باب چهل و سوم نصيحت به مسلمانان و اندرز بآنان و پذيرش نصيحت آنان‏

پ‏1- خصال: بسندش تا رسول خدا (ص) كه هر كه برايم پنج را ضمانت كند برايش بهشت را ضمانت كنم، گفته شد: آنها چه باشند يا رسول الله؟ فرمود: نصيحت براى خدا و نصيحت براى رسول خدا، و نصيحت براى قرآن خدا، و نصيحت براى دين خدا، و نصيحت براى جماعت مسلمانان.

گويم: خبر پذيرش نصيحت در باب كظم غيظ گذشت ضمن آنچه خدا بيكى از پيغمبران خود وحى كرده.پ 2- امالى صدوق: بسندش تا امام صادق (ع) كه ميفرمود: هر كس بيند برادرش در كار بديست و او را با قدرت بردش از آن باز ندارد البته كه باو خيانت كرده، و هر كس از رفاقت با احمق كناره نكند بسا كه باخلاق او در افتد.پ 3- تحف العقول از امام دهم (ع) كه فرمود: مؤمن نياز بچند خصلت دارد: توفيق‏

 

 

از خدا، و پند دهى از خود، و پذيرش اندرز كسى كه بدو اندرز دهد.پ 4- همان: از امام دهم (ع) كه بيكى از وابستگانش فرمود: از فلانى گله كن و به او بگو: چون خدا خير كسى را خواهد گله پذير باشد.پ 5- فقه الرضا: از عالم روايت دارم كه در ضمن سخنى طولانى فرموده: سه تا هستند كه دل مسلمان در آنها دغلى نكند: اخلاص در كار خدائى، و نصيحت و خيرخواهى براى ائمه مسلمانان، و پيوستن بجمع آنان، و فرمود: حق مؤمن بر مؤمن اينست كه در حضور و غيابش خيرخواه او باشد چنانى كه براى خود است، و روايت دارم كه هر كه براى نياز برادر خود روانه شود و خير خواه او نباشد چون محارب با خدا و رسول او است، و روايت دارم هر كه صبح كند و توجه بامور مسلمانان نكند مسلمان نباشد، و روايت دارم كه خدا نپذيرد عمل بنده‏اى را كه در دل خود بدى بر مؤمنى را نهان دارد، و روايت دارم كه از ما نيست هر كه دغلى كند با مؤمنى يا زيانش زند، يا نيرنگش بازد، و روايت دارم كه مردم عيال خدايند و محبوبتر خلق نزد خدا آنكه خاندان مؤمنى را شاد كند و به همراه برادرش در نياز او روانه شود.پ 6- سرائر: (مضمون شماره 4 را آورده).پ 7- دره باهره: از امام چهارم (ع) كه پر اندرز دادن به تهمت‏زدگى كشاند.پ 8- نهج البلاغه: به پسرش حسن فرمود: بسا بدخواهى خيرخواه شود، و به نصيحت خواهى دغلى شود.