باب چهاردهم نهى از خوردن خوراك داغ و از دميدن در آن‏

پ‏1- در مجالس صدوق (255) در مناهى پيغمبر است كه نهى كرد از دميدن در خوراك و نوشابه.پ 2- در خصال (158) بسندش از امام ششم عليه السّلام كه بد داشت دميدن در دعا و خوراك و جاى سجده.پ 3- در خصال (612) در چهار صد سخن امير المؤمنين عليه السّلام كه داغ را بنهيد تا خنك شود زيرا خوراكى نزد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله آوردند فرمود: بگذاريدش سرد شود و بشود خوردش، خدا عزّ و جلّ آتش بما نخورانده، بركت در سرد است.

در محاسن (406) مانندش آمده، در عيون (2/ 40) (نزديك همين مضمون را از على عليه السّلام آورده)، در صحيفه هم مانندش آمده (15)

 

پ‏4- در علل (2/ 205) بسندش از امام ششم عليه السّلام كه پرسش شد از كسى كه بدمد در كاسه خوراك، فرمود: باكى ندارد، همانا بد است در صورتى كه شريك در آن دارد مبادا او از دميدنش ناخشنود باشد و پرسش شد از مرديكه بدمد در خوراك فرمود: نه اينكه ميخواهد خنك شود؟ گفت: آرى، فرمود باكى ندارد صدوق- ره- گفته آنچه من بدان فتوى دهم و اعتماد دارم اينست كه دميدن در خوراك و نوشابه جائز نيست چه تنها باشد و چه با شريك، و علت مذكور در اين خبر را نمى‏فهمم.

من گويم: نفى بأس منافى با كراهت نيست و مى‏شود كه با وجود شريك كراهت شديدتر باشد، مشهور كراهت است مطلقا و ظاهر كلام صدوق حرمت است و گرچه عدم جواز در كلام قدماء فقهاء صريح در حرمت نيست.پ 5- در محاسن (406): بسندى تا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه: گرمى بركت است،پ بيان: مقصود گرمى معتدل است و آنچه در ذمّ خوراك داغ رسيده حمل بر گرمى سخت شود، و بسا مقصود از اين حديث نوعى آبگوشت است، در قاموس گفته:

سخن با دو ضمه و سخانه و سخن با حركت آبگوشت گرم شده است.پ 6- در محاسن (..) بسندش از مرازم كه امام ششم عليه السّلام خوراك گرمى بر امان فرستاد و فرمود: تا سرد نشده آن را بخوريد كه خوشمزه‏تر است.پ 7- و از همان (..) بسندش تا اينكه خوراك بسيار گرمى براى پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله آوردند، فرمود: خدا آتش خوراك ما نكرده آن را وانهيد تا خنك شود (در دو حديث ديگر همين مضمون را آورده و افزوده كه شيطان در خوراك داغ فروزشى دارد و در حديث دوّم است كه بهره‏اى دارد).پ 8- و از همان (..) بسندش از امام ششم عليه السّلام كه خوراك داغ بى‏بركت است (و در حديث ديگر هم آورده).پ 9- و از همان (407) بسندش از فروشنده هروى كه نزد امام ششم عليه السّلام بوديم و تريد آوردند و دست بدان دراز كرديم داغ بود و امام فرمود: خوردن‏

 

آتش بر ما غدقن است بگزاريدش كه بركت در سردى آنست.پ 10- و از همان: (..) بسندش از سليمان بن خالد كه در تابستان نزد امام ششم عليه السّلام بوديم و سفره‏اى آوردند كه نان داشت و قدحى تريد و گوشت، فرمود:

سر سفره آيند و من نزديك رفتم و آن حضرت دست در آن قدح نهاد و دست برداشت و ميفرمود: پناه بخدا از آتش، پناه بخدا از آتش، بر اين تاب نداريم و چگونه باشد خود آتش، بر اين شكيبا نباشيم و چگونه است خود آتش گويد: اين را هر باره ميفرمود: تا خوراك خوردنى شد و خورد و ما هم خورديم.

و از همان (..) بسندى مانندش آمده.پ 11- در دعائم: از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه نهى كرد از خوراك داغ و فرمود:

 

بركت ندارد، و خوراك داغى برايش آوردند، فرمود: خدا تبارك و تعالى آتش خوراك ما نكرده بگزاريدش تا خنك شود، راستش خوراك بسيار گرم بى‏بركت است و شيطان شريك آنست، و چون سرد شود بركت فزايد و خورنده خود را سير كند و امان از مردن باشد،پ و از جعفر بن محمّد عليه السّلام كه اجازه داد براى فوت كردن در خوراك و نوشابه داغ، فرمود: همانا مكروه است براى كسى كه شريك در آن دارد و بسا كه او را بد آيد.