پ1- عبد اللَّه بن سنان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در خطبه خود فرمودند: اينك شما را از بهترين ملكات و صفات دنيا و آخرت مطلع سازم و آنها عبارتند از: عفو و گذشت در برابر كسى كه به شما ظلم مىكند، و رفت و آمد با كسى كه با شما قطع رابطه كرده، و احسان به كسى كه به شما بدى نموده، و بخشش به كسى كه شما را محروم ساخته است.پ 2- ابو اسحاق سبيعى در يك حديث مرفوع از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت مىكند كه فرمود: شما را از بهترين خوىهاى دنيا و آخرت اطلاع دهم، و آنها عبارتند از اينكه با كسانى كه قطع رابطه كردهاند رفت و آمد كنيد، به كسانى كه شما را محروم كردهاند شما آنها را محروم نسازيد، و از كسانى كه به شما ظلم كردهاند درگذريد.پ 3- حمران بن اعين گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: سه چيز از مكارم اخلاق در دنيا و آخرت مىباشند، در گذشتن از كسى كه به تو ظلم كرده، و ارتباط و رفت
و آمد با كسى كه با شما قطع ارتباط نموده، و گذشت از كسى كه به شما خيانت روا داشته است.پ 4- ثمالى از امام سجاد عليه السّلام روايت مىكند كه از آن حضرت شنيدم فرمود:
هنگامى كه روز قيامت فرا رسد خداوند متعال همه گذشتگان و آيندگان را در يك سرزمين وسيع و هموارى جمع مىكند و بعد از آن فرمان مىدهد منادى در ميان آنها فرياد مىزند، اهل فضيلت و نيكى كجا هستند.
راوى گويد: در اين هنگام گروهى سر بلند مىكنند فرشتگان به طرف آنها مىروند و مىگويند شما چه فضيلتى داشتيد، آنها مىگويند ما با كسانى كه با ما قطع رابطه مىكردند ارتباط برقرار مىكرديم، و هر كس ما را محروم مىكرد ما او را محروم نمىكرديم، و هر كس به ما ظلم مىكرد ما او را عفو مىكرديم فرشتگان به آنها مىگويند شما راست مىگوئيد اكنون وارد بهشت گرديد.پ 5- سكونى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
گذشت و عفو را فراموش نكنيد، زيرا كه گذشت به بندگان عزت مىدهد، اينك عفو داشته باشيد تا خداوند به شما عزت و آبرو عطا فرمايد.پ 6- حمران از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: پشيمانى در عفو و گذشت بهتر است از پشيمانى در باره عقوبت و انتقام.پ 7- معتب گويد: ابو الحسن موسى عليه السّلام در يكى از باغهاى خود ميوه مىچيد در اين هنگام متوجه شدم يكى از غلامان او مقدارى خرما برداشت و پشت ديوار افكند، من رفتم و آن خرماها را برداشتم و به حضور امام عليه السّلام رفتم، و موضوع را با آن حضرت در ميان نهادم.
امام عليه السّلام فرمود: اى غلام مگر گرسنه مىباشى كه اين خرماها را برداشتى، و گفت: اى سيد من گرسنه نيستم، فرمودند پس چرا اين خرماها را برداشتى گفت:
دوست داشتم بردارم، فرمود: برويد آنها را براى خود برداريد و به معتب هم فرمود: او را رها كنيد.پ 8- ابن فضال گويد: از ابو الحسن عليه السّلام شنيدم فرمود: هر گاه دو گروه به هم
رسيدند آن گروهى منصور خواهند شد كه عفو و گذشت داشته باشند.پ 9- زراره از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به آن زن يهودى كه آن جناب را مسموم كرده بود فرمود: چرا اين كار را كردى، آن زن گفت: با خود گفتم اگر پيامبر باشد اين سم به او زيان نمىرساند، ولى اگر پادشاه و سلطان باشد مردم را از او راحت مىكنم، راوى گويد: رسول خدا از او درگذشت.پ 10- جابر از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: خداوند به خاطر داشتن سه خصلت مسلمان را عزت مىدهد، گذشت از ظالم، بخشش به كسى كه او را محروم ساخته و رفت و آمد با شخصى كه با او قطع رابطه كرده است.پ 11- در خبرى كه راجع به منصور عباسى و حضرت صادق عليه السّلام وارد شده امام عليه السّلام در پاسخ درشتى او در سخن گفتن فرمودند: من از پدرم شنيدم كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: روز قيامت منادى ندا مىكند كسانى كه در نزد من اجرى دارند برخيزند در اين هنگام فقط كسانى كه اهل عفو بودهاند بر مىخيزند.پ 12- محمد بن عبد اللَّه گويد: از امام رضا عليه السّلام شنيدم مىفرمودند مردى به مقام عبادت و پرستش نخواهد رسيد، مگر اينكه حليم و بردبار باشد، و در بنى اسرائيل معمول بود هر گاه كسى مىخواست به مقام عبادت برسد، و جزء عباد محسوب شود، قبل از عبادت ده سال سكوت مىكرد.پ 13- زراره از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه على بن الحسين عليهما السّلام فرمود: من از آن مردى خوشم مىآيد كه در هنگام غضب بردبار باشد.پ 14- جابر از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: خداوند متعال مرد با حيا و بردبار را دوست مىدارد.پ 15- در يك حديث مرفوع از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: خداوند كسى را به جهل عزت نداده، و همچنين هيچ حليم و بردبارى هم خوار نشده است.پ 16- در يك حديثى از امام صادق عليه السّلام وارد شده كه فرمود: حلم يارىكننده مىباشد و همين خود براى آدمى كافى است، و بعد فرمود اگر حليم نيستى، خود را
حليم نشان بده.پ 17- حفص بن ابى عائشه گويد: امام صادق عليه السّلام يكى از غلامانش را براى كارى فرستاده بودند او در مراجعت تأخير كرد، امام عليه السّلام خود در تعقيب او روان شدند، و ديدند او در گوشهاى خوابيده است.
امام عليه السّلام در كنار او قرار گرفتند تا او از خواب بيدار شد، هنگامى كه ديده از خواب گشود امام را بالاى سرش ديد در حالى كه او را باد مىزد، امام عليه السّلام فرمود اى فلان اين چه كار است هم شب مىخوابى و هم روز، شب مال خودت مىباشد و روزها هم بايد دنبال كار ما باشى.پ 18- جابر از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: خداوند متعال بنده با حيا و عفيف را دوست مىدارد.پ 19- سعيد بن يسار گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه بين دو نفر نزاعى رخ دهد دو فرشته نازل مىگردند و به يكى از آنها كه سفيه مىباشد مىگويند تو هر چه دلت خواست گفتى و اهليت آن را هم داشتى و بزودى جزاى آن را خواهى ديد.
بعد از آن متوجه شخص حليم و بردبار مىشوند و به او مىگويند: تو هم صبر و شكيبائى به خرج دادى و حلم خود را نشان دادى، خداوند بزودى از گناهان تو هم مىگذرد، در صورتى كه خود را تا پايان نگهدارى فرمود: اگر مرد حليم به آن سفيه اعتراض كند و به خواهد معارضه به مثل نمايد آن دو فرشته بالا مىروند.پ 20- هشام بن حكم گويد: امام عليه السّلام فرمود: حضرت على بن الحسين عليهما السّلام فرمودند: من دوست ندارم خود را خار كنم و شتران سرخ مو داشته باشم، من صبر و مشقت را تحمل مىكنم و خشم خود را فرو مىبرم، اين براى من محبوبتر است از اينكه خشمگين شوم و انتقام بگيرم.پ 21- زيد شحام گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: خوب چيزى است خشم خود را فروبردن و صبر كردن در برابر ناملايمات، پاداش بزرگ براى كسانى مىباشد كه
در برابر بلاهاى بزرگ صبر كنند، و خداوند هيچ ملتى را دوست نمىدارد مگر اينكه آنها را مبتلا مىكند.پ 22- عمار بن مروان از امام ابو الحسن اول عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: در برابر حسودان كه دشمن نعمت هستند صبر و شكيبائى داشته باشيد، و بدانيد كه شما نمىتوانيد معصيتكاران را مجازات نمائيد پس بهتر است كه از خداوند اطاعت نمائيد و در برابر گرفتاريها و ناملايمات صبور باشيد.پ 23- ثابت از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: خوددارى از غضب در هنگام حكومت دشمن كه از روى تقيه و احتياط انجام مىگيرد بهتر است، و اين كار موجب مىشود تا دشمنان متعرض انسان نشوند و آدمى را گرفتار محنت و رنج و مشقت ننمايند.
دشمنى كردن با دشمنان در هنگام تسلط آنها و ستيز با آنان بر خلاف تقيه و امر خداوند مىباشد، بايد شما در اين گونه مواقع با آنها مجامله كنيد تا در نزد آنها نيرو بگيريد، با آنها به مبارزه برنخيزيد تا آنها را بر خود مسلط سازيد كه در اين صورت ذليل مىگرديد.پ 24- مالك بن حصين سكونى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هر بندهاى كه خشم خود را فروبرد خداوند بر عزت او مىافزايد و در دنيا و آخرت او را آبرو مىدهد، و خداوند در قرآن مجيد فرموده: وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ خداوند به خاطر صبر به او پاداش مىدهد.پ 25- يكى از راويان از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: هر كس خشم خود را فرو نشاند در حالى كه مىتواند انتقام بگيرد خداوند دل او را روز قيامت خوشنود مىكند.پ 26- و صافى از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: هر كس خشم خود را فرو نشاند در حالى كه مىتواند هر كارى با طرف بكند خداوند روز قيامت دل او را آرام مىكند و به او آسايش مىدهد.پ 27- زيد شحام گويد: امام صادق عليه السّلام به من فرمودند: اى زيد از كفران نعمت
بترسيد،پ تو توانائى ندارى كه گناهكاران و ظالمان خود را مجازات كنى پس بهتر است كه از آنها درگذرى و به خداوند واگذارى، اى زيد خداوند اسلام را برگزيد، اينك با او به خوبى مصاحبت كنيد و حسن خلق داشته باشيد، و سخاوت پيشه نمايد.پ 28- ابو حمزه گويد: على بن الحسين عليهما السّلام فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند:
محبوبترين كار در نزد خداوند دو عمل مىباشد، يكى خشم خود را فرو كشيدن و دوم صبر در برابر مصيبت.پ 29- يكى از راويان گويد: امام باقر عليه السّلام گفت: پدرم به من فرمودند اى فرزند چيزى كه ديدگان پدرت را روشن مىكند آن است كه در هنگام غضب صبر كنيد، من هرگز خوشحال نخواهم شد كه خود را خار گردانم و شتران سرخ مو داشته باشم.پ 30- ابو حمزه گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: محبوبترين حالت انسانى آن هنگامى است كه خشم خود را با صبر و يا با حلم فرو نشاند.پ 31- عبد الرزاق گويد: كنيز على بن الحسين عليهما السّلام به دست آن جناب آب مىريخت و ابريق از دستش به صورت آن حضرت افتاد و صورتش را زخم كرد، امام عليه السّلام در اين هنگام متوجه آن كنيز شد. او بلافاصله گفت: وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ امام عليه السّلام فرمود: من خشم خود را فرو نشاندم، جاريه گفت: وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ امام به او فرمودند: خداوند از شما درگذرد، كنيز گفت: وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ امام فرمود: برويد شما را آزاد كردم.پ 32- زراره از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: ما خاندانى هستيم و از خصوصيات ما آن است از كسانى كه نسبت ما به ما ستم مىكنند در مىگذريم.پ 33- على عليه السّلام فرمود: عزت و شرفى بالاتر از حليم نيست.پ 34- ابن بگير از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: حسب مؤمن آن است كه هر گاه ديد دشمنش به معصيت خداوند مشغول مىباشد او را يارى كند.پ 35- ربيع همكار منصور عباسى گويد: منصور به امام صادق عليه السّلام عرض كرد
پحديثى از خود براى من بگو تا از آن پند بگيرم، و مرا از ارتكاب گناهان باز دارد، امام صادق عليه السّلام فرمود: حلم را از دست ندهيد كه آن ركن علم به شمار مىرود، و هنگامى كه همه گونه قدرت دارى خودت را نگهدار.
اگر هنگام قدرت و توانايى اعمال نفوذ كردى و حاكميت خود را نشان دادى مانند كسى خواهى بود كه بر دشمن پيروز شده و مىخواهد كينهها را آشكار كند، و خشم خود را با انتقام فرو نشاند، و يا اينكه دوست مىدارد كه مردم قدرت او را بنگرند.
بدان اگر گناه كارى را عقوبت كنى، باز هم به اندازه عدالت كار نكردهاى، در حالى كه چيزى معروفتر از عدل نيست، حالتى كه انسان در آن شكرگزار باشد بهتر از حالتى است كه بايد در آن صبر كرد، منصور گفت: موعظهات خوب و مختصر بود.پ 36- عبد اللَّه بن زهير گويد: علاء بن حضرمى خدمت حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله آمد و عرض كرد: من خاندانى دارم كه به آنان نيكى مىكنم، ولى آنها با من بد مىكنند و من از آنها ديدن مىنمايم، ولى آنان با من قطع رابطه مىكنند.
رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله اين آيات را خواند: «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ».
علاء بن حضرمى گفت: يا رسول اللَّه من در اين باره شعرى گفتهام كه مقصود را روشنتر از اين بيان مىكند، رسول خدا فرمود: شما چه گفتهاى، علاء گفت: من چنين گفتهام.
و حى ذوى الأضغان تسب قلوبهم تحيتك العظمى فقد يرفع النغل
فان أظهروا خيرا فجاز بمثله و ان خنسوا عنك الحديث فلا تسل
فان الذى يؤذيك منك سماعه و ان الذى قالوا وراءك لم يقل
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: بعضى از شعرها حكمتآميز و مفيد هستند و پارهاى از سخنان سحرآميز مىباشند، و اينك شعر تو هم زيبا هست ولى كتاب خداوند زيباتر است.
پ37- ابراهيم بن محمد از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: عيسى بن مريم به يحيى بن زكريا عليهم السّلام فرمودند هر گاه در بارهات چيزى گفتند و آن چيز در تو بود بدان كه گناهى ياد تو آوردهاند و تو هم استغفار كن و اگر در تو نبود خداوند حسنهاى در نامه عملت مىنويسد.پ 38- معاذ بن مسلم گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: در برابر مشكلات صبر كن و ناملايمات را تحمل نما تو نمىتوانى معصيتكاران را مجازات كنى، پس بهتر است خداوند را اطاعت كنى و صبر نمايى.پ 39- ثمالى از امام سجاد عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: دوست نمىدارم خود را خوار كنم و شتران سرخ مو داشته باشم، محبوبترين حالت براى من آن هنگامى است كه كسى به من ناسزا بگويد و من هم صبر كنم و از وى درگذرم.پ 40- عمرو بن ثابت از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه على عليه السّلام فرمود: سه نفر نمىتوانند حق خود را از سه نفر بگيرند، مرد شريف و آبرومند از مرد بىحيا و پررو، مرد حليم و بردبار از سفيه و نادان، و مرد نيكوكار از بدكار.پ 41- عبد اللَّه بن سنان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس سه خصلت داشته باشد خداوند حور العين را به وى تزويج مىكند، آنها عبارتند از خشم خود فرو بردن، و صبر در جهاد و شهادت در راه خدا و مردى كه مال حرامى در اختيارش قرار گرفته و او از تصرف در آن خوددارى نمايد.پ 42- صالح بن ميثم گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس سه خصلت در آن باشد خصال ايمان را كامل گردانيده است، كسى كه در برابر ظلم صبر كند و براى خداوند خشم خود را فرو نشاند، اهل عفو و گذشت باشد، اين افراد بدون حساب وارد بهشت مىگردند و براى افرادى مانند ربيعه و مضر شفاعت مىكنند.پ 43- على بن ابراهيم گويد: امام باقر عليه السّلام در تفسير آيه شريفه وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ فرمود: هر كس قدرتى برايش پيدا شد ولى از انتقام خوددارى كرد و گذشت نمود خداوند روز قيامت دل او را آرامش مىدهد، و هر كس در هنگام خشم از انتقام خوددارى كرد پروردگار بدن او را بر آتش حرام مىنمايد.
پ44- حسين بن زيد از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
هر كس سه خصلت در آن نباشد در نزد من و خداوند ارزش و اعتبارى ندارد، گفته شد آنها چه هستند يا رسول اللَّه فرمود: حلمى كه جاهل را از وى دور كند، خوى نيكى كه بتواند در ميان مردم زندگى نمايد، و ورعى كه او را از معصيت خدا باز دارد.پ 45- هروى گويد: از امام رضا عليه السّلام شنيدم فرمود: خداوند به يكى از انبياء وحى فرستاد و فرمود: هر گاه صبح از خانه بيرون شدى نخستين چيزى كه از مقابلت ظاهر شد آن را بخور، دومى را مخفى بدار، سومى را هم بپذير، چهارمى را مايوس نگردان، و پنجمى را هم از وى فرار كن.
پيامبر هنگامى كه صبح از خانه بر آمد در مقابل خود كوهى را مشاهده كرد، و گفت: خداوند امر كرده من اين را بخورم او همچنين حيران و سرگردان كه با اين كوه بزرگ چه كند، او با خود گفت: خداوند فرمان داده تا من او را بخورم و او بىجهت مرا تكليف به اين كار نكرده است او نزديك شد و او را مانند لقمهاى يافت و خورد و بسيار هم لذيذ بود.
از آنجا عبور كرد و در بين راه طشتى از طلا پيدا شد و او گفت: خداوند به من امر كرد اين را مخفى بدارم، لذا آن طشت را در زمين دفن كرد و از آنجا گذشت ناگهان متوجه شد طشت از زير خاك بيرون شده است، او گفت: من فرمان خداوند را در آن باره انجام دادم و به راه خود ادامه داد و رفت.
او به راه خود ادامه داد ناگهان از مقابل او پرندهاى ظاهر شد كه يك باز آن را مورد تعقيب قرار مىداد، پرنده خود را به او نزديك و پيرامون او به حركت در آمد، او گفت خداوند به من امر كرده اين را بگيرم، لذا آستين خود را باز كرد و پرنده در آن جاى گرفت، در اين هنگام باز رسيد و گفت: من چند روز است او را تعقيب مىكنم چرا از من گرفتى.
پيامبر گفت: خداوند به من امر كرده اين را مايوس نكنم ران او را قطع كرد و به باز داد و از آنجا عبور كرد، بعد از مدتى به مردارى رسيد كه بو گرفته و كرمها
در آن جاى گرفته بودند،پ گفت: خداوند به من امر فرموده از اين فرار كنم و لذا از آنجا دور شد.
او هنگامى كه از سفر برگشت در خواب ديد به او مىگويند: تو دستورات ما را به كار گرفتى آيا مىدانى آنها چه بودند، گفت خير، گفتند: آن كوه علامت غضب بود، هنگامى كه بندهاى غضب مىكند جز خودش را مشاهده نمىكند، و از فرط غضب خود را فراموش مىسازد و مقام خود را نمىشناسد ولى هر گاه خودش را شناخت و غضب او فرو نشست مانند آن لقمه مىشود.
اما آن طشت عمل صالح مىباشد اگر كسى بخواهد آن را مخفى بدارد، خداوند آن را آشكار مىگرداند، و پاداش صاحبش را در آخرت مىدهد، اما آن پرنده مردى است كه تو را نصيحت مىكند و نصيحت او را قبول كن، اما باز مردى است كه از تو حاجتى مىخواهد او را نااميد نكن، و اما گوشت گنديده آن غيبت است از آن دورى كن.پ 46- ثمالى از امام باقر عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هنگامى كه روز قيامت بر پا شود منادى ندا مىكند و همه صداى آن را مىشنوند، او مىگويد اهل فضل كجا مىباشند در اين هنگام گروهى سر بلند مىكنند، فرشتگان متوجه آنها مىشوند و مىگويند فضل شما چه بود.
آنها مىگويند: در دنيا به ما بىاعتنائى مىكردند ما هم تحمل مىكرديم مردم، به ما بدرفتارى مىنمودند ما هم از آنها در مىگذشتيم، در اينجا بار ديگر منادى فرياد مىزند آنها درست مىگويند راه دهيد تا بدون حساب وارد بهشت شوند.پ 47- ابن صدقه از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
عفو و گذشت به صاحب خود عزت مىدهد، اكنون عفو كنيد تا خداوند به شما عزت دهد.پ 48- على عليه السّلام در وصيت خود به امام حسن عليه السّلام فرمود: اى فرزند عقل دوست آدمى مىباشد و حلم وزير عقل است، و نرمى و ملايمت به منزله پدر و صبر از بهترين لشكريان او مىباشد.
پ49- ابو قلابه گويد: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كس براى خدا خشم خود را فرو برد خداوند دل او را پر از ايمان مىكند هر كس از ظلمى بگذرد خدا عزت دنيا و آخرت به او مىدهد.پ 50- از على عليه السّلام سوءال شد كداميك از اخلاق آدمى قوىتر مىباشند، فرمود: حلم سوءال شد حليمترين مردم كدام است فرمود: آن كس كه غضب نكند.پ 51- محمد بن على از امام رضا عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
مكارم اخلاق را به كار گيريد كه خداوند مرا براى آن مبعوث گردانيد، و يكى از مكارم اخلاق آن است كه از ظالم درگذريد، و به محرومان چيزى بدهيد، و با ارحام رفت و آمد كنيد و با كسانى كه با شما قطع رابطه كردهاند ارتباط برقرار سازيد.پ 52- مردى از امام رضا عليه السّلام روايت مىكند كه مامون به او گفت: آيا شما شعرى حفظ دارى، امام فرمود: آرى من اشعار زيادى حفظ هستم، مامون گفت:
بهترين آنها را برايم بخوانيد، امام رضا عليه السّلام فرمودند:
اذا كان دونى من بليت بجهله بيت لنفسى ان تقابل بالجهل
و ان كان مثلى في محلى من النهى اخذت بحلمى كى اجل عن المثل
و ان كنت ادنى منه في الفضل و الحجى عرفت له حق التقدم و الفضل
مامون گفت: چه اندازه اين شعر زيبا مىباشد، گوينده آن كيست امام عليه السّلام فرمود: بعضى از جوانان ما آن را سرودهاند.پ 53- ثمالى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
شايستهترين افراد براى عفو آنهايى مىباشند كه تواناى انتقام در آنها هست و استوارترين مردم هم كسى است كه خشم خود را فرو برد.پ 54- حسن بن فضال از امام رضا عليه السّلام روايت مىكند كه در تفسير آيه شريفه فَاصْفَحِ الصَّفْحَ فرمود: يعنى عفو بدون منت.پ 55- عبد العظيم حسنى از امام هادى عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: موسى بن عمران عليه السّلام در مناجات خود با خداوند گفت: بار خدايا كسى كه در برابر آزار و
اذيت مردم صبر كند چه پاداشى ميدهى، گفت: او را در سختيهاى قيامت كمك مىكنم.پ 56- على عليه السّلام فرمود: با دشمنت مصافحه كن اگر چه از آن خوشش نيايد، زيرا خداوند به آن امر كرده است و در قرآن مجيد فرموده «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ».پ بعد از آن فرمود: تو توانائى ندارى دشمنت را مجازات كنى و بهتر است از خدا اطاعت نمائى و از وى درگذرى و پاداش زيادى ببرى و براى تو همين بس كه دشمن خود را به معصيت خداوند مشغول بنگرى.پ 57- سكونى از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كس سه چيز در او نباشد عملش استقرار پيدا نخواهد كرد، ورعى كه او را از گناهان و نافرمانىهاى خداوند باز دارد، و خلقى كه بوسيله آن با مردم مدارا كند، و حلمى كه جهالت افراد نادان را از خود دور سازد.پ 58- امام صادق عليه السّلام فرمود: حلم چراغى است كه راه آدميان را روشن مىكند و آنها را به طرف خداوند هدايت مىنمايد، افراد حليم مورد تاييد خداوند مىباشند، و از انوار توحيد راهنمائى مىگيرند، حلم بر پنج بخش دور مىزند.
نخست اينكه عزيزى در اثر حلم ذلت پيدا كند، و يا راست گوئى كه در اثر حلم متهم شود، يا مردم را به طرف حقى دعوت كند و مردم او را سبك بشمارند، و يا اينكه بدون گناه مورد آزار و اذيت قرار گيرد، و يا حق خود را طلب كند ولى با او مخالفت كنند.
اگر در تمام اينها صبر كردى و حلم خود را از دست ندادى حق حلم را بجاى آوردهاى، هنگام روبرو شدن با سفيه از وى كنارهگيرى كن و با او سخن نگو، تا مردم از تو حمايت كنند، زيرا هر كس با سفيه گفتگو كند مانند آن است كه هيزم را كنار آتش بگذارد.پ رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: مثل مؤمن مانند زمين مىباشد، مردم از آن سود مىبرند ولى روى آن پا مىگذارند، هر كس در مقابل تجاوز مردم صبر نكند به
خوشنودى خدا نخواهد رسيد، زيرا رضايت خداوند با جفاء مردم آميخته است.پ گويند مردى به احنف بن قيس گفت: من تو را در نظر دارم، او هم گفت: من هم از شما روى بر مىگردانم.پ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: من به پيامبرى مبعوث شدم تا مركزى براى حلم و معدنى براى علم و جايى براى صبر باشم.پ 59- امام صادق عليه السّلام فرمود: عفو در هنگام قدرت از سنتهاى پيامبران و پرهيزگاران مىباشد، حقيقت عفو آن است كه از رفيقت درگذرى و چيزى را ظاهر نكنى، و سخن نارواى او را فراموش نمائى و از اصل قضيه در باطن خود چيزى نگه ندارى، و بر احسان خود به آن بيفزايى.
كسى به اين مقام نخواهد رسيد مگر اينكه خداوند از او در گذشته باشد و گناهان گذشته و آينده او را مورد رحمت قرار داده باشد و او را به كرامت خود زينت بخشد، از انوار خود بر او بپوشاند.
عفو و غفران دو صفت از صفات خداوند هستند، كه آنها را در ميان بندگان خود به وديعت نهاده است تا مردم به اخلاق خداوند متخلق گردند و خداوند فرموده است: «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ».
يعنى آنها بايد درگذرند و از گناهان چشمپوشى كنند، مگر شما دوست نمىداريد خداوند شما را رحمت كند، خداوند آمرزنده و مهربان است، اينك هر كس از انسانى مانند خود عفو نكند چگونه اميدوار است كه خداوند جبار از او درگذرد.پ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: خداوند متعال او را امر كرده است تا با كسانى كه با او قطع رابطه كردهاند ارتباط برقرار كند، و يا از كسانى كه به او ظلم كردهاند درگذرد، و يا آنهايى كه او را محروم كردهاند مورد لطف قرار دهد، و يا به كسانى كه به او بد كردهاند نيكى نمايد، و خدا به ما امر كرده كه از رسول متابعت كنيم: ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا عفو يكى از اسرار خداوندى است كه در باطن خواص خود قرار مىدهد،
پرسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: آيا يكى از شما مىتواند مانند ابو ضمضم باشد، گفتند: يا رسول الله ابو ضمضم چيست؟ فرمود او مردى بود قبل از شما زندگى مىكرد، و هنگام صبح مىگفت: بار خدايا من آبروى خود را در اختيار همه مىگذارم.پ 60- ابو خالد كابلى گويد: امام سجاد عليه السّلام فرمود: من آرزو مىكردم كه به من اجازه مىدادند تا سه موضوع را به مردم برسانم و بعد از آن هر چه خداوند اراده مىكرد انجام مىشد و بعد اشاره به سينه خود كردند، و بعد فرمود: اما خداوند خواسته است كه ما صبر داشته باشيم و سخن نگوييم.
بعد از اين حضرت امام زين العابدين عليه السّلام اين آيه شريفه را تلاوت كردند «وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ».
يعنى اى مسلمانان شما از اهل كتاب يهود و نصارى و از مشركين و بت پرستان آزار و اذيتهاى زيادى خواهيد ديد شما در اين هنگام صبر كنيد و پرهيزكارى پيشه نمائيد و تصميم خود را از دست ندهيد، و بعد از آن امام عليه السّلام دست خود را بلند كردند و بر سينه خويش نهادند.پ 61- جابر گويد: امير المؤمنين عليه السّلام شنيدند مردى قنبر را فحش مىدهد و او هم در نظر گرفته او را ناسزا بگويد، امير المؤمنين به قنبر فرمودند از او درگذر و به او اعتناء نكن تا خداوند را راضى كنى و شيطان را به خشم آورى و دشمنت را مورد عقاب قرار دهى. به خداوند سوگند همان خدايى كه دانه را شكافت و مردم را خلق كرد، هيچ مؤمنى خدا را به اندازه حلم راضى نمىكند، و شيطان را به مانند سكوت خشمگين نمىسازد دشمن را با سكوت و درگذشت مىتوان عقوبت كرد، و اين از همه چيز براى او گرانتر تمام مىشود.پ 62- ابن فضال گويد: امام ابو الحسن عليه السّلام فرمود: هر گاه دو گروه به هم رسيدند آن گروه كه بيشتر اهل عفو و گذشت هستند يارى مىشوند و خداوند به آنها نصرت مىدهد.پ 63- معاوية بن عمار گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: در مدينه مردى زندگى
مىكرد كه اوقات خود را به بطالت مىگذرانيد،پ و مردم را مىخندانيد، يكى از روزها متوجه مردم شد و گفت: اين مرد يعنى امام سجاد مرا بىتاب كرده و هر چه كوشش مىكنم او خنده نمىكند، ولى كارى مىكنم كه او را هم به خنده بياورم.
يكى از روزها امام سجاد عليه السّلام با دو تن از غلامان خود از جايى عبور مىكردند آن مرد بطال و بذلهگو نزديك آمد و عباى آن حضرت را از دوشش گرفت و رفت، غلامان امام رفتند و عبا را از وى گرفتند و بدوش آن جناب انداختند.
امام عليه السّلام همچنان كه سرش پايين بود فرمود: قضيه چه بود، گفتند: مردى در مدينه هست كه مردم را مىخنداند و از آنها چيزى مىگيرد و مىخورد، امام به غلامان خود گفت به او بگوييد واى بر تو خداوند روزى دارد كه بطالان در آن زيان مىكنند.پ 64- عبد العزيز جنابذى گويد: موسى بن جعفر عليهما السّلام فرزندان خود را جمع كرد و به آنها فرمود: اى فرزندان من شما را وصيتى مىكنم به آن گوش فرا دهيد، اگر كسى نزد شما آمد و در گوش شما سخنى گفت و شما را ناراحت كرد و بعد متوجه گوش ديگر شد و عذر خواست شما عذر او را قبول كنيد.پ 65- رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كس غضب خود را فرو نشاند در حالى كه توانايى دارد انتقام بگيرد، خداوند روز قيامت او را حاضر مىكند و به او مىگويد:
هر يك از حوريان را كه مىخواهى انتخاب كن.پ على عليه السّلام فرمود: نخستين پاداشى كه حليم و بردبار مىبيند آن است كه مردم او را در برابر نادان حمايت مىكنند.پ در حديث آمده كه روز قيامت منادى ندا مىكند هر كس در نزد خداوند مزدى دارد وارد بهشت شود، گفته مىشود آنها چه افرادى مىباشند، مىگويند:
آنها كسانى مىباشند كه از لغزشهاى مردم مىگذشتند و اهل عفو و اغماض بودند، اينك بدون حساب وارد بهشت شوند.پ رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كس خشم خود را فرو نشانيد در حالى كه مىتوانست از طرف انتقام بگيرد، خداوند دل او را پر از ايمان و آرامش مىكند و
هر كس به خاطر تواضع از لباس زيبا چشم بپوشد خداوند روز قيامت او را لباس كرامت خواهد بپوشانيد.پ 66- نعمانى در تفسير خود از على عليه السّلام روايت مىكند كه فرمود: يكى از جاهايى كه بندگان رخصت دارند كه انجام بدهند عقوبت ظالم مىباشد مظلوم مىتواند ظالم را مجازات كند و يا از وى درگذرد.
خداوند متعال در قرآن مجيد مىفرمايد: جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ پاداش هر گناهى مانند خودش مىباشد، ولى اگر كسى عفو كرد و اصلاح نمود اجرش با خداوند است و مظلوم در اينجا مختار مىباشد.پ 67- امام رضا عليه السّلام فرمود: هر كس در برابر آنچه بر او وارد مىگردد صبر كند او را حليم مىگويندپ و لقمان فرمود: دشمن حليم بهتر از دوست نادان مىباشد،پ لقمان گفت: سه نفر فقط در سه جا شناخته مىكردند، حليم در هنگام غضب، شجاع در وقت جنگ برادرى در هنگام احتياج.پ 68- حسين بن عبد اللَّه گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس اعتبار مردم را نگهدارد خداوند روز قيامت از لغزشهاى او در مىگذرد، و هر كس از آزار مردم خوددارى كند خداوند روز قيامت او را از عذاب حفظ مىكند.پ 69- احمد بن عيسى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: شخصى محتاج نزد من مىآيد و من زود حاجت او را بر مىآورم زيرا مىترسم او بىنياز گردد و من نتوانم حاجت او را بر آورم، و او از دست من خارج شود.
آگاه باشيد خويىهاى دنيا و آخرت، در سه حرف از كتاب خداوند جمع شدهاند و آن اين است «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ» تفسير آن اين است با كسانى كه با تو قطع رابطه كردهاند ارتباط برقرار كن، و از كسانى كه به تو ظلم كردهاند در گذر، و به كسانى كه تو را محروم نمودهاند برس.پ 70- على عليه السّلام فرموده: بهترين خوىهاى نيك غفلت از آن چيزى است كه مىدانى.پ 71- امير المؤمنين سلام اللَّه عليه فرمود: سزاوارترين مردم به عفو كسى
مىباشد كه توانائى بر عقوبت دارد.پ فرمودند: تحمل و خوددارى عيبها را مىپوشاند.پ فرمودند: هر گاه بر دشمنت پيروز شدى عفو از او را براى شكرگزارى از پيروزى قرار بده.پ فرمود: با احسان و نيكى به برادرت او را نكوهش كن، و شر او را با محبت و دادن نعمت از خود دور گردان.پ فرمود: من در چه هنگامى خشم خود را خاموش كنم و دلم را آرام سازم، آيا وقتى كه از انتقام عاجز مىباشم كه مىگويند بايد صبر كنى، و يا هنگامى كه توانايى دارم كه مىگويند بايد درگذرى.پ فرمودند: نخستين عوضى كه حليم از حلم خود مىگيرد آن است كه مردم از وى طرفدارى مىكنند و جاهل را نكوهش مىنمايند.پ فرمودند: اگر نمىتوانى حليم باشى خود را به حليم بودن عادت بده زيرا هر كس خود را به گروهى تشبيه كند از آنها شمرده مىگردد.پ فرمودند: حلم خود يك عشيره مىباشد.پ فرمودند: حلم پوششى است كه آدميان را مىپوشاند، عقل شمشيرى است كه مىبرد، اينك اخلاق خود را به حلم بپوشان و هواى نفس را با عقل بكش.پ فرمودند: حلم و آرامش با هم همزاد مىباشند كه از آنها علو همت متولد مىگردد.پ 72- لقمان گفت: هر كس خشم خود را فرو ننشاند، دشمن به او شماتت مىكند.پ 73- على عليه السّلام فرمود: حلم طبيعت برترى است. على عليه السّلام فرمود: هر كس در برابر دشمن بردبار بود بر او پيروز مىگردد. فرمود: شدت غضب سخن را تغيير مىدهد و زبان را قطع مىكند، و فهم را از آدمى مىگيرد. فرمود: عزتى بالاتر از حلم نيست، و حسبى سودمندتر از ادب نمىباشد، و نسبى پايينتر از غضب نخواهد بود.