قرآن مجيد
پ1- النور (آيه- 19) راستى كسانى كه خواهند فاش شود هرزگى در باره اهل ايمان
عذاب دردناكى دارند.پ 2- الحجرات (آيه 12) و جاسوسى نكنيد.
اخبار باب
:پ 1- خصال: در سفارشى از پيغمبر (ص) كه باصحابش فرمود: بشما خبر ندهم از بدان شما؟ گفتند: چرا يا رسول الله، فرمود: سخن چينها كه ميان دوستان جدائى افكنند و براى پاكان عيبجويند.پ گويم: اين اخبار در باب شرار الناس و باب غيبت گذشته.پ 2- تفسير قمى: بسندش تا امام ششم (ع) هر كس در باره مؤمن عيبى گويد كه ديده يا شنيده بگوش خود از آنها است كه خدا در بارهشان فرموده (آيه 19 سوره النور) راستى كسانى كه دوست دارند هرزگى در باره مؤمنان فاش شود عذاب دردناكى دارند در دنيا و آخرت.پ 3- امالى صدوق: در مناهى پيغمبر است كه هر كه يك هرزگى را بشنود و فاش سازد چون كسى است كه انجام داده.پ 4- امالى طوسى: بسندش تا رسول خدا (ص) كه در مدينه مردمى بودند كه خاموش ماندند از ذكر عيب مردم، و خدا عيب آنها را فاش نكرد و پيش مردم بىعيب مردند، و در مدينه مردمى بىعيب بودند و عيب مردم را گفتند و خدا عيبها از آنها پديدار كرد كه نفهميده بودند تا مردند.پ 5- امالى صدوق: بسندش تا رسول خدا (ص) فرمود: سركوفت نزن ببرادرت تا او را رحم كند و تو را مبتلا كند.پ 6- مجالس مفيد مانندش را آورده.پ 7- معانى الاخبار: بسندش تا امام ششم (ع) كه در تفسير عورت مؤمن بر مؤمن حرامست فرمود: آن همين نيست كه كشف شود و از او چيزى بيند همانا اينست كه از او بدى نقل كند.پ 8- همان: بسندش از حذيفه بن منصور كه بامام ششم (ع) گفتم: يك چيزى مردم ميگويند كه عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ فرمود آن نيست كه تو خيال ميكنى همانا عورت مؤمن اينست كه سخن عيب دارى گويد و آن را نگهدارد تا روزى بر او خشم گيرد و وى را بدان سرزنش كند.پ 9- همان (نزديك بمضمون شماره 8 را آورده.
پ10- ثواب الاعمال: بسندش از ابى برده گفت: رسول خدا (ص) براى ما نماز خواند و زود برگشت تا آنكه دستش را بر در مسجد نهاد و به بلندترين آوازش فرياد كرد اى كسانى كه بزبان ايمان داريد و ايمان با اخلاص بدل شما نفوذ نكرده از عورت مؤمنان وارسى بكنيد كه هر كه چنين كند خدا عورتش را وارسد و او را رسوا كند گرچه درون خانهاش باشد.
محاسن مانندش را آورده.
مجالس مفيد مانندش را آورده.پ 11- ثواب الاعمال: بسندش تا محمد بن فضيل كه بامام كاظم (ع) گفتم: قربانت از يكى از برادرانم چيزى بمن رسد كه برايش بد دارم و از خودش مىپرسم و انكار كند با اينكه مردم موثقى آن را بمن خبر دادند بمن فرمود: اى محمد گوش و چشمت را هم از برادرت دروغ شمار و اگر پنجاه عادل هم گواهى دهند و خودش بر خلاف آن گفت او را باور دار و همه را دروغگو شمار و چيزى در باره او فاش مكن كه زشتش كنى و آبرويش ببرى و از آنان باشى كه خدا عز و جل در بارهشان فرموده راستى هر كه دوست دارد هرزگى در باره مؤمنان فاش شود عذاب دردناكى دارد در دنيا و آخرتپ 12- همان: بسندش تا رسول خدا (ص) كه هر كه هرزگى را فاش كند چون كسى باشد كه آن را انجام دهد و هر كه مؤمنى را بچيزى سرزنش كند نميرد تا مرتكب آن شود.
محاسن: بسندى مانندش را آورده.پ 13- همان: بروايت زراره از امام باقر (ع) كه نزديكتر حال بندهاى بكفر اينكه با كسى برادر دينى شود و خطاها و لغزشهاى او را بشمار گيرد تا روزى او را بدان سركوفت كند.
مجالس مفيد: بسندى مانندش را آورده.پ 14- سرائر: بسندى تا امام ششم (ع) كه چون ديديد بندهاى در جستجوى گناهان مردم است و فراموش گناهان خود بدانيد كه باو مكر شده.پ 15- مجالس مفيد: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: زودرستر ثواب خير ثواب نيكى كردنست و زودرس عقاب سزاى ستم و تجاوز است، و بس است اين عيب براى هر كس كه بيند از مردم آنچه را در خودش نتواند ديد و اينكه سرزنش كند مردم را بدان چه تركش نتواند كرد، و اينكه آزار دهد همنشين خود را بدان چه سودش ندارد.پ 16- اختصاص: امام صادق (ع) فرمود: هر كه آگاه شود بگناه و كار بد مؤمن و آن را
از او فاش كند و نهانش نكندپ و از خدا برايش آمرزش نخواهد نزد خدا چون انجام دهنده آن است و گناه آنچه فاش كرده بر او است و كننده آن آمرزيده است و عقاب آنچه از او در دينا فاش شده او را بس است و در آخرت مستور است و دنبال نشود و دريابد كه خدا كريمتر از آنست كه در آخرت عقاب دومى باو روا دارد، و فرمود (ع): هر كه بدى از مؤمنى نقل كند تا او را زشت و بىآبرو كند و از چشم مردم بيندازد خدايش از ولايت خود به ولايت شيطان براند، و شيطانش هم نپذيرد.پ 17- همان: بسندش تا امام صادق (ع) فرمود: راستى خدا تبارك و تعالى را بر بنده خودش چهل سپر باشد، و هر كه گناه كبيره كند يك سپر از او برداشته شود، و اگر عيب كند برادر مؤمنش بچيزى كه از او داند همه اين سپرها بالا روند و بىپرده ماند و در آسمان بزبان فرشتهها رسوا شود و در زمين بزبان مردم و گناهى نكند جز كه سر زبانها افتد و فرشتههاى موكل او گويند: پروردگارا بندهات بىپرده مانده و بما فرمودى او را حفظ كنيم و خدا عز و جل فرمايد اى فرشتههايم اگر خوبى اين بنده را خواستم او را رسوا نميكردم بالهاتان را از او برداريد بعزتم كه هرگز بخوبى باز نگردد.پ 18- صفات الشيعه: بسندش از امام صادق (ع) كه مؤمن بر خود راستگوتر است از هفتاد مؤمن بر ضرر او.پ 19- كافى: بسندش تا امام ششم (ع) فرمود: شماتت نكن برادرت را تا خدا به او رحم كند و آن را بتو گرداند، و فرمود: هر كه شماتت كند بآسيبى كه برادرش ديده از دنيا نرود تا بدان آزمون شود.پ بيان: شماتت شادى به بلاى دشمن است و آزمون شده كسى است كه مالش يا خردش برود و آن حضرت از اظهار شادى نهى كرده زيرا گاهى بر اثر دشمنى بىاختيار دلش شاد شود و تكليف همه مردم بدان حرج است و ناجور با شريعت آسان اسلام و اظهار شادى خرمى و خنده است برابر آسيب رسيده و در غياب او بمسخره كردن با زبان و كيفرش در دنيا اينكه خدا او را بمانند آن گرفتار كند براى طرفدارى از مؤمن و انتقام براى او با اينكه شماتت نوعى تجاوز و ستم است و عقوبتش زودرس است.پ 20- كافى: بسندش تا امام ششم (ع) كه نزديكتر حال بنده بكفر اينست كه برادر دينى كسى شود و لغزشها و خطاهايش بشمار گيرد تا روزى او را بدانها سرزنش كند.پ بيان: (بعد از اعراب جمله و شرح لفظ گويد) سرزنشى چنين بزرگترين خيانت است در دوستى و برادرى و يك عارفى گفته: بايد دوستى بگيرى مورد اعتماد و سازگار كه از
شرش در امان باشىپ و بدست نيايد مگر پس از آزمايش او پيش از دوست شدن تا مدتى در گفتار و كردارش با ممنوعش و بعد از دوستى هم بايد بسيارى از احوال و اسرارت را از او نهان دارى چون معصوم نيست و بسا كه از تو جدا شود و از دوستى برگردد و آنگاه بتو سركوفت زند.
و مقصود از بشمار گرفتن خطاها اينست كه آنها را بخاطر سپارد يا دفتر نگارد تا يك روزى سركوفت نمايد و نزديك شدن او بكفر بهمان شمارگيريست و گرچه بكار نبندد، و به قولى نزديك شدن بكفر براى اينست كه ايمان در دلش پايدار نيست يا مقصود كفران نعمت برادريست كه با اين قصد بدان نزديك شود و با سرزنش و سركوفت خود كفران واقع شود و سزاوار است براى برادر دينى كه اگر لغزش از برادر بيند اولا بلغزشهاى خود نظر كند و خود را از آنها پاك كند و براى برادرش نرمش و دلسوزى خطاها را به نصيحت گزارد تا آنها را وانهد و صداقت بكمال رسد.
و مىشود كه مقصود از اين لغزشها از نظر خوشصحبتى و معاشرت باشد و اما گناه دينى او را پيش مردم سركوفت نكند ولى بر او واجب است كه براى نهى از منكر او را از آنها باز دارد با شروط و شرحى كه ما آن را در جاى خود ذكر كنيم.پ 21- كافى: بسندش تا رسول خدا (ص) كه فرمود: اى گروه مسلمانان زبانى بىايمان خالص قلبى نكوهش نكنيد مسلمانان را و جستجو نكنيد از عورت آنان كه عورتشان جويد خدا عورتش جويد تا رسواش كند و گرچه درون خانهاش.پ بيان (پس از شرح لغت گويد) دلالت دارد بر اينكه هر كه اصرار بر گناه كند چون منافقانست كه در باره آنها فرموده (13- الحجرات) اعراب گفتند: ايمان آورديم بگو ايمان نداريد بلكه بگوئيد مسلمان شديم و هنوز ايمان در دلتان در نيامده زيرا اگر در دلش ايمان بر قرار بود آثارش در اندامش هويدا بودند، و بسا خطاب آن حضرت با منافقانى بوده كه ميان مسلمانها بودند و آنها را آزار ميكردند و بدنبال لغزش آنها بودند.
تتبع جستجو است خرده خرده و عورت هر زشتى كه آدمى آنها را از روى بزرگ منشى مىپوشد و تتبع خدا منع لطف و پردهبردارى و بازداشتن فرشتهها است از پوشيده گناهان و عيوبش پس در آسمان و زمين رسوا شود و گرچه خودش و كارش را درون خانهاش نهان كند و بدان همت گمارد يا مقصود رسوا شدن او است نزد خاندانش و يكمى روشنتر است (شرح لفظ).پ 22- كافى: بسندش تا امام ششم (ع) كه فرمود: دورترين حال بنده بخدا اينست
كه با كسى برادرى كند و لغزشهاى او را حفظ كند تا روزى او را بدانها سرزنش كند.پ بيان: (پس از شرح لفظ گويد) گويا مقصود دورى تا كمتر از اندازه كفر است و مخالف مضمون شماره 20 گذشته نيست.