پميگويم: در باب مشك گذشت آنچه بدان وابسته است
اخبار باب
پ1- مكارم الاخلاق: پيغمبر (ص) را شيوه بود كه با عود قمارى بخور مينمود (قمار مكانى است در حلب كه عود قمارى از آنجاست از پاورقى (ص) 143).پ و بنقلى از رسول خدا (ص) كه فرمود: بر شما باد باين عود هندى كه هفت شفا دارد، و بوياترين عطر مشك است.پ و از مرازم كه با امام كاظم بحمام رفتم و چون برختكن بيرون شد عود سوزى خواست و خود را عود داد سپس فرمود: مرازم را هم عود دهيد و من گفتم: هر كه خواهد از آن بهره گيرد؟ فرمود: آرى.پ از امام ششم (ع) كه فرمود: شايسته است بهر كس كه جامه خود را بخور دهد چون تواند.پ از عمير كه دخترش همسر امام حسن (ع) بود كه از قول دخترش گفته: ابن زبير آن حضرت را بوليمه دعوت كرد و آن حضرت با اينكه روزه بود اجابت كرد، و ابن زبير بآن حضرت گفت:
باش تا تحفه روزه دار تقديمت كنم و بريش او عطر زد و جامههايش را بخور داد، امام حسن (ع) فرمود: و همچنين تحفه براى زن شانه زدن و بخور دادن جامههاى او است.پ 2- امان الاخطار: روايت است كه رسول خدا (ص) هنگام بخور دادن ميگفت: سپاس خدا را كه بنعمت او صالحات بكمال رسند، بار خدا خوش كن بوى ما را، و پاكيزه كن بوهاى ما را، و سرانجام ما را خوش كن، و تقوى را زاد ما ساز و بهشت را معاد ما، و ما را از عافيت جدا مكن و نه از كرامت خود كه تو بر هر چه توانائى.پ و در روايتى است كه آدمى نزد بخور دادن و عطر زدن ميگويد: سپاس خدا را سزاست كه پروردگار جهانيانست، بار خدا مرا بهرهمند كن از آنچه روزيم كردى، و از من مگير آنچه بمن دادى، و آن را بر من رحمت ساز و وبال مساز، بار خدا مرا در ميان خلقت نام آور كن چنانىكه تنم و نشاطم را پاكيزه كردى از بخشش نعمتت بر من.