پ1- از امام صادق (ع) كه چون امير المؤمنين (ع) از نماز ظهر فارغ مىشد مىگفت:
بار خدايا، راستى كه من به تو تقرّب جويم به وسيله جود و كرمت و به تو تقرّب جويم به محمد بنده و رسولت و به تو تقرّب جويم به فرشتههاى مقرّبت و پيغمبران مرسلت و به خودت، بار خدايا توئى بىنياز از من و منم نيازمند به تو، توئى توانگر و منم درويش به درگاهت از لغزشم درگذشتى و گناهانم را زير پرده كردى، امروز حاجتم را برآور و مرا به زشتى آنچه خودت مىدانى عذاب مكن بلكه گذشت وجودت مرا فرا گيرد. فرمود: سپس به سجده مىافتاد و مىگفت:
يا اهل التقوى و يا اهل المغفره و يا بر يا رحيم
، تو از مادر و پدر و همه كس به من خوشرفتارترى، مرا به وسيله بر آوردن حاجتم بپذير و دعايم را اجابت فرما و آوازم را بنواز، تو انواع بلاها را از من دور كردى.پ 2- از امام صادق (ع) فرمود:
هر كه پس از نماز مغرب سه بار بگويد:
الحمد للَّه الذى يفعل ما يشاء، و لا يفعل ما يشاء غيره؛ خير
بسيارى به او عطا شود.پ 3- به معصوم رسانيده و گفته: مىگويد پس از نماز مغرب و عشاء:
بار خدايا به دست تو است اندازههاى شب و روز و اندازه دنيا و آخرت و اندازه مرگ و زندگى و اندازه خورشيد و ماه و اندازه يارى و وانهادن و اندازه توانگرى و درويشى، بار خدايا بركت بده به من در دينم و دنيايم و در تنم و خاندانم و فرزندم، بار خدايا دفع كن از من شرّ بدكاران عرب و عجم و جن و انس را، و برگشتِ مرا به خير بىپايان و نعمت پيوسته مقرر ساز.پ 4- به معصوم رسانيده كه فرمود: هر كه پس از هر نمازى دست به ريش خود گيرد با دست راستِ خود و سه بار گويد:
يا ذا الجلال و الاكرام ارحمني من النار
، و دست چپ را بلند كند و كف آن را به سوى آسمان گيرد و سه بار گويد:
اجرنى من العذاب الاليم
، سپس از ريش باز گيرد و به سوى آسمان بلند كند و كفِ آن را بدان سوى كند و گويد:
يا عزيز و يا كريم و يا رحمان و يا رحيم
، باز هر دو دست به سوى آسمان گيرد و سه بار بگويد:
اجرنى من العذاب الاليم، صلّ على محمد و آل محمد و الملائكة و الروح
- آمرزيده شود و از او خشنودى بعمل آيد و استغفار برايش بپايد تا همه خلايق بميرند و بلكه تا همه انس و جن هم بميرند. و فرمود: چون از تشهّد فارغ شدى (يعنى نماز را تمام كردى، چون سلام تابع تشهد اخير است) هر دو دست
پرا بردار و بگو: بار خدايا، مرا بيامرز بطور حتم و گناهى را فرو مگذار و من پس از آن هرگز دست به گناهى نيالايم و عافيتى به من بده كه هرگز دنبالش بلائى نباشد و مرا چنان رهبرى كن كه هرگز دنبال آن گمراه نشوم و مرا بدان چه دانى پروردگارا سود بخش و آن را بسود من مقرر دار، نه به زيانم ورزى به اندازه كفايت به من عطا كن و مرا بدان خشنود دار، پروردگارا، و توبهام را بپذير
يا اللَّه يا اللَّه يا اللَّه يا رحمان يا رحمان يا رحمان يا رحيم يا رحيم يا رحيم
به من از دوزخ سوزان ترحّم كن و از روزى فراوانت ارزانى دار و در آنچه مورد اختلاف است مرا بحق هدايت كن به اذن خودت، و از شيطانِ رجيم مرا نگهدار و از من به محمد (ص) تحيت فراوان و درود برسان و به هدايت خود مرا رهبرى كن و از غناى خود مرا غنى ساز و مرا از دوستان مخلص خود ساز و صلى اللَّه على محمد و آل محمد، آمين.
فرمود: هر كه اين دعا را پس از هر نمازى بخواند خدا جانش را در گور او به وى برگرداند و زنده كند و روزى خورد و در نعمت و شادى بسر برد تا روز قيامت.پ 5- حديث را به معصوم رسانيده كه فرمود: پس از نمازِ بامداد، مىگوئى: بار خدايا از آنِ تو است سپاس، سپاسى جاويدان تا پايندهاى، و از آن تو است سپاس، سپاسى كه پايان ندارد تا به خشنوديت گرايد، و از آنِ تو است سپاس، سپاسى كه تمام نشود تا بخواستِ تو رسد، و از آن تو است سپاس، سپاسى كه گويندهاش پاداشى ندارد جز رضاى تو، بار خدايا از آنِ او است سپاس و به درگاه تو است شكايت و توئى ياور، بار خدايا از آنِ تو است سپاس چنانت كه سزا است، سپاس از آن خدا است به همه انواع سپاسش برابرِ همه نعمتهايش تا سپاس برسد بدان جا كه پروردگارم
دوست دارد و خشنود شود.
و بعد از نمازِ بامداد پيش از سخن گفتن مىگوئى: سپاس از آن خدا است پر ميزان و به نهايت رضاها و به وزن عرش و منزّه باد خدا پر ميزان و به نهايت رضا و به وزن عرش و اللَّه اكبر پرميزان و به نهايت رضا و به وزن عرش و
لا اله الّا اللَّه ملؤ الميزان و منتهى الرضا وزنة العرش
، چهار بار آن را مىگوئى و سپس مىگوئى: بار خدايا از تو خواهش كنم خواهش كردن بندهاى خوار كه رحمت فرستى بر محمد و آل محمد و بيامرزى گناهان مرا و بر آورى حاجت مرا در دنيا و آخرت به آسانى و عافيت خود.پ 6- از محمد بن الفرج گويد: امام جواد (ع) اين دعا را براى من نوشت و آن را به من آموخت، و گويد: فرمود: هر كه دنبال نمازِ بامداد آن را بخواند هيچ حاجتى نخواهد جز آنكه برايش ميسّر گردد و هر مهمى دارد خدا براى او كفايت كند، و دعا اين است:
بسم اللَّه و باللَّه و صلى اللَّه على محمد و آله و افوّض امرى الى اللَّه انّ اللَّه بصير بالعباد
. يعنى واگذارم كار خود را به خدا زيرا خدا به بندهها بينا است و خدا او را از بدكرداريهاى هر چه نيرنگ ريختند نگه داشت، نيست شايسته پرستشى جز تو، منزّهى تو، به راستى من بودم از گروه ستمكاران، ما او را اجابت كرديم و از غمش رها ساختيم و چنين رها كنيم مؤمنان را، بس است ما را خدا و چه خوب وكيلى است، پس برگشتند با نعمت و فضل او و نرسيد بدانها بدى هر چه خدا خواهد است، نيست جنبش و نه توانى جز به خدا (بلند مقام و بزرگوار) آنچه شود كه خدا خواهد نه آنچه را مردم خواهند، آنچه شود كه خدا خواهد گرچه مردم را بد آيد، بس است مرا پروردگار از پروردهشدهها، بس است مرا آفريدگار از آفريدهشدهها، بس است مرا
پروزى ده از روزىخورها، بس است مرا آنكه پيوسته بس بوده مرا از آغاز هرگز، بس است مرا خدا كه نيست شايسته پرستشى جز او، بر او توكّل دارم و او است پروردگار عرش بزرگ.
و فرمود (ع): چون از نماز واجب برگذشتى بگو: خشنودم به خدا كه پروردگار باشد و به محمد كه پيغمبر باشد و به اسلام كه دينم باشد و به قرآن كه كتاب مذهبم باشد و به فلان و فلان كه امامم باشند (نام ائمه را برد)، بار خدايا ولى تو فلان (نام امام زمان را برد) او را نگهدار از برابرش و دنبال سرش و از سمت راست و از سمت چپش و از بالاى سر و زير پايش و عمرش را دراز دار و او را به امر خود بگمار و يارىكننده دينت دار و به او بنما آنچه را دوست دارد و آنچه مايه روشنى چشم او است در باره خودش و نژادش و در باره خاندانش و مالش و در باره شيعيانش و در باره دشمنانش و بنما بدانها از وى آنچه را كه در حذر شوند و بنما به او در باره آنان آنچه دوست دارد و مايه چشم روشنى او است و شفابخش سينههاى ما و سينههاى مردم با ايمان را.
فرمود: چون پيغمبر (ص) از نمازش فارغ مىشد مىگفت: بار خدايا بيامرز برايم آنچه پيش كردم و آنچه پس انداختم و آنچه نهان كردم و آنچه عيان ساختم و بيامرز اسرافم را در باره خودم و آنچه را كه تو بدان از خود من هم داناترى، بار خدايا تو پيش دارى و تو پس اندازى و نيست شايسته پرستشى جز تو بحق علم غيبت و توانائيت بر همه خلقت تا زندگى را براى بهتر دانى مرا زندهدار و چون وفاتم را بهتر دانى جانم را بگير، بار خدايا من از تو خواستارم ترس از تو را در نهان و عيان و سخن حق را در حال خشم و خشنودى و ميانه روى در زندگى را در حال فقر و توانگرى و از تو خواهم نعمتى فنا ناپذير
پو روشنىِ چشمى كه دنبالهاش نبرد و از تو خواهم رضا به قضا و بركت و ميمنت مرگ را بعد از زندگى و زندگى خوش و خرّم پس از مرگ و لذّت نگاه به سوى رويت و شيفتگى به ديدار و لقايت بىزيان كاهنده و بىفتنه گمراهكننده، بار خدايا ما را به ايمان بياراى و ما را رهبرانى درست مقرر ساز، بار خدايا رهبرى كن ما را با كسانى كه رهبرى كردى، بار خدايا راستى كه من از تو خواهم تصميم به درست روى و پايدارى در كار و رهجوئى را و از تو خواهم توفيقِ شكرگزارى نعمت و حسن عافيت و پرداخت حقت را و از تو خواهم پروردگارا دلى سالم و زبانى راستگو و از تو آمرزش خواهم مرا آنچه را كه مىدانى و از تو خواهم بهتر آنچه را كه مىدانى و به تو پناه برم از شرّ آنچه مىدانى زيرا تو مىدانى و ما نمىدانيم و تو علّام الغيوبى.پ 7- از سيف بن عميره گويد: از امام صادق (ع) شنيدم مىفرمود:
جبرئيل در زندان نزد يوسف (ع) آمد و به او گفت:
اى يوسف در دنبال هر نمازى بگو:
بار خدايا به من فرج و گشايشى بده و روزيم را برسان از آنجا كه گمان برم و از آنجا كه گمان نبرم.پ 8- از امام صادق (ع) فرمود: هر كه اين كلمات را در هنگام هر نماز واجبى بخواند خودش و خانهاش و مالش و فرزندش محفوظ بماند:
پناه مىدهم خودم و مالم و فرزندانم و اهلم و خانهام و هر چه دارم به خداى يگانه و يكتا آن بىنيازى كه نه زاده و زائيده نشده واحدى همتايش نيست و پناه مىدهم خود و مال و فرزند و هر چه دارم
بربّ الفلق از شرّ آنچه آفريده (تا آخر سوره) و بربّ الناس (تا آخر سوره) و آية الكرسى (تا آخر).پ 9- از معاوية بن عمار گويد:
هر كه در دنبال نماز فريضه سه بار بگويد: يا من يفعل ما يشاء و لا يفعل ما يشاء احدٌ غيره- يعنى اى كسى كه هر چه خواهد مىكند و ديگرى نباشد جز او كه هر چه را خواهد بتواند كرد- سپس خواهش كند به او داده شود هر چه را خواهش كرده.پ 10- امام صادق (ع) فرمود:
هر گاه نماز مغرب را خواندى، دست بر پيشانى خود بكش و سه بار بگو:
بسم اللَّه الذى لا إله الّا هو عالم الغيب و الشهادة الرحمن الرحيم، اللَّهم اذهب عنّى الهم (و الغمّ) و الحزن
.پ 11- از محمّد جعفى از پدرش كه گفت: من بسيار از چشم خود شكايت داشتم و شكايتش را نزد امام صادق (ع) بردم، فرمود:
به تو دعائى مىآموزم كه براى دنيا و آخرت و درد چشمت سودمند باشد؟
گفتم: چرا، فرمود: در دنبال نماز بامداد و نماز مغرب مىگوئى: بار خدايا من از تو خواهم به حق محمّد و آل محمّد بر تو كه رحمت فرستى به محمّد و آل محمّد و نور در ديده من گذارى و بينائى در دينم و يقين در دلم و اخلاص در دلم و سلامت در جانم و وسعت
در روزيم و شكرگزارى براى خودت تا مرا زنده مىدارى.پ 12- ابو جعفر شامى باز گفته است كه: مردى در شام به نام هلقام بن ابى هلقام گفت: من نزد امام كاظم (ع) رفتم و به او گفتم:
قربانت دعائى به من بياموز كه جامع دنيا و آخرت باشد و كوتاه بفرما.
در پاسخ فرمود: دنبال نماز بامداد تا بر آمدن آفتاب بگو:
سبحان اللَّه العظيم و بحمده و استغفر اللَّه و اسأله من فضله
. هلقام گويد: من ميان خاندانم از همه بدحالتر بودم و بر اثر اين دعاء، ندانسته ميراث مردى به من رسيد كه گمان نمىكردم با من خويشاوند باشد و من امروزه در خاندانم از همه توانگرترم و سببى براى آن نمىدانم جز همان دعائى كه مولايم عبد صالح به من آموخت.