باب دوم ستايش خوراك حلال و نكوهش حرام‏

پ‏1- در خصال (330) بسندى تا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله نخست چيز كه خدا تبارك و تعالى در آن نافرمانى شد شش چيز بود دوستى دنيا، دوستى رياست، دوستى خوراك، دوستى زنان، دوستى خواب، دوستى آسايش.پ 2- در معانى الاخبار و خصال (216) بسندش تا رسول خدا كه چون خوراك چهار صفت دارد البته: كامل است از حلال باشد، و دست بسيار در آن درآيد، نام خدا در آغازش برده شود و سپاس او در پايانش.

در محاسن (398) بسندش از پيغمبر مانندش آمده.پ 3- در فردوس: از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله كه بخوريد از دسترنج خود.

 

پ‏4- در كتاب غايات: بسندش از امام ششم عليه السّلام كه خدا پرستيده نشد بچيزى بهتر از پارسائى در شكم و فرج، بسلمان رضى اللَّه عنه گفتند: كدام كار خير است كه برتر است، گفت: ايمان بخدا و نان حلال.پ 5- در مكارم: از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله پرسش شد چه بيشتر در دوزخ در آورد؟

 

فرمود: دو ميان تهى شكم و فرج.پ 6- در روضة الواعظين و مكارم: كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كه حلال خورد فرشته‏اى بر سرش ايستد و برايش آمرزشخواهد تا از خوردنش فارغ شود فرمود: چون لقمه حرامى در درون مردى افتد هر فرشته در آسمانها و زمين است او را لعن كند و تا آن لقمه در درون او است خدا بدو نظر نكند، هر كه لقمه حرامى خورد بخشم خدا گرفتار شود، اگر توبه كند خدا پذيرد و اگر بى‏توبه بميرد دوزخ را سزد (172 مكارم).پ 7- در فردوس: از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله كه هر كه يك لقمه حرام خورد چهل روز نمازش قبول نيست و چهل صباح دعايش اجابت نشود، هر گوشتى از حرام رويد دوزخ را سزد، و يك لقمه هم گوشت روياند،پ فرمود: هر كه از شر زبان و شكم و فرجش نگهدارى شود بهشت را بايد.