باب هشتاد و هفتم: نوادر و كليات طب معصومين عليهم السّلام

پ‏1- در فقه الرضا: از عالم روايت دارم كه: پرهيز سر هر دارو است، معده خانه هر درد است، تن را بهر چه عادت كرده وادار و ترك عادت مكن.پ 2- و فرمود: سر هر پرهيز كردن آسايش تن است‏پ 3- روايت است كه دورى كن از دارو تا تنت تاب درد دارد، و چون بيتاب شد دارو بكار بر.پ 4- و روايت دارم از او عليه السّلام كه دو كس بيمارند هميشه: تندرست پرهيز كن، و بيمار ناپرهيز و درهم كن.پ 5- روايت است كه چون گرسنه شوى بخور، چون تشنه شوى بنوش، چون شاشت گرفت بشاش، و جز براى نياز جماع مكن، و خوابت كه آمد بخواب كه اينها تندرستى آرند.پ 6- فرمود عالم عليه السّلام: هر دردى با اجازه بآدمى رسد جز تب كه يكباره درآيد، و خدا عزّ و جلّ ميان درد و دارو پرده اندازد تا مدت مقدر بگذرد و آنگاه آزاد كند و بدان دارو به شود، و اگر خواهد پيش از گذشت مدت بوسيله احسان يا صدقه يا نيكى آن را آزاد كند، زيرا او است كه محو كند هر چه خواهد و بر جا دارد، و او است آغاز كن و باز آور.پ 7- عالم فرمود: در عسل درمان هر درد است: يك انگشت عسل ناشتا بلغم را ببرد، صفراء را بشكند، خلط سوداء را بن كند، ذهن را پاك كند، حافظه را خوب كند، هر گاه با كندر نر باشد، و شكر براى هر چيز خوبست و هيچ زيانى ندارد و همچنانست آب جوشيده.پ 8- روايت دارم كه آب سرد گرمى بنشاند، صفراء را آرام كند، غذا را

 

هضم كند و فضله روى معده را آب كند و تب را ببرد. 9- روايت دارم كه اگر چيزى تن را ميفزود البته كه مالش بود و جامه نرم، و همچنان بوى خوش و حمام گرفتن و اگر مرده را مالش دهند و زنده شود منش منكر نشوم.پ 10- روايت دارم كه صدقه بلاى آسمانى را برگرداند.پ 11- گفته‏اند: صدقه قضاى حتمى را از صاحبش دفع كند.پ 12- گفتند: هيچ دارو اثر نكند جز دعاء و صدقه و آب خنك.پ 13- روايت دارم كه نهايت پرهيز تا 14 روز است و آن ترك كلى چيزى نيست ولى كم خورى از آنست.پ 14- روايت دارم كه صحت و بيمارى در تن مبارزه دارند، اگر بيمارى غلبه كرد مريض بيخواب شود و اگر صحّت پيروز شد اشتهاى بخوراك يابد، چون خوراك خواست باو بخورانيد، بسا كه درمانش همانست.پ 15- روايت دارم كه از ناسپاسى نعمت است كه كسى گويد غذا را خوردم و زيانم زد.پ 16- روايت دارم كه در ميوه‏هاى رسيده درمانست كه خدا فرموده «بخوريد از ميوه آن، 141- الانعام» و باللَّه التوفيق.پ 17- روايت دارم از عالم عليه السّلام كه در قرآن درمان هر درديست. 18- فرمود: بيمارانتان را با صدقه درمان كنيد، از قرآن شفا جوئيد كه هر كه را قرآن شفا ندهد درمانى ندارد.پ 19- در طب- 29- بسندى تا امير المؤمنين عليه السّلام كه هر كه زيست خواهد، و زيست نباشد: رداء سبك كند و بامدادان چاشت خورد، و كم با زنها جماع كند. بيان: يعنى هر كه عمر دراز جويد با اينكه در جهان ماندن نشايد، در نهايه گفته: در حديث علي عليه السّلام است كه: هر كه زيست خواهد و زيستى نيست رداء سبك كند، گفتند: سبكى رداء چيست؟ فرمود كمى وام، وام را رداء ناميد چون‏

 

گويند: وام تو بر ذمه من است يعنى در گردن من است و گردن جاى رداء است- پايان- و از فارسى است كه رواست رداء كنايه از پشت باشد، و معنا اين باشد كه پشت خود را با وام سنگين بار نكند، گويم با نبودن تفسير چنانچه در اين روايت آمده ظاهرش سبك داشتن دوش است از جامه‏ها.پ 20- در طب 55- بسندى از امام پنجم عليه السّلام كه طب عرب در سه چيز است:

تيغ حجامت، حقنه، و آخرش داغ كردن.پ 21- از امام ششم عليه السّلام: طب عرب در پنج است (و قى‏ء و حمام را بدان سه افزوده و سعوط را).پ 22- كه طب عرب در هفت است (نوشيدن عسل را بدان پنج افزوده و فرموده) بسا نوره هم بدانها افزايند.پ 23- و از همان- 57- بسندش از امام ششم عليه السّلام كه داروى پيغمبران حجامت است و نوره و سعوط.پ 24- و از همان: بسندش از اسحاق بن عمار كه شكوه كردم بامام ششم عليه السّلام از دردى و گفتمش پزشك بمن نسخه شراب داده و گفته با اين درد سازگار است امام صادق عليه السّلام فرمود: چه نسخه داده؟ گفتم گفته: مويز برگير و عسل بر آن بريز و آن را بپز تا 2 سوم آن برود و 1 سوم بماند، فرمود: آيا شيرين است؟

گفتم: چرا يا بن رسول اللَّه فرمود شيرين هر كجا يافتى و هر جا رسيدى بنوش، و چيزى بر آن نيفزود.پ بيان: شايد پرسش از شيرينيش براى آنست كه دانسته دگرگون و مست‏كننده نشده، زيرا تا شيرينست مستى ندارد، و در كافى است (ج 6 ص 326 كه شرابى برايم وصف كرد) مويز بگيرم و دو برابر آب بر آن بريزم، و عسل بر آن بريزم و آن را بپزم تا دو سوّمش برود و يك سومش بماند، فرمود: آيا شيرين نباشد؟

گفتم: چرا، فرمود: آن را بنوش و باو گزارش ندادم عسل چه اندازه است.پ 25- در طب- 93- بسندى تا امير المؤمنين عليه السّلام كه فرمود: چون بتن شما

 

دردهائى باشد و گرما زده‏ايد بر شما باد كه بستر گيريد، بامام پنجم كه راوى حديث است گفتند: يا بن رسول اللَّه بستر يعنى چه؟ فرمود: جماع با زنان كه آن را آرام و خاموش كند.پ بيان: در قاموس گفته: فراش همسر مرد است:پ 26- در طب- 110- بسندى از امام ششم عليه السّلام كه همه اين بادها از خلط غالب يا خون سوخته يا بلغم غالب است، بايد هر كس بخود پردازد پيش از آنكه اين طبايع بر او چيره شوند و او را نابود كنند.پ بيان: گويا منظور از بادها در اينجا ديوانگى و گيجى و فالج و لقوه بلكه خوره و پيسى و مانند آنها است.پ 27- در طب- 122- بسندش تا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه: بيماران خود را با صدقه درمان كنيد.پ 28- 122- و از او است صلى اللَّه عليه و آله كه صدقه بلاء مبرم را دفع كند، با صدقه بيمارانتان را درمان كنيد.پ 29- 123- و از او صلى اللَّه عليه و آله كه صدقه مرگ بد را از صاحبش دفع كند.پ 30- مردى بامام هفتم عليه السّلام شكوه كرد كه 10 تن عيال او همه بيمارند، فرمود: با صدقه آنها را درمان كن چيزى از صدقه زودتر جوابگو نيست، و براى بيمار خوبتر نيست.پ 31- از عياشى: بسندش كه مردى بامير المؤمنين شكوه كرد فرمودش يكدرهم از مهر زنت بخواه و بدان عسل بخر و با آب باران بنوش و عمل كرد و خوب شد.

و در باره آن از آن حضرت پرسيد كه آيا آن را از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم شنيده؟ فرمود:

نه، ولى شنيدم كه خدا در كتابش فرمايد «و اگر از دل چيزى بشما دهند آن را بخوريد خوش و گوارا، 4- النساء» و هم فرمايد «برآيد از شكمشان شربتى چند رنگ در آن درمانست براى مردم، 69- النحل» و فرمايد «و فرو آورديم از آسمان آب با بركت، 9- ق» خوشى، گوارائى، بركت و شفا جمعند و اميد بهبودى از آن داشتم.

 

پ‏32- و از همان: بسندى از شيخى از اصحاب خودمان كه جمعى نزد امام ششم عليه السّلام بوديم پيرمردى باو گفت: دردى دارم و براى درمانش شراب خرما مينوشم، و آن را براى آن حضرت شرح داد، و فرمودش چه تو را باز دارد از درمان بآب كه خدايش هر زنده را از آن آفريده، گفت با من سازگار نيست فرمود: چه بازت دارد از عسل كه خدا در آن درمان براى مردمان نهاده، گفت دست رسم نيست فرمود: چه بازت دارد از شير كه گوشتت از آن روئيده و استخوانت از آن نيرو گرفته؟ گفت: با من سازگار نيست، امام عليه السّلام فرمود؟ ميخواهى منت فرمان بنوشيدن مى دهم؟ نه، بخدا بتو فرمان ندهم (تفسير عياشى ج 3 ص 264).پ 33- در كافى (ج 6 ص 337) بسندى از ابى الحسن عليه السّلام كه هر كه آب پشتش دگرگون شده البته شير تازه با عسل براى او خوبست.پ 34- و از همان (291- روضه): بسندى از امام ششم عليه السّلام كه راه رفتن بيمار را پس برد، چون پدرم بيمار ميشد او را در جامه‏اى براى قضاى حاجت ميبردند- يعنى وضوء- چون كه ميفرمود راه رفتن بيمار را پس برد.پ 35- در دعائم: از علي عليه السّلام كه پر ميفرمود: هر كه زيست خواهد و زيستى نيست بايد رداء را سبك دارد و هميشه كفش پوشد و كم با زنان جماع كند، و بامدادان چاشت خورد.پ 36- از امام ششم عليه السّلام كه اگر مردم در خوراك ميانه روى داشتند تنشان سالم بود.پ 37- و از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم كه شام نخوردن پيركننده است.پ 38- و از او علي عليه السّلام كه: شام نخوردن ويرانى تن است، و مرد سالخورده را شايد كه شب نگذراند جز درونش پر از خوراك باشد.پ 39- و از او علي عليه السّلام كه سه تا فراموشى برند و ياد آورند، خواندن قرآن مسواك زدن. روزه.پ 40- و از علي عليه السّلام در باره زن كه پيوسته خون بيند فرمود، براى هر نمازى‏

 

بقصد قربت غسل كند زيرا چنين نكند هرگز جز اينكه خوب شود.پ 41- در دعوات راوندى كه پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: از پرى شكم بپرهيزيد كه تن را تباه كند. بيمارى آرد. از عبادت وادارد.پ 42- از اصبغ بن نباته كه شنيدم امير المؤمنين عليه السّلام به پسرش حسن عليه السّلام ميفرمود: پسر جانم چهار كلمه بتو بياموزم كه بدانها از طب بينياز شوى؟ گفت:

چرا؟ فرمود: بر سر غذا منشين جز گرسنه باشى از غذا برمخيز جز هنوز اشتهاء دارى، خوب بجو، هنگام خواب سر قدم برو، چون اين چهار را مراعات كنى از طب و دواء بى‏نيازى، فرمود در قرآن آيه‏ايست كه همه طب را دارد «بخوريد و بنوشيد و اسراف نكنيد. 30- الاعراف» «1»پ 43- و از امير المؤمنين عليه السّلام: هر كه زيست جويد و زيست نيست بامداد چاشت خورد، شام را پس اندازد، بزنان كم آويزد، رداء سبك دارد، گفتند:

سبكى رداء چيست؟ فرمود: وام كم گيرد.

و در روايتى: هر كه پس افتادن جويد و پس افتادنى نيست.پ بيان: در نهايه گفته: نس‏ء بمعنى پس انداختن و از آنست حديث علي عليه السّلام من سرّه النسأ و الانساء.پ 44- در دعوات: پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: غذاى خود را با ذكر خدا و نمازهاتان آب كنيد و روى آن نخوابيد تا سخت دل شويد.پ 45- فرمود: روزه داريد تا تندرست باشيد.پ 46- فرمود: سفر كنيد تا تندرست باشيد و بهره بريد.پ 47- امام چهارم عليه السّلام فرمود: حج و عمره كنيد تا تنتان سالم باشد، و روزيتان فراوان و ايمانتان خوب و هزينه مردم و هزينه نان‏خوران خود را بپردازيد.پ 48- امام يكم عليه السّلام فرمود: شب زنده دارى تندرستى آرد.

 

پ‏49- و از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله كه بر شما باد بشب زنده دارى كه شيوه نيكان پيش از شما است و شب زنده دارى نزديكى بخداست و كفاره گناهان و باز دار از گناه و راننده درد از تن.پ 50- امام ششم عليه السّلام فرمود: نماز شب چهره را زيبا كند، خلق را خوش كند، روزى را پاك كند، وام را بپردازد، اندوه را ببرد، ديده را روشن كند بر شما باد بنماز شب كه سنت پيغمبر شما است. و راننده درد از تن شما.پ 51- روايت است كه هر كه برخاست و نماز خواند خوشدل صبح كند، و هر كه تا صبح خوابيد سنگين و تنبل و سست باشد.پ 52- دعوات: از امير المؤمنين عليه السّلام كه معده خانه دردها است، پرهيز سر همه داروها است، تن درستى با پرخورى نباشد، و بيمارى لاغركن‏تر از خرد نيست.پ 53- روايت است كه هر كه خوراكش كم باشد تندرست و دل پاك است، پرخور بيمار و سخت دل است.پ 54- و از امام صادق عليه السّلام كه خدا به موسى بن عمران وحى كرده:

ميدانى چرا تو را از خلق خود برگزيدم و با تو سخن گفتم؟ گفت: نه، پروردگارا خدا عز و جل بدو وحى كرد، راستى من توجهى بزمين كردم و در آن از تو فروتن‏تر نديدم، موسى روى خاك سجده كرد و گونه بخاك نهاد باحترام پروردگارى و بدو وحى كرد خدا كه سر بردار و دست بجاى سجده‏ات بكش و برويت بمال و بهرجا از تنت رسد كه منت از هر درد و بيمارى آسوده كنم.پ 55- از آنان عليهم السّلام روايت است: ناخن بچين و با انگشت كوچك دست چپ آغاز كن و با شست كوچك دست راست پايان ده، و شارب بگير و چون بگيرى بگو بسم اللَّه و باللَّه و على ملّة رسول اللَّه كه هر كه چنين كند خدا بهر ريزه ناخن و مويش آزاد كردن بنده‏اى برايش نويسد و بيمار نگردد جز بهمان بيمارى كه در آن بميرد.

 

پ‏56- امام ششم فرمود: ناخن گرفتن روز جمعه امانست از خوره، پيسى و كورى و اگر نياز ندارند آنها را اندكى بخاران.پ 55- پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: مسلمانى نيست كه 40 سال در مسلمانى عمر كند جز اينكه خدا سه نوع بلا از او بگرداند: خوره، پيسى و ديوانگى.پ 58- از او كه نوشيدن آب از كوزه عمومى امانست از پيسى و خوره.پ 59- روايت است كه از آنچه زيانش را دانستى مخور، هوس را بر آسايش تنت مگزين، پرهيز ميانه روى در هر چيز است، بنياد طب خودداريست كه دم بستن است و آسايش دو دست، درد بيدرمان روى هم غذا خوردنست، تا تندرستى از دارو دورى كن، و چون درد جنبد آن را زودتر ريشه سوز كن.پ 60- امام باقر عليه السّلام فرمود: عجب است كسى كه براى ترس از درد از خوراك پرهيز كند چگونه از ترس دوزخ از گناهان پرهيز نكند.پ 61- پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: خداى يگانه بوسيله صدقه درد و بلاء سوختن و غرق و ويرانى و ديوانگى را دفع كند و 70 باب بدى را شمرد.پ 62- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: صدقه داروى مؤثريست.پ 63- پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود خدا با صدقه هفتاد مردن بد را دفع كند.پ 64- امام صادق عليه السّلام فرمود: بيمارانتان را با صدقه درمان كنيد، و باك ندارد كه يكى از شما غذاى روزش را صدقه دهد، زيرا ملك الموت برات گرفتن جان بنده‏اى را بگيرد و او صدقه دهد و بوى گويند برات را برگردان.پ 65- پيغمبر فرمود دعائى را بشما بياموزم كه جبرئيل بمن آموخته تا ديگر نيازمند پزشك و دارو نشويد؟ گفتند: چرا يا رسول اللَّه، فرمود، آب باران بگيرند و سوره حمد و معوّذتين بر آن خوانند و صلوات بر پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرستند و 70 بار تسبيح گويند و از آن آب بام و شام تا 7 روز نوشند پياپى الخبر.پ 66- مردى نزد امام يكم عليه السّلام آمد و از شكمش شكوه كرد، فرمودش همسر دارى؟ گفت: آرى، فرمود: از او يكدرهم مهرش را برضايتش بخواه و بدان‏

 

عسل بخر و آب باران بر آن بريز و بنوش، و آن مرد عمل كرد و خوب شد (تا آخر آنچه در شماره- 31- گذشت).پ 67-: و در روايتى است كه مردى بامام صادق عليه السّلام از درد بيدرمان شكوه كرد و باو همان را فرمود: (كه در شماره 66 گذشت با اين تفاوت) كه با عسل آميخته بآب باران قرآن بنويس و بنوش و براى آن گواه آورد كه خدا فرموده «و فرو آوريم از قرآن آنچه درمان و رحمت است، 82- الاسراء» و اضافه كرد- چون بارانى بامير المؤمنين عليه السّلام ميرسيد، با آن جلو سرش را مسح ميكرد و ميفرمود: بركت آسمانست دستى و مشكى بدان نرسيده.پ توضيح: خلاصه سخن در شرح: لا صحة مع النهم الخ- اينست كه حرص بر خوراك يا هر حرصى از بيماريها است بلكه سخت‏تر آنها است، و مقصود از جمله دوم اينست كه خرد مايه اندوه و درد است در اين جهان، زيرا خردمند هميشه اندوه سراى ديگر دارد براى آنچه از دنيا بدو رسد چون زشتى آن را دريابد، بر خلاف بيخرد نادان كه باكى ندارد و خوش است بدان.

در نهايه گفته: دبيله برآمدگى و دمل بزرگى است كه در درون برآيد و كشنده است.پ 68- در نهج البلاغه: از آغاز سرما بپرهيزيد و با پايانش در آميزيد كه با تنها چنان كرد كه با درختها: آغازش سوزش خزانى دارد و انجامش برگ سبز برآرد.پ 69- دعوات راوندى كه زرّ بن حبيش گفت: امام يكم چهار كلمه دارد در طب كه اگر بقراط يا جالينوس گفته بودند صدها برگ پيش ميداشتند و آنها را زيور آن ميساختند و آن گفتار آن حضرتست كه از سرما بپرهيزيد تا آنجا كه- برگ آورد- سپس گفته و روايت است كه از هوا بپرهيزيد.پ بيان: «صدها برگ پيش ميداشتند» يعنى براى حفظ و ستايش آن .. و از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله روايت است كه سرماى بهار را غنيمت شماريد كه با تن شما آن كند

 

كه با درختان شما، و از سرماى پائيز دورى كنيد كه با تن شما آن كند كه با درختان شما.پ 70- در جنّه كفعمى است در شمار آنچه مايه حفظ و ياد آوريست از گياهها و داروها آنست كه ابن مسعود از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله روايت كرده براى حفظ قرآن و قطع بلغم و بول و نيروى پشت: از قرنفل، و اسفند و كندر سفيد و شكر سفيد هر كدام 10 درهم (شش مثقال تقريبا) همه سائيده شوند جز اسفند كه با دست پرز شود، و در بامداد و هنگام خواب وزن يكدرهم بخورند.

و همين را عينا در كتاب- لقط الفوائد- ديدم، و هم در اين كتابست كه هر كه خواهد حافظه‏اش فزايد و فراموشيش كم آيد هر روز يكمثقال مرباى زنجبيل بخورد.

گفته: براى حافظه بتجربه رسيده است: مويز سرخ بى‏هسته 20 درهم (در حدود 12 مثقال) سعد كوفى يكمثقال، كندر نر 2 درهم، زعفران نيم درهم، همه را بكوبند و با آب رازيانه خمير كنند تا بسفتى معجون رسد، و هر روز ناشتا بوزن يكدرهم بخورند، گفته: هر كه پيوسته با مويز ناشتائى بشكند، فهم و حفظ و ذهن و كمى بلغم روزى او شود.

در كتاب طريق النجاة است كه سه تا بلغم برند و حفظ آورند: روزه، مسواك، خواندن قرآن.پ 71- از داروها براى حافظه: از ابى بصير است كه بامام صادق عليه السّلام گفتم:

چگونه توانيم اين عملى كه شما براى ما گسترديد حفظ كنيم؟ فرمود: ده درهم قرنفل و مانندش كندر نر بگير و نرم بكوب هر روز بامداد ناشتا كف كن.

نسخه ديگر براى كند ذهن و كم ياد. 1- سنامكى 2- سعد هندى 3- فلفل سفيد 4- كندر نر- 5 زعفران خالص، اجزاء برابر كوبيده و با عسل آميخته و 7 روز پى در پى روزى يكمثقال بخورد، و اگر 14 روز بخورد نگرانيست كه از شدت حافظه جادوگر باشد.

 

پ‏72- نسخه ديگر از على عليه السّلام 1- زعفران پاك 2- سعد، و بآنها عسل افزايد و هر روزى دو مثقال بخورد كه بسا از حافظه نيرومند جادوگر باشد.

نسخه ديگر بخط شيخ احمد بن فهد- ره- براى حافظه با گواه تجربه، 1- كندر 2- سعد 3- شكر طبرزد، اجزاء برابر نرم سائيده شوند و هر روزى (در حدود 3 مثقال) ناشتا كف كند تا سه روز، و قطع كند تا پنج روز و باز سه روز عمل كند و باز قطع كند تا پنج روز، و همچنين، گويم: همين را در كتاب لقط الفوائد، ديدم.پ گويم: ابن ادريس در سرائر گفته: كسى كه تنش از نخوردن شام زيان بيند بهتر است كه شام بخورد و نخوابد مگر با شكم پر،پ و روايت است كه شام نخوردن پيرى آورد.

و چون كسى بيمار است نبايد وادارش كنند بخوردن و نوشيدن بلكه بايد با او نرمى كنند در اين باره،پ و روايت است كه خوردن گوشت و شير گوشت روياند و استخوان محكم كند،پ روايت است كه خوردن گوشت شنيد و ديد را بيفزايد،پ روايت است كه خوردن گوشت و تخم مرغ باه را بيفزايد.پ روايت است كه آب كما درمان چشم است.پ روايت است كه روز چهارشنبه و شنبه بد است حجامت زيرا پيسى آورد، حجامت سر درمان هر درد است‏پ روايت است كه بهترين دارو در چهار است: حجامت حقنه، نوره و قى‏ء، و اگر خون بجوشد، در هر روزى باشد حجامت كند و بدى ندارد آيت الكرسى بخواند و از خداى سبحان خير خواهد و صلوات بر پيغمبر و آلش فرستدپ روايت است كه چون تب آمد با ريختن آب بر سر و تن درمان شود، و اگر بر او آسان نباشد، دست در ظرف آب سرد نهد، سرمه‏كشيدن با سنگ سرمه هنگام خواب خاشاك را ببرد و چشم را پاك كندپ روايت است كه چون عقرب آدمى را گزد نمك بر جاى نيش آن نهد و آن را فشارد تا آب شود، روايت است كه هر كس دردش سخت شد كاسه آبى خواهد و 40 بار سوره حمد بر آن بخواند و بر خود بريزد روايت است‏

 

كه خوردن مويز بى‏هسته در ناشتا منافع بزرگ دارد، هر كس هر روز ناشتا 21 دانه مويز بى‏هسته بخورد كم بيمار شود، و گفتند: بيمار نشود جز براى مردن، هر كه هنگام خواب نه دانه خرما بخورد از قولنج معاف باشد، و طبق روايت كرم شكم را بكشد.پ روايت است كه خوردن سياهدانه درمان هر درد است، در شربت عسل منافع بسيار است، هر كس آن را بكار برد سودش دهد جز اينكه بيمار باشد.پ روايت است كه در شير گاو سودها است، هر كه تواند بنوشد،پ روايت است كه خوردن تخم مرغ براى اعضاء درون سودمند است،پ روايت است كه خوردن كدو خرد فزايد و مغز را سود دهد، خوردن كاسنى خوبست‏پ روايت است از آقاى ما امام ششم عليه السّلام كه چون بسرزمينى وارد شديد از پيازش بخوريد كه درد آن را از شما ببردپ و روايت است كه يكى از اصحابش باو از شكم رفتن شكوه كرد باو فرمود:

قاووت برنج بسازد و بنوشد و عمل كرد و خوب شد.پ و روايت است كه پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: از شبرم پرهيز كنيد كه گرم و گير است، و با سنا درمان كنيد كه اگر چيزى جلو مرگ را ميگرفت سنا بود، با حلبه درمان كنيد كه اگر امتم خاصيتش را ميدانستند با آن درمان ميكردند گر چه برابر طلا بخرند.پ روايت است كه فرمود: ماهى تازه خوردن هميشه تن را آب كندپ و روايت است كه خرما خوردن پس از ماهى زيانش را ببردپ روايت است كه مردى از درد پهلو بدو ناليد و فرمودش ريزه سفره را بخور، و خورد و خوب شد.پ روايت است كه وزش باد خوب خرد را فزايد و باه را نيرو دهد، روايت است از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه نهى كرد كودك گل يا زغال بخورد و فرمود: هر كه گل خورد شريك مرگ خود است، هر كه آن را بخورد و بميرد بر او نماز نخوانند، گل خوردن مايه دوروئى است.

 

پ‏روايت است كه برترى ما خاندان بر مردم چون برترى عطر بنفشه است به ديگر عطرها.پ روايت است از امير مؤمنان عليه السّلام: هر كه انار را با پيه‏اش خورد معده‏اش را بشويد، و به دل ناتوان را پاك كند، ترسو را دلير سازد.پ روايت است از آقاى ما امام ششم عليه السّلام كه سركه صفراء كش است، دل را زنده كند، كرم شكم را بكشد و دهن را محكم كند اين خلاصه‏ايست از آنچه از ائمه عليهم السّلام در اين باب رسيده و ذكر همه بيشمار باشد و در كتابى نگنجد.

و اما آنچه در باره درمانجوئى از كار خير و نيكى و تعوّذ و رقيه رسيده برخى را ياد كنيم كه بخواست خدا بس باشد.پ از امام ششم عليه السّلام است كه: سه چيز فراموشى برند و ياد آورند، خواندن قرآن، مسواك و روزه.پ و از او روايت است كه يكى از خاندانش از وضع بيمارى در بر او ياد كرد، فرمود: زنبيلى بخواه و گندم در آن كن و برابرش بنه، و بغلامانت بگو چون گدائى آمد نزد او رود تا با دست خود باو دهد و از او بخواهد كه برايش دعا كند، گفت: اشرفى و پول نقره ندهم؟ فرمود آنچه تو را فرمايم بكن، چنين بما روايت رسيده و عمل كرد و خوب شد.پ روايت است كه فرمود: توجه كنيد بصدقه و صبح زود بدهيد. مؤمنى نباشد كه در صبح براى خدا صدقه دهد جز اينكه خدا بدى هر چه آن روز از آسمان فرو آيد از او دفع كند، و آنگاه فرمود: دعاى گدا را بر بيمارانتان سبك نگيريد، كه دعايشان در باره شما مستجابست و براى خودشان مستجاب نيست.پ و روايت است از او عليه السّلام كه يكى از يارانش از پيسى ميان دو چشمش بدو شكوه كرد و گفت: يا بن رسول اللَّه بسيار مرا نگران كرده: فرمود بر تو باد كه در سجده دعا كنى و عمل كرد و خوب شد.پ و از او روايت است كه اگرت اندوهى رسد دستت را بر سجده‏گاهت بكش‏

 

و از سوى گونه راستت برويت بكش و از سوى گونه چپت بر پيشانيت سپس بگو تا 3 بار، هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ، بار خدايا هم و اندوه را از من بردار.پ و روايت است از او عليه السّلام كه هر كه هر روز 30 بار بگويد: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ  الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلىّ العظيم، خدا از او 99 نوع بلا كه آسانتر همه خوره است دفع كند.پ و روايت است از امام يكم عليه السّلام كه بيمار شدم و رسول خدايم صلى اللَّه عليه و آله ديدار كرد و من بر بسترم آرام نداشتم، فرمود: اى علي راستى سخت‏تر مردم در بلا پيمبرانند و سپس اوصياء وانگه آنان كه بآنها نزديكند، مژده گير كه همين است بهره تو از عذاب خدا با همه ثوابى كه دارى، سپس فرمود: ميخواهى خدا دردت را براندازد. گفتم: آرى يا رسول اللَّه فرمودم كه بگو: اللهم ارحم جلدى الرقيق، و عظمى الدقيق، و اعوذ بك من فورة الحريق، يا ام ملدم ان كنت آمنت باللَّه فلا تأكلى اللحم، و لا تشربى الدم، و لا تفورى من الفمّ، و انتقلى الى من يزعم انّ مع اللَّه إلها آخر، فانى أشهد ان لا اله الّا اللَّه وحده لا شريك له و اشهد انّ محمّدا عبده و رسوله فرمود: منش گفتم و همان ساعت خوب شدم.پ امام صادق عليه السّلام فرمود: هرگز بدان پناه نبردم جز اينكه آن را يافتم و ما آن را بزنان و كودكان ياد دهيم.پ روايت است از امام صادق عليه السّلام كه فرمود: رسول خدا پيوسته حسن را بر ران راست مينشانيد و حسين را بر ران چپش پس ميفرمود: پناه دهم شما را بكلمات تامه خدا همه از شرّ هر شيطانى و هر خزنده و از شر هر چشم گزنده، وانگاه ميفرمود، ابراهيم همچنين تعويذ ميداد دو پسرش اسماعيل و إسحاق عليهما السّلام را.پ روايت است از امام يكم عليه السّلام كه هر كه بد خلق شد در گوشش اذان بگوئيد.پ و روايت است از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله كه نهى كرد از جادو و غيبگوئى و قيافه‏گرى و آويزه بندى و بكار بردن هيچ كدام اينها در هيچ حالى روا نيست.

 

اين مقداريست بس و بپايان بردن همه آنها كتاب را طولانى كند و بدرازا كشد.پ بيان: در نهايه گفته: در حديث ام سلمه است كه شبرم مينوشيد، و پيغمبر فرمود كه آن گرم و گير است: شبرم دانه‏ايست مانند نخود بپزند و آبش را براى درمان بنوشند، گفته‏اند نوعى است از شيح ...

 

ابن بيطار از قول ديسقوريدس گفته: بسا پندارند از اصناف نوعى است بنام هاريس (ماريس خ ب) مانند نوعى از درخت صنوبر گلى خرد دارد برنگ فرفير و ميوه‏اى پهن مانند عدس.

جالينوس گفته: قومى پندارند اين گياه از رسته يتوع است (گياهان شيردار) زيرا مانند آنها شير دارد و اسهال آورد.

حبيش گفته: گرم است از درجه 3 خشك است در پايان درجه 2 و با آن قبض و تندى دارد، و اگر اصلاح نشده نوش شود آرواره و چانه را بفشارد، قدماء آن را در داروهاى مسهل بكار ميبردند و دريافتند كه براى مزاج گرم زيان دارد، و از نوشيدنش تبها پديد شود، و براى بواسير هم زيان دارد.

سپس گفته: شبرم نزد برخى اعراب نام نوعى خار است كه در كوهها رويد رنگ سفيد دارد و برگ خرد و خارى چون خار جولق كبيرى كه ما داريم، پندارند نوشيدنش براى دفع وباء خوبست- پايان- و در كتب طبّ نكوهش بسيار دارد ..پ شهيد- قده- گفته: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: بار خدايا بما در نان بركت بده.پ و فرمود: نان را گرامى داريد كه از عرش تا فرش در آن كار كردند و هم زمين و آنچه در آنست.پ امام صادق عليه السّلام نهى كرد گرده نان را زير كاسه نهند،پ و فرمود: از احترام نان اينست كه چونش نهادند انتظار غذاى ديگر نبرند، و از احترام آنست كه زير پا ننهند و آن را نبرند.پ و رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از بوئيدنش نهى كرد و فرمود: چون نان و گوشت براى شما آوردند بخوردن نان آغاز كنيدپ فرمود: گرده‏هاتان را كوچك بگيريد كه‏

 

با هر گرده بركتى است جداگانه.پ امام صادق از بريدن نان با كارد نهى كردپ و از امام رضا عليه السّلام است كه برترى نان جو بر گندم چون برترى ما است بر مردم، هيچ پيغمبرى نبوده جز كه بخوردن جو دعوت كرده و بدان بركت داده و بشكمى نرود جز هر دردى از آن بكشد، آن خوراك پيغمبران و طعام نيكانست،پ روايت است براى خوراك سل دار و شكم رفتن دار نان برنج دهند، و در باره قاووت و منافعش اخبار انبوهى است و كلينى آن را به قاووت گندم تفسير كرده.پ امام صادق عليه السّلام فرمود: قاووت عدس عطش را ببرد، معده را نيرو دهد و درمان 70 درد باشد، و هر كه دچار تخمه است چاشت خورد و شام و ميان آنها چيزى نخورد، و شام نخوردن بد است چون روايت است كه شام نخوردن ويرانى تن است.پ امام صادق عليه السّلام فرمود هر كه در شب شنبه و يك شنبه دنبال هم شام نخورد نيرويش برود و تا 40 روز بدو باز نگردد،پ و فرمود: شام پس از نماز عشاء شام پيمبرانست عليهم السّلام.پ و فرمود: دست كشيدن بچهره پس از وضوء ككمك چهره را بزدايد، و روزى را فراوان كند، و فرمود: بابرو دست كشند و گويند: الحمد للَّه المحسن المجمل المنعم المفضل تا چشم درد نگيرد، و بد است دست را كه آلوده بخوراك است با دستمال پاك كنند تا آن را باحترامش بمكند، خوبست از آنچه پهلوى اوست بخورد و از جلو ديگرى بر نگيرد.پ امام صادق عليه السّلام فرمود: چون كسى خوراك خواهد و دست بدان فرو آرد و بگويد بسم اللَّه و الحمد للَّه ربّ العالمين خدا پيش از رسيدن لقمه بدهانش او را بيامرزد،پ فرمود: از اطرافش نخوريد كه بركت در سر آنست و رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كاسه ليس ميزد و هر كه كاسه را پاك كند ثواب صدقه دادن مانندش دارد، و خوبست خوردن با همه انگشتان.پ روايت است كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم با سه انگشت غذا ميخورد، و بدداشت خوردن‏

 

با دو انگشت را و خوبست مكيدن انگشتان، باكى ندارد سوره توحيد را در كاسه نويسند،پ رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از برابرش ميخورد و از سوى راستش مينوشيد،پ امام يكم عليه السّلام فرمود: ريزه سفره را بخوريد كه درمان هر درديست، و روايت است كه فقر را براندازد، و فرزند را بيفزايد و ذات الجنب را ببرد.پ هر كه تيكه‏اى يافت و آن را خورد يك حسنه دارد، و اگرش از پليدى شست و خورد 70 حسنه، سپس قدس سره- پس از آن منافع خوراكها كه از ائمه عليهم السّلام رسيده ذكر كرده، گفته:پ ستايش گوشت گوسفند از امام رضا عليه السّلام روايت است،پ و روايت است كه خوردن گوشت شنيدن و ديدن را فزايد و خوردن آن با تخم مرغ باه را فزايد و آن سره خوراكها است در دنيا و آخرت،پ از امام باقر عليه السّلام روايت است كه خوردن گوشت گاو با چغندر پيسى را ببرد،پ و از على عليه السّلام كه چون عمر گفت: بهترين گوشت گوشت مرغ است فرمود: نه هرگز، آن خوك پرنده‏ها است بهترين گوشت از جوجه‏ايست كه برخاسته يا نزديك بآنست. و از امام كاظم عليه السّلام كه گوشت دراج ساقها را نيرو دهد، تب را ببرد،پ و از ابى الحسن عليه السّلام كه: گوشت آفتاب خشكيده بد است، هر دردى را بجنباند.پ و از امام صادق عليه السّلام دو چيز خوب است انار و آب نيم گرم، و دو چيز فاسد پنير و گوشت آفتاب خشك‏پ و از او است عليه السّلام كه سه چيز نخورده فربهى آرند، جامه كتان تن پوش، بوى خوش، و نوره. و سه چيز را خورند و لاغر كنند، گوشت خشكيده، پنير و خرماى غوره. و از امام صادق عليه السّلام كه پنير در بامداد زيانبار است و در شام سودمند و منى را فزايد، و از او عليه السّلام پنير و گردو با هم دارويند و جدا از هم دردند، روايت است كه از پنير خوشش مى‏آمد عليه السّلام. و از امير المؤمنين عليه السّلام كه خوردن گردو در تابستان و گرما حرارت درون را را بجنباند و هم قرحه‏هاى تن را، و خوردنش در زمستان قلوه‏ها را گرم كند، و سرما

 

را ببرد، و رسول خدا را ذراع گوشت پسند بود، و ران را بد داشت چون نزديك سوراخ بول است.پ و از امير المؤمنين عليه السّلام كه چون مسلمانى ناتوان شد گوشت را با شير بخورد، و در روايتى از امام صادق عليه السّلام كه شير تازه باشد،پ و تريد از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم ستوده شده،پ و از امام صادق عليه السّلام كه آتش كينه را با گوشت و تريد خاموش كنيد «1» و از ابى الحسن عليه السّلام در باره كسى كه از ناتوانى بيمارى باو شكوه كرد او را بخوردن كباب فرمان داد،پ و در روايت است كه زردى رنگ را ببرد و تب را ببرد،پ و امام صادق عليه السّلام كله را ستوده‏پ و از امير المؤمنين عليه السّلام كه بر شما باد به حليم كه چهل روز نشاط عبادت آورد،پ و رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از درد پشت به پروردگارش شكوه كرد و فرمودش حليم بخورد،پ پيغمبر از ناتوانى و كم جماعى شكوه كرد و او را بخوردن آش حليم فرمان دادپ روايت است كه ما و شيعه، از شيرينى آفريده‏ايم و شيرينى را دوست داريم،پ خوراك داغ بد است كه پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله از آن نهى كرده، بركت در خنك است، و سزاست كسى كه با خوراك ماهى بخوابد روى آن خرما يا عسل بخورد كه از فالج محفوظ گردد، روايت است كه ماهى تن را آب كند. مردى بابى الحسن عليه السّلام از كمى فرزند شكوه كرد فرمود: استغفار كن و تخم مرغ و پياز بخور، روايت است كه براى نژاد گوشت و تخم مرغ خوبست، روايت است كه سركه و زيت خوراك انبياء است، و اينكه محبوبترين نانخورش نزد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله سركه و زيت بوده كه فرموده چه خوب نانخورشى است سركه و هر خانه‏اى سركه باشد فقر نباشد. روايت است كه سركه ذهن را نيرو دهد، خرد را بيفزايد، صفراء را بشكند دل را زنده كند، جانوران شكم را بكشد، ذهن را محكم كند، و نانخورش كردنش شهوت زنا را ببرد و در برخى سركه انگور نام برده شده.

 

پ‏مرّى، آب و نمك، نانخورش يوسف بوده كه چون در زندان از نان خالى بخدا شكوه كرد او را فرمود تا نان را بگيرد و در سفره نهد و بر آن آب نمك پاشد و آنست مرّى.پ و از پيغمبر است صلى اللَّه عليه و آله و سلم كه زيت بخوريد و آن را بتن ماليد كه از درختى است مبارك.پ و از امام صادق عليه السّلام كه زيتون بادها را براند و مني را بيفزايد، مردم به چيزى جز عسل درمانجوئى نكردند كه درمان هر درد است، شكر براى هر چه خوبست و هيچ زيانى ندارد، خوردن دو نقل هنگام خواب درد را براندازد، يك نقل با آب سرد براى بيمارى خوبست، شكر بلغم را براندازد.

روغن داروئى است، خصوص در تابستان،پ روايت است كه هر كه به پنجاه رسيده نخوابد شب جز اينكه در درونش روغن باشد، و براى پير مرد نهى شده و او بايد تريد بخورد.پ پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم شير را ستود و فرمود: خوراك مرسلين است، شير بز سياه به از سرخ است و شير گاو سرخ به از گاو سياه است،پ روايت است كه شير گوشت روياند و استخوان بازو پوياند،پ و از ابى الحسن عليه السّلام كه براى مني شير تازه و عسل بايد،پ و از على عليه السّلام كه شير گاو داروى ذرب (گلو درد) است،پ و از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم كه: بر شما باد به شير گاو كه چكيده درخت است.پ و از ابى الحسن عليه السّلام كه نانخواه بسيار هضم كند،از امام صادق عليه السّلام كه چه خوب خوراكى است برنج روده‏ها را گشاد كند، بواسير را ببرد، روايت است كه 70 پيغمبر نخود را بركت دادند، و آن براى درد پشت خوبست، و از امير المؤمنين عليه السّلام كه خوردن عدس دل را نازك و اشك را روان كند. روايت است كه خوردن باقلا مخ دهد ساقها را و آنها را فربه كند، در مغز بيفزايد و خون تازه پديد آرد و خوردنش با پوست معده را پاك كند، لوبيا بادهاى‏

 

درون را براند، ماش پخته بهق را ببرد.پ روايت است كه پيغمبر، على، حسنين، زين العابدين، امام باقر و صادق و كاظم عليهم السّلام همه خرما دوست بودند و شيعه آنها خرما دوست است، خرماى برنى سير كند، گوارا و خوش است و خستگى بر، با هر خرما يك حسنه است، داروئيست بى‏درد، پوست كندن خرما بد است.پ روايت است كه انگور رازقى، خرماى موشان و انار املسى از ميوه‏هاى بهشتند و خوردن انگور سياه غم را ببرد، و بايد دو تا دو تا خورد و يك دانه يك دانه گواراتر و خوش‏تر است.پ روايت است كه دو چيز را با دست خورند، انگور و انار، صبحانه با 21 دانه مويز سرخ مرضها را دفع كند، پى را نيرو دهد، خستگى را ببرد، نفس را خوش كند، انجير ماننده‏تر چيزيست به گياه بهشت: درد ببرد، با آن نيازى بدارو نباشد بواسير را قطع كند و، نقرس را براندازد.پ انار سره ميوه‏ها است و نزد پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم از همه ميوه‏ها محبوبتر بود، غذا را بر سير گوارا كند و گرسنه را سير كند، در هر انار يك دانه بهشتى است، كسى را در خوردنش شريك نكنند و همه دانه‏ها را حفظ كنند، خوردن پيه‏اش دباغى معده است، خوردنش وسوسه شيطان را ببرد و دل را روشن كند انار سوراء ستوده است، يك انار در ناشتا روز جمعه 40 صبح روشن سازد و 2 انار 80 و 3- 120 صبح، تا نه وسوسه باشد و نه گناه، دود چوبش خزنده‏ها را نابود كند.

سيب براى زهر و جادو خوبست، پالوده‏اش براى زهر و خاطره‏هاى بد و بلغم نافع است، خوردن سيب خون دماغ را قطع كند و خصوص پالوده آن.

به، پاك كند، دلير كند، رنگ را باز كند، فرزند را زيبا كند، غم را ببرد، و بحكمت گويا سازد، پيغمبرى مبعوث نشده جز با بوى به، گلابى دل را روشن كند، معده را پاك كند بويژه روى سيرى، آلو حرارت را خاموش كند، صفرا را آرام و خشكش‏

 

خون را آرام و درد را بكشد.پ پرتقال را پس از غذا خورند، پيغمبر نگاه بر پرتقال و اترج سبز را دوست داشت معده، را دباغى كند و امان از بواسير است و ساقها را نيرو دهد، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم خرما را با خربزه ميخورد.

سپس- ره- گفته: درسى در سبزيها و جز آن:

خوبست سبزى بر خوان نهند به پيروى از امير المؤمنين عليه السّلام، 7 برگ كاسني امان از قولنج است در آن شب، بر هر برگى قطره‏ايست از بهشت، خورده شود و شكسته نشود، در باه افزايد، فرزند را زيبا كند و درمان هزار درد است، باذروج سدّه‏ها را گشايد و اشتها آرد و سل را برد و غذا را هضم كند و على عليه السّلامش پسند داشت.

تره: براى سپرز خوبست كه سه روز بخورند، بوى دهن را خوش كند، بادها را براند، بواسير را ببرد، امان از خوره است، امير المؤمنين آن را با نمك ميخورد.پ پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود بكرفس بچسبيد كه خوراك الياس و اليسع و يوشع بود، روايت است كه مايه حافظه است و دل را پاك كند، ديوانگى و خوره و پيسى را ببرد،پ سبزى شريفتر از خرفه نيست كه سبزى فاطمه عليهما السّلام است و پنج تن، خون را پاك كند، سداب خرد افزايد، شاتره سبزى بنى اميه است و مذموم است.

چغندر خوره را دفع كند و سرسام را،پ و از امام صادق عليه السّلام است كه خوره از يهود برداشته شد براى اينكه چغندر خوردند و رگهاى گوشت را درآوردند،پ روايت است كه چه خوب سبزى است چغندر كه در جويبار فردوس رويد، و درمان همه دردها است، پى را محكم كند، خون را ظاهر سازد، استخوان را كلفت كند.

كما از منّ است و آبش درمان چشم است، كدو خرد و مغز را بيفزايد و پيغمبر را صلى اللَّه عليه و آله و سلم خوش مى‏آمد، ريشه فجل بلغم را ببرد و برگش بول آورد، هويج امان از قولنج‏

 

است و بواسير و كمك بر جماع.پ شلغم خوره را آب كند، پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم خيار را با نمك ميخورد و از تهش ميخورد كه بركتش بيش است، بادنجان پير و جوان را باشد، درد ببرد و طبع را خوب كند، پياز نيروى جماع دهد و بلغم را ببرد، و دل را نيرو دهد و تب را ببرد، و باد را طرد كند، سعتر ناشتا خوردن رطوبت‏بر است، و معده را آرام كند خلال كردن لثه را به كند، دهن را خوشبو كند؛ خلال كردن با نيزول و نى و ريحان غدقن است كه رگ خوره را بجنبانند و هم با چوب انار و آس، سعد پس از خوراك مرضهاى دهن را ببرد، و درد دندانها را هم. آب سرور نوشابه‏ها است در دنيا و آخرت و مزه زندگى دارد، و پر نوشيدن آن بد است، هم يكباره نوشيدنش و خوبست جرعه جرعه نوشيدن،پ روايت است هر كه آب نوشد و پيش از سيراب شدن باز گيرد و خدا را سپاس گويد تا 3 بار بهشت بر او واجب باشد و هر بار بسم اللَّه گويد،پ از امام صادق عليه السّلام است كه چون آب مينوشيد ظرفش را ميجنبانيد، و ميفرمود:

اى آب، آب زمزم و فرات بتو سلام رسانند، آب زمزم درمان هر درد است، براى هر دردى نوشند درمان آنست، آب ناودان درمان بيمار است، آب باران جلوگير دردها، نهى شده از تگرگ براى قول خدا تعالى «ميزند آن را بهر كه خواهد، 43- النور».

در آب فرات دو ناودان از بهشت ريزند، كام نوزاد را با آن بردارند دوستدار ائمه عليهم السّلام گردد.پ از امام صادق عليه السّلام است كه چشمه‏ها از زير كعبه جوشند، آب نيل مصر دل را ميراند، خوردن در سفالش و شستن سر با گلش غيرت را برد و ديوثى آورد،پ رسول خدا از نوشيدن در كاسه شامى خوشش مى‏آمد، نوشيدن با دو دست بهتر است،پ هر كه آب نوشد و ياد حسين عليه السّلام كند و بقاتلش لعن كند صد هزار حسنه دارد و صد هزار گناهش بريزد و صد هزار درجه يابد، گويا 100 هزار بنده آزاد كرده.

 

پ‏سپس- ره- گفته: درسى كه از طب ائمه عليهم السّلام دريافت شده:

حجامت در سر خوبست كه درمان هر درد است و در چهارشنبه و شنبه ترس پيسى دارد مگر خونش بجوش آمده كه هر گاه خواهد حجامت كند و آية الكرسى بخواند و خير از خدا خواهد و صلوات بر پيغمبر و آلش فرستد صلى اللَّه عليه و آله.پ روايت است كه دارو در حجامت و نوره و حقنه و قى باشد.پ روايت است كه تب را با ريختن آب سرد درمان كنند و اگر دشوار است دست در آب سرد نهند، هر كه دردش سخت شد 40 بار حمد را بر كاسه آب خواند و دست بر آن نهد، بيمار زنبيلى نزد خود نهد از گندم و بدست خود بگدا دهد و از او خواهد كه برايش دعا كند، تا خوب شود ان شاء اللَّه تعالى.

سرمه از سنگ سرمه وقت خواب خاشاك را برد و ديده را روشن كند، خوردن سياهدانه درمان هر درد است، اسفند درمان 70 درد است، و ترسو را دلير كند و شيطان را براند، سنا دارو است و هم حلبه، نسيم خوش خرد افزايد و باه، بنفشه بهترين عطر است، خواندن قرآن، مسواك، و روزه فراموشى برند و انديشه را تيز كنند، دعاء در سجده دردها را برد، دست كشيدن بر جاى سجده و سپس بر جاى درد چنين است.پ اين دعا را رسول صلى اللَّه عليه و آله و سلم بعلى عليه السّلام براى تب آموخت «بار خدايا رحم كن بپوست لطيف و استخوان نازكم، بتو پناهم از تف و سوزش آن اى امّ ملدم- تا فرمود- امام صادق عليه السّلام هرگز بدان پناه نبردم جز درمان يافتم، دست بر جاى درد ميكشيد و ميفرمود سه بار اللَّه ربى حقا لا اشرك به شيئا، اللهمّ انت لها و لكلّ داء عظيمة.

براى همه دردها گفته: باسم اللَّه و باللَّه كم من نعمة للَّه في عرق ساكن و غير ساكن على عبد شاكر و غير شاكر.

دنبال نماز ريش خود را با دست راست ميگرفت و ميگفت: بار خدايا گرفتاريم بگشا و سختيم ببر تا 3 بار، روايت است دورى كن از دارو تا تن تاب آورد، كم خوردن تندرستى آرد، هر كه دردش را سه روز از مردم نهان دارد و بخدا نالد

 

خوب شود هر كه رازيانه، شكر، هليله از آغاز تابستان اول هر ماه سه روز بخورد بيمار نشود جز براى مردن، خوردن هليله سياه سه روز يك بار روايت شده و كمترش در هر جمعه و كمترش در هر ماه است، هليله درمان 70 درد است و سعتر داروى امير المؤمنين عليه السّلام، تربت حسين عليه السّلام درمان هر درد است، سرمه با سنگ سرمه چراغ ديده است و بايد هنگام خواب 4 ميل در چشم راست باشد و 3 در چپ.

معالجه نزد پزشك كتابى رواست و عمل چشمى كه آب آورده رواست، عطر زدن در شب بشره را خرم و چهره را سپيد كند.پ بيان: در قاموس گفته: ذرب با حركت راء فساد زخم و پهن شدن آنست، فساد معده و خوبى آن را هم گويند- دو معنى ضد دارد- درد بيدرمان هم هست- پايان- در بحر الجواهر گفته، ذرب،: اسهال از معده است و گفتند شكم روى پيوست است، و گفتند: اينست كه خوراك كيلوس شود در معده و روده ولى شيره آن غذاى تن نشود و پيوسته از ته بيرون ريزد.

 

من گويم: اين داروها و دعاها و آدابى كه از اين افاضل ارجمند و اساتيد بزرگوار نقل كرديم گر چه بيشتر آنها گذشت و بيايد با سند پيوست بامام ولى منش آنها را نقل كردم براى تأييد و تاكيد، با اينكه فوائد بزرگى هم دارد.