پ1- در خصال (27): بسندش از على بن جعفر كه مردى نزد برادرم موسى بن جعفر آمد و گفت: قربانت ميخواهم بيرون روم برايم دعا كن، فرمود: كى بيرون ميروى؟ گفت: روز دوشنبه، فرمود: چرا روز دوشنبه؟ گفت از آن بركت جويم كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در آن متولد شده، فرمود: دروغ گفتند رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روز جمعه متولّد شده، روزى شومتر از روزى نيست كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در آن مرده و وحى آسمان در آن قطع شده و حق ما را در آن بستم گرفتهاند، آيا تو را بروزى آسان دلالت نكنم كه خدا در آن آهن را براى داود عليه السّلام نرم كرد؟ آن مرد گفت قربانت چرا، فرمود: سه شنبه بيرون شو.پ قرب الاسناد (در آن يافت نشد) بسندش از على بن جعفر از برادرش مانندش را آورده.پ 2- و از همان (76): بسندش از امام هفتم كه: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روز دوشنبه و پنجشنبه سفر ميكرد و در آنها پرچمها را مىبست و مىافراشت. 3- در خصال (27): بسندش از يونس بن يعقوب كه شنيدم امام ششم ميفرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روز دوشنبه حجامت كرد و گندمى به حجام داد.
پ4- و از همان: بسندش از امام ششم عليه السّلام كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روز دوشنبه پس از عصر حجامت ميكرد.پ 5- و از همان: بسندش از امام ششم عليه السّلام كه: حجامت آخر روز دوشنبه بخوبى درد را از تن ميكشد.پ 6- و از همان: بسندش تا رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه فرمود: هر كه روز سه شنبه 17 يا 14 يا 21 ماه حجامت كند درمانى است از همه دردهاى سال و در جز آن درمان درد سر و دندانها و درمان ديوانگى و خوره و پيسى است.پ بيان: يعنى حجامت روز سه شنبه در جز آن روزها از ماه.پ 7- در خصال (27): بسندش از عقبة بن بشير أزدى كه: روز جمعه آمدم نزد امام پنجم عليه السّلام، فرمود: بخور، گفتم: روزهام فرمود: چگونه روزهاى؟
گفتم روز تولد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله است، فرمود: روز تولّد او را كه نميدانيد، و اما روز وفاتش را چرا، سپس فرمود: در آن نه روزه شو و نه سفر كن.پ 8- در مجالس ابن الشيخ: بسندش از علىّ بن عمر عطّار، گفت روز سه شنبه بامام يازدهم عليه السّلام وارد شدم فرمود: ديروزت نديدم گفتم نخواستم روز دوشنبه حركت كنم فرمود: اى على هر كه خواهد خدايش از شرّ روز دوشنبه نگهدارد بايد در ركعت يكم نماز بامدادش «هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ» را بخواند سپس اين آيه را خواند «خداشان از شرّ آن روز نگهداشت و با خرمى و شادى بآنها برخورد، 11- الدهر».پ 9- در محاسن (345): رسانده بامام ششم عليه السّلام كه فرمود: هر كه حاجتى دارد روز سهشنبهاش بخواهد كه خدا تبارك و تعالى در آن آهن را براى داود عليه السّلام نرم كرد.پ 10- و از همان: بسندش از امام ششم عليه السّلام كه در روز دوشنبه سفر مكن و حاجت مخواه.پ 11- و از همان (347): بسندش از محمّد بن أبى الكرام كه آماده سفر عراق
شدم و نزد امام ششم آمدم تا بر او سلام دهم و وداع كنم فرمود: كجا قصد دارى؟
گفتم سفر بعراق، فرمود: امروز، روز دوشنبه بود؟ گفتم: مردم گويند امروز كه رسول خدا متولّد شده مبارك است، فرمود: بخدا ندانند در چه روزى متولّد شده و راستش روزيست شوم كه در آن رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله وفات كرده و وحى قطع شده، ولى دوست دارم روز پنجشنبه بيرون روى كه پيغمبر در آن براى نبرد بيرون ميرفت.پ 12- و از همان: بسندش از أبى أيّوب خزّاز گفت: خواستيم سفر كنيم و آمديم تا بامام ششم عليه السّلام سلام دهيم، فرمود: گويا بركت دوشنبه را ميخواهيد؟
گفتيم: آرى، فرمود كدام روز از دوشنبه شومتر است روزى كه پيغمبر خود را از دست داديم و وحى برداشته شد، روز دوشنبه بيرون نرويد و روز سهشنبه بيرون رويد.
در فقيه: بسندش همين را آورده (222).
در كافى (314- روضه) بسندش آن را آورده.پ 13- در مجمع البيان (ج 5 ص 69) در تفسير قول خدا «بگو بكنيد البته خدا كار شما را بيند و هم رسولش و مؤمنان، 106- التوبه» اصحاب ما روايت كردند كه أعمال امّت هر روز دوشنبه و پنجشنبه بر پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله عرضه شوند، و همچنين عرضه شوند بر امامان جانشينش و آنانند مقصود از مؤمنان.پ 14- در جمال الأسبوع: از طريق خاصه روايت است كه وقت عرض اعمال نزد گذشت اين دو روز است.پ 15- مسلم در صحيحش آورده كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: كارهاى مردم در هر هفته دو بار كه روز دوشنبه و پنجشنبه باشد عرضه شدند و براى هر مؤمنى آمرزش است مگر بندهاى كه با برادرش دشمنى دارد و فرمايد: آنها را پس اندازيد تا بصلح برگردند. 16- و نيز از او صلى اللَّه عليه و آله روايت است كه روز دوشنبه و پنجشنبه درهاى
بهشت باز شوند و براى هر بندهاى كه بخدا مشرك نيست بچيزى آمرزيده شود.پ 17- در تفسير على بن ابراهيم (536): امام صادق عليه السّلام فرمود:
حوائج را روز سه شنبه بخواهيد كه در آن خدا آهن را براى داود عليه السّلام نرم كرد.پ 18- در رجال كشّى گفت: امام هادى عليه السّلام بعلىّ بن مهزيار نوشت:
از خدا خواهم تو را از پيش و از پس نگهدارد در هر حال كه باشى، مژدهگير كه من اميدوارم خدا از تو دفاع كند، و از خدا خواستارم در اينكه تصميم گرفتى روز يك شنبه سفر كنى برايت خير پيش آرد، و آن را تا روز دوشنبه پسانداز ان شاء اللَّه، خدا در سفرت يارت باد، و در خاندانت جانشينت باد، و از تو كفايت كند، و بقدرتش سالم باشى.