پگويم برخى از اين اخبار در باب قضاء حاجت مؤمن و باب اطعامش گذشته.پ 1- امالى صدوق: بسندش تا امام ششم (ع) كه مؤمنى برادرش واننهد با قدرت بر يارى او جز كه خدايش در دنيا و ديگر سرا وانهد و يارى ندهد.
ثواب الاعمال: بسندى مانندش را آورده.پ 2- قرب الاسناد: بسندى تا امام باقر (ع) فرمود: كسى از شما حضور نيابد نزد كسى كه سلطان زورگو و ناحق او را از ستم و تجاوز ميزند يا ميكشد يا ستم ميكند در صورتى كه يارى او نكند زيرا يارى مؤمن بر مؤمن فرض و واجب است هر گاه حاضر باشد نزد او، عافيت رو است تا حجت روشنى بر عهده تو نباشد.
ثواب الاعمال بسندى مانندش را آورده.پ 3- قرب الاسناد: بهمان سند از پيغمبر (ص) كه به هفت چيز فرمان داده: عيادت بيماران، تشييع جنازه، انجام سوگند، خيرباش گفتن به كسى كه عطسه زند، و يارى ستمديده و فاش سلام كردن، و پذيرش از دعوتكننده، گويم: بچند سند آن را در ابواب نواهى آورديم.پ ثواب الاعمال: بسندش تا امام ششم (ع) كه مردى را در گورش نشاندند و باو گفته شد ما صد تازيانه عذاب خدا بتو ميزنيم، گفت تاب آن ندارم و با او گفتگو كردند، به يك تازيانه رسيدند و گفتند: از آن چاره هست گفت: براى چه آن را بمن ميزنيد؟ گفتند: براى اينكه روزى بىوضوء نماز خواندى و بر ناتوانى گذشتى و او را يارى نكردى و فرمود يك تازيانه عذاب بر او زدند و گورش پر آتش شد.
محاسن: بسندى مانندش را آوردهپ 5- خصال: بسندى تا رسول خدا (ص) كه: هر كار خوبى صدقه است، و رهنماى بكار خير چون عامل آنست، و خدا دادرسى بيچاره را دوست ميدارد.پ 6- امالى صدوق: بسندش تا امام صادق (ع): هر كه خواهد خدايش عز و جل در رحمت خود درآورد، و به بهشتش جا دهد بايد خوشخو باشد، و از طرف خود انصاف دهد و به يتيم مهر ورزد، و ناتوان را كمك كند و براى خدا كه او را آفريده تواضع كند. () 7- امالى طوسى: مانندش را آورده
پگويم: چند خبر در باب بر بوالدين گذشت.پ 8- امالى صدوق: در خبر مناهى است از پيغمبر (ص) كه فرمود: هر كه گره كار مؤمنى را در دنيا بگشايد خدا هفتاد و دو گره از كار آخرت او گشايد و هفتاد و دو گره از كار دنيايش كه آسانتر همه گلوگيريست.پ 9- خصال: بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: هر كه چهار چيز را دارد خدا او را در سايه خود گيرد و برحمت خود به بهشتش برد: خوى خوشى كه بدان در ميان مردم زندگى كند، و نرمش با گرفتار، و دلسوزى بر پدر و مادر، و خوشرفتارى با مملوك زيردست.پ 10- معانى الاخبار: بسندش تا امام صادق (ع) كه خدا عز و جل بداود (ع) وحى كرد يك بندهام يك حسنهام آورد و به بهشتش برم، گفت: پروردگارا آن حسنه چه باشد؟ فرمود گره كار مؤمنى گشايد و گرچه با يك دانه خرما باشد، فرمود: داود (ع) گفت: پروردگارا حق دارد كسى كه تو را شناسد از تو طمع نبرد.پ 11- قرب الاسناد: مضمون همين حديث را آورده جز كه سزاى بنده را حاكميت او را در بهشت ذكر كرده.پ 12- امالى طوسى: از وهب بن منبه گفت: در زبور خواندم، از من بشنو چه گويم و درست ميگويم، هر كه يك حسنهام آورد به بهشتش برم، داود گفت: آن حسنه چه باشد؟
فرمود هر گاه گره از كار مسلمانى گشايد، داود گفت بار معبودا از اين رو نشايد هر كه تو را شناسد از تو اميدش ببرد.پ 13- خصال: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: چهارند كه خدا عز و جل روز قيامت بدانها نظر دارد: هر كه پشيمانى را در معامله پس گيرد، يا بيچارهاى را داد رسد، يا بندهاى را آزاد كند، يا عزبى را تزويج نمايد.پ 14- قرب الاسناد: بسندش تا امير مؤمنان (ع) كه هر كه جلو گيرد از مسلمانان تجاوز آب يا آتش يا دشمن سرسخت را خدا گناهش را بيامرزد.پ 15- ثواب الاعمال: بسندش تا امام باقر (ع) كه هر كه چهار چيز دارد خدا در بهشتش برايش خانه سازد، يتيم را پناه دهد، و بناتوان مهرورزد، و بوالدينش دلسوز باشد و بمملوكش مدارا كند.پ 16- همان: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: هر مؤمنى گره از گرفتارى مؤمنى گشايد خدا هفتاد گرفتارى دنيا و گرفتارى آخرتش را گشايد،پ و فرمود: هر كس دارا كند مؤمن تنگدستى را خدا حوائج دنيا و آخرتش را روا كند فرمود: هر كه عيب مؤمنى را كه
از آن نگرانست بپوشاند خدا هفتاد عيبش را كه از آنها در دنيا و آخرت نگرانست بپوشاندپ فرمود: راستش خدا بكمك مؤمن است تا مؤمن در كمك برادر مؤمن خود است از پند سود گيريد و بكار خير دل بدهيد.پ گويم: برخى اخبار هم در باب قضاء حاجت مؤمن گذشت.پ 17- همان: بسندش تا امام ششم (ع) كه مؤمنى نباشد يارى كند مؤمن مظلومى را جز كه بهتر باشد از روزه يك ماه و اعتكافش در مسجد الحرام، و مؤمنى نباشد كه با قدرت برادرش را يارى كند جز كه خدا او را در دنيا و آخرت يارى كند و مؤمنى نباشد كه با قدرت برادرش را وانهد جز كه خدايش در دنيا و آخرت وانهد.پ 18- همان: بسندى تا رسول خدا (ص) كه هر كه بداد برادر مؤمنش رسد تا او را از غم و گرفتارى و پرتگاه برهاند خدا برايش ده حسنه نويسد، و ده درجه او را بالا برد، و ثواب آزاد كردن ده بنده باو دهد، و ده بدى از او بگرداند، و در قيامت ده شفاعت از او بپذيرد.پ 19- تفسير امام: رسول خدا فرمود: هر كه ناتوانى را در بدنش كمك دهد در كارش خدا در كارش باو كمك دهد و در قيامت فرشتههائى روا دارد كه او را در گذر از هراسها كمك دهند، و از خندقهاى آتش بگذرانند و از صراط او را سالم به بهشت رسانند در امان و كسى كه ناتوان در فهم و معرفت را كمك دهد و در برابر خصم باطل طلب او باو دليلى آموزد خدايش در سكرات مرگ بر شهادت به يگانگى خدا و اينكه محمد (ص) بنده و رسول او است كمك دهد و بر اقرار بدان چه بدين دو مربوط است و بر اعتقاد او تا اينكه از دنيا برون شود و بخداى عز و جل برگردد با بهترين كردار و خوشترين حال، و در آن به روح و ريحان خوشامدش گويند و مژدهاش دهند باينكه پروردگارش از او خشنود است و خشمى بر او ندارد، و هر كس كمك كند بمصالح دنيا يا دينش اندر كار است تا بر او دشوار نباشد خدا در مشاغل درهم و احوال نافراهم روز حضورش در برابر خود باو كمك دهد و از اشرارش جدا كند و باخيارش پيوندد.پ 20- نوادر راوندى: بسندش تا رسول خدا (ص) كه هر كه صبح برخيزد و توجهى بكارهاى مسلمانان ندارد از اسلام بهره ندارد، و نه كسى كه مردى را دريابد كه فرياد مىكشد اى مسلمانان بدادم برسيد و جوابش ندهد از مسلمانان نباشد.پ 21- نهج البلاغه امير المؤمنين (ع) فرمود: از جبران گناهان بزرگ و بداد رسيدن بيچاره و گرهگشائى از گرفتار است.
پ22- ثواب الاعمال: بسندش از امام ششم (ع) كه ميفرمود: هر كه بداد برادر مؤمن بيچاره خود رسد كه بىتاب شده و گره از كار او گشايد و بر انجام حاجتش كمك كند در برابر نزد خدا هفتاد و دو رحمت دارد كه يكى را زود باو رساند تا زندگيش را به سازد و هفتاد و يكى را براى او ذخيره كند براى هراسهاى روز قيامت و دلهرههاى آن.پ 23- همان: بسندش تا امام ششم (ع) كه ميفرمود: هر كه گره از كار مؤمنى گشايد خدا گرههاى كار آخرت او را گشايد و از گورش با دل شاد بر آيد، و هر كس در گرسنگى باو خوراكى دهد خدا از ميوههاى بهشت باو بخوراند، و هر كس شربت آبى باو نوشاند خدا از رحيق مختوم (شراب سر بسته بهشت) باو نوشاند).پ 24- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) كه هر كه برادر مسلمانش را با يك كلمهاى گرامى دارد كه باو مهر ورزد و گره از كارش گشايد پيوسته در سايه رحمت خدا است تا بدان اندر كار است.پ 25- همان: بسندش از امام ششم (قريب بمضمون شماره 22).پ 26- محاسن: بسندش تا امام ششم (ع) كه مؤمنى نباشد از يارى برادرش با قدرت بر آن دست كشد جز كه خدايش در دنيا و آخرت بخود وانهد.پ 27- همان: بسندش تا امام باقر (ع) كه خدا كشتن ذبيحه و اطعام و دادرسى بيچاره را دوست ميدارد.پ 28- تفسير امام: كسى نباشد كه بيچارهاى را بيند در راه پاكش او وامانده و در افتاده و كمك ميخواهد و كسى باو كمك نكند و بداد او رسد و او را بپاكشش سوار كند و كارش را درست كند جز كه خدا عز و جل فرمايد خود را رنج دادى و نيرويت را مصرف كردى در كمك باين برادرت، من فرشتههائى بيشتر از شمار همه آدميان از آغاز روزگار تا پايانش كه هر كدام نيرومندترند از آنكه آسمانها و زمينها را بردارند براى آنكه كاخها و مساكنى براى تو بسازند و درجات تو را بالا برند و تو در جنان من چون يكى از ملوك برتر باشى، و كسى كه جلو گيرد از ستمديدهاى كه خواهند بجان او يا مالش زيانى رسانند خدا عز و جل از حروف گفتار و هر حركت كرد و امارش و از سكون آنها فرشتهها آفريند بشمار هر حرفى صد هزار فرشته كه هر كدام بتازند به شياطينى كه مىآيند براى گمراه كردن او و با سنگ كوبنده آنها را از پاى در آورند (سر آنها را بشكنند خ ب) و خدا بايست كند بهر ذرهاى از زيانى كه از او دفع شده و بكمترين دردى كه جلوگيرى شده صد هزار خدمتكار بهشتى و به اندازه آنان حوريان زيبا كه در آنجا او را ناز كنند و احترام نمايند و گويند اين در برابر اينستكه از فلانى زيان مال يا تنش را جلو گرفتى.