باب شصت و چهارم آن كارها كه شايسته است انجام داد و آنچه شايسته نيست

اخبار باب‏

 

پ‏1- كتاب صفات الشيعه صدوق ره: تا عبد الله بن خالد كنانى كه امام كاظم رو در رو به بمن رسيد و من يك ماهى بدستم آويخته بودم فرمود: آن را بينداز من بد دارد مرد بزرگوارى چيز پستى را خودش ببرد سپس فرمود: شما مردمى باشيد كه دشمنهاى بسيار داريد. اى گروه شيعه مردم با شما دشمنى كنند و تا توانيد در نزد آنها آراسته و آبرومند باشيد.پ 2- كتاب الغارات ثقفى تا صالح كه مادر بزرگش نزد على (ع) آمده با آن حضرت خرمائى بود كه ميبرد گفتش اين خرما را بمن بده تا ببرم آن حضرت فرمود: پدر عيال سزاوارتر است به بردن آن گويد: آن حضرت فرمود: با من غذا نميخورى؟ گفتم: نه و آن حضرت خرما را به خانه خود برد و برگشت و يك پتو پوشيده بود كه خرما را با آن برده بود، پوسته‏هاى خرما بر آن بود و با همان نماز جمعه را براى مردم خواند.