پ1- امام باقر عليه السّلام فرمود: رسول اكرم صلى اللَّه عليه و اله در خطبه غدير بعد از معرفى على عليه السّلام فرمودند: بدانيد كه دوستان آنها كسانى هستند كه خداوند آنها را وصف كرده و گفته: كسانى كه ايمان آوردند و ايمان خود را به ظلم آلوده نكردند، آنها در آسايش هستند و راه به حقيقت پيدا مىكنند.پ 2- امير المؤمنين عليه السّلام در پاسخ زنديقى كه گفت در قرآن تناقض وجود دارد فرمود: اما قول خداوند كه فرمود: هر كس مؤمن باشد و كارهاى شايسته انجام دهد از كوشش خود سود مىبرد و در جاى ديگر فرمود: من آمرزنده هستم براى كسى كه توبه كند و ايمان بياورد، و عمل شايسته انجام دهد و بعد هدايت شود، همه
اينها با هدايت نتيجه مىدهد.پ اين طور نيست كه هر كس نام مؤمن بر خود نهاده در حقيقت اهل نجات باشد، و با گمراهان در هلاكت گرفتار نشود، اگر چنين بود بايد يهوديان با اعتراف به توحيد و اقرار به خداوند نجات پيدا مىكردند و يا ديگران كه به وحدانيت خداوند اقرار كردهاند رستگار گردند.
شيطان و كسانى كه پائينتر از او مىباشند از اين گروه هستند، و آنها ابتداء موحد و مؤمن بودند، ولى خداوند در يك آيه اين مطلب را روشن كرده است در آنجا كه مىگويد: كسانى كه ايمان آوردند و ايمان خود را به ظلم آلوده نكردند آنها در امن خواهند بود و راه هدايت را پيدا خواهند كرد، و نيز فرموده: آنها گفتند ما بزبان خود ايمان آورديم ولى دل آنها ايمان نياورده بود.پ 3- محمد بن مسلم از حضرت صادق عليه السّلام روايت مىكند كه آن جناب در تفسير آيه شريفه الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ فرمود: يكى از آن موارد همان است كه زرارة و ياران او پديد آوردند.پ 4- ابو بصير گويد به امام عليه السّلام عرض كردم: شيطان در هنگام پيرى مىخواهد مرا مايوس كند من به او گفتم: اى مشرك و اى كافر تو دروغ مىگوئى من به خداى خود مؤمن هستم، و براى او روزه مىگيرم و نماز مىگذارم، و او را ثناء مىگويم، و ايمان خود را به ظلم آلوده نمىكنم.پ 5- جابر جعفى روايت مىكند كه امام عليه السّلام فرمود: يكى از روزها رسول خدا صلى اللَّه عليه و اله در راهى حركت مىكردند كه ناگهان از دور سياهى به چشم خورد، رسول خدا فرمود: اين سياهى كه از دور بنظر مىرسد با ما رفاقتى ندارد و تاكنون با ما مانوس نبوده است.
هنگامى كه آن مرد رسيد سلام كرد، رسول خدا فرمود: كجا مىرويد، گفت مىخواهم به يثرب بروم، فرمود: در آنجا چكار دارى گفت: مىخواهم نزد محمد بروم، فرمود: من محمد هستم، آن مرد گفت سوگند بخدائى كه تو را مبعوث كرد من هفت روز است آدمى نديدهام و غذائى نخوردهام، مگر از گياهانى كه جارپايم
خورده است.پ رسول خدا اسلام را بر وى عرضه كرد و او هم مسلمان شد، در اين هنگام مركبش او را گاز گرفت و او بلافاصله درگذشت، رسول اكرم امر كرد او را غسل دادند و كفن كردند و بعد خود بر او نماز گزاردند هنگامى كه او را در قبر مىگذاشتند رسول خدا فرمود: اين از كسانى است كه ايمان آورد و ايمانش به هيچ ظلمى و شبههاى آلوده نشد.پ 6- ابو بصير روايت مىكند كه به حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم كسانى كه ايمان آوردند و ايمان خود را به ظلم آلوده نكردند آيا زنا هم از اين بحساب مىآيد، امام فرمود: من از آن بخداوند پناه مىبرم نه آن طور نيست و مقصود از ظلم در آيه گناهى است كه هر گاه توبه كند خدا هم قبول مىكند ولى كسانى كه زنا مىكنند و يا سرقت مىنمايند و يا شراب مىخورند مانند بتپرست مىباشند.پ 7- يعقوب بن شعيب گويد: امام عليه السّلام در تفسير آيه شريفه وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ فرمود: آن گمراهى و بالاتر از آن مىباشد.پ 8- ابو بصير روايت مىكند كه امام عليه السّلام در معنى آن فرمود: مقصود از ظلم در آيه شريفه شك و ترديد است.پ 9- عبد الرحمن هاشمى گويد: حضرت صادق عليه السّلام در تفسير آيه شريفه الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ فرمود: آنها به آنچه از طرف محمد آمده ايمان دارند و آن عبارت از ولايت مىباشد و اينكه به ولايت ديگران آلوده نكرده باشند كه او ظلم است.
بعد از اين فرمود: ايمان بطور كلى در يك جا از بين نمىرود، بلكه آهسته آهسته از آن كاسته مىگردد گويد: عرض كردم بين كفر و ضلالت فاصلهاى هست، و يا آنها با هم فرق دارند، فرمودند: رشتههاى ايمان بسيار زياد هستند.پ 10- ابو بصير گويد: از امام عليه السّلام سؤال كردم معنى الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ چيست فرمود: پناه به خدا مىبريم اى ابو بصير از كسى كه ايمان او به ظلم آلوده باشد، بعد از آن فرمود: آنها خوارج و ياران آنها مىباشند.