باب پنجاه و سوم نهى از عجله كردن كسى است در خوردن خوراكش يا در قضاى حاجتش

پ‏1- خصال: در حديث اربعمائه كه امير المؤمنين (ع) فرمود: عجله نكنيد بكسى در خوردن غذا يا دفع غائط خود تا از آن فارغ شود (از اين حديث تا آخر باب مناسب باب گذشته است و با اين باب ربطى ندارد مترجم).پ 2- كافى: بسندش تا رسول خدا (ص) كه از والاشمردن خداست احترام موى سپيد مسلمان.پ بيان: والاشمردن خدا تعظيم اوست چه كه بزرگ شمردن او امر او هم تعظيم اوست و موى سپيد بيك تار مو هم صادق است (و بعد از شرح لفظ شيبه گويد:) اجلال مؤمن تعظيم و توقير و احترام او است و در خورد آنچه از بد رفتاريش انجام دهد براى پيرى و

 

 

ناتوانى خود بويژه اگر با تجربه‏تر و داناتر و زيرك‏تر و در ايمان پيشتر و در عبادت بهتر باشد.پ 3- كافى: بسندش تا امام ششم (ع) كه از ما نيست كسى كه احترام نكند سالمند ما را و مهر نورزد با خردسال ما.پ بيان: از ما نيست يعنى مؤمن كامل نيست يا شيعه راست‏گو و مقصود از خردسال يا كودكانند كه بنيه و خرد و تجربه‏شان كم است و بسا كه مراد از بزرگى و خردى نسبى باشد يعنى لازمست هر كسى بزرگتر از خود را احترام كند و بخردسالترش مهر ورزد و اگر چه تفاوت كم باشد.پ 4- كافى: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: بزرگ شماريد سالمندان خود را و صله رحم خود كنيد، و صله‏اى بهتر از اين نيست كه از آزار آنها خوددارى كنيد.