باب نهم: حق همسايه

گويم: گذشت اخبارى در باب كليات مكارم و هم در باب خوش برخوردى.

پ‏146- امالى صدوق: بسندش تا امام ششم (ع) كه بر شما باد بخوش همسايگى كه خدا عز و جل بدان امر كرده الخ.پ 147- همان: در مناهى نبى است (ص) كه فرموده: هر كس يك وجب زمين بهمسايه‏اش خيانت كند خدا آن را از درون زمين هفتم طوق گردنش سازد تا روز قيامت با همان طوق خدا را ملاقات كند جز اينكه توبه كند و برگردد (و آن را بصاحبش باز دهد) و فرمود: هر كه همسايه را آزارد خدا بوى بهشت را بر او حرام كند و جايش دوزخ باشد و بازگشتش بد، و هر كه حق همسايه را ضايع كند از ما نباشد، و پيوسته جبرئيل مرا بهمسايه سفارش ميكرد تا گمان بردم او را وارث ميسازد.پ 148- همان: بسندش تا ابى بصير كه شنيدم امام ششم (ع) ميفرمود: هر كه آزارش را از همسايه‏اش باز دارد خدا عز و جل روز قيامت از لغزشش بگذرد، و هر كس شكم و فرجش را پارسا دارد در بهشت پادشاه شادى باشد، و هر كه بنده مؤمنى را آزاد كند خدا در بهشت برايش خانه‏اى بسازد.پ 149- تفسير على بن ابراهيم: از پيغمبر (ص) فرمود: هر كه همسايه آزارد به طمع در مسكنش خدا خانه‏اش را بدان همسايه ارث دهد.پ 150- خصال: در سفارش پيغمبر (ص) بعلى (ع) است كه يا على چهارند كه پشت شكنند پيشوائى كه خدا را نافرمانست و فرمانش مطاع، همسرى كه شوهرش او را حفظ ميكند، و او بوى خيانت ميكند، فقرى كه درمان ندارد نزد گرفتارش، و همسايه بد در خانه‏اى كه بايد در آن ماند.پ 151- همان: بسندش تا امير مؤمنان (ع) كه حريم مسجد تا 40 ذراع است و حريم همسايگى تا 40 خانه از چهار طرف.152- عيون: بسندش تا امام رضا (ع) كه از ما نيست آنكه همسايه او از ترسش ايمن نيست.پ 153- امالى طوسى: بسندش تا على (ع) كه به پيغمبر (ع) گفتند: يا نبى الله در مال جز زكات حقى است؟ فرمود: آرى احسان بخويشى كه روگردانده، و صله همسايه مسلمان، كه به من ايمان ندارد كسى كه سير شب گذراند و همسايه مسلمانش گرسنه باشد، سپس فرمود: هميشه جبرئيل در باره همسايه بمن سفارش ميكرد تا گمان بردم كه او را وارث خواهد كرد.پ 154- معانى الاخبار: بسندش تا معاويه بن عمار كه بامام ششم گفتم: قربانت حد

 

همسايه كدام است؟ فرمود: تا چهل خانه از هر سو.پ 155- قرب الاسناد: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: سه باشند كه ما در پشت شكمهايند: سلطانى كه اگرش احسان كنى قدر نداند و اگرش بدى رسانى درنگذرد، و همسايه كه با چشمش ترا بپايد و دلش خبر مرگت را رساند: اگر خوبى بيند بپوشد و فاش نسازد، و اگر بدى بيند ظاهرش كند و فاش سازد، و همسرى كه اگرش با او باشى شادت نكند و اگر غايب شوى باو اطمينان ندارى.پ 156- اختصاص: امام صادق باسحاق بن عمار فرمود: با منافق بزبان سازش كن، و اخلاص دوستى خود را از آن مؤمن ساز، و هرگاه يك يهودى با تو همنشين شد بخوبى با او رفتار كن.پ 157- حسين بن سعيد: بسندش از عمرو بن عكرمه كه نزد امام ششم رفتم و باو گفتم، من همسايه‏اى دارم كه آزارم كند، فرمود: باو ترحم كن گويد: خدا ترحمش نكند، و روى خود را از من برگرداند، و نخواستم او را وانهم و گفتم: قربانت او با من چنين و چنان كند مرا بيازارد، فرمود: بنظرت اگر عيبش را فاش كنى از او انتقام گرفتى؟ گفتم: آرى باو برگردم فرمود: اين از كار كسانيست كه حسد برند بر كسانى كه خدا از فضل خود بدانها داده، و چون نعمتى براى كسى بيند كه خاندانى دارد بلايش بر سر آنها فرو آرد و اگر خانواده ندارد، بلا بخادمش رساند او اگر خادم هم ندارد شبش را بيخوابى كشد و روزش را بخشم، براستى كه مردى از انصار نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت: يا رسول الله من خانه‏اى در ميان محله فلان خانواده خريدم و نزديك‏تر همسايه‏ام كسى است كه از او اميد خير ندارم و از شرش در امان نيستم، فرمود: رسول خدا (ص) على و سلمان و ابو ذر را فرمان داد با ديگرى كه نامش را فراموش كردم و بگمانم مقداد باشد تا اينكه در مسجد به بلندترين آوازشان فرياد زنند: ايمان ندارد كسى كه همسايه‏اش از شرش در امان نيست و سه بار جار كشيدند و سپس فرمود: جار زنند كه تا هر چهل خانه از پيش و از پس و از راست و از چپ ساكنانش همسايه او بحسابند.پ 158- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) كه بخدا پناه برم از همسايه بد در كنار خانه‏اى كه اقامت دارند كه دو چشمش تو را بيابد و دلش تو را وارسى كند، اگر خوشى تو را بيند بدش آيد و اگر تو را گرفتار بدى بيند شادش كند.پ 159- همان: بسندى تا امام ششم (ع) كه خوش همسايگى روزى را فراوان كند.پ 160- دعوات راوندى: روايت است كه مردى نزد پيغمبر (ص) آمد و گفت: فلان همسايه‏ام مرا آزار دهد فرمود: صبر كن بر آزارش و دست بدار از آزردنش، و درنگى نكرد كه‏

 

آمد و گفت: نبى الله راستى همسايه‏ام مرد و آن حضرت فرمود: بس است واعظى چون روزگار، و حيا كنى چون مرگ.پ 161- امير مؤمنان (ع) در وصيت هنگام وفاتش فرمود: خدا را خدا را در باره همسايه كه سفارش پيغمبر شما است كه پيوسته سفارش آنها را ميكرد تا گمان برديم كه آنها را وارث خواهد كرد.پ 162- كنز كراچكى: بسندى تا امام ششم (ع) فرمود: ملعونست ملعون كسى كه همسايه‏اش را آزارد.

 

ابواب: آداب برخورد با دوستان و فضيلت آنان و اقسام دوستان و جز آن را از آنچه بدانها مربوط است.