پ1- در كافى (..) بسندش تا امام رضا عليه السّلام كه فضل نان جو بر گندم چون فضل ما است بر ديگر مردم، هيچ پيغمبرى نبوده جز كه براى خوردن نان جو دعوت كرده و آن را بركت داده و بدرونى در نشود جز كه هر درد را از آن بر آرد
و آن قوت پيغمبران و خوراك نيكانست، خدا نخواسته خوراك پيغمبرانش جز نان جو باشد.پ در مكارم (178) مانندش آمده جز كه گفته: خدا نخواسته قوت پيغمبران را براى اشقياء مقرر سازد.پ 2- در كافى (6/ 305) بسندش از امام رضا عليه السّلام كه در درون مسلول چيزى سودمندتر از نان برنج نيست.پ 3- در همان (..) بسندش از امام ششم عليه السّلام كه به مبطون (بيمار اسهالى) نان برنج بدهيد كمتر چيزى در درون مسلول در آيد كه سودمندتر از آن باشد، هلا كه معده را دباغى كند و درد را بخوبى بيرون كشد.پ 4- در مكارم (..) از امام صادق عليه السّلام كه در درون مسلول مانند نان برنج در نيايد، راستش درد را بخوبى بكشد،پ در صحيفه رضا است بسندى كه بر آورد كه چيزى سودمندتر از آن نيست، و چيزى نيست كه از بام تا شام در درون آدمى بماند جز نان برنج، در كافى (بخش اخير اين خبر را از امام صادق آورده) (6/ 305).پ 5- در مكارم: از امام صادق عليه السّلام كه ثقل ندارد و با شير نرمتر و سودمندتر است براى معده.پ 6- در روضة الواعظين- از عيص بن قاسم كه بامام ششم عليه السّلام گفتم حديثى از براى ما از پدرت روايت است كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله هرگز از نان گندم سير نخورده درست است؟ فرمود: نه، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله هرگز نان گندم نخورده و از نان جو سير نشده هرگز.پ 7- در كتاب المسائل (10/ 26 بحار) بسندش از على بن جعفر كه از برادرم موسى عليه السّلام پرسيدم از اينكه نان را با روغن آلايند، فرمود: باكى ندارد،پ بيان: يعنى با روغن خمير كنند يا آن را بروغن زنند و بخورند و نخست روشنتر است.پ 8- در كافى (6/ 36) بسندش از امام رضا عليه السّلام كه نان خشك ترنج را هضم كند.