كس به برادرش شكايت برد مانند آن است كه به خداوند شكايت برده و هر كس به غير برادرش شكايت برد مانند آن است كه از خداوند شكوه كرده باشد.پ 2- سكونى از امام صادق و او از پدرانش عليهم السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: محبوبترين سخن در نزد خداوند سخن حديث و مبغوضترين سخن هم در نزد خدا تحريف مىباشد.
گفته شد: يا رسول اللَّه سخن حديث چيست فرمود: مردى از مال دنيا و لهويات آن چيزهائى مىشنود و غمگين مىگردد ولى در همين حال ياد خدا را مىكند و تحريف آن است كه مردى مىگويد من در سختى و پريشانى هستم و چيزى ندارم.پ 3- ابو معاويه اشتر گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: هر كس به مؤمنى شكايت برد مانند آن است كه به خداوند شكايت برده باشد، ولى كسى كه به غير مؤمن شكايت برد مانند اين است از خداوند شكوه كرده باشد.پ 4- عبد اللَّه بن محمد از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس اندوهش زياد گردد، بدنش بيمار مىگردد، هر كس اخلاقش بد
شود خود را گرفتار عذاب مىكند و هر كس با مردم درافتد مردانگى و كرامت خود را از دست مىدهد، فرمودند: جبرئيل مرا از درافتادن با مردم نهى مىكرد، همان گونه كه از شرب خمر و پرستيدن بتها نهى مىفرمودند.پ 5- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: هر گاه گرفتار تنگى شديد نبايد از خداوند شكايت كنيد و بايد از خدائى كه همه كليدها در اختيار او مىباشد گشايش كارهاى خود را بخواهيد.پ 6- در مناهى حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله مىباشد كه فرمودند: هر كس به آنچه خداوند برايش مقدر كرده راضى نباشد و همواره شكايت كند و صبر و استقامت نداشته باشد نيكىهاى او بالا نمىروند و در حالى كه خداوند بر او غضب مىكند وارد محشر مىشود، مگر اينكه توبه كند.پ 7- ابو هاشم جعفرى گويد: گرفتار مشكلى شدم و پريشان حال گرديدم، خدمت امام هادى عليه السّلام رسيدم، او اجازه ملاقات مرحمت فرمود و در محضرش قرار گرفتم، فرمود: اى ابو هاشم تو مىدانى به كدام يك از نعمتهاى خداوند شكرگزارى كنى، ابو هاشم گويد: من نتوانستم پاسخ درستى بدهم و سكوت كردم.
امام عليه السّلام فرمود: خداوند به شما ايمان عطا كرد و بدنت را بر آتش حرام ساخت و به تو عافيت بخشيد و به طاعت كمك كرد، خداوند قناعت را به تو ياد داد و تو را از ريخت و پاش حفظ كرد، اى ابو هاشم من اين سخنان را از اين جهت براى شما گفتم كه تو مىخواستى از اوضاع خود به من شكايت كنى و اكنون دستور دادم كه صد دينار به تو بدهند.پ 8- حسن بن على خزاز از امام رضا عليه السّلام روايت مىكند كه عيسى بن مريم عليه السّلام به حواريون گفت: هر چه از مال دنيا از دست داديد ناراحت نشويد در صورتى كه دينتان محفوظ بماند همان گونه كه اهل دنيا با از رفتن دينشان ناراحت نمىشوند در صورتى كه دنياى آنها مصون بماند.پ 9- شخصى از امام عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند: دنيا در حال نقل و انتقال
و تغيير و تبديل مىباشد،پ اگر مقدر باشد دنيا به تو برسد خواهد رسيد اگر چه ناتوان باشى و اگر قرار باشد زيانى به تو برسد باز هم مىرسد و تو نمىتوانى آن را دفع كنى بعد از آن فرمودند هر كس از آنچه از دست داده چشم بپوشد بدنش آسوده مىشود و هر كس هم قناعت كند ديدگانش روشن مىگردد.پ 10- يونس بن عمار گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمودند: هر مؤمنى كه نياز و ناراحتى خود را نزد كافر و يا مخالفان دين خود برد مانند آن است كه شكايت پيش دشمنان خود برده است و هر مؤمنى كه از اوضاع زندگى خود پيش مؤمن شكايت كند مانند اين است كه نزد خدا شكايت كرده باشد.پ 11- امير المؤمنين عليه السّلام مىفرمايد: هر كس شكايت پيش مؤمنى بكند مانند اين است كه به خداوند شكايت كرده باشد و هر كس به كافرى شكايت برد مانند اين است كه از خداوند شكايت كرده است.پ 12- ابو عبيده حذاء گويد: امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: خداوند متعال مىفرمايد: بعضى از بندگان مؤمن هستند كه دين آنها فقط به مال و ثروت و تندرستى اصلاح مىشود، از اين جهت آنها را بوسيله مال و صحت بدن آزمايش مىكنيم تا امر دين آنها به اين وسيله درست شود.
گروهى ديگر از بندگان مؤمن كسانى مىباشند كه فقط از راه فقر و پريشانى و بيمارى اصلاح مىشوند از اين جهت آنها را فقير و پريشان مىسازم و بدنهاى آنها را بيمار مىگردانم، تا اصلاح شوند و من مىدانم كه دين بندگان مؤمن خود را چگونه اصلاح كنم، مترجم گويد: دنباله حديث را ما در چند صفحه قبل ترجمه كرديم و تكرار آن ضرورت ندارد.پ 13- عمرو بن نهيك گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند متعال مىفرمايد:
براى بنده مؤمن هر چه پيش آيد برايش خير است، او بايد از مقدرات من راضى باشد و در گرفتاريها صبر كند و از نعمتها سپاسگزارى نمايد، اى محمد من او را از صديقان بحساب خواهم آورد.پ 14- داود بن فرقد از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه خداوند متعال به
موسى بن عمران عليه السّلام وحى فرستاد:پ اى موسى من مخلوقى گرامىتر از مؤمن خلق نكردهام، من اگر براى او گرفتارى مىآورم برايش بهتر است و او بايد شكيبائى داشته باشد.
اگر او را عافيت مىدهم باز خير او مىباشد و اگر او را از چيزهائى محروم مىكنم خير او در آن است و من مىدانم بندهام چگونه بايد اصلاح گردد، او بايد در گرفتاريها صبر كند و از نعمتها سپاس گويد و به حكم من راضى گردد و هر گاه از من اطاعت كرد و راضى شد او را از صديقان به حساب خواهم آورد.پ 15- ابن ابى يعفور گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: از مرد مسلمان در شگفت هستم كه خداوند هر چه براى او مقدر كند بهتر مىباشد، اگر بدن او را با مقراض از هم قطع كنند باز هم برايش بهتر خواهد بود و اگر بين مشرق و مغرب را هم تصرف كند باز هم به خير او مىباشد.پ 16- عبد اللَّه بن محمد جعفى از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود:
شايستهترين بندگان خدا كسانى مىباشند كه به مقدرات خداوند راضى شوند، هر كس اين صفت را داشته باشد خداوند را شناخته است، هر كس به حكم خدا راضى باشد حكم خدا مىآيد و او پاداش مىگيرد و هر كس از پيشآمدها ناراضى باشد مقدرات مىآيد و او اجرى نخواهد داشت.پ 17- سكونى گويد: امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: ايمان چهار گونه است، به حكم خداوند راضى بودن، بر خدا توكل كردن، واگذاشتن كارها به خدا و تسليم در برابر امر خدا.پ 18- يكى از راويان بنى نجاشى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه بالاترين طاعت خدا صبر و راضى بودن از خدا و از حوادث مىباشد چه خوب باشد و يا زشت، خوشحالى بياورد و يا ناراحتى ايجاد كند، هر بندهاى كه در حوادث چه خوب و يا بد صبر كند برايش بهتر خواهد بود.پ 19- ليث مرادى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: داناترين مردم به خداوند آن كسى است كه بيش از همه از قضاء خداوند راضى گردد.
پ20- ابو حمزه ثمالى گويد: على بن الحسين عليهما السّلام فرمودند: صبر و رضا از خداوند بالاترين طاعت بشمار مىروند، هر كس صبر كند و راضى شود از آنچه خداوند مقدر كرده چه خوشش بيايد و يا بدش خداوند هم در همه مقدرات براى او خير مىآورد.پ 21- صفوان جمال گويد: امام ابو الحسن اول عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند:
سزاوار است كسانى كه به خداوند بستگى دارند از تأخير روزى خود ناراحت نشوند و خدا را در مقدرات و احكامش متهم نسازند.پ 22- بريد از امام سجاد عليه السّلام روايت مىكند كه فرمودند: زهد ده جزء دارد، بالاترين درجه زهد پائين درجه ورع مىباشد، بالاترين درجه ورع، پائينترين درجه يقين است، و بالاترين درجه يقين پائينترين درجه رضا بشمار مىرود.پ 23- يكى از راويان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: امام حسن مجتبى عليه السّلام به عبد اللَّه بن جعفر گفتند مؤمن چگونه مؤمن بحساب مىآيد در حالى كه از بهره خود راضى نيست و مقامش را كوچك مىشمارد، در حالى كه خداوند بر همه چيز حاكم است، من ضمانت مىكنم كه هر كس در دل خود اندكى رضايت داشته باشد و دعا كند خداوند دعاى او را مستجاب مىكند.پ 24- يكى از راويان گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم از كجا معلوم مىگردد كه مؤمن در حقيقت مؤمن مىباشد، فرمود: از تسليم در برابر خدا و راضى بودن از آنچه بر او وارد مىگردد چه او را خوشحال كند و يا بد حال نمايد.