قرآن مجيد
پ1- النساء (آيه 86) و چون تحيتى بشما گفته شد تحيت بهترى آوريد يا همان را به پاسخ گوئيد كه خدا بر هر چه حسابگر است.پ 2- يونس (آيه 10) تحيت آنها (بهشتيان) در آن (بهشت) سلام و درود است.پ 3- هود: آيه 68 و البته فرستادههاى ما آمدند نزد حضرت ابراهيم با مژده گفتند:
سلام و او هم گفت سلام تا گويد:
پ73 رحمت خدا و بركاتش بر شما خاندان.پ 4- ابراهيم: آيه 23 تحيت آنان در آن سلام است.پ 5- الحجر: آيه 51 و آگاهشان كن از مهمانان ابراهيم 52 چون بر او وارد شدند گفتند سلام.پ 6- النحل: آيه 32- ميگويند درود بر شما به بهشت در آئيد به پاداش آنچه عمل ميكرديد.
پ7- مريم: 47- گفت درود بر تو آمرزشخواهم برايت از پروردگارمپ 62 نشنوند در آن بيهوده بلكه درود.پ 8- النور: آيه 61- و چون بخانهها در آئيد بر خود درود گوئيد تحيتى است از نزد خدا با بركت و خوب چنين بيان كند خدا برايتان آيا ترا شايد خردمندى كنيد.پ 9- الفرقان: آيه 63 چون نادانها با آنها گفتگو كنند گويند سلامپ 75- و برخورند در آن با تحيت و درود.پ 10- الاحزاب آيه 44- تحيت آنان در روزى كه با هم برخورند درود است.پ 11- الذاريات آيه 52- چون بر او وارد شدند و گفتند سلام گفت سلام.پ 12- الواقعه: آيه 26- جز گفتار سلام سلام
اخبار باب:
پ1- قرب الاسناد: بسندش تا رسول خدا كه فرمانشان داد بهفت: عيادت بيماران، و تشييع جنازه مردگان و انجام سوگندان، و خير باش عطسه زنان و يارى ستمديدگان، و فاش گفتن سلام، و پذيرش دعوت گويم بسند ديگرش در باب مناهى (در باب اجابت دعوت خ ب)پ و اخبار ديگر هم در باب كليات مكارم و در باب نجات بخشها و هلاكت بارها گذشته.پ 2- امالى صدوق: بسندش تا رسول خدا (ص) كه در بهشت غرفهها است كه از برون درون پيداست و هم از درون برون كه از امتم در آنها نشيند هر كه شيرين گويد، و اطعام كند و فاش سلام كند و در شب كه مردم خوابند نماز كند، سپس فرمود: فاش كردن سلام اينكه دريغش ندارد بر هيچ مسلمانى. 3- تفسير قمى: در تفسير (آيه 61 النور) چون در خانهها در آئيد سلام دهيد بر خود امام پنجم (ع) فرمود: چون كسى از شماها بخانه در آيد اگر در آن كسى باشد بر آنها درود گويد و گر نه بگويد: درود بر ما از پروردگار ما، و خدا فرمايد: تحيتى از خدا با بركت و خوب گويم: و در روايتى است كه گفته شده چون كسى در خانهاى در آيد و كسى نباشد گويد:
درود بر شما و رحمت خدا، بقصد دو فرشته كه گواه بر او و همراه اويند. 4- خصال: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: از تواضع است كه سلام كنى بهر كه بر خورى. 5- مجالس مفيد: از پيغمبر (ص) كه بانس فرمود: سلام كن بهر كه بر خورى تا خدا بيفزايد بر حسناتت، و سلام كن در خانه خودت تا خدا افزايد در بركت تو. 6- خصال: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: هر كه سخن گويد بىسلام با و پاسخ
ندهيد،پ و فرمود: كسى را بر خوراكت دعوت نكن تا سلام كند.پ 7- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) كه بهتر شما آنكه خوراك دهد، و فاش سلام كند و شب كه مردم خوابند نماز كند.
محاسن: بسندش مانندش را آورده.پ 8- خصال: بسندش تا انس كه يك روز رسول خدا (ص) فرمود: اى انس وضو را كامل كن تا چون ابر بر صراط گذر كنى سلام را فاش كن تا خير خانهات فزون شود، بسيار صدقه نهانى بده كه خشم خدا عز و جل را خاموش كند.پ 9- همان: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: چه كسى تعهد كند برايم چهار را در برابر چهار خانه در بهشت: آنكه انفاق كند بىترس از فقر، و انصاف دهد بمردم از طرف خودش و سلام را در جهان فاش سازد، و مجادله را وانهد و گرچه حق با او باشد.
محاسن بسندى مانندش را آورده.پ 10- همان: در اربعمائه كه امير مؤمنان فرمود: چون كسى از شما بخانه خود در آيد بخاندانش سلام دهد، گويد: درود بر شما و اگر ندارد بايد بگويد: درود بر ما از پروردگار ما، و فرمود (ع) چون برادرت بتو گويد: تحيت خدا تو را باد بسلام تو بگو: تحيت خدا تو را باد بسلام و تو را برد بدار مقام.پ 11- امالى طوسى: بسندش تا رسول خدا (ص) كه واماندهتر مردم آنكه از دعاء واماند و بخيلترشان آنكه از سلام بخل كند.پ 12- همان: از رسول خدا كه هر كه بده مسلمان برخورد و بدانها سلام كند خدا ثواب آزاد كردن بندهاى بر او نويسد.پ گويم: آن را با سندش در باب كليات مكارم آوردم.پ 13- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: چون بهم برخوريد با سلام و مصافحه باشد و چون از هم جدا شويد با استغفار باشد.پ 14- همان: در سندى از سلمان كه بجابر و اشعث گفت: چه بهتر است از سلام كه خوشامد اهل بهشت است.پ 15- همان: بسندى تا پيغمبر (ص) كه فرمود: كه مسلمان بر برادر مسلمان خود شش نيكى دارد: سلامش دهد خوش برخورد، عيادتش كند چون بيمار شود و بخيرش گويد چون عطسه زند، و بر سر جنازهاش آيد چون بميرد، و پذيرايش گردد چون دعوتش كند، و بخواهد براش آنچه براى خود خواهد، و نخواهد براش آنچه براى خود نخواهد.
پ16- معانى الاخبار: بسندش تا ابى صباح گفت: از امام پنجم از تفسير آيه 61 سوره النور: چون بخانههاتان در آئيد بر خود سلام كنيد- تا آخر پرسيدم فرمود: آن سلام بر خاندانست كه جوابش دهند و سلام بر خودش باشد.پ 17- همان: بسندش تا امام ششم (ع) كه فرمود: بخيل آنكه از سلام مضايقه كند.پ 18- كشف الغمه: بسندى تا اسحاق بن عمار كه نزد امام ششم (ع) رفتم و در مسجد كوفه به ياران خود سلام نميكردم طبق تقيه كه بر ما سخت بود و آن حضرت بمن فرمود: اى اسحق اين جفاگرى را به برادرانت از كى پديد آوردى كه بدانها گذرى و سلام ندهى؟ گفتم براى تقيه كه دچارم فرمود: سلام نكردن تقيه نيست، تقيه فاش كردن رازها است راستش چون مؤمن بمؤمنان گذرد و بر آنها سلام كند فرشتهها باو جواب دهند سلام بر تو با رحمت و بركت خدا هميشه.پ 19- معانى الاخبار: بسندش تا امام ششم (ع) از پدرانش كه فرمود: از تواضع است كه كسى پسند در پائين مجلس نشيند و بهر كه رسد سلام كند و جدال را وانهد گرچه حق گويد و نخواهد كه او را به تقوى بستايند.پ 20- تفسير قمى: كه چون ياران رسول خدا نزدش مىآمدند باو ميگفتند صبح خوشت يا شبت خوش و اين درود جاهليت بود و خدا (در سوره المجادله آيه 9) فرو فرستاد و چون نزدت آيند درودى بتو گويند كه خدا بتو نگفته و رسول خدا (ص) بآنها فرمود: خدا عوضى بهتر بما داده كه درود اهل بهشت است و آن السلام عليكم است.پ 21- علل: بسندش تا وهب كه چون خدا فرشتهها را بسجده بر آدم واداشت و ابليس سجده نكرد پروردگار عز و جل باو فرمود: از آن در آ كه تو راندهاى و بر تو است لعنتم تا روز جزا، و بآدم فرمود: برو نزد اين گروه فرشتهها و بآنها بگو السلام عليكم و رحمه الله و بركاته و چون بازگشت نزد پروردگارش خدا تبارك و تعالى باو فرمود: اينست خوشامدگوئى تو و فرزندانت پس از تو در ميان خودشان تا روز قيامت.پ 22- معانى الاخبار: بسندش تا رسول خدا (ص) كه غرار در نماز و سلام نيستپ و غرار در سلام اينست كه در جواب سلام عليك گويد و عليك و نگويد عليكم السلام و بد است تجاوز از حد در جواب چنانچه كمبود بد است براى اينكه امام صادق (ع) بمردى سلام كرد و آن مرد در جواب گفت: و عليكم السلام و رحمه الله و بركاته و مغفرته و رضوانه آن حضرت فرمود: در جواب از گفته فرشتهها بپدر ما ابراهيم در نگذريد كه گفتند رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ.
پ23- خصال بسندش تا امام ششم (ع) كه به سه كس با لفظ جمع دعاء شود گرچه تنها باشند: مرديكه عطسه زند باو گويند:
يرحمكم الله
، و مرديكه سلام كند و جواب دهد
السلام عليكم
، و مرديكه بمردى دعاء كند گويد:
عافاكم الله
.پ 24- مكارم: ساباطى از امام ششم (ع) پرسيد زنها كه بمجلس مردها در آيند چه گويند فرمود: زن گويد
عليكم السلام
و مرد گويد
السلام عليكم.
پ25- علل: بسندى تا رسول خدا (ص) كه چون يكى از شما بخانهاش در آيد سلام گويد كه بركت فرود آيد و فرشتهها همدم شوند.پ 26- امالى طوسى: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: سواره بر پياده سلام كند، و يكى كه از ميان جمعى سلام كند از طرف همه كافى است.پ 27- تفسير قمى و چون خوشامدى گفته شديد بهترش را پاسخ گوئيد يا همان را رد كنيد كه خدا بر هر چه حسابگر است فرمود: سلام باشد يا هر نيكى ديگر.پ 28- قرب الاسناد: بسندى از امام پنجم (ع) كه فرمود: چون بمسجد در آئى و مردم در نمازند بآنها سلام مكن و بر پيغمبر سلام بگو و بنمازت رو كن و چون بر مردمى درآئى كه در گفتگويند بر آنها سلام كن.پ 29- همان: بسندى تا امام باقر (ع) كه على (ع) بد مىداشت رد سلام را در حال خطبه خواندن امام (در نماز جمعه).پ 30- همان: بسندى از سعدان بن مسلم كه در اتاق ميانى حمام بودم و امام كاظم (ع) در نوره وارد شد و گفت: السلام عليكم و من جواب دادم و عقب رفتم و آن حضرت بدان اتاق كه حوض داشت وارد شد و من غسل كردم و بيرون شدم.پ 31- خصال: بسندش تا امام صادق (ع) كه بر سه كس سلام نشود: آنكه با جنازه رود و آنكه بجمعه رود و آنكه در حمام است.پ 32- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) كه نهى كرد از سلام بر چهار تا بر كسى كه در حال مستى است، و بر مجسمهساز، و بر نردباز و بر آنكه با اربعة عشر بازى كند- و على (ع) افزود: و بر شطرنجباز (باربعه عشر بازى كودكانست و گاهى با آن قمار كنند بر صفحهاى چون روى زمين جدولى نقش كنند و بر تقاطع خطوط ريگى نهند و بسا كه هشت خط باشد و شش ريگ كه هر طرفى سه ريگ دارد بنام سه در و سه پر و گاهى 16 خط كشند با 14 ريگ كه هر طرف را هفت ريگ باشد ... از پاورقى ص 8).پ 33- همان: بسندش تا امام صادق (ع) از پدرانش كه بر شش كس سلام نشود: يهودى،
گبر، ترسا، مرديكه بر سر خلاء است و يا بر سر سفره ميخوارى، و بر شاعرى كه زنان پارسا را به زنا متهم كند، و بر آنان كه بدشنام بر مادران خوش باشند.پ 34- همان: بسندش تا على (ع) كه شش كسند كه سلام بر آنها نشايد: يهود، ترسا، و نرد و شطرنجباز، و ميخواران و تار و طنبورزنان و آنان كه بدشنام بر مادران خوشند، و شاعران.
سرائر: مانندش را آورده.پ 35- بسندش از امام باقر (ع) كه نهى كرده از سلام بر آنچه در دو حديث گذشته آمده (و بر آنها افزوده بتپرستان و مخنث را و آنكه در نماز است براى اينكه نتواند جواب گفت زيرا سلام ابتدائى مستحب است و جوابش واجب است و بر رباخوار و متجاهر بفسق.پ 36- قرب الاسناد: بسندش تا پيغمبر (ص) فرمود چون كسى كه از مجلس خود بپاخيزد كه برود به برادرانش سلام وداع كند تا اگر در كار خوبى اندر شوند شريكشان باشد و اگر در بدى و باطلى بر خودشان باشد نه او.پ 37- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: باهل كتاب سلام نكنيد و اگر به شما سلام كردند بگوئيد: عليكم.پ 38- امالى صدوق: بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: پنجند كه تا مردن از دست ننهم همخورى با بندهها بر روى زمين و سوار شدن بر الاغ پالان شده، و دوشيدن بز با دستم، و پوشيدن پشمينه، و سلام بر كودكان تا سنت گردند پس از من-پ گويم: با سندهاى بسيار در باب مكارم اخلاق پيغمبر (ص) گذشته.پ 39- روضه الواعظين: گفتند: چون كسى بر فرمانبر پرهيزكارى سلام كند يعنى خدايت گرامىداردت و بر فرمانبرى پايدارت كند، و چون بر گنهكار باشد يعنى خدا بر تو آگاه است.پ و رسول خدا (ص) فرمود: سلام نام خداست آن را فاش گوئيد ميان خود، راستش چون مسلمانى بر مردمى گذرد و بر آنها سلام دهد اگر جوابش ندهند كسى كه بهتر و خوبتر است از آنها جوابش دهد.پ و روايت است كه يهود آمدند نزد پيغمبر (ص) و گفتند سام بر تو و سام بزبان آنها مرگ است و رسول خدا (ص) فرمود بر شما باد و خداى تعالى (آيه 8 سوره المجادله) را نازل كرد:
چونت آيند درودت گويند بدان چه خدا بدان درودت نگويد: تا آخر.پ 40- محاسن: و صله رحم كنيد، و نماز بخوانيد با اينكه مردم در خوابند، و اطعام كنيد، و خوش گوئيد تا بسلامت به بهشت رويد.
پ41- همان: بسندش تا امام پنجم كه راستش خدا دوست دارد اطعام طعام و افشاء سلام را.پ 42- فقه الرضا: سلام مكن به ميخوار اگر بر او گذشتى و اگرت سلام كرد جوابش بده بشب بخير و صبح بخير و سلام بر شطرنجباز كفر است.پ 43- سرائر: بسندى از امام ششم (ع) كه فرمود: سلام بر شطرنجباز گناه است و كبيره هلاكت بار، و شطرنجباز و تماشاگر او و سلام بر او در حال بازى گناه برابر دارند-پ گويم: تمام حديث در باب قمار است.پ 44- تفسير عياشى (مضمون آن با اندك اختلافى از امام صادق (ع) گذشت گفتند) و حسن بن محمد مانندش را روايت كرده جز اينكه گفته: فرشتهها به پدر ما گفتند.پ 45- سرائر: بسندى تا امام ششم (ع) فرمود: چون يهودى و ترسا و بتپرست بتو سلام كردند بگو عليك.پ 46- جامع الاخبار: امام ششم (ع) فرمود: آنكه اول سلام كند اولى است بخدا و رسولش.پ و از على (ع) كه سلام هفتاد حسنه دارد كه شصت و نه از آن سلام كن و يكى از آن جوابگو است.پ و امام ششم (ع) فرمود: از تواضع است كه بهر كه بر خورى سلام كنى.پ و فرمود: هر كه گفت:
سلام عليكم و رحمه الله
آن بيست حسنه است.پ و رسول خدا (ص) فرمود: چون كسى از مجلس بپا خيزد سلام وداع بدانها گويد و فرمود سلام را فاش كنيد تا سالم مانيد و فرمود: از اسباب آمرزش سلام گفتن و خوب گفتن است. و از امام صادق (ع) كه چون بمنزلت در آئى بگو بسم الله و بالله و بر خاندانت سلام كن و اگر كسى در آن نيست بگو: بسم الله و سلام بر رسول خدا (ص) و خاندانش و سلام بر ما و بندگان خوبش، چون چنين گوئى شيطان از خانهات گريزد و از آن حضرت كه فرمود: مرد سلام كند چون بخانوادهاش وارد شود و در ورود كفش بزمين زند سرفه كند تا ورود خود را بآنها اعلام كند كه چيزى در آنها نبيند. و امام صادق (ع) فرمود: سلام خوش باش ملت ما و امان ذمه ماست، و فرمود: سلام بر سواره است براى پياده و بر ايستاده است براى نشسته، و فرمود: سلام پيش از گفتار است. 47- نوادر راوندى: بسندى تا پيغمبر (ص) كه فرمود: بخيلتر مردم آنكه از سلام دريغ كند، و بخشندهتر مردم كه در راه خدا جان و مال نثار كند.پ و بهمين سند است كه رسول خدا (ص) فرمود: مردم خيبر ميخواهند شما را ديدار كنند
بدانها سلام نكنيد، گفتند: يا رسول الله اگر بما سلام گفتند چه جواب گوئيم؟ فرمود:
بگوئيد: و عليكم.پ 48- عده الداعى: از پيغمبر (ص) كه فرمود: بخيلتر مردم آنكه از سلام دريغ كند،پ و فرمود: بخيلتر مردم آنكه بمسلمانى گذرد و بر او سلام نكند.پ 49- كتاب الامامه و التبصره: بسندش تا رسول خدا (ص) كه سواره سزاوارتر است بسلام كردن.پ 50- كتاب الغايات: رسول خدا (ص) فرمود: بشما خبر ندهم از بهترين اخلاق اهل دنيا و ديگر سرا گفتند: چرا يا رسول الله فرمود: فاش كردن سلام در همه جهان.پ و بسندى تا رسول خدا (ص) كه اولاى مردم بخدا و رسولش آنكه آغاز بسلام كند.پ و از آنست از على (ع) كه بهتر حسنه عيادت بيمار است و دعاء كردن در جواب عطسه.پ 51- المجازات النبويه: پيغمبر (ص) بمردى كه نزدش آمد و گفت: سلام بر تو اى پيغمبر خدا فرمود: و بر تو باد رحمت خدا، و آنگاه ديگرى آمد و گفت: سلام بر تو اى پيغمبر خدا و رحمت خدا و آن حضرت جوابداد و بر تو باد رحمت و بركات خدا و آنگاه ديگرى آمد و گفت:
سلام بر تو اى پيغمبر خدا و رحمت خدا و آن حضرت جوابداد و بر تو باد رحمت و بركات خدا و آنگاه ديگرى آمد و گفت: سلام بر تو اى پيغمبر خدا و رحمت و بركاتش و آن حضرت جواب گفت: و بر تو، بآن حضرت گفته شد چرا باو جوابى ندادى كه بدو تاى پيش دادى؟ فرمود: او نه صيغه سلام را بر آورد، و جاى افزودن نماندپ (در اينجا بيانى ادبى از كتاب نامبرده آورده كه ترجمهاش سود عمومى ندارد).