باب هشتاد و هشتم كسى كه بى‏دعوت بخوراك كسى رود، و كسى كه بى‏اجازه‏اش از خانه جائز است خورد

 قرآن مجيد

پ: النور (آيه- 61) نيست بر نابينا گناهى و نه بر لنگ و نه بر بيمار و نه بر شما كه بخوريد از خانه‏هاى خود و خانه‏هاى پدرانتان يا خانه‏هاى مادرانتان يا خانه‏هاى برادرانتان يا خانه‏هاى خواهرانتان يا خانه‏هاى عموهاتان يا خانه‏هاى عمه‏هاتان يا خانه‏هاى دائيهاتان يا خانه‏هاى خاله‏هاتان يا آنچه را كليدشان در دست شما است يا خانه دوست شما نيست بر شما گناهى كه بخوريد با هم يا جدا جدا.

اخبار باب‏

پ‏1- خصال: در سفارشهاى پيغمبر است (ص) بعلى (ع) كه هشتا اگر اهانت شوند جز خود را سرزنش نكنند: آنكه بر سر خوانى رود بى‏دعوت، و آنكه بميزبان فرمانفرما شود، و خيرخواه از دشمنانش، و بخشش خواه از دونان، و وارد ميان دو تا در رازى كه نخواهندش، و سبكسر با شاه، و آنكه در جايى نشيند كه او را نشايد، و رو آور بگفتگو با آنكه از او نشنود.پ 2- تفسير قمى: على بن ابراهيم در تفسير قول خدا (61- سوره النور) اينكه بخوريد از خانه‏هاى خود (تا آخر آيه) گفت: پس از هجرت پيغمبر (ص) بمدينه و برادر كردن مهاجران با انصار نازل شد، ابى بكر را با عمر برادر كرد، و عثمان را با عبد الرحمن بن عوف، و طلحه را با زبير و سلمان را با ابى ذر و مقداد را با عمار و امير مؤمنان را تنها نهاد و سخت از تنهائى غمگين شد و گفت: يا رسول الله پدر و مادرم قربانت مرا با كسى برادر نكردى؟ فرمود (ص) بخدا اى على تو را نگاه نداشتم جز براى خود نپسندى كه با هم برادر باشيم و تو وصى و وزير و جانشينم باشى در امتم، و امم را بپردازى و بوعده‏هايم وفاء كنى و مرا تنها غسل بدهى و نسبت بمن چون هارون باشى نسبت بموسى جز اينكه پيغمبرى پس از من نيست؟ و على خرم شد از اين گفته پيغمبر (ص) و از آن پس چون رسول خدا (ص) يكى از دو برادر را بجنگى يا گشتى ميفرستاد كليد خانه‏اش را به برادر دينى خود ميداد و ميگفت هر چه خواهى برگير و هر چه خواهى بخور و از آن سرباز ميزدند تا بسا خوراكى در خانه تباه ميشد و خدا نازل كرد بر شما گناهى نيست با هم بخوريد يا جدا جدا يعنى صاحب خانه باشد يا نه چون كليد در دست شماست.پ 3- محاسن: بسندش تا رسول خدا (ص) كه يكى از شما را بخوراكى خواندند فرزندش را بدنبال نبرد كه اگر چنين كند حرام است و غاصبانه رفته.پ 4- محاسن: بسندش تا امام ششم (ع) در تفسير نيست بر شما گناهى فرمود: با اجازه و بى‏اجازه.

 

پ‏5- همان: بسندش تا محمد حلبى پرسيدم امام ششم (ع) را از آيه نيست بر شما گناهى كه بخوريد از خانه‏هاتان تا آخر آيه گفتم: مقصود از صديق شما كيست؟ فرمود: بخدا آن دوستى كه بخانه دوستش ميرود و بى‏اجازه او ميخورد.پ 6- همان: بسندش تا زراره كه از امام باقر (ع) پرسيدم از آنچه براى آدمى حلال است از خوراك خانه برادرش؟ فرمود: نان خورش و خرما و همچنان حلال است براى زن از خانه شوهرش.پ 7- همان: بسندش از امام ششم (ع) كه فرمود: زن را رسد كه بخورد و صدقه دهد (از خانه شوهر بى‏اجازه) و دوست هم را ميرسد كه از خانه برادرش بخورد و صدقه بدهد.پ 8- همان: بسندش از امام ششم (ع) در تفسير قول خدا تبارك و تعالى (در آيه 61- النور) يا صديق شما يا آنچه كليدش در دست شماست.

 

فرمود: آنانند كه خدا در اين آيه نامبرده كه بى‏اذنشان از خرما و نانخورش توان خورد و چنانست زن كه ميتواند خورد از خانه شوهرش بى‏اجازه او و اما خوراك ديگر نه.پ 9- همان: بسندش از زراره كه پرسيدم يكى از دو امام را (ع) از آيه بر شما گناهى نيست كه بخوريد از خانه‏هاتان- تا آخر آيه- فرمود: بر تو باكى نيست در آنچه بچشى يا بخورى از خانه‏اى كه كليدش را دارى تا آنجا تباهى بار نيارى.پ 10- همان: بسندش تا امام صادق (ع) در تفسير أَوْ ما مَلَكْتُمْ مَفاتِحَهُ، فرمود: مردى وكيلى دارد كه سركار مال او است و بى‏اجازه او ميتواند بخورد.پ 11- فقه الرضا: باكى نيست براى آدمى كه بخورد از خانه پدرش و برادرش و مادرش و خواهرش و دوستش آنچه را كه در آن روز نگران نيست از تباهيش بى‏اجازه او مانند سبزى و ميوه و همانند آن (و اگر از تباهى نگرانى دارد هر كس ميتواند بى‏اجازه بخورد كه تباه نشود با ضمانت بهاى آن مترجم).